زیتون ـ مهسا محمدی: کرونا خبرگزاریها و فضاهای مجازی را به تسخیر خود درآورده است. سیاست، اقتصاد و فرهنگ را آلوده کرده، کسبوکارهای کوچک، مراکز خرید، دانشگاهها و حتی پارلمانها را تعطیل کرده، کارخانهها را به حالت نیمهتعطیل درآورده و بازارهای بورس را آشفته و از آن سو بیمارستانها را به زانو درآورده است. به خصوصیترین گفتگوها و روابط فردی راه یافته، عید ایران و چین را با خود برده و احتمالا عید پاک مسیحیان را هم با خود خواهد برد.
در این شرایط اضطرار در اکثر کشورها دولت، تحت فشارِ شرایط فوقالعاده موجود که به تعبیر صدر اعظم آلمان و رییسجمهوری ایتالیا با جنگهای جهانی قابل قیاس است، اغلب با حذف پارلمانها در روند تصمیمگیری، تصمیماتی حیاتی و لحظهآخری میگیرد، آن را اجرایی میکند و بابت آن مسئولیت میپذیرد.
تصمیماتی که شاید حدود دو ماه پیش برای هیچ کدام از دولتها و شهروندانشان قابل تصور و قبول نبود. بارها، رستورانها و در بعضی کشورها حتی پارکها بسته شد، حالا بیرون رفتن از خانه و ملاقات با دوستان در یک مکان عمومی میتواند برای یک ایتالیایی تا ۳هزار و برای یک آلمانی تا ۲۵ هزار یورو جریمه در پی داشته باشد. در اسپانیا، بریتانیا و فرانسه هم خروج بیدلیل از خانه و در هلند عدم رعایت فاصله از یکدیگر مشمول جریمه میشود، در جمهوری چک حتی اگر کسی بدون ماسک در اماکن عمومی دیده شود باید جریمه بپردازد.
در کنار این سیاستهای داخلی و قرنطینههای کامل و نیمبندی که هر کدام از این کشورهای اروپایی دیر یا زود به آن تن دادند، درخواست کمک از سایر کشورها نیز در دستور کار کشورهای آسیبدیدهتر مانند ایتالیا و اسپانیا قرار گرفت.
ایتالیا با بالا رفتن آمار مرگ و میر در روزهای اخیر، حالا بالاترین میزان فوتیها بر اثر کرونا را در جهان دارد. در پی فشار بالا به سیستم بیمارستانی در این کشور و به دنبال درخواست کمک، کمکهایی از کوبا، چین و روسیه دریافت کرد و پزشکانی هم از این کشورها راهی ایتالیا شدند، آلمان هم با ارسال تجهیزات پزشکی و انتقال بیماران به آلمان از ایتالیا پشتیبانی میکند. سازمان پزشکان بدون مرز هم در برپایی سه بیمارستان در استان لومباردی در شمال ایتالیا با مقامات محلی و بیمارستانهای این استان همکاری کردند. همه این اتفاقات در هماهنگی کامل با دولت و با تلاش برای تسهیل روند کمکرسانی انجام شده است. کارهایی که با وجود انجام آنها هنوز روند بیماری در ایتالیا کنترل نشد.
کار از قرنطینه گذشته
ایران بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده در حال حاضر ششمین کشور درگیر با کرونا به لحاظ تعداد مبتلایان و چهارمین کشور بر اساس میزان مرگ و میر است.
از این رو در ایران هم طبعا کرونا دغدغه اصلی مردم است. خبرها، آموزشها و توصیهها، شبکههای اجتماعی را انباشتهاند. با وجود این در اینجا نمیتوان به راحتی اقدامات دولت یا حاکمیت را لیست کرد و سیاست اتخاذی آنان را در مقابله با این بحران شرح داد.
از اعلام رسمی ورود ویروس کرونا به ایران در روز اول اسفند، یک ماه و ۵ روز گذشته است.
در طی این مدت با وجود تشکیل ستادی با عنوان ستاد مبارزه با کرونا در همان روزهای ابتدایی به ریاست وزیر بهداشت و تشکیل قرارگاه مبارزه با کرونا با دخالت نیروهای مسلح به دستور آیتالله خامنهای هیچ راهکار مدونی برای مبارزه با این ویروس ارائه نشد. حتی به فرض وجود سیاستی مشخص لااقل میتوان گفت که افکار عمومی در جریان این سیاستها قرار نگرفت. این در حالی است که مشخصا در این مورد بسیار حساس خبررسانی، شفافیت و شرح دقیق راهکارهای احتمالی و نحوه اجرای آن به اندازه خود سیاستهای اتخاذی مهم و تعیینکننده است.
پرحاشیهترین بحث در مقابله با کرونا، چه در ایران و چه در میان سایر کشورها استفاده از الگوی سفت و سخت و موفق کشور چین، یعنی قرنطینه، بود. همه کشورهای درگیر به غیر از ایران و ایالات متحده تا بحال مجبور به تن دادن به این راهحل ناخوشایند و فلجکنندهی اقتصاد شدند. هر چند در کشوری مانند بریتانیا هم چند روزی در برابر پذیرش آن مقاومت شد اما در نهایت تسلیم شدند.
در ایران با ورود کرونا به قم بحث بر سر قرنطینه شدن این شهر بالا گرفت، اخبار قرنطینه شدن و محدود شدن موقت عبور و مرور در همان روزهای ابتدایی یکی دوبار مخابره و تکذیب شد و در نهایت اعلام شد که قم قرنطینه نمیشود.
با جابجایی و خروج ویروس از قم و رسیدن آن به اقصی نقاط کشور و بالاخص درگیر شدن استانهای شمالی، گیلان و مازندران، دیگر بحث از قرنطینه شدن قم فراتر رفته بود. در ادامه هم به خواست مردم و مقامهای محلی مبنی بر بستن راههای ورود به شهرهای شمالی در روزهای منتهی به نوروز وقعی نهاده نشد و فقط در حد چند روز کنترل مختصری روی این مسیرها برقرار شد و در نهایت همان هم برداشته شد.
در نهایت رییسجمهوری آب پاکی را روی دست مردم ریخت و گفت که در ایران چیزی به نام قرنطینه نخواهیم داشت.
در نهایت رییسجمهوری آب پاکی را روی دست مردم ریخت و گفت که در ایران چیزی به نام قرنطینه نخواهیم داشت.
پس از آن هم رئیس ستاد فرماندهی مقابله با کرونا در تهران اعلام کرد که کار از کار گذشته و قرنطینه دیگر تاثیری ندارد. این در حالی است که به گفته علیرضا زالی رئیس این ستاد تهران هنوز به نقطه پیک بیماری نرسیده است.
با وجود این و علیرغم اجرا نشدن تمهیدات حاکمیتی استاندارد، مانند قرنطینه و در نظر گرفتن جریمه نقدی، زندان و مراقبتهای پلیسی در صورت خروج از خانه و عدم اعلام و اجرای سیاستهای اقتصادی حمایتی مناسب، مدام از مردم خواسته میشود که در خانه بمانند و در رسانههای رسمی خروج از خانه تقبیح و سرزنش میشود.
این در حالی است که روز گذشته مراسم تشییع حسین اسداللهی، از فرماندهان سپاه پاسداران به رغم خطرات ابتلا به ویروس کرونا و پروتکلهای کشوری با حضور هزاران نفر در منطقه وردآورد تهران برگزار شد.
کمک میخواهیم یا نه؟
اقدام دیگری که در زمان وقوع حوادثی از این دست طبیعی است و ایران نیز پیش از این در بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل تجربه آن را داشته درخواست کمک از کشورهای دیگر است.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران پیش از این در روز ۲۲ اسفند در پیامی اعلام کرد که از صندوق بین المللی پول کمک اضطراری درخواست کرده است تا ایران بتواند با کرونا مقابله کند. رئیس بانک مرکزی هم خبر داد که مبلغ درخواستی پنج میلیارد دلار بوده. تابحال خبری از پاسخ احتمالی صندوق بینالمللی پول منتشر نشده است. با وجود این به گفته موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه، ایران کمکهای غیرنقدی از چین، ترکیه، امارات عربی متحده، آلمان، فرانسه و انگلیس و کمکهای نقدی و تجهیزات پزشکی از ژاپن، قطر، جمهوری آذربایجان و روسیه دریافت کرده است.
یافتن جاسوس از میان پزشکان، ویروسهای جهشیافته از میان اقلام اهدایی و مقصر در میان اجنه و سیاستمداران سایر کشورها بخش بزرگی از اخبار و اذهان صاحباختیاران ایران را انباشته است. کسانی که به نظر میرسد علاوه بر اینکه ابزار و توان و سرمایه اجتماعیای برای مقابله اصولی و همه جانبه با این بلا ندارند، حتی عزمی هم برای آن ندارند.
در همین حال اما روز گذشته خبر رد کمک پزشکان بدون مرز مستقر در اصفهان از سوی مقامات جمهوری اسلامی باعث ایجاد حساسیتها و واکنشهای زیادی شد.
پزشکان بدون مرز که روز سوم فروردین وارد ایران شده بودند، حالا میگویند عملیات کمک به مقابله با کرونای ٢٠١٩ در شهر اصفهان متوقف شده است. به گزارش بیبیسی آنها منتظر تایید رسمی هستند که بعد از این چه باید بکنند.
مقامات ایرانی میگویند، نیازی به برپایی بیمارستان توسط «نیروهای خارجی» ندارند و زمزمههایی هم به گوش میرسد که این پزشکان را متهم به فعالیت جاسوسی در ایران میکنند. علیرضا وهابزاده مشاور وزیر بهداشت در توییترش نوشته که «در گروه اعزامی، هیچ متخصص عفونی یا مرتبط با کرونا حضور نداشت. یک پزشک اورژانس و میزان کمی تجهیزات مصرفی که تولید داخل هم دارد. داروی خاص و تحریمی هم نبوده که به کاهش اثرات تحریم کمک کند.در شرایطی که دهها بیمارستان صحرایی نیروهای مسلح درآمادهباشوبسیاری ازبیمارستانها خالی است.» آنها کمکهای همراه این کاروان را ناچیز و مقدار آن را تحقیرآمیز میدانند.
با وجود این خبرگزاری ایسنا در خبری که بعد از مدت کوتاهی از خروجی آن حذف شد نوشت که سفر پزشکان بدون مرز به ایران «با هماهنگی کامل وزارت اطلاعات» بوده بنابر این گزارش، علیرغم ادعای کسانی که میزان کمک ارسالی را تحقیرآمیز خواندند سازمان پزشکان بدونمرز ۲۶ تن کمک فرستاده که ابزارهای کامل بیمارستانی برای ۴۸تخت؛ یک اتاق آی سی یو، و یک ژنراتور برق را دربرمیگیرد که سر جمع بیش از ۹۵۰ هزار یورو ارزش دارد.
به گزارش رادیو فردا مایکل الیور لاکاریت، مدیر برنامه اضطراری سازمان پزشکان بدون مرز در واکنش به این اتفاق گفته است که «ما با شنیدن لغو برنامههای کمکیمان توسط جمهوری اسلامی به شدت شگفتزده شدیم». او تاکید کرد که درباره این کمکها هفتهها قبل با مقامات ایران گفتوگو شده و قرار بود این هفته فعالیتها آغاز شود.
لاکاریت اعلام کرد که «پزشکان بدون مرز آماده هستند اگر در جای دیگری از ایران نیاز به کمک بود، منتقل شوند، یا سریعا از ایران خارج شده و به کشورهای دیگر منطقه که درخواست فوری برای کمکهای پزشکان بدون مرز دارند، اعزام شوند».
این سازمان همچنین در بیانیهای اعلام کرد که پزشکان بدون مرز در ۷۰ کشور فعال هستند و هیچ ارتباطی با دولت فرانسه یا هیچ کشور دیگری ندارند و برای هزینههای خود در ایران تماما از بخش خصوصی کمکهای مالی دریافت کردهاند.
چنانچه پیداست روال مواجهه حاکمان ایران با این ویروس را میتوان از خلال اخبار ضد و نقیضی که مخابره میشود، دریافت. در زمانی که کنترل و مقابله با بیماری و سیاست اتخاذی برای مقابله با آن دغدغه اصلی مشترک مردم و سیاستمداران دیگر کشورهای درگیر است و بحثی اگر باشد در جزییات نحوه اجراست، در ایران به نظر میرسد که نه تنها امکان عملی (و حتی تئوریک) اتخاذ سیاستی مدون وجود ندارد، بلکه حتی اولویت هم نیست. در نهایت اگر پروتکلی هم وجود داشته باشد، هیچ ضمانتی برای اجرای آن نیست.
یافتن جاسوس از میان پزشکان، ویروسهای جهشیافته از میان اقلام اهدایی و مقصر در میان اجنه و سیاستمداران سایر کشورها بخش بزرگی از اخبار و اذهان صاحباختیاران ایران را انباشته است. کسانی که به نظر میرسد علاوه بر اینکه ابزار و توان و سرمایه اجتماعیای برای مقابله اصولی و همه جانبه با این بلا ندارند، حتی عزمی هم برای آن نداشته و درگیر مبارزه با «دشمنان» و «جاسوسان» دستساز خویشاند.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…