همایون شجریان، دیشب فالی را که از دیوان حافظ برای «پدر عزیزتر از جان» گرفته بود در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت. یک خبر تلخ و یک دنیا غم در آن بود: حیف است طایری چو تو در خاکدان غم / زین جا به آشیان وفا میفرستمت…
امروز هم معلوم شد که حال استاد شجریان اصلا خوب نیست و به صورت اورژانسی در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده. در طول روز هم شایعات مختلف و تلخی در شبکههای اجتماعی دیده شد. بیانیه رسمی بیمارستان هم چیزی بهدرستی نمیگوید و به آنهم نمیتوان اعتنا کرد. همایون هم در لحظات آخر امشب درگذشت استاد را تکذیب کرد. ولی حافظ چیز دیگری میگوید.
دیروز هم بالاخره، دولت دست از دروغگویی برداشت و رسیدن کرونا به ایران و بخشی از حوادث ناشی از آن را در قم رسما پذیرفت. امروز هم رسیدن کرونا به تعدادی دیگر از شهرهای ایران خبری شد. دو ایرانی هم در فرودگاههای کانادا و لبنان به خاطر ابتلا به کرونا قرنطینه شدند. آمار قربانیان کرونا در ایران ، پس از چین، در صدر تمام کشورهای دیگر قرار گرفت. کشورهای همسایه بستن و کنترل کردن مرزها و لغو کردن پروازها را شروع کردند. وزیر بهداشت ترکیه آمار قابل اعتنا و اعتمادتری از شیوع این بیماری در ایران ارائه داد. به آمارهای رسمی که تقریبا هیچکس باور ندارد.
تیتر سومی هم برای اخبار تلخ امروز لازم است. ایران به «لیست سیاه» گروه ویژه اقدام مالی علیه پولشویی (FATF) برگشت. نقل و انتقالات پولی برای ایرانیها سختتر و سختتر میشود. حالا دیگر بانکهای کشورها هم موظف میشوند در زمینه نقل و انتقالات مالی با ایران یا برای ایران و ایرانیها ، با دقت بیشتری عمل کنند و اطلاعاتی درباره منبع پول و گیرنده و فرستنده اصلی بخواهند. تکلیف افتتاح حساب و شعبههای بانکهای ایرانی در خارج کشور و ایجاد خط اعتباری که پیشاپیش معلوم است.
در کنار این سه خبر، یک برنامهی سیاسی هم در سطح کشور در حال اجرا بود. حکومت از طریق وزارت کشور برخی از مردم را به پای صندوق کشاند تا آقای خامنهای و شورای نگهبان را در چینش مجلس آینده کمک کنند؛ به مجلس مشروعیتی ظاهری بدهند و حکومت در ظاهر آبروداری کند که جمهوری است و قوهی مقننه هم دارد و دست ظریف برای مغالطهکردن در خارج کشور باز باشد.
«جمعه سیا» کمترین تیتر است برای امروز. ایران آبستن اتفاقات بزرگتری است. این روزهای سیاه میگذرند. کرونا و لیست سیاه و افایتیاف و انتخابات و حاکمان و حکومت و… همه کف روی آب اند. آنچه میماند و آنکه میماند و در گذر روزگار روز به روز زندهتر و ماندگارتر میشود، شجریان است؛ با نوای آسمانی خودش باید شنید: هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق …
9 پاسخ
خسرو آواز ایران تا ابد در یاد مردم زنده میمونه
روحش شاد
در این چمن چو درآید خزان به یغمایی/
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد/
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند/
بر آتش تو به جز جان او سپند مباد.
-خدایش نگه دارد-
” اگر دردم یکی بودی ، چه بودی؟
وگر غمم کمی بودی، چه بودی؟
امیدوارم که این ایام باقی مانده از این سالِ پر از التهاب به خیر بگذرد و نهایتش با گره گشایی واز کارِ ملت ایران وسلامتی استاد شجریان این خداوندگار آواز ایرانی ختم به خیر شود ، دریغ است ، ایران ویران شود .
براستی باید دست به دامانِ چه کسی شویم ؟ که سرزمینمان ، این خانه ی در معرض طوفان رها شده را از بلایای بیشتر برهانیم؟ بجز خداوند هستی ویکایک ساکنین این خانه ، کسی دیگر را سراغ داریم؟ چرا این گونه از یکدیگر دور و بیگانه ایم ؟ کاش در آرزوی مرگ همدیگر به بهانه ی دین و مذهب و اختلاف فکری وتفاوت خواسته ها این همه تعجیل نمیکردیم . “
هر آنچه هست از خدا
بگوی خیرست لو بلا
ایمان باید بیار بدانکه
رحمان نخواستت فنا
خیر را اگر خواهانی
یأست نباشد روا
حتى موتت بالمال
کشاندت تا فرا
فال را مکن بد تعبیر
بخیر خوانش رهنما
…ایمان بایست بدینکه…
خب خیلی جوش و خروش ایرانی به خرج ندید عزیزان که شمارش معکوس مرگ آدمها درست از بدو تولد آنها آغاز می شود و پایان راه هم چیز خیلی مهمی نیست. ایشان در کسوت یک سلبریتی به هر حال کارنامه هنری و در عین حال اجتماعی دارد که به مرور باید بررسی شود. اگر از آقای گلپا بپرسید چیزی می گوید و از دیگری بپرسید چیز دیگر.
برای منی که آواز سنتی ایران در حد آواز سنتی ژاین لذت می برم یا نمی برم، بیشتر مواضع ضد و نقیض اجتماعی و سیاسی او مورد توجه است. دایره مانور آدم چقدر می تواند وسیع باشد؟ از خوانندگی در جشن فرهنگ و هنر شیراز تا آوازهای انقلابی و سپس سلاحت را زمین بگذار. یک دوره کامل از تلون عادی مردم ایران!
درست میگوئید ولی با این حال هم کفه ترازوی اعمال نیک حضرت استاد به آن یکی دیگر کفه می چربـد، با این حال برای شرکت و آوازخوانی در جشن وهنر شیـراز و باز برای خواندن آن سرود های انقلابی هم احتمالا” پاسخ هایی هست وباشما موافقم که در وقتش باید مورد بحث وبررسی قرار بگیرد،
همانطوریکه از بسیاری از رفتار وکردار شخصیت باخبر نیستید و نیستیــم! مثل گروه ای که حضرت استاد ذر ۴۵ سـال پیش با پنج نفر بدون قیـل و قال بوجود پایه گذاری کردند در جهت پرداخت هزینه های تحصیـل دانش آموزان نخبه از نظر هوش ولی بدون بضاحت مالی که با پیوستن همان ها در این امر پسندیده امروز تعداد آن افراد موفق تحصیـل کرده به بیش ۵۰۰-۶۰۰ نفر رسیده با همان اهداف…
با این حال شایعه سازی در جهت غمگین کردن یک عده ای کار بسیار زشتی است نیست؟!
انکه دلش زنده شد بعشق
دیدگاهها بستهاند.