بچّه کُرد (اختصاصی زیتون)
نه باری که دیگر بلغزد زپشتش
نه سرما، نه سوزی که کوبد به مشتش
نه خاکی که دیگر به زلفش نشیند
نه بیم فشنگی که صبحش بچیند
نه دیگر غمِ بار و راه و غمِ زندگی
نه بازوی فرسوده و دَم به دَم مُردگی
نه شیرین نانی، نه آهِ همیشه
نه کوهی، نه فرهادِ راهی، نه تیشه
نه آن کهنه جامه، قبای برادر
که فرهاد یخ زد به پای برادر
که سردَ ست، سردَ ست و آهی نمانده ست
که راهی بجز کُرد ماندن نمانده ست
من و برف و کوه و چنین پای تُرد
نگویید فرهاد رفت و نانی نخورد
ستم سربسر کرد و «آزاد» مُرد
و رویای «فرهاد»، همان بچّه کُرد !
جمشید فرجی
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…