عوامل نظام استبداد دینی و رئیس آن علی خامنهای در انتخابات نمایشی-فرمایشی دوم اسفند ماه ۹۸ با تمام تمهیدات، تبلیغات و عوامفریبیها نتوانستند مردم را به پای صندوقهای رای بیاورند و از این طریق موفق نشدند مشروعیتی کاذب برای خود دستوپا کنند و آن را به افکار عمومی بفروشند، در نتیجه یک نه بزرگ با طنینی بسیار رسا شنیدند که یکبار دیگر زوال مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را آشکار کرد.
با توجه به اینکه رسواییهای چند ماه گذشتهی نظام از خیزش اعتراضی آبانماه و سرکوب خونبار آن به فرمان آقای خامنهای و سرنگونی هواپیمای مسافربری حامل ۱۷۶ سرنشین و جانباختن همه سرنشیان با موشکهای زمین به هوای سپاه پاسداران و نیز تحریم انتخابات توسط مردم، حاکمیت را گیج و عصبی کرده لذا جریانهای مختلفی را هدف کینهتوزی و انتقامجویی خود قرار داده است. از جمله صدور حکم اعدام امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی، و محمد رجبی سه نفر از دستگیرشدگان اعتراضات آبانماه که تحت فشار و شکنجه از آنان اعترافات دروغین گرفته شده است، توسط قاضی صلواتی مزدور و مطیع نیروهای امنیتی. گویا بعداز آن همه کشتار هنوز عطش ریختن خون در نظام خود کامه فروکش نکرده و در صدد است مظلومان دیگری را قربانی کند. شهناز اکملی مادر شهید مصطفی کریم بیگی را به زندان میبرند برای اینکه از مردم دعوت کرده بود که در مراسم چهلم شهید پویا بختیاری شرکت کنند، حسین کروبی را دستگیر میکنند و مورد اهانت و تهدید قرار می دهند چرا که پدر او شیخ شجاع اصلاحات، آقای کروبی، طی بیانیهای خطاب به آقای خامنهای از او خواسته که از مقام خود کنارهگیری کند، چون صلاحیت و کفایت لازم برای رهبری را ندارد.
در جریان دعوت به ادای احترام به جانباختگان هواپیما، نرگس محمدی را با ضرب و شتم و خشونت بسیار توسط رئیس زندان بر خلاف قانون و تمامی مقررات به زندان زنجان تبعید میکنند. بهاره هدایت با ضرب وشتم و اهانت دستگیرمیشود، مهدی محمودیان با تهدید و توهین مجددا” بازداشت می گردد، در تحریم انتخابات خشم خود را متوجه دانشجویانی چون ضیاء نبوی، علی حقیقت جوان، امیرحسین علی بخشی و…کردند. احکام سنگینی برای عدهای از دو لیست ۱۴ نفرهای که خواهان استعفای آقای خامنهای و تغییر قانون اساسی شده بودند صادر شده از جمله محمد نوریزاد (که در اثر اعتصاب غذای طولانی نیاز جدی به معالجه و بستری شدن در بیمارستان دارد)، هاشم خواستار، محمد مهدوی فر، گیتی پورفاضل، نرگس منصوری، جواد لعل محمدی، محمدحسین سپهری و…که از حق طبیعی و قانونی خود در آزادی بیان استفاده کردهاند.
به زندانیان محیطزیستی احکام سنگین دادهاند و همچنان بدون مرخصی در زندان به سر میبرند. عدهای از معلمان و کارگران مظلوم و زحمتکش مورد تهاجم و سرکوب و زندانی شدن قرار گرفته اند. از فعالان سیاسی شناختهشده کیوان صمیمی و محمد کیانوشراد را احضار و اتهامات جدیدی به اتهامات قبلی آنها افزودهاند. روزنامهنگاران و اعضای کانون نویسندگان مورد تهاجم قرار گرفته، عدهای از آنان دستگیر و زندانی شدهاند.
رهبران سرافراز جنبش سبز میر حسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد وارد دهمین سال حصر خود شدهاند و همچنان هدف کینهتوزی و انتقامجویی مستبد امروز ایراناند، علیالظاهر شرایط حصرشان سختتر شده است چرا که آنان همچنان مقاوم و استوار بر سر موضع خودایستادهاند.
پس از ورود ویروس کرونا به کشور و شیوع گسترده آن در اثر پنهانکاری و تکذیب حقایق و نا کارآمدی حکومت جان شهروندان و نیز جان زندانیان به مخاطره افتاد، لذا باید هر چه سریعتر زندانیان به مرخصی بیایند اما متاسفانه در دادن مرخصی تعلل می کنند گر چه زندانیان سیاسی همگی خلاف قانون دستگیر شده و باید آزاد شوند اما تعلل و درنگ در دادن مرخصی، مشکوک است و سئوالبرانگیز.
دستگاه قضایی حق ندارد به بهانه نداشتن وثیقه و یا طی نشدن مراحل بوروکراسی های معمول و زائد مرخصی را به تعویق اندازد. حق ندارد در دادن مرخصی بین زندانیان تبعیض قائل شود و به محکومین بیش از ۵ سال مرخصی ندهد. در هرصورت حکومت و در رأس آن آقای خامنهای مسئول حفظ سلامت زندانیان است و در نهایت پاسخگو..
آنچه آوردم اندکی است از بسیار. روشن است که علتالعلل این تهاجم و انتقامجویی حفظ قدرت به هر شکل ممکن است چون جان و سلامت و حیثیت مردم در مقابل حفظ نظام یعنی همان حفظ قدرت برای مستبد و اصحاب استبداد اهمیت و ارزشی ندارد به همین علت خیزش اعتراضی مردم در آبانماه مغز و قلب معترضین بیپناه هدف گلولههای آتشین قرار می گیرد. به همین علت در زمان شدت گرفتن احتمال جنگ میان ایران و امریکا پرواز هواپیماهای مسافربری را لغو نکردند، کاری که در تمام کشورهای جهان معمول است در حقیقت هواپیماهای مسافربری را سپر بلا کردند. به همین علت وقتی ویروس کرونا در چین شیوع پیدا کرد تمام کشورها پروازهای خود را به چین لغو کردند اما هواپیمایی ماهان که در خدمت سپاه و حکومت است برای خوشخدمتی به چین و تامین منافع، حاضر به لغو پروازهای خود نشد و تبدیل به یکی از شیوعدهندگان ویروس کرونا در کشور شد، به همین علت هفتهها ورود ویروس کرونا در ایران را کتمان کردند و اگر کسی موضوع ابتلاء فرد یا افرادی را به ویروس کرونا مطرح میکرد، بهطور رسمی آن را تکذیب میکردند برای این که راهپیمایی ۲۲ بهمن به نفع استبداد را برگزار کنند و هم انتخابات نمایش فرمایشی دوم اسفند انجام شود.
اما تمامی این تلاشها عبث و نتیجهای معکوس خواهد داشت چون ماهیت این اعمال خود ویرانگری است، این خشونتها هرگز به داد قدرت نخواهد رسید و مانع اضمحلال آن نخواهد شد. به این دلیل ساده و روشن که این نظام در میان مردم پایگاه بسیار کمی دارد، به اعتقاد من بیش از نود در صد مردم با این نظام مخالفند و اگر سردمداران حکومت منکر این ادعا هستند، رفراندم برگزار کنند.
بنابر آنچه گفته شد اصلاح ساختاری نظام جمهوری اسلامی ممکن نیست، چون اصلاح ساختاری با ایدئولوژی حاکم بر این نظام که محور آن ولایت مطلقهی فقیه یعنی استبداد مطلقه فقیه است غیر قابل جمع میباشد و منطقا”یک تناقض است.
متاسفم برای کسانی که هنوز دل در گرو اصلاح این نظام دارند و از تجربهی بیش از چهل سال گذشته به طور عام و تجربهی بیش از ۲۲سالهی اصلاحات به طور خاص پند نمی گیرند. امیدوارم با دیدهی عبرت بین به گذشته در استراتژی خود تجدید نظر کنند.
به نظر من چاره کار همان است که مکرر گفتهام باز هم تکرار میکنم باید آقای خامنهای دست از این قدرت جهنمی بردارد و کنار رود و رفراندوم تغییر نظام جمهوری اسلامی برگزار و یک نظام جمهوری دمکراتیک سکولار بر سر کار آید. این مسالمت آمیزترین روش تغییر نظام است.اگر ملت اراده کند چنین کاری مقدور است والعاقبه للمتقین.
7 پاسخ
بسم الله قاصم جبارین !
برای مصلحت و حفظ نظام مقدس که اوجب واجبات است بحول و قوه الهی !
به بسیاری از مشکلات و نکات در این مقاله یا نامه اشاره شده است و جامع
میباشد. احسن!
ممنون آقای قدیانی،
اینکه بعضی از اصلاح طلبان هنوز دل در گرو اصلاح این نظام دارند و…
فکرنمیکنم شما اصلاح طلبانی که اینطور فکر میکنند را جدی بنگرید!
چراکه کم سوادان وحتی بیسوادان هم چنین نمی اندیشند و همه ی مردم حتی همین گروه کمسواد و بیسواد نیز بر این باور یقین اند که اصلاح طلبان و بسیاری از افراد دل بسته ی نظام چون موتلفه هم چنین باوری ندارند که افراد شاخص نظام اصلاح شوند و… بلکه همه ی این افراد سرگیجه گرفته اند که چطور موقعیت کنونی خود از نظر اقتصادی و اجتماعی را حفظ نمایند…بهرحال این گروه از نظر اقتصادی وضع نسبتا خوبی دارند واز نظر اجتماعی هم وضع نسبتا” مناسبی دارند که به همین هم قانع اند…
لذا، این گروه نه دل بسته نظام اند ونه کمترین امیدی به اصلاح آن! وافراد شاخص نظام هم آن چنان سرگیجه گرفته و بی خرد اند که گاهی اوقات مسائلی را به رهبری ودیگر مسؤلیـن طراز اول نظام ارائه می نمایند که از دید مردم کم سواد عادی هم پنهان نمی ماند… مانند آن حرفهائیکه رئیس جمهوری در رابطه با ویروس کرونا زده و میزننـــد(۳-۴روز دیگر و از فلان روز وضع عادی میشود! که مردم هم بلافاصله به طنز گفتند انگاری ویروس کرونا آمده پیک نیک! و علیرغم هشـدارها و…متخصصین پزشکی در رابطه با ادامه وخطرهای این ویروس منحوس مقام رهبری میفرمایند: این ویروس را خیلی بزرگ اش نکنیـد! همه ی اینها بما نشان میدهد که افراد رده بالای نظام چقدر کم دانش و کم خرد اند که حتی در فکر جایگاه رهبری هم نیستنـــد!!!
وچند کلمه ای هم با نظر دهنـدگان:
دوستان نظردهنده ای که اکنون ۵۰ ساله دارند فکر نکنند که اگر در سال ۵۷ رای دهنده بودند یعنی۱۷~۱۸ساله بودند رای شان مثل اکثریت مطلق مردم ایران نبود! چرا که در آن سال رهبران چپ های غیر دینی و مارکسیست آقایان کیــانوری، احسـان طبـــری وهمـــین آقای فرخ نگهـــدار و علی کشتــگر و…بودند که نظام جدید ورهبری آن را ضد امپریالیست و ضد سرمایه داری غرب میدانستند! ورهبران دیگر گروه ها مثـل بازرگان، سنجابی و… هم که کاملا” مشخص است و تو دوست عزیز صادقانه به این بیاندیش که اگر درآن سال رای دهنده بودی بطور یقیـن به یکی از این افراد اقتدا میکردی…
عجیب بود که مقاله قدیانی قسمت تملق میر حسین موسوی و کروبی که جزو کارگزاران دوران سیاه و وحشت امام بودند را داشت ولی قسمت فحش دادن به خاندان پهلوی را نداشت؟!
داشتم شک می کردم که خدا رو شکر با قسمت تعیین نوع نظام اتی جمهوری سکولار به صورت قیم مابانه و نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، نگرانی ام رفع شد!
به نظر من فعالین انقلاب پنجاه و هفت مثل جمهوری دموکراتیک خلق کره شمالی اسم کشور را به پیشنهاد قدیانی هم به جمهوری دموکراتیک سکولار ایران تبدیل کنند
درود بر ابوالفضل قدیانی ، این مسلمان شجاع و دمکرات. بقیه اصلاح طلبان ازجمله خاتمی و دنباله هایش، باید قدیانی را سرمشق قرار دهند. رژیم اسلامی دارد به هزار زبان مستقیم و غیر مستقیم می گوید که رژیمی نامشروع، ناکارآمد، فاسد و ستمگر است. باید با همه قوا به صحنه آمد و خامنه ای و شرکا را مجبور به تن دادن به همه پرسی زیر نظر سازمان ملل کرد.
ممنون آقای قدیانی. تکرار حقیقت برای کمک به حافظه های کوتاه خلق امری هوشمندانه و لازم است. مردم را درگیر رگبار مصیب ها و اخبار منحوس کرده اند تا رد خرابکاری هایشان در این غبار گم شود. بامید روزگاری خوش
با سلام. حدود ۴۰ سال طول کشید که تعداد قلیلی متوجه شوند که این نظام قابل اصلاح نیست. هنوز هم تعداد زیادی مشکل را ترامپت و ناتن یابو و بن سلمان و غرب فاسد میدانند و هنوز در ستایش دست آوردههای انقلاب قلم میزنند. مرگ جمال قاشوقجی را فاجعه میداند و نه کشتار ابانماه را. میفرمایند که نگاه دیگری باید کرد و واژهها را باید شست. حالا که شفا دادن کعبه و ضریح زیر سوال میرود، این آقایان مثل گربه مرتضی علی از در عرفان و مولانا وارد شده و دین خمینی را با کاغذ شوکلاتی به نام نواندیشی دینی به خورد ما میدهند. شاید ۴۰ سال و یا ۳۰۰ سال دیگر طول بکشد تا ما ملت از این خواب غفلت بیدار شویم.
دیدگاهها بستهاند.