یکی از ویژگیهای برخی ایرانیان که نزد بسیاری از ملل کمیاب و گاهی نایاب است، دروغ بیدلیل است. بخصوص اگر مدتی در میان ملل دیگر زندگی کرده باشید، درمییابید که تقریبا احتمال اینکه کسی بدون حضور در صحنه جنایت، بدون داشتن یک منفعت بزرگ، بدون داشتن یک دلیل خاص، فقط بخاطر اینکه چیزی به زبانش آمده یا یک خالی کوچک بسته است، دروغ بگوید. و همین که در اغلب سفارشات اخلاقی ایرانی و نه اسلامی بر نگفتن دروغ اینقدر تاکید شده، احتمالا به دلیل این بوده که ملت ما علاقه خاصی به دروغ گفتن دارد. به طریق اولی دولت هم از میان این همه خصایل خوب ایرانی همین یکی را انتخاب کرده و تا آخرین قطره خون به آن پایبند است.
براساس یک آمار رسمی تعداد تلفات کرونا در گیلان ۱۹۴ نفر بوده، بر اساس یک آمار دیگر در همان روز در همان گیلان، ۲۰۰ نفر بوده، بر اساس یک آمار رسمی دیگر در همان روز تعداد کشتگان کرونا در کل کشور ۲۳۷ نفر بوده که احتمالا بر اساس این آمار سوم تعداد تلفات کرونا در گیلان نباید بیش از ۲۰ نفر باشد. براساس اعلام رسمی از میان مسئولان کشور، تا کنون حدود ۲۵ نفر به دلیل این بیماری کشته شدهاند. همین دیروز دو نفر( مرحوم راه چمنی و یکی از فرماندهان سپاه) و روز قبل یک نفر از مسئولان کشور( فاطمه رهبر) و بخاطر ابتلا به کرونا فوت کردند. فرض کنیم تعداد کشتگان در میان مردم و مسئولان برابر باشد، اگر یک دهم تلفات کرونا از مسئولان باشد، آیا به این معنی نیست که تعداد مسئولان کشور ۸ میلیون نفر است؟ آیا واقعا تعداد مسئولان کشور هفت میلیون یا حتی یک میلیون نفر است. در برخی آمارها تعداد مبتلایان در برخی استانها مثل کرمان کم شده است. اشتباه نکنید، مبتلای دیروز بهبود نیافته، اصولا تعدادی از کسانی که دیروز مبتلا بودند، در دو استان امروز دیگر مبتلا نیستند.
براساس اخبار خیلی رسمی تعداد تلفات ۲۷۹ نفر است، اما برخی میگویند اگر همان آمار اعلام شده رسمی را که مقامات اعلام کردند، جمع کنیم تعداد فوت شدگان کرونا بیش از ۵۰۰ نفر است، یکی از دوستان من دیروز میگفت رقم واقعی تلفات بیش از ۴۵۰۰ نفر تا کنون، تا دیروز عصر ساعت شش و ربع، و تعداد مبتلایان بیش از یک میلیون نفر است. البته من خبر او را باور نکردم، چرا که به همان دلیل که دولت آمارش اشکال دارد، ملت هم آمارشان اشکال دارد.
یادم میافتد به آمارهای کشتگان قبل از انقلاب و دوران انقلاب، در ماجرای پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ دولت اعلام کرده بود ۷۶ نفر کشته شدند، انقلابیون هم گفته بودند پانزده هزار نفر کشته شدند. در همین سال ۱۳۵۷ گفته میشد رژیم شاه ۳۰۰ هزار نفر را کشته است، در حالی که حکومت احتمالا میگفت ۲۰۰ نفر کشته شدهاند. در جریان انقلاب حکومت یک انگیزه مهم برای دروغ گفتن داشت، اینکه نمیخواست به عنوان یک حکومت جلاد و آدمکش شناخته شود. انقلابیون هم یک دلیل برای دروغ گفتن داشتند و آن این بود که میخواستند بگویند که رژیم پهلوی جلاد و آدمکش است.
حالا حکومت چه انگیزهای برای دروغ گفتن دارد؟ اگرچه هیچ تردیدی نیست و بارها اعلام شده که حکومت ایران در این مورد کوتاهی کرده است، اما نهایتا خبرهای انتشار ویروس کرونا در ایران و چین و ایتالیا با یکی دو روز اختلاف منتشر شد. اگر قرار است دروغ بگوییم حداقل به شکلی دروغ بگوییم که باورپذیر باشد. دولت ایران و حکومت ایران این فرض را که اگر حقیقت را بی کم و کاست بگوید، و حتی اگر دو تا اضافه هم بگوید مردم ایران به حکومت اعتماد ندارند، بیخودی چرا خودتان را خسته میکنید و جلوی رعایت بیشتر مسائل بهداشتی را میگیرید؟ نه اینکه مردم به این دولت اعتماد ندارند، مردم به هیچ دولتی اعتماد ندارند، همان طور که به خودشان هم اعتماد ندارند. حداقل خواهش میکنم یا کم دروغ بگوئید یا منطقی و هماهنگ دروغ بگوئید.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…