زیتون ـ به دنبال انتشار اخبار بیشتری از چگونگی سقوط هواپیمای اوکراینی و اعتراف رسمی جمهوری اسلامی به خطا در شلیک پدافند پس از چند روز انکار، ۱۵ دانشگاه کشور نخستین محلهایی بودند که در شهرهای مختلف ایران اعتراض خود را به آنچه «بیلیاقتی، پنهانکاری و دروغ سازمانیافته» خواندند آغاز کردند و طیفهای مختلف مردم از خارج دانشگاه نیز به آنها پیوستند.
در تهران اگرچه تمرکز تجمع دانشجویان و مردم در مقابل دانشگاه امیرکبیر و سپس دانشگاه صنعتی شریف بود اما در دانشگاههای علم و صنعت، تربیت مدرس، دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه و دانشکده هنرهای کاربردی دانشگاه هنر نیز تجمعهای اعتراضی برگزار شد با شعارهایی که پیشتر کمتر شنیده میشد؛ شعارهایی که به صورت مستقیم شخص رهبر جمهوری اسلامی را هدف میگرفت.
در دیگر نقاط ایران نیز دانشگاههای مازندران، نوشیروانی بابل، بوعلیسینای همدان و علوم پزشکی کرمان تجمع اعتراضی برگزار کردند هرچند تجمع دانشگاه الزهرا به علل نامعلومی لغو شد و به وقت دیگری واگذار شد.
بترسید بترسید! ما همه با هم هستیم
معترضان خواهان محاکمه و مجازات عاملان سقوط شدند و با روشن کردن شمع یاد قربانیان را گرامی داشتند. با ادامه تجمعات و تندتر شدن شعارها در خیابانهای مرکز تهران دهها مامور ضدشورش از راه رسیدند و با استفاده از باتوم و گاز اشکآور به پراکنده کردن معترضان پرداختند.
در برخی از شعارها شنیده میشد:«استعفا کافی نیست، محاکمه لازم است-کشته ندادیم که سازش کنیم، رهبر قاتل رو ستایش کنیم- این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت- مرگ بر دیکتاتور- سپاه جنایت میکنه، رهبر حمایت میکنه- فرمانده کل قوا، استعفا، استعفا».
در این میان اما شعار «بترسید بترسید با همه با هم هستیم» خطاب به مأموران و حکومت شعاری بدیع بود. تغییر این شعار از آنچه در سال ۸۸ با عبارت «نترسید نترسید» و خطاب به مردم داده میشد تا صورت کنونیاش میتواند نشانگر تفاوت سطح واکنش اجتماعی به رفتار حکومت در ۱۰سال گذشته باشد.
در برخی از شعارها شنیده میشد: «استعفا کافی نیست، محاکمه لازم است-کشته ندادیم که سازش کنیم، رهبر قاتل رو ستایش کنیم- این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت- مرگ بر دیکتاتور- سپاه جنایت میکنه، رهبر حمایت میکنه- فرمانده کل قوا، استعفا، استعفا».
مرگ ۴۰ دانشآموخته در سقوط هواپیما
بنابر نامهای منتشر شده تاکنون، ۴۰تن از قربانیان سقوط این پرواز، از دانشجویان و دانشآموختگان سه دانشگاه بزرگ کشور بودهاند.
رئیس دانشگاه تهران، ۱۷تن از قربانیان را «دانشجویان و دانشآموختگان نخبه دانشگاه تهران» توصیف کرد و گفت: «این دانشگاه بر آن است تا در صورت هماهنگی با خانوادههای داغدار، مراسم شایستهای برای یادبود و گرامیداشت» آنها برگزار کند. نامهای این ۱۷تن عبارت است از:
۱.سوزان گل باباپور، رشته شیمی
۲. فرید آراسته، رشته مهندسی کشاورزی
۳. غنیمت اژدری، رشته مهندسی منابع طبیعی
۴. الناز نبیی، رشته مهندسی صنایع
۵. سعید طهماسبی خادم اسدی، رشته مهندسی عمران
۶. مجتبی عباسنژاد، رشته مهندسی برق
۷. فروغ خادم، رشته زیست شناسی علوم گیاهی
۸.ساجده سرائیان، رشته مدیریت کسب و کار
۹. سارا سعادت، رشته الهیات و معارف اسالمی
۱۰.الوند صادقی، رشته مهندسی صنایع
۱۱. میر محمدمهدی صادقی، رشته مهندسی عمران
۱۲. غزل نوریان، رشته مهندسی مواد
۱۳. شهرزاد هاشمی، رشته روانشناسی عمومی
۱۴. محمدمهدی الیاسی، رشته زبان و ادبیات فارسی
۱۵. سمیرا بشیری، رشته دامپزشکی
۱۶. بهاره حاج اسفندیاری، رشته مهندسی عمران
۱۷.سید مهران ابطحی فروشانی، رشته مهندسی عمران
دانشگاه علم و صنعت نیز در پیامی اعلام کرد که ۹ تن از قربانیان سانحه سقوط هواپیما «از دانشآموختگان و دانشجوی عزیز مقطع دکتری دانشگاه علم و صنعت ایران» بودهاند. نام این ۹تن عبارت است از:
۱- محمد حسین ساکت، دانشجوی مقطع دکتری رشته مهندسی راه آهن
۲- دکتر پدرام موسوی، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته مهندسی برق- مخابرات
۳- دکتر مژگان دانشمند، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته مهندسی برق-الکترونیک (همسر آقای دکتر پدرام موسوی)
۴- رزگار رحیمی، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته مهندسی برق- مخابرات، به همراه کودک و همسرش
۵- ئاروین مرتب، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی برق- کنترل
۶- پدرام جدیدی، دانشجوی انصرافی مقطع دکتری مهندسی عمران
۷- پانیذ سلطانی، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته مهندسی مواد و متالورژی
۸- فریده غلامی، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته طراحی صنعتی
۹- آلما اولادی، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته ریاضیات و کاربردها
همزمان دانشگاه صنعتی شریف نیز نام ۱۴تن از دانشآموختگان این دانشگاه را به شرح زیر اعلام کرده است:
۱. حمیدرضا ستاره کوکب، کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک
۲. مهدی اسحاقیان درچه، کارشناسی مهندسی مکانیک
۳.پونه گرجی، کارشناسی مهندسی کامپیوتر
۴. ایمان آقابالی، کارشناسی مهندسی برق
۵. آرش پورضرابی، کارشناسی مهندسی کامپیوتر
۶. محمد الیاسی، کارشناسی مهندسی مکانیک
۷. میلاد قاسمی، کارشناسی ارشد مدیریت و کارشناسی مهندسی برق
۸. الناز نبی، کارشناسی ارشد مدیریت
۹. محمد امین بیروتی، مهندسی کامپیوتر
۱۰. زهرا حسنی سعدی، کارشناسی فیزیک
۱۱. امیر اشرفی حبیب آبادی، کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک
۱۲. محمد صالحه، کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر
۱۳. غزل نوریان، کارشناسی مهندسی علم مواد
۱۴. منصور اثنی عشری اصفهانی، کارشناسی ارشد مهندسی عمران
دانشجویان امیرکبیر: «شر» ما را احاطه کرده است
همزمان با تجمع عصر شنبه دانشجویان معترض در دانشگاه امیرکبیر (پلی تکنیک) تهران بیانیه معترضان نیز منتشر شد؛ در این بیانیه آمده است:
این روزها ایران سراسر غرق در ماتم و عزاست. خون را با خون میشوییم؛ رنج بر رنج میگذاریم و شهید را با شهید غسل میدهیم. انگار تاریخ فشرده شده؛ بحران از پی بحران میآید و تهدید با تهدید پاسخ داده میشود. ما فرزندان ایران خود را جدا از مردم نمیدانیم. درد آنها درد ماست و داغی که بر دل آنها نشسته بر سینههای ما نیز سنگینی میکند. زنهار که در بامداد چهارشنبه فاجعه به اوج رسید و تنها یک روز پس از کشته شدن دهها هموطن در کرمان، ایران باردیگر پرواز فرزندانش را به نظاره نشست. هنوز فرصت سوگواری بر پیکرهای شهدای آبان را پیدا نکرده بودیم که عزایی دیگر از راه رسید.
امروز از هر کران «شر» ما را احاطه کرده است. در حالیکه سیاست های اقتصادی و سرکوب سیاسی نفَس مردم را به شماره انداخته حال سایه جنگ نیز بر سرمان آوار شده است. در میان رجزخوانی مداوم قدرتهای نظامی، گمشدهی این روزهای فضای سیاسی ایران، صدای مردم است؛ مردمی که بیش و پیش از هر چیز خواستار آزادی و برابری هستند و این صدا را به بهترین نحو در آبان ماه به گوش همگان رساندند. اتفاقات دو ماه اخیر تجلی تمام و کمال ناکارآمدی نظام حاکم بر ایران بود. نظامی که یگانه پاسخش به هر بحرانی سرکوب است. بر ماست که امروز کلیت سرکوب را نشانه برویم چه در قالب حکومتی سرکوبگر باشد و چه در قالب قدرت امپریالیستی. در سالهای اخیر حضور آمریکا در خاورمیانه حاصلی جز گسترش آشوب و بی نظمی نداشته است. تکلیف ما با این قدرت متجاوز پیشاپیش مشخص است اما در عین حال به خوبی آگاهیم که ماجراجویی آمریکا در منطقه نباید به بهانه ای برای توجیه سرکوب داخلی تبدیل شود. اگر این روزها «امنیت ملی» به لغلغهی زبانی همه تبدیل شده وقت آن رسیده است که بپرسیم منظور از امنیت، امنیت کدامین گروه ها، طبقات و اقشار اجتماعی است. ترسی نداریم که فریاد بزنیم امنیت تهیدستان، طردشدگان و محرومان ایرانی سالهاست که به یغما رفته است. سیاست های اقتصادی حاکم در طول سی سال اخیر در کنار طبقه ای رانتی، برخوردار و فاسد، کوهی از طردشدگان را بجا گذاشته است. وضعیت آنگاه بغرنج می شود که در بیرون از مرزها نیز با مدد قدرت مالی و رسانه ای اربابان قدرت، اپوزیسیونی فاسد و سراسر وابسته پرورش یافته. آری؛ ما امروز با شر احاطه شده ایم.
مردم ایران! یگانه راه برون رفت از بحران فعلی بازگشت به سیاست مردمی است. سیاستی که از ترس استبداد به دامن استکبار نیفتد و همچنین به نام مبارزه با امپریالیسم و مقاومت، استبداد را مشروع جلوه ندهد. آری؛ راه برون رفت از وضع فعلی طرد و نفی همزمان استبداد و استکبار است. سیاستی که امنیت، آزادی و برابری را تنها برای گروه و طبقه ای خاص طلب نمی کند بلکه آنها را حقوق ضایع نشدنی همه مردم می داند. امروز ضرورت خواست دموکراسی اجتماعی بر همگان آشکار شده است. در این دموکراسی حکومت نسبت به وضعیت مردم بی اعتنا نیست و امنیت، آزادی و برابری را برای همگان طلب می کند.