بچّه کُرد (اختصاصی زیتون)
نه باری که دیگر بلغزد زپشتش
نه سرما، نه سوزی که کوبد به مشتش
نه خاکی که دیگر به زلفش نشیند
نه بیم فشنگی که صبحش بچیند
نه دیگر غمِ بار و راه و غمِ زندگی
نه بازوی فرسوده و دَم به دَم مُردگی
نه شیرین نانی، نه آهِ همیشه
نه کوهی، نه فرهادِ راهی، نه تیشه
نه آن کهنه جامه، قبای برادر
که فرهاد یخ زد به پای برادر
که سردَ ست، سردَ ست و آهی نمانده ست
که راهی بجز کُرد ماندن نمانده ست
من و برف و کوه و چنین پای تُرد
نگویید فرهاد رفت و نانی نخورد
ستم سربسر کرد و «آزاد» مُرد
و رویای «فرهاد»، همان بچّه کُرد !
جمشید فرجی
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…