اگر در قسمت جستوجوی اینستاگرام کلمه «آیتالله» را به انگلیسی یا فارسی بنویسید، حدود ٢٠ حساب کاربری را به شما نشان میدهد که اغلبشان نامهای مراجع شناختهشده هستند؛ آیتالله صافیگلپایگانی، آیتالله جوادیاملی، آیتالله مکارمشیرازی، آیتالله شبیریزنجانی، آیتالله بهجت و…. این حسابها مانند همه دیگر حسابهای کاربران در اینستاگرام هرازگاهی عکسها یا فیلمهایی کوتاه از آنها را برای دنبالکنندگان به نمایش میگذارند. همچنین در این حسابهای کاربری مربوط به مراجع میتوان تصاویری از آخرین دیدارهای آنها یا سخنان مهمشان را خواند.
اگرچه در وبسایتهای رسمی بیشتر مراجع لینک یا نشانهای که تأییدکننده ارتباط این حسابهای کاربری در اینستاگرام باشد وجود ندارد اما در تماسهایی که با دفاتر بیشتر این مراجع گرفتم، مسئولان دفتر آنها تأیید کردهاند که این حسابهای کاربری «مورد تأیید حضرت آیتالله و دفتر ایشان است». بهعنوان نمونه در تماس با دفتر تنظیم و نشر آثار آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت آنها تأیید کردند که اکانت اینستاگرامی منسوب به آیتالله- به آدرس مشخص – مورد تأیید است و آنها این صفحه را اداره میکنند. همچنین دفتر آیتالله مکارم هم تأیید کرده است که این حساب کاربری متعلق به دفتر ایشان است و یکی از اعضای دفتر عکسهای آن را منتشر و اداره میکند.
به گفته برخی منابع، گردانندگان این حسابهای کاربری اغلب یا از اعضای دفتر یا یکی از نزدیکان نسبی آنها مانند نوههای مراجع هستند. علاوهبراین در قسمت بیوگرافی این حسابهای کاربری در اینستاگرام مراجع، میتوان آدرس کانالهای تلگرامی آنها را هم دید؛ کانالهایی که در یک سال اخیر و پس از فراگیرترشدن این شبکه اجتماعی و همچنین راهاندازی قابلیت کانال شروع به کار کردهاند.
شواهد در اینستاگرام نشان میدهد هماکنون با احتساب تعداد دنبالکنندگان (فالوئرها)ی این حسابهای کاربری، به غیر از حسابهای منسوب به دفتر مقام معظم رهبری با ۶٩۴ هزار دنبالکننده و آیتالله هاشمیرفسنجانی با ٣۵۴ هزار دنبالکننده، حساب اینستاگرامی آیتالله مصباحیزدی با ۵١ هزار دنبالکننده در صدر پرمخاطبترین صفحه بین حسابهای دیگر مراجع است. پس از آن حساب اینستاگرام با نام آیتالله جوادیآملی با ٢٨ هزار، آیتالله صافیگلپایگانی با ٢١ هزار، آیتالله بهجت با ٢٠ هزار، آیتالله مکارمشیرازی با ١٧هزار، آیتالله مجتهدیتهرانی با ١٧ هزار، آیتالله سیدعلی میلانی با ١۵هزار، آیتالله دستغیب با ١۴هزار، آیتالله موسویجزایری با ١٣هزار، آیتالله صفاییبوشهری با ١١هزار و آیتالله بیاتزنجانی با ١٠ هزار دنبالکننده در ردههای بعدی هستند.
البته استفاده روحانیون از شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام فقط به استفاده دفاتر مراجع خلاصه نمیشود، بسیاری دیگر از روحانیون که البته بیشتر به هویت سیاسیشان شناخته میشوند هم در اینستاگرام فعال هستند.
بین روحانیون یکی از افرادی که در زمینه استفاده از تکنولوژیهای روز مانند وبسایت و شبکههای اجتماعی و… از همه قدیمیتر و صاحبسبکتر بود، محمدعلی ابطحی است. او در دولت اصلاحات ریاست دفتر رئیسجمهور و معاونت پارلمانی و حقوقی ریاستجمهوری را برعهده داشت و در همان سالها با عکسهایی که با گوشی تلفنش در وبسایت معروفش، «وبنوشتهها» منتشر میکرد بسیار معروف شد. او پس از آن هم از جمله اولین کسانی بود که در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک حساب کاربری درست و شروع به فعالیت کرد. ابطحی این روزها در اینستاگرام هم فعال است و ٩٧هزار دنبالکننده دارد و همچنان به روال وبسایتش عکسهایی که خودش گرفته را با توضیحاتی منتشر میکند.
یکی دیگر از روحانیون شناختهشده و البته کمی هم جنجالی در شبکههای اجتماعی، حجتالاسلام حمید رسایی، نماینده مردم تهران در دوره نهم مجلس است. او در اینستاگرام تا امروز نظر ١١٣ هزار دنبالکننده را به خود جلب کرده است. عکسها و تصویرسازیها و مطالبی که رسایی در اینستاگرامش منتشر میکند بارها بحثبرانگیز شده است. نگاهی به شش عکس آخری که او در اینستاگرام منتشر کرده نشان میدهد که همه این شش عکس در انتقاد از دولت و برجام منتشر شدهاند.
با رسایی در همین رابطه گفتوگویی کردم و از او پرسیدم که چرا اینستاگرام و تلگرام را برای فعالیت برگزیده است و چرا در فیسبوک و توییتر حساب کاربری ندارد. این پاسخهای رسایی به این سؤالات است: «یکی از دلایل استفاده من از اینستاگرام و تلگرام، موبایلمحوربودن و دردسترسبودنشان است که برای مخاطبان بسیاری قابلیت استفاده دارند، کار با آنها بهنسبت آسان است و البته فیلترنبودنشان هم دلیل دیگری است. علاوهبراین تلگرام و اینستاگرام سیاستی دارند که به فضاهای مستهجن اجازه فعالیت نمیدهند و به آنها واکنش نشان میدهند، درمجموع بهنسبت فیسبوک و توییتر فضای سالمتری دارند، البته روی کامنتها در اینستاگرام نمیشود از قبل کنترلی داشت، گاهی فحاشی میشود ولی برای همین هم پیشبینیهایی شده است و میتوان کاربرانی که فحش میدهند را بلاک یا ریپورت کرد. این قابلیتها در دیگر شبکههای اجتماعی پیشبینی نشده است،» رسایی همچنین در پاسخ به این سؤال «شرق» که آیا این حسابهای کاربری را خودش اداره میکند یا کسی از نزدیکانش مسئول آن است نیز گفت: «سایت، تلگرام و اینستاگرامم را خودم شخصا اداره میکنم، و همه مطالب و تصویرسازیهای آن را خودم با همین نرمافزارهایی که روی هر گوشی موبایلی هست انجام میدهم. برخی مطالب را در لحظه و به فراخور موضوع منتشر میکنم، برخی دیگر را هم در وقتهای اضافه از قبل آماده میکنم و به وقت مناسب انتشار میدهم».
یک شبکه اجتماعی دیگر هم هست که این روزها اگرچه برای مراجع و روحانیون شناختهشده سیاسی چندان محبوب نیست، اما دستکم برای تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم محبوبیت بسیاری دارد. این شبکه اجتماعی توییتر است که در ایران هم فیلتر شده و برای دسترسی به آن باید فیلترشکن داشت.
اگرچه راه مشخصی برای پیداکردن همه طلاب و روحانیون حاضر در توییتر نیست، اما در روزهایی که برای نوشتن این گزارش مشغول گردآوری اطلاعات بودم با حداقل ٣٠ تا ۴٠ طلبه فعال در توییتر آشنا شدم. وجه مشخصه بیشتر آنها جوانبودن و همچنین اطلاعات کاربریشان شامل اسم و عکسهای واقعی خودشان است، بیشتر آنها در عکسها ملبس به لباس روحانیت هستند. به این مشخصات باید گرایش سیاسی آنها را هم اضافه کرد، کاربرانی که بیشتر منتقد دولت روحانی و برجام هستند و در زمینه مسائل شرعی و دینی هم هرازگاه با کاربران بحث و جدلهایی دارند.
چند روز پیش برای برخی از آنها در قسمت پیام توییتر درخواست مصاحبه فرستادم، بیشترشان به دلایلی قبول نکردند، یکی از آنها گفت به روزنامه «شرق» برای انتقال صحیح گفتههایش اعتماد ندارد، دیگری عدمموافقت استاد خود با این مصاحبه را ذکر کرد و… برخی از آنها هم قبول کردند.
یکی از این کاربران مصطفی تشیعی، طلبه سطح دو حوزه علمیه قم است که در توییتر با نام کاربری «حوزه» توییت میکند. بیشتر توییتهای این کاربر البته حولوحوش مسائل شرعی است.
مصطفی تشیعی در گفتوگو با «شرق» درباره اینکه چرا توییتر را برای فعالیت در شبکههای اجتماعی برگزیده است، اینطور پاسخ داد: «من در گوگل پلاس هم هستم، اما جو آنجا بیشتر سیاسی است و من خیلی علاقهای به مباحث سیاسی ندارم، البته منظورم این است که اگر قرار باشد صرفا بحث سیاسی باشد. اینستاگرام هم بیشتر شخصی است، ولی توییتر مقداری اجتماعیتر است، در فیسبوک هم اصلا نیستم. به همین دلیل اجتماعیبودن توییتر را ترجیح دادهام». یکی از سؤالهایی که بسیاری از کاربران گاهی از این روحانیون فعال در توییتر میپرسند این است: «وقتی توییتر فیلتر است و استفاده از فیلترشکن هم جرم و ممنوع است، چرا شما از توییتر استفاده میکنید؟» از او پرسیدم پاسخش به این سؤال چیست؟ این توضیح اوست: «بحث فیلترینگ از لحاظ شرعی اینطور نیست که دست بگذارند روی چیزی بگویند به لحاظ شرعی هم کسی حق ندارد از آن استفاده کند و ممنوع است، شرع در این زمینه میگوید اگر چیزی استفادهاش برای شما مفسده دارد استفاده نکنید، چه فیلتر باشد چه نباشد. من با آقایان مسئول فیلترینگ هم دراینباره صحبت کردهام، آنها معتقدند با این دیدگاه که آیا استفاده از فلان سایت یا نرمافزار برای غالب مردم مفسده دارد یا خیر تصمیم به فیلترینگ بگیرند. برهمیناساس من بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که به تشخیص خودم توییتر برای شخص خودم مفسدهای ندارد، البته به نوع استفاده هم ربط دارد اینکه قرار نیست اینجا کاری خلاف قانون یا شرع انجام بدهیم». او ادامه میدهد: «من توییتر را مثل جایی برای تبلیغ میبینم، قرار نیست اینجا وقتگذرانی یا شوخی کنم، هدف من این است که حرفهای ما اینجا شنیده شود و نباید خودمان را از این فضا محروم کنیم؛ چراکه فیلترینگ باعث نشده مردم از آنها استفاده نکنند، با استفادهنکردن فقط خودمان را از یک قابلیت ارتباطی محروم کردهایم».
از آقای تشیعی میپرسم فضای سنتی حوزه و قم دراینباره چه میگوید، آیا تا به حال شده است که مثلا استاد شما یا خانواده یا حراست حوزه از حضور و فعالیت شما در یک شبکه اجتماعی فیلترشده که نگاه رسمی هم دیدگاه مثبتی نسبت به آن ندارد، انتقاد کرده یا از شما یا دوستانتان توضیح خواسته باشد؟ او میگوید: «فضای قم سنتی است، اما باوجود این وقتی میفهمند ما چه نوع فعالیتی در توییتر داریم، استقبال میکنند و رضایت دارند». به گفته بسیاری از روحانیون و کسانی که در قم حضور دارند، دامنه فراگیری و استفاده از گوشیهای هوشمند بین روحانیون و طلاب اخیرا بسیار زیاد شده است، البته طبق شنیدهها استفاده از شبکههای اجتماعی مثل توییتر و فیسبوک در میان آنها چندان مرسوم نیست و کاربران طلبه آنها بسیار اندک هستند و بیشتر ابزارهایی مانند تلگرام و واتساپ بین آنها رواج دارد. از این طلبه عضو توییتر همچنین پرسیدم برای فعالیت در این شبکه اجتماعی آیا نوعی حدومرز برای فعالیت خود قائل هستید؛ مثلا اینکه اگر عکس یک کاربر که بیحجاب یا به تعبیر رایج بدحجاب باشد، آیا او را فالو میکنی، یا قواعدی از این دست؟ این پاسخ اوست: «برای فعالیت یکسری حدود دارم، معیارهای شخصی من این است که عکس بیحجاب و کمحجاب را بههیچوجه لایک نمیزنم، چون مبانی دینی دارد و صرفا نظر شخصی من نیست، اما فالو را انجام میدهم منتها بیشتر کسانی را فالو میکنم که حرفی برای گفتن داشته باشند؛ مثلا ممکن است کسی را فالو کنم که اصلا هم قبولش ندارم، مثل اکانت آقای اوباما، ولی میخواهم بدانم چه میگوید».
یکی دیگر از کاربران فعال توییتر طلبهای است با نام کاربری ساما، سیدعلیاکبر موسوی، او البته منتقد نوع فعالیت بیشتر طلاب حاضر در توییتر است. او دراینباره به «شرق» میگوید «به نظر من یک ویژگی مهم این دوستان این است که خودشان را در مقام «هدایتگری» میدانند و میخواهند بقیه را «هدایت» کنند. زمینهاش هم این است که من حقم و دیگران باطل. همین مسئله باعث میشود بیشتر از اینکه یک انسان معمولی باشند، مُبلغ هستند. انسان معمولی دندانش درد میگیرد، بچهاش مریض میشود. دیر به سر کار میرسد و… و از اینها در شبکههای اجتماعی هم مینویسند اما تقریبا تمام توییتهای اینها هدایتگری است. حالا هدایتگری سیاسی یا دینی و وقتی هدایتگری باشد، تقابل ایجاد میکند، اما وقتی من از دندان درد بنویسم، از املای بچهام بنویسم، هیچ تقابلی نیست؛ یک داستان انسانی که برای همه اتفاق میافتد را بیان میکنم، میشوم یکی مثل همه».
منبع: روزنامه شرق