زیتون ـ محمدرضا سرداری: از اواخر آبان تا دی ماه ۹۸، یعنی در عرض کمتر از دو ماه، ایران در عزای عمومی بسر میبرد. عزایی که یا از سوی حکومت اعلام میشود یا از سوی فعالان اجتماعی و حتی اپوزیسیون. یک بار به بهانه کشتار آبان، بار دیگر به بهانه جان باختن قاسم سلیمانی یا به بهانه جان باختگان مراسم تشییع فرمانده سپاه قدس یا سقوط هواپیمای مسافربری در شبی که قرار بود جمهوری اسلامی وعده «انتقام سخت» را عملی کند.
اما واکنشها به هر یک از سوی حکومت و جامعه مدنی متفاوت بوده است. برخی از قربانیان از نظر برخی یا دیده نشدند یا کمتر دیده شدند. بسیاری میپرسند چرا ارزش جان نیز در ایران همچون ارزش پول ملی سقوط کرده است.
واکنش رسانهها به دو حادثه، جانباختگان کرمان و هواپیما
روز دوشنبه مراسم تشییع قاسم سلیمانی در کرمان به کشته و مجروح شدن نزدیک به ۳۰۰ شرکت کننده در این مراسم در اثر ازدحام منجر شد. اما این خبر در رسانههای رسمی از جمله صدا و سیما واکنش ضعیفی داشت. در عرف رسانه، همواره اخبار کشته و مجروح شدن در ابعاد وسیع مورد توجه قرار گرفته و بازتاب پیدا میکند. اما این خبر در حاشیه مراسم تدفین قاسم سلیمانی قرار گرفت.
نگاهی به خبرگزاریهای وابسته به سپاه چون تسنیم و فارس از یک سو و صدا و سیما از سوی دیگر نشان داد این خبرگزاریها تلاش کردند تا این حادثه مراسم تشییع قاسم سلیمانی را تحت الشعاع خویش قرار ندهد.
نگاهی به خبرگزاریهای وابسته به سپاه چون تسنیم و فارس از یک سو و صدا و سیما از سوی دیگر نشان داد این خبرگزاریها تلاش کردند تا این حادثه مراسم تشییع قاسم سلیمانی را تحت الشعاع خویش قرار ندهد.
برخی توییت ها هم البته این خط مشی رسانهای را تأیید میکرد. یکی از این توییت ها مربوط به سید محمود رضوی از سینما گران نزدیک به باقر قالیباف بود که نوشت باید مراقب بود جنگ روانی دشمنان مراسم تشییع قاسم سلیمانی را به حاشیه نبرد.
وی حتی خواست تا تصویر جانباختگان نیز منتشر نشود. از این رو بود که حتی صدا و سیما اسامی جانباختگان را نیز اعلام نکرد.
واکنش مسئولان جمهوری اسلامی و به طور مشخص آیت الله خامنهای نیز به این حادثه با دو روز تأخیر صورت گرفت و امروز دولت برای جانباختگان این حادثه و حادثه سقوط هواپیمای مسافربری روز پنج شنبه را عزای عمومی اعلام کرد. خبر سقوط هواپیمای مسافربری نیز که در آن دست کم ۱۵۰ ایرانی نشسته بود نیز تحت الشعاع عملیات «انتقام سخت» قرار گرفت. عملیاتی که به بر اساس پارهای از شواهد صرفاً ماهیتی تبلیغاتی داشت. بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی از بی تفاوتی دولت نسبت به این حادثه و گم شدن خبر آن در هیاهوی خبر حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکا در عراق انتقاد کردند و برخی نیز حتی گفتند که فراخوان عزای عمومی اعلام میکنند.
کشتار آبان در حاشیه پروپاگاندای سلیمانی
یکی دیگر از نتایج فضا سازی عمومی نظام برای قاسم سلیمانی، به حاشیه رفتن کشتار آبان ماه بود. کشتاری که تازه ابعاد آن فاش شده بود و رسانههای داخلی و خارجی در حال تحقیق برای یافتن جزییات بیشتری درباره قربانیان آن بودند. قربانیان کشتار آبان ۹۸ نیز همچون قربانیان کرمان و هواپیمای مسافربری از میان مردم عادی بودند که در اثر برخورد خشن نظام کشته و مجروح شدند. اما هنوز دولت هیچ آماری از تعداد کشته شدگان ارائه نکرده و روشن نیست چند نفر از بازداشت شدگان در زندان بسر میبرند. مقامات امنیتی حتی اجازه برگزاری مراسم عزاداری به خانواده برخی از قربانیان نیز ندادند. در پایان رهبر جمهوری اسلامی نیز کشتارهای آبان را هواداران رجوی و مشخصاً اعضای کمپ آلبانی منتسب کرد و عوامل آنان را مسبب آن کشتار نامید.
جایگاه مردم در جمهوری اسلامی
مردم از منظر جمهوری اسلامی نقش مهمی در مشروعیت دادن به نظام سیاسی دارند. مشروعیتی که از طریق شرکت در راهپیماییهای رسمی حکومتی و انتخابات بهدست آید. مردمی که معمولاً از طریق رسانههای رسمی از حکومت تمجید میکنند و تصاویر مقامات آن را در دست میگیرند. در برخی شرایط حتی جمهوری اسلامی از خط قرمزهای خویش هم عبور میکند و پای روی برخی از ارزشهای خویش میگذارد تا همبستگی مردم با نظام را بهویژه برای کشورهای خارجی به رخ بکشد. پخش تصاویری از زنان آرایشکرده و بی حجاب یا مردان غربی پوش در چنین شرایطی حتی در رسانههای نظام هم دیده میشود. به تعبیری دیگر نگاه جمهوری اسلامی به مردم خویش همواره نگاهی ابزاری و بر اساس مصالح مقطعی خویش بوده است.
تعریف مردم برای دنیای خارج، ترسیمی ظریف
شاید گفت و گوی محمد جواد ظریف؛ وزیر امور خارجه از مردم برای بینندگان شبکه «سیان ان» نمونه خوبی برای ترسیم نگاه کاربردی جمهوری اسلامی از مردم باشد. ظریف وقتی با این پرسش خبرنگار «سی ان ان» رو برو شد که پرسید «ایران چگونه میخواهد در مقابل ارتش آمریکا بایستد» گفت قدرت به نیروی نظامی نیست. قدرت ما «مردم» ما هستند. تعبیر او از «مردم» در آن مصاحبه اشارهای بود به حضور آنان در مراسم تشییع قاسم سلیمانی. وقتی او از مردم در مقابل نیروی نظامی صحبت میکرد؛ میکوشید تا مخاطب را متقاعد کند که جمهوری اسلامی همچون کشورهای دمکراتیک متکی بر مردم خویش است اما گفتههای وی این تعبیر را داشت که جمهوری اسلامی میتواند از مردم خویش به عنوان سپر انسانی در مقابل ارتش آمریکا استفاده کند. نگاهی که از جنگ ۸ ساله میان ایران و عراق آغاز شد و بسیاری از سربازان ایرانی را کشته و مجروح کرد. همان که از آن به فرهنگ شهادت طلبی یا «عملیات استشهادی» یاد میشود.
ظریف وقتی با این پرسش خبرنگار «سی ان ان» رو برو شد که پرسید «ایران چگونه میخواهد در مقابل ارتش آمریکا بایستد» گفت قدرت به نیروی نظامی نیست. قدرت ما «مردم» ما هستند.
در سوی دیگر اما همین مردم وقتی در مراسمی که حاکمیت آن را رفراندمی در پذیرش و مشروعیت بخشی دوباره خود میداند جان میدهند، حتی جایی در اخبار خود نظام پیدا نمیکنند از ترس آنکه به گفته رضوی «رستاخیز کرمان» به حاشیه برود.
جان ایرانی و جان آمریکایی؛ از کاپیتولاسیون تا انتقام سخت
روزی آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، شاه را متهم میکرد که با اعطای امتیاز کاپیتولاسیون به نیروهای نظامی آمریکا در ایران، ارزش ایرانی را در مقابل آمریکاییها ناچیز کرده است. نقدی که به قیمت تبعیدش از ایران تمام شد. خمینی در آن سخنان تاریخی گفت:«ملت ایران را از سگهای امریکا پستتر کردند. اگر چنانچه کسی سگ امریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ لکن، اگر شاه ایران یک سگ امریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند؛ و اگر چنانچه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگتر مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد! چرا؟ برای اینکه میخواستند وام بگیرند از امریکا!»
امروز در ایران اما در حاکمیتی که بر اصول مورد تایید بنیانگذار بنا شده ملت ایران یا مبدل به بدنه یک ماشین تبلیغاتی شدهاند یا اشراری که باید به سر آنان شلیک کرد.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…