در خودکامگیهای سلطانی همواره برای شرایط سختی که سلطان به دلیل بیماری و سالخوردگی به زوال عقل دچار میشد ، ساز و کارهایی تدارک دیده شده بود. در آن شرایط شاهزادگان و زعمای قوم در مشورت با هم برای ادامه مملکتداری و حفظ شیرازه امور به دنبال چاره میگشتند و راهی مییافتند؛ اما در حکومت جمهوری اسلامی همه افراد و نهادهایی که باید در صورت بیکفایتی و یا زوال عقل رهبر او را کنار بگذارند و کسی یا شورایی را به جای او برگمارند از هرگونه ظرفیت و ابتکار عمل تهی شدهاند و به نظر میرسد تا زمانی که خامنهای نفس میکشد حتی در صورت ابتلا به جنون نیز نه فقط کاری ازدستشان ساخته نیست بلکه خود را موظف میدانند که هرگونه یاوهگویی و هر اقدام او را تایید کنند.
هنگامی که مخاطب، رهبر جمهوری اسلامی را مشغول ارائه تحلیل درباره علت اپیدمی کرونا در ایران و احتمال دخالت آمریکا در ارسال ویروس مخصوص ژنتیک ایرانی میبیند، طبیعی است که از خود بپرسد آیا از مسئولان حکومت کسی پیدا میشود که با این نگاه خطرناک مخالفت کند و به او تذکر دهد که ای «رهبر بابصیرت»! این چه حمله بیولوژیکی است که خود آمریکا و متحدان آن هم قربانی آن شده و میشوند؟ و مگر آمریکا اگر بخواهد نمیتواند با بمب و موشک جمهوری اسلامی را کنفیکون کند که به چنین اقدام هولناک و احمقانهای که همه دنیا قربانی آن هستند دست بزند؟
چنین تحلیلی مثل همیشه مسئولیت ندانمکاری و بیلیاقتی رژیم در عدم اقدامات لازم برای کنترل و مهار بیماری را دور میزند و همه چیز را به گردن آمریکا میاندازد. خامنهای اگر مثل دیگر رهبران جهان بپذیرد که این اپیدمی یک بلای طبیعی است آن وقت ناچار است مثل همان رهبران قبول مسئولیت کند و در برابر تاخیرهای مرگبار حکومتش در اعلام بیماری و قرنطینه کردن قم و دیگر شهرهای مبتلا، که به شرایط کنونی انجامیده پاسخگو باشد. اما اگر این یک «اقدام جنگی دشمن» باشد و همانگونه که او مدعی است هم آمریکا و هم جنهای رؤیت نشدنی متحد آمریکا در این اپیدمی نقش فعال داشته باشند، آن وقت مثل همیشه میتواند از مسئولیت و خطاهایش فرار کند.
نکته مهم دیگر در این میان، رفتار غیراخلاقی رهبر جمهوری اسلامی است؛ رد پیشنهاد کمک آمریکا به پرسنل بیمارستانی و کادر درمانی کشور اوج بیمسئولیتی و بی احترامی او به ایرانیان را نشان میدهد. او خودش در قرنطینه است و از هر مواهبی برخوردار؛ اما پرستاران و پزشکان ایثارگر که جان خود را برای مردم به خطر انداختهاند نباید از کمک پیشنهادی آمریکا برخوردار شوند. در چنین شرایطی اگر او بهرهای از شرافت و انسانیت داشت خود از آمریکا تقاضای کمک میکرد.
دیگر پیامد خطرناک این نگاه بیمار آن است که اگر آمریکا دست به چنین اقدامی علیه ایران زده جمهوری اسلامی لابد نباید دست روی دست بگذارد؛ بلکه باید با قدرت به آمریکا پاسخ داده شود و لابد از هماکنون باید ارتش و سپاه به فکر طراحی یک حمله انتقامی به آمریکا ویا به متحدان منطقهای آن باشند! مگر آنکه رهبر به این نتیجه رسیده باشد که در برابر این هولناکترین حمله آمریکا باید راه تسلیم و رضا را برگزیند.
از فقهای سالخورده و از دنیا بیخبر مجلس خبرگان نمیتوان انتظار داشت که این نگاه بیمارگونه خامنهای را زیرسوال ببرند؛ اما مدیران و فرماندهان تحصیل کرده و کم و بیش آشنا به امور جهانی قاعدتا نباید این حرفها را باور کرده باشند. با اینهمه آیا از آنان نیز نمیتوان انتظار داشت که علنا با حرفهای خامنهای به مخالفت برخیزند؟
چهرههای شاخص و به حاشیه رانده شدهی اصلاحطلب و میانهرو نظرشان در این باره چیست؟ آنانکه اکثرا در جریان سرکوب وحشیانه اعتراضات تهیدستان جانب خامنهای را گرفتند و در همزبانی با او اعتراضات مردم را تحریکات دشمن و اقدامات اشرار جلوه دادند آیا امروز حاضرند این یاوهها را که عواقب آن، قطعا درد و رنجهای بیشتر برای مردم ایران به ارمغان میآورد به چالش بکشند؟ آیا در میان آنان کسی هست که نهیب بردارد: هذیانگویی و نسبت دادن اپیدمی به آمریکا و اجنّه، راه و چاره درمان دردها و برونرفت از شرایط خطرناک جامعه ایران نیست؟
روزی که ایران بحران کرونا را پشت سر گذارد نخستین پرسش مردم از مسئولان جمهوری اسلامی این خواهد بود که پنهانکاری و بیلیاقتی حاکمان، جان چند تن از مردم را گرفته و چقدر از زندگیها را قربانی کرده است؟ در آن روز اگر خامنهای هنوز زنده باشد باید پاسخ دهد به پرسشی که فرار از آن هرگز به سادگی فرارهای گذشته نیست.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…