پس از “شگرد فوریه” که در طی آن اصلاح طلبان با مانور هوشمندانه ای بنیادگرایان را دور زدند، انتخابات ایران به حاشیه توجه رسانه های بین المللی رانده شد؛ غافل از آنکه دور دوم انتخابات که در آن سرنوشت ۶۹ کرسی یعنی یک چهارم از کرسی های باقیمانده در مجلس دهم تعیین خواهد شد در راه است.
از آنجا که همه ی نمایندگان کلان شهر تهران (بجز سه شهرک اقماری آن) در دوره اول انتخابات مشخص شده اند، اکثریت قریب به اتفاق انتخابات دور دوم در شهرهای دور و نزدیک ۱۸ استان دیگر کشور برگزار خواهد شد. رقابت های انتخاباتی پر شور این شهرستان ها یادآور این واقعیت هستند که این مناطق (که بندرت گذار تهرانی ها یا توریست های خارجی به آنها می افتد) دیگر گود زورآزمائی های محقر محلی نیستند.
کمتر ایرانی است که متوجه داغ شدن جدال میان اصلاح طلبان و اصولگرایان در سال های اخیر نشده باشند . به عنوان مثال یک کلیپ ویدئوی ۳۲ ثانیه ای از یک تجمع سیاسی در ۱۷ اسفند به سرعت در ایران پخش شد که در آن تنها ذکر نام سید محمد خاتمی ، رییس جمهوی اصلاح طلب اسبق ایران ، جمعیت را چنان به هیجان درآورد که سراز پا نمی شناسند. جالب آنکه این تظاهرات نه در تهران بلکه در شهر یزد بوقوع پیوست. شهری که ۶۲۴ کیلومتر از تهران فاصله دارد.
واقعیت اینست که صاحب نظران و ناظران ایران عادت کرده اند چنان به شهرهای کوچک ایران بنگرند که کارل مارکس به روستاهای هندوستان می نگریست: بعنوان «مناطقی که در آنها تاریخ از حرکت ایستاده است» . شهرهای ایران اما بیدارند. هشت سال رکود اقتصادی ، انزوای بین المللی و اتهامات جدی فساد در دولت احمدی نژاد استان ها و شهرستان های ایران را هشیار کرده است. از اینروست که در انتخابات پیش رو افق هایی فراتر از رقابت ها و بده – بستان های مرسوم محلی در برابر مردم قرار گرفته.
دو گزینه پیش روی رأی دهندگان قرار دارد: ائتلاف “اصلاح طلبان و حامیان دولت” ، و “ائتلاف بزرگ اصول گرایان” . گروه سومی نیز هستند که خود را مستقل خطاب می کنند و اغلب گرایش های اصول گرایانه دارند .
رقابت شدید است، در دور اول انتخابات در ۲۴ فوریه ، اصلاح طلبان ۸۶ کرسی را تصاحب کردند که ، ۳۸% کرسی های مجلس آینده را در اختیار آنها قرار می دهد. بنیاد گرایان و مستقل ها هریک ۳۱ در صد کرسی ها را از آن خود نمودند. اصلاح گرایان امیدوارند که با کسب اکثریت کرسی های باقی مانده در دور دوم انتخابات پیروزی ماه فوریه ی خویش را مستحکم نمایند. و همین چشم انداز است که خواب از بنیاد گرایان ربوده وادارشان کرده تلاش کنند تا در این دورباخت های دور اول خویش را جبران کنند .
اما رقابت های دوره دوم انتخابات ۱۰ اردیبهشت ، علی رغم نظارت استصوابی به نفع بنیاد گرایان، مانند دوره اول و به یمن استراتژی هوشمندانه اصلاحات به سوی آن می رود که به سود آنان رقم بخورد.
در میان ۶۱ کرسی انتخاباتی که در ۴۲ حوزه رای گیری تعیین خواهند شد تنها در ۸ کرسی است که اصلاح طلبان نتوانسته اند نامزدی معرفی کنند تا با اصول گرایان رقابت نمایند .
در گذشته، جنبش اصلاح طلبان به محض رد صلاحیت نامزدهایش از مبارزه انتخاباتی دست می شستند؛ حال چنین نیست. اصلاح گرایان حتی زمانی که نامزد دور اولشان شکست می خورد یا رد صلاحیت می شود، نیروهای دور بعدی خویش را از میان نامزد های باقیمانده دستچین می کنند. یعنی ممکن است نامزدی که در دور اول به عنوان مستقل یا حتی در جرگه اصولگرایان شرکت کرده است در در دور دوم در « لیست دوم امید » قرار گیرد تا در مقابل اصول گرایان تندرو بایستد .
یک فعال سیاسی ایرانی این شگرد اصلاح گرایان را اینگونه توضیح می دهد : “در ایران بعد از اینکه اتوبوس ها پایانه ها را ترک می کنند ، برای بار دوم در دروازه های خروجی شهرها توقف می کنند و برای صندلی های باقی مانده قیمت های تخفیفی جار می زنند، این همان چیزی است که جنبش اصلاح گرایان در ایران انجام می دهد ، بجای آنکه (به سبب رد صلاحیت ها) با اتوبوس نیمه خالی به مصاف انتخاباتی برود، کسری خویش را از میان نامزدهای باقی مانده بر طرف می کنند. اینطور است که میانه روهای غیر ایدئولوژیک یا حتی اصول گرایان “معقول” بلیت تخفیفی برای سوار شدن به اتوبوس اصلاحات بدست می آورند.”
چشم انداز مبارزه انتخاباتی برای جناح اصلاح امیدوار کننده است، اصلاح طلبان محاسبه می کنند که اصولگرایان در دوره نخست انتخابات به حداکثر ظرفیت رای دهندگان خود دست یافته اند . آنها استدلال می کنند که رای دهندگان اصولگرا در همان دور نخست به ندای رهبری ( که رای دادن زودهنگام را به نماز اول وقت تشبیه کرده بود) پاسخ داده اند. بنابراین می توان حدس زد که آن ۳۸ درصد واجدین شرایط که در ماه اسفند رای نداند یا غیر سیاسی بوده اند و یا تحریم کننده. پس اصلاح طلبان حق دارند نتیجه بگیرند که دیگر اصول گرایی باقی نمانده است که برای دور دوم به پای صندوق رای آورده شود . این فرض معقولی است که اکثریت کسانی که تا بحال رای نداده اند باید بیشتر به ندای اصلاح گام به گام مدل روحانی متمایل باشند تا به ساختار سیاسی مطلوب بنیادگرایان. موفقیت های اخیر حسن روحانی ممکن است پاره ای از این گروه را به رای دادن تشویق نماید.
مهمترین سوال اینست که نامزدهای اصلاحات چند کرسی از ۶۱ کرسی باقیمانده در مجلس دهم را تصاحب خواهند کرد؟ محمد رضا عارف، معاون اول خاتمی و نماینده منتخب تهران اعلام کرده است که هدف ایده آل جبهه اصلاحات کسب ۴۰ کرسی است.
هشدار، اتوبوسی به نام اصلاحات در راهست.
*نسخه انگلیسی این مقاله شش روز قبل در روزنامه گاردین منتشر شده است و دومین مقاله از مولف در باره انتخابات ایران می باشد.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…