پرده اول: مردم آلمان و کرونا
دو سه روز پیش، یکی از دوستان که بیش از سه دهه است در آلمان زندگی میکند، از من خواست که با هم خرید برویم. گفتم که خریدی ندارم اما او را همراهی میکنم. با هم به یکی از فروشگاههای زنجیرهای بزرگ و عمدهفروش آلمان به اسم مترو رفتیم. چیزی از باز شدن فروشگاه نگذشته بود اما در آغاز یک روز نیمهتعطیل، جمعیت قابل توجهی در حال خرید بودند. در قفسههای مواد بهداشتی و آنتیباکتریال چیزهایی را که میخواستیم، پیدا نکردیم. از فروشندهها سوال کردیم، با لحنی معنادار و بعضا لبخند به ما رساندند که نگردید، نیست! به بخش مواد خوراکی رفتیم. قفسه کنسروها، ماکارونی (نودل) ، شکر و آرد داشت خالی میشد. فردی که جلوی من بود ۵ کیسه آرد بزرگ را داخل چرغ دستی بزرگی انداخت. همسرش هم چند جعبه چند کیلویی شکر. ناخودآگاه ترس برم داشت و من هم چند جعبه یک کیلویی آرد و دو کیلو شکر در گاری دستیم انداختم و شروع کردم به خرید. برنج تمام شده بود و ماکارونی هم چیزی که بپسندم پیدا نکردم اما در نهایت چرغ دستی پر شد و… همراه با دوستم در حالی که از ناچاری صندهای ماشین را خوابانده بودیم و صحنههای خندهداری که امروز دیده بودیم مرور میکردیم، جستجوی فروشگاه به فروشگاه و داروخانه و حتی شهر به شهر را برای پیدا کردن ماسک و مواد ضدعفونی شروع کردیم و عاقبت حوالی عصر بدون مواد ضدعفونی و ماسک و از میان خیابانهای خلوت به خانه برگشتیم. شب هم از طریق آمازون و سایتهای اینترنتی تلاشی مذبوحانه برای خرید ماسک و مواد آنتی باکتریال در سراسر آلمان و بعضا سایر کشورهای اروپا کردم. چند مورد انگشتشماری که پیدا کردم قیمتشان بیش از ۱۰ برابر شده بود. نخریدم.
روز بعد یکی از دوستانِ دانشجو که در حال تحصیل به زبان انگلیسی در آلمان است، با من تماس گرفت و گفت خودش و همسرش مدتی است سرفه دارند و اندگی نگراناند. از من خواست به شماره تلفنی که برای کرونا اختصاص داده بودند تماس بگیرم. تماس گرفتم. چند سوال را جواب دادم. مثلا: آیا تب دارید؟ آیا با ایرانیها یا چینیها یا ایتالیاییها در ارتباط بودهاید؟… در نهایت از دوستمان خواستند که در خانه بماند و از خود مراقبت کند و اگر نگران است فردا به پزشک خانوادهاش مراجعه کند.
پرده دوم: دولتِ آلمان و کرونا
شمار مبتلایان به کرونا در آلمان از صد گذشته است اما هنوز کسی در آلمان قربانی نشده است. شمار مبتلایان به تفکیک شهر و ایالت در سایتهای متعددی قابل دسترسی است و از چند سایت رسمی و قابل اعتماد هر روز آخرین وضعیتها اطلاعرسانی میشود. دیشب در شبکه اول (اصلی) آلمان میزگردی تخصصی در خصوص کرونا پخش شد. وزیر بهداشت پرجمعیتترین ایالت آلمان، یک ویروسشناس، رئیس یک بیمارستان تخصصی و یک روانشناس با تخصص روانشناسیِ ترس در میزگرد حضور داشتند و یک روزنامهنگار حرفهای و مجرب، بیرحمانه آنها را به چالش میکشید. هرازگاهی هم یکی از حضار و یا شهروندان از طریق تماس تصویری سوالات واقعی خود را مطرح میکردند و جوابها و واکنشها را از کارشناسان و مسئولان میشنیدند. هیچ چیز پنهانی وجود نداشت. معلوم شد آلمان برای آماده شدن و سیاستگذاری جدی در خصوص کرونا دستکم دو هفته دیگر وقت میخواهد؛ معلوم شد مدارس و حتی مهدکودکها فعلا تعطیل نمیشوند؛ معلوم شد داروی مقابله با کرونا در صورت پیدا شدن هم به امسال میلادی نمیرسد؛ معلوم شد حتی اگر در تابستان هم شاهد کاهش فعالیت این ویروس باشیم در پاییز باید منتظر بازگشتش بود؛ معلوم شد ماجرای خالی شدن قفسهها از برخی مواد یک معضل سراسری است؛ معلوم شد بسیاری از داروهای یکی از بزرگترین و اصلیترین تولیدکنندگان دارو در جهان، در هند و چین و برزیل و.. کشورهای دیگر تولید میشود و عملا ممکن است آلمان دچار بحران تولید و توزیع دارو شود؛ معلوم شد بسیاری از ماسکها و مواد بهداشتی را فروشندهها در روزها و هفتههای گذشته به چینیها فروختهاند سودش را به جیب زدهاند و…. در طول برنامه، مصاحبهگر بارها سخنان وزیر بهداشت و حتی دیگر کارشناسان را به شکلی چالشی و انتقادی قطع و ناتوانی یا ضعف جوابها را آشکار میکرد، در آخر هم از چهار نفر شرکتکننده پرسید که از این مصاحبه چه آموختهاند و از فردای حضور در این میزگرد چه تغییری در سبک زندگی خود خواهند داد. غالبا صادقانه گفتند که دستهایشان را بیشتر و دقیقتر میشویند.
شخصا پس از دیدن میزگرد، احساس کردم هرچه میخواستم شنیدهام و پرسیدهام؛ و دریافتهام که بعضی از سوالهایم فعلا بیجواباند و برخی جوابهای ناامیدکنندهای دارند. با اینهمه با حکومت و دولت و تقریبا تمام دستاندرکاران احساس همدلی پیدا کردم. باید همه با هم باشیم.
پرده آخر؛ انسان و کرونا
اگر دردم یکی بودی چه بودی! مقایسه این دو روایت عینی را با آنچه اینروزها در ایران میگذرد، بهعهده خواننده میگذارم. کرونا و شاید هم یک خفاش؛ نه تنها تمدنِ انسان مغرور و جان انسانها را به چالش کشیده، بلکه میرود که باورها و روشها و سیستمها و حتی سیاستها و اقتصادها را زیر و رو کند. اگر همهی انسانها، اعم از دولتها و ملتها، دست به دست هم ندهند، این ویروس توانایی نابود کردن بخش چشمگیری از جمعیت کره زمین و زمینگیر کردن بسیاری از دستاوردهای بشری را دارد.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…