زیتون ـ احسان نادرپور: سختگیریها بر سر ورود ایرانیان به خاک آمریکا اتفاق تازهای نیست، در واقع میتوان گفت با صدور و اجرای فرمان مهاجرتی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ زندگی مهاجران ایرانی این کشور و کسانی که ایالات متحده را به عنوان مقصد مهاجرت انتخاب کرده بودند، وارد دوران جدید و البته سختی شد.
حال هر وقت ایران به دلایلی به سرخط خبرهای بینالمللی میرود و یا رقابت دمکراتها و جمهوری خواهان در ایالات متحده بالا میگیرد اخبار مربوط به این فشارها هم به سطح میآید و در مرکز توجه قرار میگیرد.
این بار اما به نظر میرسد که خبر دیپورت شدن یک دانشجوی ایرانی با نام شهاب دهقانی، ابعاد جدیدی داشتهاست. گروهی بر این عقیدهاند که دلیل اخراج او صرفا آنچه «کری دویل»، وکیل دهقانی به خبرنگاران گفت:«نگرانی از ماندن وی در آمریکا بعد از اتمام ویزای تحصیلی»، نبوده است.
با اخراج «شهاب دهقانی» که تا چند روز پیش کسی نامش را هم نشنیده بود، حرف و حدیث بر سر این موضوع بالا گرفت. بعضی با ارایه شواهد «آقازادگی» دهقانی و نزدیکی او به جمهوری اسلامی از این دیپورت خوشحالند و گروهی هم این کار را نادیده گرفتن حقوق او برای تحصیل در خاک آمریکا بدون دلایل متقن میدانند.
روز گذشته هم بیبیسی گزارش داد که یک راننده تریلی که شهروند کاناداست به علت همفامیلی بودن با «قاسم سلیمانی» از ورود به خاک امریکا منع شده است. بابک سلیمانی در روز دهم ژانویه، هنگامی که در مرز دیترویت میشیگان قصد ورود به آمریکا را داشته، ماموران مرزبانی او را هفت ساعت نگه داشتند و پس از پرسیدن سوالاتی درباره نام خانوادگی، سابقه خدمت سربازی و نظراتش، او را به کانادا بازگرداندند.
شروع سختگیریها از مرز زمینی کانادا
دور جدید سختگیریها در مورد ورود ایران به خاک آمریکا از اواسط دی ماه شروع شد. بر اساس خبرهای غیررسمی که در صفحات توییتر دست به دست میشد، گروهی از ایرانیان مقیم آمریکا که برای تعطیلات به کانادا رفته بودند یا با پاسپورت کشور کانادا قصد ورود به خاک آمریکا را داشتند، هنگام بازگشت با سوالات و بازجوییهای خارج از عرف روبرو و چند نفری از آنان هم از ورود به خاک آمریکا منع شدند. این اتفاق یکی دو روز بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی در حمله نیروهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد بود، یعنی زمانی که تنش در روابط ایران و آمریکا به اوج خود رسیده بود و جمهوری اسلامی وعده «انتقامی سخت» را به ایالات متحده میداد.
بر اساس اعلام «شورای روابط آمریکا و اسلام» در واشنگتن، بیش از ۶۰ شهروند ایرانی و ایرانی-آمریکایی در سنین مختلف هنگام عبور از گذرگاه مرزی «پیس آرک» در مرز کانادا و هنگام ورود به خاک آمریکا بازداشت و تحت بازجویی قرار گرفتند. بر اساس گزارشها این بازجویی ها بین ۶ تا ۹ ساعت به طول انجامید و از آنها در رابطه با درباره دیدگاه سیاسی، خط فکری، رشته تحصیلی و دیگر مسائل شخصیشان بازجویی شد.
سرانجام به اکثر متقاضیان ورود به خاک امریکا اجازه گذر از مرز را دادند اما این خبر در رسانه های فارسی زبان و امریکایی بازتاب فراوانی داشت؛ تا آنجا که به گزارش اسپوتنیک به نقل از سی ان ان، یک کارمند گمرک و خدمات مرزی آمریکا بدون ذکر نام اشاره کرد که به مرزبانان آمریکایی که در مرزهای کانادا مشغول کار بودند، دستور داده شد که در ارتباط با وخیمتر شدن اوضاع در خاورمیانه، افراد ایرانیتبار را متوقف و بازجویی کنند.
هیاهوی اخراج یک «ضدآمریکایی» از آمریکا
خبر احتمال اخراج بعضی از دانشجویان ایرانی از آمریکا پس از ماجرای قاسم سلیمانی خبری بود که دانشجویانی که برای تعطیلات به ایران و یا سایر کشورها رفته بودند را دچار این اضطراب کرد. پیش از این در سپتامبر گذشته هم خبر لغو ویزای ۱۲ نفر از دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا مخابره شده بود. روزنامه نیویورک تایمز نیز در گفتگو با عمر جادوت، مدیر پروژه حقوق مهاجران و آزادیهای مدنی آمریکا، نسبت به افزایش موارد بازگرداندن دانشجویان ایرانی ابراز نگرانی کرده و آمار اخراج دانشجویان ایرانی از امریکا از ماه اوت را ۱۳ نفر اعلام کرده است.
با وجود اینکه همیشه خبرهای مربوط به اخراج این دانشجویان و سختگیری نسبت به وردشان جسته گریخته شنیده میشد، نامی از هیچکدام از آنها در رسانهها مطرح نمیشد. تا اینکه «شهاب دهقانی» دانشجوی اقتصاد در دانشگاه نورثایسترن با مشکلی که به نظر میرسید مشابه موارد قبلی است روبرو شد.
روزنامه نیویورک تایمز نیز در گفتگو با عمر جادوت، مدیر پروژه حقوق مهاجران و آزادیهای مدنی آمریکا، نسبت به افزایش موارد بازگرداندن دانشجویان ایرانی ابراز نگرانی کرده و آمار اخراج دانشجویان ایرانی از امریکا از ماه اوت را ۱۳ نفر اعلام کرده است.
پس از دقایقی با اعلام وکیل او، صفحات توییتری خبر را دست به دست چرخاندند و از همه دعوت کردند تا به فرودگاه بوستون بروند و از دهقانی حمایت کنند. همزمان با تجمع مخالفان اخراج دهقانی در فرودگاه رسانههای زیادی هم حاضر شدند و خبر را پوشش دادند.
پس از ساعاتی وکیل دهقانی به معترضان در فرودگاه بوستون اعلام کرد که قاضی موقتا جلوی اخراج موکلش را گرفته است تا فردا جلسه دادگاه تشکیل شود. اما گویا پیش از این خبر، مسئولین مرزبانی او را سوار هواپیما کرده بودند و به گفته آنها این دانشجو از مرز هوایی امریکا خارج شده بود.
در این میان اما عدهای هویت او و اینکه یک دانشجوی ساده اقتصاد دانشگاه نورث ایسترن بوده را زیر سوال بردند.
بلافاصله بعد از انتشار این خبر عکسهای دهقانی در عراق و کربلا منتشر شد و عدهای در شبکههای اجتماعی شروع به گمانه زنی ارتباطات او با برخی از مسئولان حکومت ایران و بازنشر پستهای فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی او کردند.
تنها رسانهای که به صورت رسمی و به نقل از منبعی بدون نام خبر از ارتباط خانواده این فرد با حاکمیت داد روزنامه نیویورکتایمز بود که در گزارشی به نقل از یک مقام دولتی که نخواست نامش فاش شود، نوشت: «اعضای درجه یک محمد شهاب دهقانی حسین آبادی، دانشجوی دیپورت شده از آمریکا، وابسته به شرکتی بودهاند که به اتهام ارسال سلاح برای حزبالله لبنان تحت تحریم آمریکا قرار دارد. همچنین شهاب دهقانی ادارهکننده یک کانال یوتیوب به اسم «اسلام پلاس» بوده که خواستار انتقام جمهوری اسلامی از آمریکا بابت کشتن قاسم سلیمانی شده است.»
یکی از افرادی که ابتدا برای حمایت از این دانشجو به فرودگاه رفته بود و سپس پشیمان شد در صفحه توییتر خود با نام کاربری «سوباده» نوشته است: «اونجا فضا عجیب بود برام. یه ذره پرسوجو کردم و اسم و رسمش رو پرسیدم. ۴ تا مشاهده رو کنار هم گذاشتم و به این نتیجه رسیدم که قضیه بو داره. و برگشتم خونه. فقط هم من نبودم که برگشتم؛ چندین نفر دیگه هم که به نظرشون قضیه عجیب بود اونجا رو ترک کردن. بلافاصله هم اومدم اینجا عذرخواهی کردم. نیتِ من کمک به یک دانشجو بود و نمیدونستم این حرکتها بخشی از یه سناریوئه»
من این رو هم یه هفته پیش توییت کردم ولی اسمی از این افراد بیرون نیومد چون خودشون نمیخواستن و بلافاصله هم دیپورت شدن.در مورد این آدمِ اخیر، من ساعت ۶عصر خبردار شدم که ساعت ۶ و نیم میخوان برش گردونن.بدون اینکه اسم و رسمش رو بدونم پا شدم رفتم اونجا چون وکلای ACLU گفتن ممکنه مفید ۱/۴ https://t.co/ifDMQzJsKk
— سوباده (@felaskechayi) January 23, 2020
گروهی بر این عقیده هستند که تعداد زیادی خانوادههای مسئولین جمهوری اسلامی و به اصطلاح «آقازادهها» در ایالت بوستون حضور دارند و حضورشان با سازماندهی خاصیست و اکثرا در این شهر به فعالیتهای تبلیغی علیه آمریکا و در راستای اهداف جمهوری اسلامی مشغول هستند. آنها میگویند شهاب دهقانی سابقه فعالیت در بسیج دانشجویی را داراست و در آمریکا به فعالیت تبلیغی برای نظام جمهوری اسلامی میپردازد. و در همین راستا عکسهایی از او در همایش های دانشگاهی در کنار عکس هایی از رهبران جمهوری اسلامی منتشر کردهاند.
از سوی دیگر یک کاربر توییتری معتقد است که این صحبتها در مورد او درست نیست و یک کاربر توییتر با انتشار عکسی از اسکرین شات یک استوری در اینستاگرام میگوید این استوری توسط دخترخاله شهاب گذاشته شده است که در آن نوشته شده: «پسرخاله من یک دانشجوی عادی ست که فقط درس می خواند و فامیلیش هم اشتباه نوشته شده است. و به عنوان فرزند یک فرد دیگر معرفی شده است و در صورتی که اگر اینطور بود الان راحت وارد امریکا شده بود و کسی نمیگفت بالای چشمت آبروست!»
پای ماجرای دیپورت به تبلیغات انتخاباتی باز میشود
داستان دیپورت شدن شهاب دهقانی پای سیاستمداران آمریکایی را هم به میان کشید. الیزابت وارن که جزو یکی از ۳ شانس نمایندگی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ است علاوه بر اینکه در یکی از سخنرانیهایش به موضوع اخراج دهقانی اشاره کرد، در توییتر خود هم نوشت: «این یک دانشجوی ایرانی با روادید از نوع اف۱ است و برای پایان تحصیلاتش به آمریکا بازگشته بود. اداره گمرکات و حفاظت مرزی آمریکا (CBP) شب هنگام او را بازداشت کرده است؛ اخراج او از آمریکا باید متوقف شود، ما مردم آمریکا باید با سیاست های «بیگانه هراسی» دولت ترامپ مبارزه کنیم.»
ایرانیان زیادی در آمریکا و کانادا زندگی میکنند و معتقدند «فرمان مهاجرتی» زندگی در غربت را برای آنها سخت کردهاست. گروهی از آنان عقیده دارند این فشارها به جای اینکه بر روی شهروندان عادی متولد ایران باشد، باید برای کسانی ایجاد شود که با حاکمیت ایران همسو هستند و همکاری میکنند و در همین راستا کمپینهایی هم به راه افتاده و از ترامپ و دولت آمریکا خواسته شده، به جای شهروندان معمولی، فرزندان مسئولین جمهوری اسلامی یا به اصطلاح «آقازادهها» را از آمریکا بیرون کنند.
اما اینکه امکان تعریف سازوکار عادلانهای برای بیرون کردن نزدیکان جمهوری اسلامی یا کسانی که در تعریف سیاستمداران آمریکایی «تهدید امنیت ملی» این کشور محسوب میشوند، وجود دارد یا نه محل تردید است. سازوکاری که نه در تضاد با آزادی بیان و اصول دمکراسی باشد و نه به اشتباه شهروندان عادی ایرانی که با تلاش و صرف هزینه هنگفت از این شرایط گریختهاند را به خانه اول بازگرداند.
3 پاسخ
سهم سه دهک پایین جامعه از آموزش با کیفیت: فقط ۴,۵درصد
گسترش خصوصیسازی آموزش فرصت پیشرفت و دسترسی به رشتههای پردرآمد را در انحصار قشر پردرآمد قرار داده و خروج از چرخه فقر را برای دانشآموزان کمبضاعت ناممکن کرده است
. نخبگان رسمی
رتبههای نخست کنکور، رتبههای نخست المپیادها، شاگرداولها و برخی دیگر که امتیازاتی ویژه دارند. برای نخبه شدن اما باید پروندهای پاک و پاکیزه داشت. در آرشیوها باید به نیکی از شما یاد شده باشد، در فنون نظارتی نباید گیر افتاده باشید، در مقابل چشمِ همهبین باید راه راستتان را رفته باشید. پس نخبهبودن چیزی ورای «واجدِ دانش» بودن است. دانشِ نخبگان، باید پیش از هرچیز دانشی بهانقیاددرآمده باشد. این دانش بنابهتعریف کانالهای خاص و رسمی خود را دارد، دانشی است غیرخودآیین، و با آرمانهای قرن هجدهمی و قرن نوزدهمی دانش سرتاپا متفاوت است. دانش نخبگان باید با آگاتون افلاطونی گره بخورد، باید دانشِ آرمانشهر ازپیشتعریفشده باشد. همهٔ این شروط را فنون کنترل به خوبی مدیریت و تنظیم میکنند. نخبه باید از پسِ آزمونهای هرروزهٔ این فنون و تکنولوژیها سربلند بیرون بیاید. نخبه، بدین معنا، بیش از هر دانشجوی دیگری در خدمتِ دانشگاه خویش است
دیدگاهها بستهاند.