زیتون ـ شیوانظرآهاری: این روزها در شبکههای اجتماعی و رسانهها مکررا از مردم خواسته میشود در خانه بمانند و توصیههای بهداشتی را رعایت کنند، و کسانی که به هر دلیلی به توصیهها عمل نمیکنند و اوقاتشان را در خیابان یا مراکز خرید میگذرانند، سرزنش میشوند. اما به نظر میآید در این میان گروه بزرگی از مردم که نه خانهای برای ماندن دارند و نه امکانی برای رعایت موارد بهداشتی، بطور کل نادیده گرفته میشوند.
کارتنخوابها یکی از اولین گروههایی هستند که هرچند در این مدت چندباری به آنان پرداخته شده و شهرداری هم اعلام کرده که وضعیت آنان را تحت نظر دارد، اما همچنان جزو گروههای با خطر ابتلای بالا قرار دارند. طبق اعلام خبرگزاریها از زمان شیوع کرونا، گرمخانهها با ۵ درصد افزایش مراجعه مواجه بوده و بیش از دوهزار نفر در گرمخانههای تهران پذیرش شدهاند.
مالک حسینی، سرپرست سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران در نشست خبری مجازی روز سه شنبه گفت: «در حال حاضر به همه مددجویان روزانه یک الی دو ماسک داده میشود، گرمخانهها سه بار در روز ضدعفونی میشوند و به افراد حاضر در این اماکن در خصوص پیشگیری از ابتلا به این بیماری آموزشهای فردی و گروهی داده میشود.»
همچنین گفته میشود پس از ورود این افراد به گرمخانهها از آنان تست سلامتی گرفته میشود که شامل تبسنجی، کنترل اکسیژن خون و بررسی وضعیت جسمانی آنان است. با همه این تمهیدات اما، این افراد که خانهای برای ماندن ندارند، در طول روز ناچار به تردد در سطح شهر هستند، بسیاری از آنان مجبور به کار روزمزدی بوده و احتمالا در این روزها با وخامت اوضاع بازار کار از نظر اقتصادی نیز شرایط بدتری را تجربه میکنند، افرادی که اگر هم بخواهند نمیتوانند تمام توصیههای بهداشتی را رعایت کنند و در صورت ابتلای حتی یک تن از آنان، در گرمخانههای با جمعیت بالا و بدون رسیدگیهای کافی پزشکی و بهداشتی، میتوانند تا چندصد نفر را نیز مبتلا کنند. با این توصیف این سوال به وجود میآید که آیا اساسا گرمخانهها با این تراکم بالا مکان امنتری برای آنان است یا نه؟
سرپرست سازمان رفاه، خدمات و مشارکت اجتماعی شهرداری تهران البته گفته است که تاکنون هیچ موردی از ابتلاء به کرونا در گرمخانههای شهرداری گزارش نشده است.
افراد بیخانمان یا کارتن خواب تنها گروهی نیستند که در معرض خطر ابتلا هستند. اگر در این روزها نام آنها چندباری در اخبار آمده است، در شهرهای مختلف ایران خانوادههایی هستند که با کمترین امکانات بهداشتی زندگی میکنند. خانوادههایی که هر روز تمام اعضای خانواده ناچار به کار کردن در کوچه و خیابانند و هیچ توصیه بهداشتیای نمیتواند آنان را از ابتلای به بیماری حفظ کند.
فقر، کرونا نمیشناسد
به گزارش «زیتون» یکی از کسانی که در قالب نیروهای داوطلب غیردولتی به این گرمخانهها کمک و خدمات میرساند، میگوید: «شاید تعریف شما از فقیرترین محلههای ایران با ما فرق میکند. در همین تهران که فکر میکنید اینجا پایتخت است. به فاصله سی دقیقه از میدان فاطمی، میتوانم شما را جایی ببرم که در یک اتاق ۲۴ متری که با حلب و کاهگل درست شده است، حداقل ۱۶ نفر زندگی میکنند که هشت تا نه نفر آنها بچهاند. سه تا خانواده باهم در یک اتاق ۲۴ متری زندگی میکنند. نزدیکترین مکان برای اینکه بتوانند دستشان را بشورند حداقل پنج دقیقه پیادهروی لازم دارد که با کفش به سختی میتوان رفت اما آنجا بچهها دمپایی ندارند.»
او ادامه میدهد:« در منطقهای که کلا سه تا دستشویی دارد که آن را هم امام علی و جهادگران ساختهاند، این سه تا دستشویی متعلق به چهارصد نفر آدم است. دو تا حمام دارند. آبشان هم آب چاه است که شما بدنتان را هم با آن نمیشویید. ولی آنها هم آن را میخورند و هم برای شستشو استفاده میکنند.»
یک فعال اجتماعی: «ما رفتیم آنجا را ضدعفونی کردیم. مایع ضدعفونی دادیم که چندساعت یکبار از آن استفاده کنند. به یکی دو تا از آنها حقوق دادیم که هر دو سه ساعت یکبار آنجا را ضدعفونی کند. اما [آنها] رفتند آب ژاول را فروختند. این مردم غذای کافی برای خوردن ندارند…وقتی مایع ضدعفونی میدهم که دستش را اول تمیز کند، آنقدر گرسنه است که اول نیاز دارد غذا بخورد.»
این فعال اجتماعی در توضیح تلاشهای سازمان مردمنهاد متبوع خود برای کمکرسانی به این مراکز در این روزها میگوید:« ما رفتیم آنجا را ضدعفونی کردیم. مایع ضدعفونی دادیم که چندساعت یکبار از آن استفاده کنند. به یکی دو تا از آنها حقوق دادیم که هر دو سه ساعت یکبار آنجا را ضدعفونی کند. اما [آنها] رفتند آب ژاول را فروختند. این مردم غذای کافی برای خوردن ندارند. ما وقتی وارد محلی میشویم که طرف دو روز است غذا نخورده، نیاز اولیهاش غذا است. وقتی مایع ضدعفونی میدهم که دستش را اول تمیز کند، آنقدر گرسنه است که اول نیاز دارد غذا بخورد. »
در ایران میلیونها نفر از مردم در حاشیه شهرها و در شرایط بسیار نامناسب بهداشتی زندگی میکنند، اگر فرض بگیریم که مردم ساکن در شهرها از حداقل امکانات برای محافظت از خودشان در برابر ویروس برخوردارند که به نظر میرسد اینگونه نیست، زندگی مردم حاشیهنشین به گونهای است که آنان آسیبپذیری بیشتری در مقابل بسیاری از بیماریها دارند. سازمان بهداشت جهانی در گزارش سال گذشته خود، بیماریهای عفونی را مهمترین علت تهدید سلامت تهیدستان و فقرا دانسته است، افرادی که توانایی کمتری برای محافظت از خود در برابر ویروسهای کشنده دارند و عموما بیشترین تلفات را در بیماریهای همهگیر متحمل میشوند.
طبق آمارها در حال حاضر ۱۱ میلیون نفر در ایران، حاشیهنشین هستند و سی درصد جمعیت کشور در مناطق کمبرخوردار و یا سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند.
در چنین شرایطی درخواست از عموم مردم برای رعایت توصیههای بهداشتی و ماندن در خانه، چندان واقعبینانه نیست. جدای از اینکه بسیاری از کسب و کارها و کارخانهها همچنان حاضر به تعطیل کردن نشدهاند و کارمندان و کارگران در بخشهای مختلف، ناچار به حضور در شیفتهای کاری خود هستند، برای افرادی با شغلهای روزمزد و آزاد و یا مشاغل سیاه هم، تعطیلاتی وجود ندارد.
زبالهگردی؛ آلودهترین و خطرناکترین شغل این روزهای جهان
زبالهگردی در این روزها که زبالهها از هر زمان دیگری برای سلامتی خطرناکترند، همچنان شغل و منبع درآمد شماری از کودکان است. آنها خطرناکترین و آلودهترین شغل جهان را دارند و به دلیل اینکه مدت طولانی در معرض انواع و اقسام زباله و فضای آلوده بودهاند از مشکلات ریوی و تنفسی هم رنج میبرند، مسالهای که در صورت ابتلای به ویروس کرونا میتواند برای آنان خطر مرگ به دنبال داشته باشد در حالی که در حالت عادی کودکان جزو گروههای در معرض خطر نیستند. از سوی دیگر کودکان کار، هر روز در کارگاهها یا در مترو و اتوبوس و سر چهارراهها مشغول به کارند، روزانه با صدها نفر در ارتباطند و دهها وسیله را لمس میکنند و از کمترین مراقبت بهداشتی بهرهمند نیستند.
انجمن حمایت از کودکان روز سهشنبه در نامهای به سعید نمکی، وزیر بهداشت نسبت به وضعیت وخیم و خطرناک کودکان زبالهگرد هشدار داد. در بخشی از این نامه آمده است:« این کودکان که عمدتا دور از خانواده و بدون سرپرست هستند و در همان مراکز بازیافت و تفکیک زباله میان حجم انبوهی از زبالههای آلوده زندگی میکنند، حداقل دسترسی به مواد بهداشتی را نیز ندارند. زندگی در میان زبالهها، ایمنی پایین بدن به دلیل تغذیه نامناسب و مشکلات تنفسی و ریوی به دلیل نوع کار، ساعات طولانی کار و تماس مستقیم با زبالههایی که این روزها در کنار تمامی آلودگیهای همیشگی، آلوده به ویروس کرونا نیز هستند و در نهایت حضور بین شهروندان؛ و کودکی در برابر دیدگان ماست که به شدت در معرض آلوده شدن به این ویروس و انتقال آن به شهروندان و دیگر زبالهگردهاست.»
سازمان پسماند، زبالهگردی و جمعآوری پسماند خشک از مخازن سطح شهر تهران را برای تمام سنین بهویژه کودکان ممنوع اعلام کرد.سید مالک حسینی در این خصوص گفته است که هرچند شهرداری مخالف کار کودکان است اما در حال حاضر نمیتواند کار کودکان را به صفر برساند بنابراین فعلا به توزیع روزانه هزار پک غذای گرم میان این کودکان اقدام خواهد کرد.
روز گذشته اعلام شد که سازمان پسماند، زبالهگردی و جمعآوری پسماند خشک از مخازن سطح شهر تهران را برای تمام سنین بهویژه کودکان ممنوع اعلام کرد.سید مالک حسینی در این خصوص گفته است که هرچند شهرداری مخالف کار کودکان است اما در حال حاضر نمیتواند کار کودکان را به صفر برساند بنابراین فعلا به توزیع روزانه هزار پک غذای گرم میان این کودکان اقدام خواهد کرد.
باوجود ممنوعیت زبالهگردی تا پایان کرونا، گفته میشود که کودکان زبالهگرد همچنان در شهرها دیده میشوند. امروز عضو شورای فرماندهی ستاد مدیریت بحران بیماری کرونا در شهر تهران به ایسنا گفته است:« درخواست ما از شهروندان این است که اگر با پدیده زبالهگردی به خصوص در مورد کودکان مواجه شدند حتما موضوع را به ۱۳۷ اطلاع دهند.»
در هفتههای اخیر روایتهای دیگری نیز از زندگی کارگران روزمزد، زنان دستفروش مترو، رانندگان تاکسی و سایر اقشار آسیبپذیر منتشر شده است، روایتهایی که نشان میدهند ویروس کرونا آنچنان که گفته میشود فقیر و غنی نمیشناسد و همه را درگیر میکند، عادل نیست و به سمت فقرا بیشتر گرایش دارد. اقشاری که در محلات کمتر برخوردار شهرها زندگی میکنند، ناچار به استفاده از وسایل نقلیه عمومی هستند، امکان تعطیلی کسب و کارشان را ندارند، از بیمه درمانی برخوردار نیستند و در نتیجه کمتر به مراکز پزشکی و درمانی مراجعه میکنند و همچنین به دلیل نداشتن تغذیه مناسب، از نظر بدنی هم در برابر ویروس ایمنی چندانی ندارند.
در چنین شرایطی که تمام کشورهای جهان درحال مواجهه با این ویروس هستند و امکان چندانی برای کمک به یکدیگر ندارند، وجود انجمنهای غیردولتی، سمنها و نهادهای مردمنهاد که برخاسته از همان مناطق هستند و دانش، تجربه و ارتباط با جامعه محلی دارند، میتوانست به کمک دولت بیاید و علاوه بر کم کردن بار مسئولیت از دوش دولت، در حوزههای مختلف به شناسایی افراد نیازمند حمایت کمک کند، اما سرکوب و تعطیلی شمار زیادی از انجمنهای غیردولتی فعال در مناطق حاشیهنشین، پروندهسازی برای بسیاری از فعالان این حوزه و خالی شدن میدان از نیروهای متخصص، این شانس را نیز از مردم حاشیهنشین دریغ کرده است و حالا کرونا هم به جنگ روزانه آنان برای بقاء اضافه شده است.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…