جایی که استبداد هست، خدا پرستیده نمی شود (مهدی بازرگان)
سال ۲۰۲۰ میلادی برای ایرانیان با موجی از مصیبت و مرگ و خطر جنگ آغاز شد. ترور قاسم سلیمانی در عراق، سپس کشته شدن دستکم ۵۹ ایرانی در کرمان، ساقطکردن هواپیمای اوکراینی و کشته شدن نزدیک به ۱۷۰ انسان بیگناه، تصادف اتوبوس و کشتهشدن ۱۸ ایرانی هموطن در هفته جاری یکی از سنگینترین صدمات و تلفات و مصیبتهای جمعی ایرانیان را رقم زد، آنهم درحالی که هنوز داغ کشتهشدگان آبان ۹۸ تازه بود.
تمام این اتفاقات غمانگیز، ریشه در استبداد داخلی نظام جمهوری اسلامی و شخص ولی فقیه دارد و اگر وی را عامل اصلی این مصیبتها بدانیم نه تنها گزاف نگفتهایم، بل باید مصیبتها و مرگهای این ۴ دهه را نیز بدان بیافزاییم.
وقتی استبداد و خودکامگی و خودرایی در تمام شئون کشور اینچنین ریشه دوانده و تمام نهادها و مراکز قدرت و مدیریت کشور، جزیی بی تأثیر از بیت رهبری شدهاند، نه صدایی شنیده میشود و هر صدایی در نقد اوضاع منکوب و سرکوب میشود، هرچه میخواهد میکند و گوشش به کسی و حرفی بدهکار نیست، جز آنچه رخ داده، نمیتوان انتظار دیگری داشت.
اگر کشور سامانی دموکراتیک و کارآمد داشت، قاسم سلیمانی نامی نمیبود تا با موشک دشمن خارجی منهدم شود، تا مردمان در تشییع پیکرش به دلیل رعایت نکردن سادهترین اصول مدیریت جمعیت کشته شوند، پاسخ نظامی و موشکی لازم نمیبود تا پدافند کهنه و فرسوده روسی – کره شمالی با تکنولوژی قدیمی و دست چندم به کار بیفتد و فرزندان بیگناه و مظلوم ملت را در آسمان تهران ساقط کند. این مصیبتهای همه از ساختاری برمیآید که جز رأی و خواست و نظر یک نفر هیچ راه و نشان و مسیری وجود ندارد.
اگر مدیران کشور از قوه قضاییه مستقل و سالم و کارآمد نگران بودند، اینچنین به خود اجازه نمیدادند با جان مردم بازی کنند و مصیبتهای اینچنین بی دلیل بر مردم وارد کنند. قوه قضاییهای که جز سرکوب منتقد و دانشجو و درویش و فعال حقوق بشر و روزنامهنگار کار دیگری برای خود تعریف نکرده و به هیچ جا پاسخگو نیست جز بیت فقیه حاکم، چه تضمینی برای تقویت کارآمدی مدیریت کشور است؟
نیروی نظامی غیرملی سپاه که به گفته رهبر مسئوولیتش با خود اوست، وقتی هیچ ضرورتی برای پاسخگویی به مردم و ولی نعمت خود نمیبیند که بودجههای میلیاردی ناشی از فروش نفت ملت را چگونه و کجا هزینه کرده، چگونه میتواند از ساد ترین راههای جلوگیری از تداخلات نظامی و امنیتی جلوگیری کند؟ امر ساده متوقف کردن پروازهای بینالمللی در شب حمله به کشور همسایه در عقل و ذهن هیچیک از دست اندرکاران پرمدعا و مکتبی سپاه و پدافند و شورای تامین استان تهران خطور نکرده؟ وقتی به جایی پاسخگو نیستند جز ولی فقیه حاکم، همین سادهترین امور برای حفظ جان مردم مظلوم نیز رعایت نمیشود.
وقتی سه دهه است مافیای پدرقدرت صنعت ورشکسته و آدمکش خودرو وابسته به بیت رهبری مانع هرگونه پیشرفت در صنایع خودروسازی میشود و کشور را با خودروهای قدیمی و اسقاطی و از رده خارج در حجم عظیمی از آلودگی هوا و مرگ و میر فرو برده، احراز مقام نخست کشتار در حوادث جادهای در دنیا، سرطان کودکان در شهرهای بزرگ و مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا، افتخاری برای استبداد دینی حاکم است.
نفرین استبداد بر این مردم چنان مستولی شده که جز مرگ برای ما رهآوردی ندارد. مرگ تدریجی ملتی تاریخساز و مظلوم در برابر چشمان کور استبداد تا بن دندان مسلح در داخل و زبون در خارج، اگرچه سرنوشت محتوم این ملت نیست اما گویی راهی برای رهایی از آن نیز در افق دیده نمیشود.
2 پاسخ
همه بنحوی مصیبت زده استبداد و جهالت هستیم.
با سخن و عملمان راه حل و جدائی از استبداد را نشان دهیم.
نه با گریه و مویه و دروغ پردازی .
With friends like you, we don’t need enemies.
زیتون باید جدی تر باشد، الان وقت مشق غلط ، شدرسنا، و راست و دروغ و بازی با احساسات و پروپاگاندا و ابزار جنگ روانی شدن نیست.
تاریخ ایران در قرن حاضر با همه ی کاستی ها و بحران ها، در حال ورق خوردن است.
یکبار ترامپ میگوید end of iran. یکبار میگوید بناهای فرهنگی تاریخی را داغان میکنیم.
خودمان هم دنبالش نیفتیم!
هشیارانه، مسئولانه، در شرایط جنگی عمل کنیم.
با عرض سلام.
جور دیگر باید دید. ما باید نوع دیگری داوری کنیم.
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
راه روشنفکر شدن دینی در کلام قلمبه و سلمبه است. خدا گریست، ما هم گریستیم.
باران بودن آب آمد اما ضریح از نقره بود نه مینا.
هر کس نفهمید روشنفکر نیست.
دیدگاهها بستهاند.