زیتون ـ محمدرضا سرداری: در چهلمین روز سرنگونی پرواز ۷۵۲ اوکراین از سوی پدافند هوایی سپاه، محمدجواد ظریف میگوید «ایران امکان بازخوانی جعبه سیاه را ندارد اما آن را به خارج از کشور نیز نمیفرستد».
در حاشیهی کنفرانس امنیتی مونیخ، وزیر امورخارجه ایران، در گفتوگو با شبکهی خبری انبیسی آمریکا، با بیان اینکه ایران برای استخراج اطلاعات از جعبه سیاه، به نرمافزار، کابلها و تجهیزات تخصصی از کشورهای غربی نیاز دارد، افزود: «ما از آنها کمک خواستهایم، چرا آمریکا کمکی به ما نکرد؟ این یک مسئله انسانی است. چرا آنها نرمافزار را به ما ندادند؟ چرا تخصص آن را به ما ندادند؟».
از سوی دیگر دیپلماتهای پنج کشوری که شهروندان آنها در ساقط شدن هواپیمای اوکراینی توسط ایران جان باختند، خواستههای خود را در حاشیه این نشست با محمد جواد ظریف مطرح کردند و از ایران خواستند «گامهایی به سوی حل بسیاری از سوالات باقی مانده در ارتباط با واقعیات حادثه و مسائل قانونی بردارد».
ایران دو سال پیش جعبه سیاه هواپیمای مسافربری آسمان را که از تهران عازم یاسوج بود به فرانسه فرستاد. این هواپیما از نوع ای.تی.آر ۷۲ بود که در منطقه کوهستانی پادنای سمیرم سقوط کرد. هر دو جعبه سیاه هواپیما در فرانسه با موفقیت بازخوانی شدند.
ممانعت جمهوری اسلامی از ارسال جعبه سیاه هواپیمای اکراینی به خارج کشور، در کنار سخنان متفاوت و گاه متناقض مقامات کشوری و لشگری ایران، به گمانهزنی و طرح فرضیههای مختلف در خصوص سرنگونی این هواپیمای اوکراینی دامن زده است.
ممانعت جمهوری اسلامی از ارسال جعبه سیاه هواپیمای اکراینی به خارج کشور، در کنار سخنان متفاوت و گاه متناقض مقامات کشوری و لشگری ایران، به گمانهزنی و طرح فرضیههای مختلف در خصوص سرنگونی این هواپیمای اوکراینی دامن زده است.
بدبینانهترین فرضیه «عمدی بودن» شلیک به یک هواپیمای مسافربری است که در صورت صحت میتواند «جنایت جنگی» قلمداد شود.
اما چرا سپاه باید هواپیمای مسافربری یک کشور دیگر را بر فراز خاک خویش سرنگون کند؟ این سوال اگر پاسخی قانعکننده نیابد، فرضیهی «عمدی بودن» شلیک به هواپیما را از اعتبار میاندازد.
تناقض در اظهارات مقامات کشوری و لشگری جمهوری اسلامی
پس از انتشار چند فیلم در رسانهها و شبکههای اجتماعی و علنی شدن اصابت موشک به این هواپیما از سوی نخستوزیر کانادا، سپاه پاسداران مسئولیت شلیک مستقیم را پذیرفت اما آنرا «غیرعمدی» و ناشی از «خطای انسانی» خواند.
اما با وجود اعتراف رسمی سپاه، سخنان متفاوت و گاه متناقضی از سوی مقامات کشوری و لشگری جمهوری اسلامی در خصوص علت شلیک ِموشک مطرح شد؛ سخنانی که احتمال اشتباه انسانی و غیرعمدی بودن حادثه را کاهش میدهد.
از طرفی دیگر، انتشار نوار مکالمات یک خلبان هواپیمایی آسمان با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد در شب حادثه، از سوی یک رسانهی اکراینی، به بدبینیها در خصوص رفتار و اظهارات مسئولان ایرانی، مخصوصا عدم اطلاع دولتیها، دامن زد.
پس از بیانیهی سپاه، سردار حاجیزاده، فرمانده هوا و فضای سپاه، سردار سلامی، فرمانده سپاه، حسن روحانی، رئیس جمهوری، شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، موسوی بیوکی، نائب رئیس کمیسیون عمران مجلس و بالاخره ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، در اینباره سخن گفتند.
مرور بخشهایی از سخنان این مقامات رسمی میتواند تناقضات احتمالی و اختلاف روایتها از این حادثه را آشکار کند.
سردار حاجی زاده در کنفرانس خبری بعد از پذیرش شلیک موشک از سوی ایران: «در مراحل مختلف چندین بار به این سامانهها (سامانههای اضافه شده به کمربند پدافندی تهران) از جمله همین سامانهای که درگیر شده توسط شبکه یکپارچه اعلام میشود که موشکهای کروزی شلیک شده به سمت کشور و در یکی دو مرحلهام باز تاکید میشود گزارشهای واصله مبنی بر این است که کروزها در مسیرند و آمادگی داشته باشید.»
سردار سلامی: «این ماجرا به این شکل بود که ما در بالاترین حد آماده باش بودیم چون تهدید متقابل ما هوایی و موشکی بود یعنی [مدتی مکث] و پدافندها در این زمینه قلب این عکسالعمل را نشان میدادند…. در میان این غوغا گاهی خبرهای متفاوتی هم میرسید. مثلاً به سامانههای ما خبر پرواز تعدادی کروز را داده بودند و این بچههای ما که کنار سامانه بودن همه خود را آماده کرده بودند برای یا انهدام موشکها یا هواپیماهای دشمن. چون موشک کروز خود از نظر سرعت مثل یک هواپیمای بدون سرنشین بزرگ است. … کروزها هم در ارتفاع پایین حرکت میکنند».
حسن روحانی: «مردم ما می دانند که این حادثه از روی اشتباه و سهو صورت گرفته، معلومه، اما چه کسانی دخیل بودند و چه شرایطی پیش آمد که این سهو انجام گرفت… »
موسوی بیوکی، نایب رییس کمیسیون عمران مجلس:« یکی دیگر از سؤالات نمایندگان از وزیر راه و شهرسازی درباره روند هماهنگی برج مراقبت پرواز با پدافند هوایی بود، مدیران سازمان هواپیمایی در این رابطه اعلام کردند که برج مراقبت برای هر هواپیمایی که از روی زمین بلند میشود، در سه مرحله از پدافند هوایی اجازه میگیرد و در رابطه با هواپیمای اوکراینی نیز مراحل سه گانه مجوز انجام شده بود.»
مجتبی ذوالنوری رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز پس از دیدار با رئیس کمیته ویژه بررسی ستاد کل نیروهای مسلح، نماینده سازمان هوافضای سپاه، جانشین فرمانده کل ارتش، رئیس هواپیمای کشوری و مدیر فرودگاه بینالمللی «امام خمینی» گزارش داد [احتمال] حمله سایبری منتفی اعلام شده است.
ذوالنوری همچنین در گزارش خویش میگوید که دلیل عدم لغو پروازها عدم اعتبار سنجی از شلیک کروزها به سمت تهران بوده و نتیجه گرفته نمیشد درکشور حالت فوقالعاده و جنگی قرار دارد و پروازها را متوقف نمود.»
تناقض دیگری در اظهارات نایب رییس کمیسیون عمران مجلس و فرماندهان سپاه دیده میشود. پروازی سه بار از سامانه پدافندی مجوز گرفته اما از سوی همان پدافند سرنگون شده است.
مقامات ایران در این سخنان از «گزارشهایی» در خصوص ورود موشکهای کروز به کشور سخن میگویند اما هیچ اشارهای به منبع این گزارشها نمیکنند. معلوم نیست که منبع گزارش داخلی بوده یا منشأ خارجی داشته؟ تنها حاجیزاده میگوید که گزارش شلیک موشکها از سوی سیستم یکپارچه به سامانهها گزارش شده. اما نمیگوید که این سیستم یکپارچه خود این موشکها را رصد کرده یا از منابع دیگری این اطلاعات را بهدست آورده است.
از سوی دیگر معلوم نیست که چرا این منبع این «گزارشها» برای پدافند هوایی سپاه معتبر بوده ولی برای دیگر مقامات ارشد لشگری آنقدر اعتبار نداشته نبوده که دستور لغو پروازها را صادر کنند.
سلامی با قاطعیت حاجیزاده سخن نمیگوید. از تعابیر غیرفنی استفاده میکند و از «غوغا» میگوید و خبرهای متفاوت. حاجی زاده حتی در بخش دیگری از گزارش خویش به گلایه اپراتور سامانه شلیککننده اشاره میکند که چند بار خواسته تا دستور لغو پروازها صادر شود اما مقامات ترتیب اثری ندادهاند.
تناقض دیگری در اظهارات نایب رییس کمیسیون عمران مجلس و فرماندهان سپاه دیده میشود. پروازی سه بار از سامانه پدافندی مجوز گرفته اما از سوی همان پدافند سرنگون شده است.
مورد دیگر همزمانی پرواز هواپیمای اوکراینی با رسیدن موشک فرضی به تهران است. طبق گفته سلامی سرعت کروز با سرعت هواپیمای مسافربری یکی است و در ارتفاع پایین حرکت میکند. اما هواپیما تنها سه دقیقه پس از پرواز مورد اصابت موشک قرار میگیرد. موشک کروز حتی اگر از خلیج فارس هم شلیک شده باشد چگونه ممکن است در سه دقیقه به تهران برسد؟
عوامل تقویتکننده فرضیه سرنگونی عمدی هواپیما
اما این تنها تناقضهای موجود در سخنان مقامات نیست که ادعای «خطای انسانی» را تضعیف میکند بلکه از سوی دیگر شواهد و پرسشها و گزارههای دیگری هم فرضیهی عمدی بودن شلیک موشک را تقویت میکنند.
بسیاری از خانوادههای قربانیان از جمله همسر خلبان از عدم همکاری ایران در ارائه جعبه سیاه شگفت زدهاند و میپرسند آیا هنوز چیزی هست که ایران آن را پنهان میکند؟ اما درون جعبه سیاه چه اطلاعاتی نهفتهای میتواند باشد؟ مکالمات خلبان با برج مراقبت پیش از پرواز؟ مکالمات پدافند هوایی سپاه با هواپیمای سرنگون شده؟
چرا کلیه مسئولان جمهوری اسلامی علیرغم اطلاع از علت سقوط، قصد کتمان کردن آن را داشتند؟ از سازمان هواپیمایی کشوری، دولت، تا مقامات نظامی و سرنگون کنندگان هواپیما؟ چرا اصرار بر سقوط بر اثر نقص فنی و انکار فرضیه اصابت موشک را داشتند؟
چرا فضای هوایی کشور پس از آن که خبر شلیک کروز به مقامات سپاه و سامانه پدافند اعلام شد، بسته نشد؟
چرا تا کنون مسئولان اصلی حادثه که به قول حسن روحانی مرتکب اشتباهی نابخشودنی شدهاند شناسایی نشده و روند تحقیق متوقف شده است.
چرا تاکنون مسئولان اصلی حادثه که به قول حسن روحانی مرتکب اشتباهی نابخشودنی شدهاند شناسایی نشده و روند تحقیق متوقف شده است.
این که تا کنون مسببان این حادثه شناسایی و معرفی نشدند؛ خود میتوان دلیلی بر این فرض باشد که سرنگونی هواپیما ناشی از یک طرح از پیش برنامه ریزی شده و مصوبهای است که در سطح عالی صورت گرفته است. از این رو معرفی مسببان میتواند فعل مجرمانه را به کلیت یک نهاد یا حکومت سرایت دهد.
انگیزه جرم و فرضیات مطرح شده درباره عمدی بودن حادثه
بر پایه نظریههای جرم شناسی و حقوق جزا، پیش درآمد هر فعل مجرمانه، «انگیزه» و نیتی است که پشت آن نهفته است. از این رو قضات برای کشف جرم، ابتدا به سراغ نیت و قصد مجرم میروند و اگر چنین انگیزهای وجود خارجی نداشته باشد؛ طرح مسئله عمدی بودن هر جرمی خود به خود بلاموضوع میشود.
اگرچه در زمینهی عمدی بودن سرنگونی هواپیمای اوکراینی فرضیههایی وجود دارد و عواملی به شکل سلبی یا ایجابی آنرا تقویت میکنند ولی در حال حاضر شواهد قطعی برای هیچکدام در دست نیست اما از این منظر که انگیزهای قوی برای ارتکاب جرم وجود داشته باشد، میتوان باز هم به طرح و تقویت یا تضعیف آنها نظر داشت.
یکی از این فرضیات، فرضیه «سپر انسانی» است. این فرضیه میکوشد تا صحنه جرم را بازسازی کند. فرضیه سرنگونی عمدی یا فرضیه سپر انسانی میگوید سپاه احتمالاً خواسته -بدون اطلاع و هماهنگی با دولت-دامی برای آمریکاییها در آسمان پهن کند.
یکی از این فرضیات، فرضیه «سپر انسانی» است. این فرضیه می کوشد تا صحنه جرم را بازسازی کند. فرضیه سرنگونی عمدی یا فرضیه سپر انسانی میگوید سپاه احتمالاً خواسته -بدون اطلاع و هماهنگی با دولت-دامی برای آمریکاییها در آسمان پهن کند تا با شبیهسازی ماجرای سرنگونی هواپیمای ایرباس ایرانی از سوی آمریکا در سال ۶۷، یک هواپیمای مسافربری خارجی در پی حملات واکنشی آمریکا سرنگون شود و بدین ترتیب احساسات جامعه بینالمللی را علیه آمریکا و ترامپ بشوراند.
بر اساس این فرضیه، ظاهراً قرار بوده ابتدا حملاتی تلافیجویانه به یک پایگاه آمریکا در نزدیکی بغداد صورت بگیرد، بدون آنکه خسارت جانی در پی داشته باشد و موضوع نیز پیشتر به طرف عراقی و آمریکایی اعلام شود. این طرح در شورای عالی امنیت ملی تصویب میشود اما سپاه و تندروها آن را نمیپسندند (واکنش کیهان به بیانیه شورای عالی امنیت ملی) از این رو در سپاه عملیاتی موازی بدون اطلاع دولت و شورای عالی امنیت ملی، طراحی میشود تا از یک هواپیمای مسافربری به عنوان تله استفاده شود.
ابتدا پایگاه نزدیک به بغداد با پایگاه الاسد که محل استقرار سربازان آمریکایی است؛ جابجا میشود.
بر خلاف طرح شورای عالی امنیت ملی که هماهنگی با عراق و عدم خسارت جانی در آن قید شده، حملات سپاه به نحوی طراحی میشود که خسارات جانی وارد کند ( ارزیابی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا از نوع حملات موشکی سپاه) تصور سپاه بر این بوده که حملات فاصلهدار به پایگاه آمریکا (اظهارات سربازان آمریکایی) در عین الاسد، تلفات انسانی به بار آورده و آمریکا را وادار به عکس العمل میکند. از این رو شب عملیات یک سامانه سیار به منطقه ارسال میشود که ارتباطی با دیگر سامانههای پدافندی تهران نداشته. ( ادعای قطع شدن ارتباط سامانه با سایر سامانهها از سوی حاجی زاده). هواپیماهای جنگنده آمریکایی نیز پس از حملات موشکی سپاه به پرواز در آمده تا آماده حملات تلافیجویانه باشند.
تا اینجا همه چیز طبق سناریوی سپاه پیش میرود. گزارشهای غیر رسمی از سوی سپاه قدس و خبرنگاران صدا و سیما و فضای مجازی خبر از کشته شدن ۸۰ سرباز آمریکایی میدهد و گزارش میرسد هواپیماها (اظهارات لاوروف وزیر امور خارجه روسیه) یا کروزها (گفتههای حاجی زاده و سلامی) به سمت اهدافی در تهران در حرکتند. اما در جنگی اطلاعاتی، سپاه رودست میخورد. یعنی منابعی گزارش میدهند که کروز شلیک شده و به سمت تهران در حرکت است. اما ظاهراً منبع قصد فریب اطلاعاتی داشته. (احتمال لو رفتن طرح سپاه و اطلاع آمریکاییها از نقشه و یا فریب سپاه از سوی روسها). در آن «غوغا» به قول سلامی و ظاهراً به خاطر مخفی ماندن طرح نتوانستهاند به موقع اطلاع رسانی کنند که طرح لو رفته و حمله موشکی صورت نگرفته است و نهایتاً اپراتور طبق دستور از پیش تعیین شده به هواپیما شلیک میکند.
تحقق چنین نقشهای (سرنگونی یک هواپیمای مسافربری دیگر از سوی آمریکا) میتوانست دستاوردی بزرگ برای جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و در بینالمللی باشد. این اقدام میتوانست از یک سو فضایی کاملا ضدآمریکایی در کشور ایجاد کند و افکار عمومی را برای مدتها سرگرم سازد و از سویی دیگر ترامپ و آمریکا را با افکار عمومی بینالمللی درگیر کند و همچنین سپاه را از درگیر شدن در یک جنگ کلاسیک با آمریکا نجات دهد. این طرح در واقع میتوانست تحقق معنای واقعی «انتقام سخت» و تداوم پروپاگاندای قاسم سلیمانی باشد.
فرضیههای دیگر برای «انگیزهیابی»، بیشتر حول و حوش مسافران این هواپیما طرح میشوند.
چند فرضیه در این زمینه شایع شده که تاکنون شاهد معتبری برای آن بهدست نیامده و از نظر انگیزه ارتکاب به جرم نیز ارزش چندانی ندارد. از جمله آن که عامل گرادهنده قاسم سلیمانی به آمریکایی ها مسافر این هواپیما بوده یا این که یکی از معاونین وی در حال فرار از کشور بوده است و هواپیمای اکراینی به هشدارهای دریافتی برای بازگشت توجه نکرده و از این رو سرنگون شده است. و یا چند نفر در دقایق آخر از هواپیما خارج شدهاند.
سهو یا عمد؛ تبعات هر یک چه میتواند باشد
ماجرای سقوط هواپیمای اکراینی در آغاز راه است؛ سقوطی که اگر به سقوط یک دولت یا حکومت هم منجر شود نباید چندان از آن شگفتزده شد.
اگر فرضیهی عمدی بودن شلیک به هواپیمای مسافربری با شواهد قطعی تقویت شود و در محاکم بینالمللی به اثبات برسد میتواند جنایت جنگی قلمداد شود و در بهترین حالت خسارت مالی سنگینی را به کشور تحمیل میکند؛ خسارتی که در وضعیت فعلی اقتصاد ایران معلوم نیست چه تبعات ثانویه و ویرانگری داشته باشد.
اگر فرضیهی عمدی بودن شلیک به هواپیمای مسافربری با شواهد قطعی تقویت شود و در محاکم بینالمللی به اثبات برسد میتواند جنایت جنگی قلمداد شود و در بهترین حالت خسارت مالی سنگینی را به کشور تحمیل میکند.
اما اگر به عمق ماجرا توجه شود میتوان دید سهوی بودن ماجرا نیز به تبعات سنگین و چه بسا ماندگارتری دارد.
یک فرضیهی قوی در خصوص سهوی بودن شلیک میگوید که شب حمله موشکی به پایگاه عینالاسد، مقامات نظامی جمهوری اسلامی از واهمه واکنش آمریکا، شیرازه کار را از دست میدهند تا جایی که با وجو آمادگی صددرصد مورد ادعای فرماندهان سپاه، در ستاد کل نیروهای مسلح چنان آشفتگی و غوغایی به قول سلامی به پا میشود که حتی از یک تصمیمگیری ساده برای لغو پروازها نیز عاجز میشوند یا آنرا بهکلی به فراموشی میسپارند.
بر پایه این فرضیه، با وجود سرمایهگذاریهای هنگفت نظام، کشور همچنان در مقابل حملات خارجی به شدت آسیبپذیر است.
از آسیبهای مدیریتی که بگذریم، شرایط به گونهای است که حتی تجهیزات نظامی موجود در کشور قابلیت رصد کردن موشک کروز را که در ارتفاع پایین حرکت میکند، ندارند. یعنی سامانههای پدافندی کشور نه تنها نمیتوانند موشک دشمن را در مرز هدف قرار دهند؛ بلکه حتی قادر به تشخیص آن نیز نیستند. همچنان که تجهیزات پدافندی کشور نیز قادر نیست هواپیمای مسافربری را از موشک کروز تشخیص دهد.
اگر همه فرضیات عمدی بودن سرنگونی هواپیما را رد کنیم؛ ناچار باید گفت حادثه پرواز ۷۵۲ بار دیگر آسیبپذیر بودن کشور در مقابل هر گونه خطرات طبیعی و انسانی را اثبات میکند. این حادثه نشان میدهد که جمهوری اسلامی نه تنها در عرصه سیاسی و اقتصادی، دچار بحرانهای جدی است؛ بلکه در عرصه نظامی نیز قدرتی پوشالی دارد.
در این حالت، قدرت و آمادگی نظامی جمهوری اسلامی در واقع یادآور وضعیت ارتش ایران در دوره جنگ جهانی دوم خواهد بود که حتی سه روز در مقابل نیروهای روسیه و انگلیس مقاومت نکرد و کشور تسلیم این دو قدرت بزرگ شد و شاه آن نیز سرانجام به جزیرهای دور افتاده تبعید شد.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…