زیتون ـ محمدرضا سرداری: نتایج انتخابات یازدهمین دوره مجلس و کاهش چشمگیر نرخ مشارکت در آن در بحران اپیدمی کرونا در ایران گم شده است. این در حالی است پرونده این انتخابات هنوز بسته نشده و هنوز نتایج آن به تایید شورای نگهبان نرسیده است.
منبع: سایت نبض ایران
به گزارش بسیاری از منابع مستقل و حتی منابع رسمی در جمهوری اسلامی شیوع ویروس کرونا در ایران پیش از راهپیمایی ۲۲ بهمن رخ داده اما این خبر تا زمان انتخابات پنهان ماند تا تاثیری بر روند مشارکت نگذارد. اما پس از پایان انتخابات، اخبار مربوط به کرونا سراسر منایع خبری رسمی و غیررسمی از جمله شبکههای اجتماعی را پر کرد و اخبار مربوط به انتخابات را کاملا به حاشیه برد. اما در انتخابات یازدهمین دوره مجلس چه اتفاقاتی رخ داد؛ شمارش آرا چگونه صورت گرفت؟ میزان مشارکت در انتخابات چند درصد بود؟ آیا ۴۲،۵۷ درصد اعلام شده به عنوان درصد مشارکت، آمار صحیحی است؟ و بالاخره تبعات کاهش چشمگیر مشارکت در این انتخابات چه خواهد بود؟
مجلس یازدهم، پایین ترین نرخ مشارکت
انتخابات اخیر مجلس در مقایسه با ۱۰ دوره گذشته پایین ترین نرخ مشارکت را داشته است. میزان مشارکت در کلیه انتخاباتهای برگزار شده در دوره حاکمیت جمهوری اسلامی طبق آمارهای رسمی موجود هیچگاه زیر ۵۰ درصد نبوده است. اما در این دوره اعلام شد ۴۲،۵۷ درصد از واجدین شرایط در این انتخابات شرکت کردند.
میزان مشارکت در کلیه انتخابات های برگزار شده در دوره حاکمیت جمهوری اسلامی طبق آمارهای رسمی موجود هیچگاه زیر ۵۰ درصد نبوده است.
آماری که هنوز از سوی برخی تحلیلگران زیر سئوال است. بالاترین نرخ اعلام شده مشارکت نیز مربوط به پنجمین دوره انتخابات مجلس است که ۷۰ درصد واجدین شرایط در آن شرکت داشتند. در زمینه دلایل کاهش نرخ مشارکت در این انتخابات موضوعات و فرضیات مختلفی مطرح است که هدف این گزارش نیست؛ اما این گزارش قصد دارد تا به پنهانکاری دیگری بپردازد که در سایه انتخابات رخ داده. انتخاباتی پر از سو مدیریت و آمارهای متناقض و عدم شفافیت در اعلام نتایج آرا.
چگونه مشارکت به ۴۲ درصد رسید؟
انتخابات این دوره مجلس در شرایطی برگزار شد که صدها داده تصویری از سراسر کشور نشان می داد که ازدحامی در مقابل حوزههای رایگیری وجود ندارد. حتی تصاویری از حوزههای همواره شلوغ دیده شد که در آن نه تنها رای دهندگان در صف نبودند بلکه در داخل حوزهها نیز تعداد انگشت شماری پای صندوق رای حضور داشتند یا تصاویری که نشان میداد اعضای صندوق بیکار پشت میزها نشستهاند.
انتخابات این دوره مجلس در شرایطی برگزار شد که صدها داده تصویری از سراسر کشور نشان می داد که ازدحامی در مقابل حوزههای رایگیری وجود ندارد.
از سوی دیگر فضای عمومی کشور نشان از انتخاباتی غیرمشارکتی و سرد داشت. در چنین انتخاباتی معمولا پیک مشارکت از آغاز ساعت رای گیری تا ساعت ۳ بعدظهر است. آرایی که به اصطلاح آرای سنتی یا «آرای حجت شرعی» خوانده می شود.
به باور ناظران انتخابات؛ رفتار انتخاباتی مردم در دورههای گذشته نشان داده در انتخاباتی که حال و هوای گرمی دارد و انتظار مشارکت آرای خاموش در آن میرود، نظیر انتخابات ریاست جمهوری در دورههای گذشته؛ انتخابات دوره گذشته مجلس و انتخابات مجلسهای پنجم و ششم، همواره دو پیک مشارکت وجود داشته است. پیک مشارکت در زمان بعدظهر مربوط به ساعت ۶ به بعد یعنی زمان پایان رسمی انتخابات است که معمولا زمان رایگیری تمدید میشود و در برخی حوزهها تا ۱۲ شب نیز ادامه مییابد. اما به باور ناظران و همچنین به استناد دادههای موجود، وضعیت در این انتخابات به نحوی نبود که بتوان انتظار پیک دوم مشارکت را داشت. با این وجود در برخی حوزهها انتخابات تا ساعت ۱۱ شب تمدید شد.
از سوی دیگر طبق اعلام رسمی ستاد انتخابات کشور، تا ساعت ۱۵؛ یعنی پس از ۷ ساعت رایگیری حدود ۱۱ میلیون رای در صندوق ها ریخته شده بود. یعنی تا آن زمان حدود ۱۹ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کرده بودند. پس چگونه در شرایطی که انتظار پیک دوم مشارکت وجود ندارد، نرخ مشارکت ناگهان بیش از دو برابر میشود؟
سردرگمی و بینظمی در اعلام نتایج آرا
به گفته ناظرانی که نتایج این انتخابات را نعقیب میکردند؛ اعلام نتایج این دوره انتخابات با اشکالات آماری بسیاری روبرو بوده است. نخستین اشکال عدم ارائه آمار دقیق مصرف تعرفه در سراسر کشور در طول برگزاری انتخابات بود. اشکال دیگر متوقف شدن روند اطلاعرسانی درباره نرخ مشارکت پس از ساعت ۱۵ و موکول کردن آن به روز بعد بود که این امر خود هم شک برانگیز بود و هم امری خارج از عرف جاری در انتخابات. در حالی که در دورههای گذشته میزان تعرفههای مصرف شده پس از پایان رایگیری اعلام میشد و از هم ابتدا روشن بود چند درصد در انتخابات شرکت کردند.
نکته دیگر اعلام نتایج آرا بدون ارائه آمار دقیق آرای ماخوذه، باطله و صحیح بود. برخی خبرگزاریها آمار متفاوتی از یکدیگر منتشر میکردند و هیچ وحدت رویهای در اعلام نتایج وجود نداشت. در برخی حوزههای انتخابیه نظیر زاهدان کل آرای ماخوذه در دو خبرگزاری ایرنا و تسنیم نزدیک به ۱۲۲ هزار رای اختلاف دارد یا در تاکستان دو آمار متفاوت برای نامزد منتخب درج شده است. اما از همه شگفت انگیزتر نقش آرای باطله در این انتخابات است
آرای باطله و راز مشارکت ۴۲ درصدی
عدم اعلام دقیق آرای ماخوذه و صحیح و تفکیک آنان در این انتخابات یکی دیگر از اشکالاتی اساسی در اعلام نتایج آرا است. این اشکال این فرض را دامن زده است که درصدی از نرخ مشارکت ۴۲ درصدی اعلام شده میتواند آرای باطلهای باشد که به تناسب حین تجمیع آمار محاسبه شده تا نرخ مشارکت فروتر از ۴۰ درصد اعلام نشود. این مسئله در حوزه انتخابیه یزد و یکی از حوزه های انتخابیه استان تهران نماد خاصی پیدا کرده است. حوزهای که هنوز نام آن منتشر نشده است.
عدم اعلام دقیق آرای ماخوذه و صحیح و تفکیک آنان در این انتخابات یکی دیگر از اشکالاتی اساسی در اعلام نتایج آرا است.
به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی آرای باطله با رقم ۲۴ هزار آرای دوم در حوزه انتخابیه یزد است و همچنین ۵۵ هزار رای باطله در یکی از حوزههای انتخابیه استان تهران ریحته شده که از آرای منتخب اول بیشتر است. در حوزههای دیگر نیز آرای باطله درصد قابل توجهی دارد. به طور مثال در شهر قروه استان کردستان آرای باطله ۱۰ درصد کل آرا است. در آمار اعلام شده از سوی خبرگزاریها به روشنی میتوان دید که در برخی حوزهها یا میزان آرای ماخوذه اعلام شده یا آرای صحیح. از این رو نمیتوان به میزان کل آرای باطله در انتخابات پی برد.
سنگی که دیگر روی سنگ بند نمیشود
مشکل برشمرده شده درباره انتخابات اخیر در کنار سومدیریت های دیگر موجود در نظام جمهوری اسلامی زنجیره ای از نابسامانی را رقم زده که به نظر میرسد کلیت نظام را فرا گرفته است.
کرونا که پیش از انتخابات نقشه دشمن برای کاهش مشارکت خواندهمیشد، بعد از انتخابات و با رو شدن ابعاد همهگیری فاجعهبار خود، به نوعی دیگر به کمک جمهوری اسلامی آمد و از بحران پیش آمده برای خاک ریختن بر واقعیت مشارکت پایین حداکثر بهره را بردند.
از اعتراضات آبان ماه که ماحصل سوتدبیر نظام در مدیریت بحران بنزین بود تا سرنگونی هواپیمای اوکراینی که شاخصی برای ناتوانی نظام در دفاع از کشور در مقابل دشمن خارجی به شمار میرود تا برگزاری انتخاباتی سراسر مغشوش و بحران کرونا نشان از آن دارد که کشور به نقطه ای رسیده که دیگر سنگی روی سنگ بند نمیشود.
3 پاسخ
دوستان حتما شماها در خارج از کشورید. در هر حال کسانی مرا راهنمائی کردند تا در سایت شما نظرم را بنویسم. حتما آنچه را حکومت اسلامی میگوید را در مورد ویروس کووید ۱۹ باور نکنید. آنچه در ایران میگذرد را همه از هم پنهان می کنند. باید امروز از آمار میلیونی سخن گفت. حتما و بدون هیچ شک و شبهه ای تا کنون بیش از هزارسیصد نفر تا هزار و هفتصد نفر کشته شده اند. امروز پزشکی که من زیر نظر او کار می کنم به فرمانده پاسداری از حراست می گفت : «حاج آقا اینها همه کرونائی بودند! چگونه ما می توانیم بگوئیم مرض قندی و کبدی و سرطانی و امفولانزائی…! » فرمانده پاسداری گفت: «من بهت میگم که اینو بگی و هم بنویسی! والاسلام نقطه سر خط! این مسائیل امروز امنیتیه!». به نظر من وضع از مرحله ی خطر گذشته و به مرحله فاجعه ای رسیده که دیگر حتا ما کادر پزشکی نیز امنیت بهداشتی نداریم و هرگز هم نداشتیم نه حتا امنیت جانی داریم، چرا پزشکان باید بی وقفه به سوگندی که یادکرده اند خیانت کنند. چرا که این امیران غصب بالای سر ما هستند. گفته اند سیصد هزار گروه کادر پزشکی را به منازل مردم می فرستند. شما فقط همین تعداد ادعای دروغ را در مثلا بازدید این سیصدهزار گروه هشت ساعت کار در روز و هر دو ساعت یک خانه ضرب کنید و ببینید که لنگ خروس از عبای خامنه ای بیرون می زند. در هر حال بر هر ایران واجب است که کاری بکند. من درمانده ام و نمی دانم چه باید کرد. اما فقط این را میدانم که بزرگترین جنایت تاریخ ایران در حال رقم خوردن است. مردم باید از این موقعیت خطیر با خبر باشند. یکی از دانشجویانی که از رشت برگشته بود می گفت همین طور مردم دارند میمیرند و هر ساعت دارند دفن میکنند و در عین حال مردم را از خبررسانی منع می کنند. او از یکی از دوستان خبر میداد که دانشجوست و خود او بیمار شده و از مرکزی یادشده فرار کرده. تندرست باشید
البته انفولانزا نه امفولانزا
با سلام. من کم سواد نمیفهمم که حکومت چرا این بحران را افرید؟ مگر چه میشد اگر میگفتند که ۲۰ ملیون در ۲۲ بهمن رأهپیمایی کرده و ۷۰ ملیون در انتخابات شرکت کردهاند و رای به نظام داده اند. ملت همه قبول میکردند و برای سلامتی آقا صلوات ختم میکردند. اما مثل اینکه در نظام مقدس اسلامی همه چیز باید بحران بشود و صد البته کار دشمن و دشمنان و امپریالیزم و صهونیزم ترامپست و نتان یابو ، گووانتمنا بی، ….و
خلاصه هر چه میتوانید صورت مسئله را غامض تر و بزرگ تر کنید.
دیدگاهها بستهاند.