زیتون ـ مهسا محمدی: کرونا حالا تا جایی پیش رفته که علاوه بر ریههای قربانیانش و تمام «سطوح»، به نهادهای دمکراتیکی که بشر در طی سالیان آنان را ساخته و به آن نازیده هم دست انداخته است؛ به پارلمانها و مطبوعات، جایی که دموکراسی نفس میکشد. حتی در برخی کشورها نفس دموکراسی را هم به شماره انداخته است.
اجرای قرنطینه، اقدامات سختگیرانه و پلیسی، تصمیمگیریهای لحظهآخری و اختیارات فراوان نهادهای اجرایی، مجازاتهای سنگین و حتی زندان در صورت عدم رعایت قوانین قرنطینه، گروهی را نگران دمکراسی کرده است. آن هم در وضعیتی که پارلمانها به دلیل ماهیت و ساختار خود در این وضعیت برای تصمیمگیری زیادی کند و شلوغ به نظر میآیند و مطبوعات و نشریات کاغذی هم عامل انتقال احتمالی ویروس به خانههای مردم و دلیل خروج غیرضروری آنان از خانه شناخته شده اند.
حال تمام این اتفاقات بهزعم عدهای دستاندازی به این بنیانهای دمکراسی به «بهانه» کرونا است و نه لزوما اقدامات لازم.
با تمرکز بر سر داستان مرگ و زندگی به واسطه کرونا، کنار نهادن این نهادها به نظر توجیهشده و یا حتی منطقی میرسد و از این رو واکنش عمومی چندانی هم برنمیانگیزد. اما در میان بعضی از روشنفکران و بالاخص گروههای سیاسی رقیب دولتهای حاکم این نگرانی به وجود آمده که بعد از رفتن کرونا، خسارات وارد شده به جوامع انسانی فقط جانی و اقتصادی نباشد و سایر دستاوردهای بشری که به خوندل گرد آمده هم از دست برود.
از میانمار تا مجارستان
میانمار ۲۰۷ وبسایت را با این توجیه که در حال تولید «فیک نیوز» درباره «کویید ۱۹» هستند، بست. اما منتقدان دولت میگویند بستن همه این سایتها ارتباطی با کرونا و انتشار اخبار نادرست ندارد و دولت در این میان مخالفانش را هم حذف کرده است.
کشور ترکمنستان که بردن نام «کرونا» را هم بالکل ممنوع کرده است.
از ایران نیز هر روز خبر بازداشت افرادی با اتهام انتشار خبرهای جعلی درباره کرونا به گوش میرسد.
به آمارهای چین هم تردیدهای جدی وارد شده و این ظن وجود دارد، افرادی که سعی در اطلاعرسانی دقیق و مبتنی بر واقعیت از این بیماری داشتهاند یا به زندان فرستاده شده و یا ناپدید شدند.
میانمار ۲۰۷ وبسایت را با این توجیه که در حال تولید « فیک نیوز» درباره «کویید ۱۹» هستند، بست. اما منتقدان دولت میگویند بستن همه این سایتها ارتباطی با کرونا و انتشار اخبار نادرست ندارد و دولت در این میان مخالفانش را هم حذف کرده است.
اما سایتها و مطبوعات تنها زخمخوردگان همکاری کرونا و دولتها در چند ماه اخیر نبودند.
چند روز پیش مجلس مجارستان قانونی را تصویب کرد که برای مقابله با شیوع ویروس کرونا به رئیسجمهوری این کشور اختیار عمل گستردهای میدهد. به گفته منتقدان دولت تصویب این قانون مانند دادن «چک سفید» به دولت راستگرای ویکتور اوربان است.
این اقدام مجارستان صدای نمایندگان سایر کشورهای اروپایی از جمله ایتالیا و حتی خود اتحادیه اروپا را هم درآورده. نمایندگان ایتالیایی خواستار تعلیق مجارستان از اتحادیه اروپا شدند تا چنین کاری در میان این کشورها تبدیل به سنت نشود.
در ایران هم از پی بروز بحران کرونا مجلس عملا تعطیل شدهاست. هر چند علی مطهری، نماینده مجلس این اتفاق را کار «دست الهی» دانسته و در توییترش نوشته «از روزی که آقایان جنتی و کدخدایی حدود ۹۰ نماینده مجلس را آن هم بعضاً به خاطر اظهار نظر برخلاف نظر آنها رد صلاحیت کردند، یک دست الهی مجلس را تعطیل کرد. شاید این علامتی باشد برای این دو که دست از روش غلط خود بردارند.»
آیا انتشار روزنامهها و نشریات کاغذی ضروری است؟
اتفاق پرواکنش دیگر این روزها که توانست حتی از میان اخبار ابتلا و مرگ و میر کرونا خودی نشان دهد، تعطیلی چاپ و انتشار روزنامههای کاغذی در ایران بود. اتفاقی که بحث آن در سایر کشورها هم مطرح شد، مخالفان و موافقان سرسختی داشت، اما در نهایت به نتیجه نرسید و روزنامهها به انتشار خود ادامه دادند.
در ایتالیا در پی مطرح شدن بحث بسته شدن دکههای روزنامهفروشی به عنوان سرشاخه های نهایی پخش روزنامه، اعتراضاتی صورت گرفت. موافقان بستن روزنامهها میگویند که با وجود سایتها و شبکههای اجتماعی به ریسکش نمیارزد که مردم برای خرید روزنامه از خانه خارج شوند و از طریق روزنامهها ویروس به خانه مردم راه پیدا کند و میتوان این دوره را بدون آن سر کرد.
مخالفان میگویند که باز ماندن دکههای روزنامهفروشی مانند باز ماندن سوپرماکتها و داروخانهها و حتی بیمارستانها ضروری است و دولت باید از باز ماندن آنها حمایت کند. آندره مارتلا، معاون وزیر نشر میگوید: «اطلاعات، یکی از پادزهرهای اساسی در مقابله با ویروس کرونا است و بالاخص در این وضعیت دولت نباید کمکهای خود را به زنجیره ناشران، چاپخانهها، توزیعکنندگان و دکههای روزنامهفروشی قطع کند.» به گفته مارتلا هنوز هم از بین هزاران رسانه آنلاین و شبکههای اجتماعی که انباشه از فیکنیوز است روزنامه قابل اعتمادترین منبع خبر و تحلیل برای بخش بزرگی از مردم است و نیروهای فعال در روزنامهها نیز به نسبت خیلی از رسانههای آنلاین افراد حرفهایتری هستند. از این رو بالاخص در این دوره نمیتوان مردم را از داشتن روزنامه محروم کرد.
طرفداران ادامه انتشار روزنامه در ایتالیا برای رسیدن به هدف خود بیکار ننشستند و از طریق دکهداران و بعضی از داوطلبها شروع به تحویل روزنامه به صورت رایگان درب منازل کردند، اپلیکیشنی هم برای نشان دادن همهی دکههای روزنامه فروشی فعال طراحی کردند. ایده این کار از توسکانی آغاز شد و بعد به جاهای دیگر کشور هم رفت. در نهایت روزنامهها به انتشار خود ادامه دادند.
در ایران اما اتفاق دیگری افتاد. به نظر میرسد که تصمیم قطعی است. ستاد ملی مقابله با کرونا و معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام کردند نسخه کاغذی نشریات از ۱۶ فروردین چاپ نخواهد شد. اعلام شد که این تصمیم تا پایان اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی ادامه خواهد یافت.
در اطلاعیه ستاد مقابله با کرونا در اینباره آمده است که «انتشار مطبوعات و نشریات کاغذی مستلزم فعالیت مجموعهای از افراد از خبرنگاران تا فعالان صنعت چاپ و توزیع خواهد بود و این روند ممکن است بهصورت بالقوه به شیوع بیشتر بیماری منجر شود».
نخستین واکنش به این تصمیم از سوی انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران بود و آن را «ضربه به نهاد مطبوعات» خواندند.
عباس عبدی، رئیس انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در کانال تلگرام این انجمن نوشت «مطبوعات مکتوب به کف وضعیت خود رسیده بودند و از این کمتر مشخص نیست چه اتفاقی میتواند رخ دهد.»
عبدی از یک سو فضای مجازی را در ایران «بسیار بیضابطه» و «بیتوجه به حقوق مولف» دانست و از سوی دیگر صدا و سیما را هم «بیاعتبار» خواند و همه این عوامل در کنار تعطیلی روزنامهها و نشریات به گفته او موجب انتشار اخبار غیردقیق درباره کرونا خواهد شد.
اعتراض دیگر این انجمن به نامشخص بودن زمان پایان این بحران و در نتیجه زمان بازگشایی مجدد روزنامهها و نشریات بود و از این رو خواستار تجدیدنظر در آن شدند.
الیاس حضرتی، صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه اعتماد و نماینده مجلس هم در نامهای به حسن روحانی از در دیگری وارد شد و خطاب به او نوشت «جنابعالی خود بر این امر واقفید که روزنامهها در صف اول مبارزه با دروغ و تدلیس رسانههای ضدانقلاب قرار دارند و نبودشان فضا را برای شلتاق مغرضان در ماهواره و موبایل بازتر میکند.» و از رییس دولت خواست که «با وضع پروتکلهای فنی و بهداشتی شرایط حضور موثر روزنامهها در جامعه فراهم شود و با مساعدت دولت مطبوعات بعد از این وقفه نسبتا طولانی به بازار برگردند.»
«وضعیت حساس کنونی» که همواره توجیهی برای اقدامات فوقالعاده و گاه فسادآمیز و غیرقابل توجیه بسیاری از دولتها بود حالا تحقق پیدا کرده و پاسخگو نگاه داشتن آنان در این وضعیت کار بسیار دشواری است.
مهمترین واکنش به این تحدیدهای جهانی اما از سوی فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران به همراه ۹ نهاد حامی آزادی مطبوعات از جمله، گزارشگران بدون مرز، انجمن روزنامهنگاران اروپایی، کمیته حفاظت از روزنامهنگاران، مراکز اروپایی مطبوعات و آزادی رسانه، فدراسیون روزنامهنگاران اروپا و موسسه بینالمللی مطبوعات، بود که در نامهای سرگشاده به شورای اروپا؛ درباره خطر تضعیف نهادهای دموکراتیک در بحران کرونا هشدار دادند.
در این نامه ضمن فراخواندن سازمانهای حقوق بشری برای حمایت از جریان آزاد اطلاعات، بر خطر مجازات و محدود شدن رسانههای مستقل و حساس از سوی دولتها، به بهانه مقابله با شیوع بیماری، تاکید شده.
به نظر میرسد این روزها دولتهای درگیر با کرونا که همه آنها هم محبوب ملتهایشان نیستند، بیشتر درگیر وضع قوانین و اجرای آن برای کنترل بیماری هستند، یا لااقل این طور وانمود میکنند. از این رو کمتر خود را در جایگاه پاسخگویی میبینند. «وضعیت حساس کنونی» که همواره توجیهی برای اقدامات فوقالعاده و گاه فسادآمیز و غیرقابل توجیه بسیاری از دولتها بود حالا تحقق پیدا کرده و البته پاسخگو نگاه داشتن آنان در این وضعیت کار بسیار دشواری است. البته کارکرد این نهادها، مجلس و مطبوعات در ایران مطمئنا با آنچه که در کشورهای دمکراتیک دارند قابل قیاس نیست. اما حفظ این نهادها به عنوان محملهای دمکراسی همچنان مهم است.
از سوی دیگر روزنامهها و نشریات کاغذی با ورود به عصر تکنولوژی، به جانکندنی خود را سرپا نگاه داشتهاند، حال باید دید آیا کرونا تیر خلاص را به این صنعت انقلابی خواهد زد یا باز هم میتواند با کمک دولتها کجدار و مریز و تلوتلو خوران چند سالی دوام بیاورند.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…