زیتون – احسان نادرپور: یکی از برنامههای صدا و سیمای ایران که به نظر میرسد هنوز هوادار و بیننده دارد و ده سالی هم قدمت دارد، سریال پایتخت است. در شبهایی که مردم ایران متفاوتترین نوروز خود را تجربه میکردند و صدا و سیما قرار بود با برنامههایش مردم را در خانههایشان نگاه دارد؛ ششمین فصل از سریال پایتخت، به کمک مدیران سیما آمد. اما شاید همین در خانه ماندن، باعث شد دوستان و دشمنان با دقت بیشتری این سریال را دنبال کنند و حواشی زیادی گریبان پایتختیها را بگیرد.
اولین حاشیه پیش آمده برای سریال، از نمایش تخت دو نفره هنرپیشههای نقش اول، نقی (محسن تنابنده) و هما ( ریما رامینفر) آغاز شد، صحنهای که نقی به تنهایی روی تخت خوابیده است. اما اساس نمایش تخت دونفره برای بعضی از مخاطبان موسوم به «ارزشی» حساسیت ایجاد کرد.
محسن تنابنده، کمدین نقش نقی، پس از مشاهده واکنشها به این سکانس در صفحه اینستاگرام خود، تصویری از آن منتشر کرد و زیر آن ایموجی بوسه و قلب قرار داد. این پست تنابنده در فاصله دو ساعت بیش از ۲۰۰ هزار لایک و ۱۳ هزار کامنت دریافت کرد. یکی از این کامنتها از طرف امیر جعفری، همسر ریما رامینفر (هما) بود. جعفری که خود یک بازیگر حرفهای است، زیر پست تنابنده یک گل قرار داد.
در واکنش به این کار جلیل محبی، دبیر ستاد امر به معروف، در توییتر خود با اعتراض به نمایش تخت دونفره و واکنش بازیگران سریال و خانوادههایشان نوشت:
https://twitter.com/jalilmohebby/status/1243263652247068672?s=09
«فیلمفارسی» پایتختی
داستان اما به همینجا ختم نشد و با پیش رفتن سریال و بالاخص در سکانس پایانیِ قسمت آخری که به روی آنتن رفت، چالش جدیدی برای پایتختیها رقم خورد. در سکانس مذکور رحمت (هومن حاجی عبداللهی)، پس از ازدواج، با همسر خود سوار بر موتور در جادهای حرکت میکند. این سکانس شباهت زیادی به فیلم «همسفر» از فیلمهای موسوم به «فیلمفارسی» قبل از انقلاب ایران داشت. فیلم «همسفر» سال ۱۳۵۴ به کارگردانی مسعود اسداللهی با بازی بهروز وثوقی و گوگوش ساخته شده بود.
در شبکه های اجتماعی و سایتهای جریانهای موسوم به «ارزشی» به این صحنه اعتراضات زیادی شد. در ادامه، اعتراضات به بینندگان محدود نماند و صدای رییس صدا و سیما هم درآمد.
عبدالعلی علیعسگری، رییس سازمان صدا و سیما، دستور ویژهای برای بررسی قسمت آخر سریال صادر کرد و خطاب به مرتضی میرباقری معاونت سیما گفت: «باید معلوم شود این اقدام حاصل اشتباه و بیتوجهی و وادادگی است یا فتنهانگیزی ستون پنجم فرهنگی دشمن... از آنجا که برخی از موارد نسبت به ضوابط و چارچوبهای رسانه ملی دقت لازم را نداشتهاند و تلاشهای شبانهروزی صورت گرفته در بخشهای مختلف سازمان صدا وسیما را تحتالشعاع حاشیهسازیهایی قرار دادهاند لازم است این موضوع بررسی دقیق و همه جانبه شود».
از آن سو نیز صدای اعتراض برخواست و مسعود اسداللهی کارگردان فیلم همسفر هم در واکنش به این کپیبرداری گفته که «این ابتذال است. این تقلید است. ادای دین به کار من وقتی من نمیتوانم پایم را در سرزمینم بگذارم، بیمعنی است. به قول ساعدی در سرزمین عجایب هستیم».
اینها در حالیست که پیش از این نیز فیلمهای زیادی به تقلید از فیلمهای قبل از انقلاب ساخته شده بود.به عنوان نمونه میتوان به فیلم عروس فراری اشاره کرد که در سال ۸۳ با بازی امین حیایی و الناز شاکردوست ساخته شد و باز هم شباهت زیادی به فیلم همسفر داشت.
کار تا آنجا بالا گرفت که تلویزیون مجبور شد ویژهبرنامهای در این باره با حضور سیروس مقدم، کارگردان و مهدی فرجی، مشاور پایتخت و دو کارشناس کمتر شناخته شده برگزار کند.
مقدم تلاش کرد تا پاسخی به حواشی پیش آمده در مورد شباهت مذکور بدهد، او گفت: «این یک شوخی بود که در فصلهای قبلی پایتخت با فیلمهای ایرانی و خارجی و موسیقیهای مختلف شده بود. مثلا در پایتخت ۱، در بخشی از سریال، صحنهها برداشتی از «جیمز باند» بودند. یا در جایی دیگر، از موسیقی فیلم «راکی» و «رمبو» استفاده کردیم، این دلیل نمیشود که ما سیلوستر استالونه را دوست داشته باشیم. در فصل پنج هم که سفارش موسسه اوج بود، آهنگ ابرام تاتلیس را پخش کردیم، یعنی واقعا آنجا هم ادای دین به آن خواننده و موسیقی بوده است؟ در همین فصل ششم، اگر با یک فیلم شوخی کردیم، هیچ اقدام خلاف شرعی صورت نگرفت و بین رحمت و زنش سوار بر موتور، کیف گذاشته بودیم. همچنین هنگام آزادی ارسطو از زندان که با فیلم «قیصر» شوخی شد، هیچ اتفاق غیر قانونی و غیر عرفی در این سکانس نبود.»
پایتختی که ساخته شد، پایتختی که دیده شد
حرف و حدیثهای حول پایتخت اما فقط مربوط به صحنههای پخش شده آن نبود، در همان شبهای ابتدایی نمایش فیلم، محسن تنابنده و آرش عباسی (نویسنده سریال) نسبت به سانسور «مجدد» آن واکنش نشان دادند.
تنابنده در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «میان پایتخت ما و پایتختی که میبینید، تفاوت از زمین تا آسمان است. حتی نسخه سانسور شده را هم سانسور میکنند.»
آرش عباسی، نیز در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «دقیقا هرجایی که میبینم دیالوگهای پایتخت حذف شده، زمانی به خودم میام که تیتراژ آخر داره پخش میشه. سانسور مثل خون در رگ ما جاری است. نویسنده بهطور ذاتی آموخته است که برای روی صحنه رفتن، روی پرده رفتن یا روی صحنه رفتن اثرش، خودش باید و باید و باید اولین سانسورچی باشد. دو راه بیشتر هم ندارد. یا باشد یا کار نکند. ما راه دوم را نرفتیم، برای همین راه اول را با همهی زخمهایش انتخاب کردیم. پس به این زخم نمک نپاشید.»
اما احمد مهرانفر، از دیگر بازیگران سریال در اقدامی جالب بخش سانسور شدهای از دیالوگ فیلم را منتشر کرد تا نشان دهد که نویسندگان در این صحنه سعی نداشتند نمایندگان مجلس را تطهیر کنند.
این سانسورها فقط مختص پخش اول نبود. گاهی اوقات بازپخش سریال هم به نسبت پخش اول سانسورهای جدیدی داشت. به عنوان نمونه در قسمت اول سریال، سکانس بوسهی «بهروز» بازگیر کودک سریال، بر گونه «هما» را در بازپخش قسمت اول از شبکه تماشا حذف کردند. یا در سکانسی دیگر کلمه «گاو پیشونی سفید» از دیالوگهای بازیگر نقش نماینده مجلس حذف شد.
بحث بر سر سریال و سانسور آن در شبکههای اجتماعی هم بالا گرفت. عدهای از بینندگان معتقدند کسانی که با صدا و سیما کار میکنند، نمیتوانند همزمان به سانسور در سریال هم معترض باشند. عده دیگری نیز به همکاری پایتخت و موسسه «اوج» وابسته به سپاه پاسداران در فصل پنجم پایتخت اشاره کردند و گفتند در آن واحد نمیشود هم شریک دزد بود و هم رفیق قافله.
سیامک رحمانی، روزنامهنگار در صفحه توییتر خودش در مخالفت با این نگاه نوشت: «میگویند عوامل پایتخت چون با سیما قرارداد بستهاند، دیگر حق اعتراض به هیچ چیزی را ندارند. یعنی از سانسور چندباره و تبلیغات زیاد و غیره، سیما مختار است هر بلایی سرشان بیاورد چون اینها همکاریاش را انتخابش کردهاند. چه انتخابی؟ رسانه انحصاری است. شبکه دیگر که نداریم.. آنوقت همین دوستان اگر میرکریمی به سانسور فیلمش در سیما اعتراض کند کیف میکنند. یا به سانسور فیلم خارجی معترضند. چه فرقی میکند، سیما فیلم را هم خریده پس لابد حق سلاخی دارد. اما ندارد. نه در مورد فیلمها و نه سریال. چون پول و انحصار دارد که نباید به روح و اثر هنرمند تجاوز کند. سیما با همین رویه موسیقی و فوتبال و هر محصول دیگری را آش و لاش میکند...»
3 پاسخ
اینکه چرا کیهان دقیقاً میاد به آخرین سکانسِ آخرین قسمت پایتخت گیر میده و یکسری نوچه هم پیازداغش رو زیاد میکنند فقط یه دلیل داره و اونهم خراب کردن محسن تنابنده است چرا؟ چون به برنامه ای که از شبکه افق پخش شد و به خانواده ی محترم و هنری آقای کوثری توهین شد ایشون گفت بعداز پایتخت دیگه برای تلویزیون کار نمی کنم البته امیدوارم فشارِ بیش از حد به آقای تنابنده نیارند و ایشون بتونه بر حرفی که زده استوار باشه تا ببینیم کی میتونه بیاد یه همچین برنامه ی طنزِ پُر بیننده بسازه؟!
اگر بنا به گیر دادن باشه باید به سریال دوپینگ هم گیر میدادند در قسمت بیستم در دقیقه تقریباً ۱۳ گفتگویی بین دایی (سرهنگ) و خواهرزاده (کامران) در میگیره که کامران میگه از دختره هم بازجویی می گرفتی، دایی میگه کدوم دختره
– همون دختره که تو فیلمه
– کدوم فیلم
– همون فیلم که تو فایله
– کدوم فایل
– همون فایلی که تو کامپیوتره
– کدوم کامپیوتر
– همون کامپیوتری که تو دفتره
به نظرتون این سکانس تداعی کننده شهره قصه ی بیژن مفید نیست؟! دیالوگ بین موش و خاله سوسکه؟!
در هر زمینه ای چالش داریم. در فیلم سازی هم. در سانسور یا sencorship نیز. مگر زیتون سانسور نمیکند؟؟!!
مگر تمام شبکه های مدعی آزادی و اپوزیسیون سانسور نمیکنند؟
بله، خانه از پای بست ویران است. یعنی هنوز یاد نگرفتیم که به حق خود قانع باشیم، اما به حقوق دیگران هم تجاوز نکنیم.
در اینکه نسبتا نادانان و مستبدان، و …بر مملکت و صدا و سیما و بیت المال سلطه دارند و درک فرهنگی درستی ندارند، بحثی و در واقع شکی نیست. اما جوری حرف نزنیم که فکر کتیم اگر خودمان سر کار بودیم، هیچ سانسوری نمی کردیم. بی حیائی و لا ابالیگری و حتی فاحشه گری را سانسور نمی کردیم.
پس حد و مرز را در بیان رعایت کنیم! اینطوری سانسور نمی کردیم، ولی جور دیگری/ بهتری رعایت فرهنگ و هنجار اجتماعی و ارزش ها، بقولی عرزشها را می کردیم.
و …
” خانه از پایبست ویران است . اخلاقیات را ول کررده اند وبه ظواهر امور چسپیده اند، شعار مداری آنهم در امور فرهنگی وهنری نتیجه اش میشود ریا ودروغ “
دیدگاهها بستهاند.