روز کارگر در ایران؛

مراسم تشریفاتی برای دردهای واقعی

زیتون- سارا مدنی: این روز‌ها در برخی کلانشهر‌ها، گروهی از کارگران گزینش شده با پلاکاردهایی که از قبل برای آن‌ها تهیه شده است، به خیابان آورده می‌شوند تا نمایشی از راهپیمایی بی‌حاشیهٔ روز جهانی کارگر در ایران را به صحنه آورند. در جایی دیگر جمع دیگری از کارگران به سالنهای سرپوشیده برده می‌شوند تا تماشاگران سخنرانان دولتی و غیردولتی باشند و برای آنهایی که خود را حامی جامعه کارگری معرفی می‌کنند، کف بزنند. پس از آن هم با خوردن شربت و شیرینی تمام تلخی روزهای سخت خود را فراموش کنند و در پایان این مراسم‌ها با سرودهای ملی و میهنی به سر کار خود بازگردند. تمام این‌ها می‌شود سهم کارگران ایرانی از روزی که دنیا به نام آن‌ها می‌شناسد. هر نوع حضوری غیر از این نوع برنامه‌های سازمان یافته، با برخوردهای امنیتی روبرو خواهد شد، حتی اگر تمام آنچه از سوی جامعه کارگری مطالبه شود، محدود به خواسته‌های معیشتی آن‌ها باشد. چه بسا که برخی از همین کارگران تنها به صرف بیان مطالبات خود به جمع صد‌ها کارگر زندانی اضافه شوند.
فارغ از مفاهیم ارزشی، یکی از مهم‌ترین مطالبات جامعه کارگری ایران بهبود  معیشت بوده است. آنچه که آن‌ها٬ آن را مطالبات معوق خود از دولت و حکومت ایران می‌نامند.
زندگی کردن در کلانشهرهایی همچون تهران با یک میلیون تومان حقوق در ماه، بیشتر شبیه به یک شوخی است اما همین شوخی برای بسیاری از کارگران به واقعیات زندگیشان تبدیل شده است. گرچه با توجه به روند مداوم افزایش قیمت‌ها، همین میزان دستمزد دیگر کفاف زندگی در شهرستانهای کوچک را هم نمی‌دهد.

کارگران همواره یکی از ارکان ثابت تبلیغات کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به شمار می‌روند. هر جا که نیاز به رای این اقشار باشد، آن‌ها به موضوع اصلی می‌تینگهای انتخاباتی کاندید‌ها تبدیل می‌شوند اما بلافاصله پس از عبور از فصل انتخابات، بار دیگر به حال خود‌‌ رها می‌شوند.

سفره‌ای که آب می‌رود

سال گذشته مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی، خط فقر را درآمد دو میلیون و ۳۰۰ هزار تومانی در ماه اعلام کرد. یعنی دستمزد کمتر از این رقم برابر با فقر اقتصادی خواهد بود. کمااینکه در همین خصوص، «حسین راغفر» استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا که حوزه مطالعات و پژوهش‌های وی در زمینه توسعه است، سال گذشته درآمد کمتر از ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان در کلانشهر‌ها را خط فقر اقتصادی اعلام کرد. حالا هر کدام از این دو عدد را هم که ملاک ارزیابی قرار دهیم باز هم می‌توان به صراحت این را عنوان کرد که عمده جامعه ۱۷ میلیون نفری کارگران ایران زیر خط فقر اقتصادی قرار دارند.
کارگران ایرانی در سال جاری کمترین درصد افزایش مزد سالانه را در فاصله چهار سال گذشته داشتند. نتیجه چانه زنی جامعه کارگری با کارفرمایان و دولت در اسفند ماه سال گذشته، به افزایش ۱۴ درصدی دستمزد در سال جاری منتهی شد که این امر با انتقاد و رشد نگرانی کارگران همراه بود.
براین اساس حداقل مزد از ۷۱۲ هزار تومان در سال ۹۴ به ۸۱۲ هزار تومان در سال ۹۵ رسید. این ۸۱۲ هزار تومان با احتساب سایر ارقام مربوط به مزد ماهانه همچون حق مسکن، بن نقدی، سنوات و…، برای افراد متاهل با یک فرزند، رقمی در حدود یک میلیون و ۵۳ هزار تومان می‌شود. این رقم برای فردی با دو فرزند یعنی یک خانوار چهار نفره، کمی بیشتر و معادل یک میلیون و ۱۳۴ هزار تومان در ماه می‌شود. آنچه که مسلم است این خانوارهای چهار نفره، سه نفره یا حتی با تعداد بیشتر یا کمتر اعضا، بازهم برمبنای گزارشهای رسمی مرکز پژوهشهای مجلس و گزارشهای غیررسمی کار‌شناسان اقتصادی، زیر خط فقر قرار دارند. این اعداد و ارقام تنها خط فقر اقتصادی این گروه از جامعه ایرانی را به نمایش می‌گذارد. اگر قرار باشد جمعیت کارگران را برمبنای خط فقر چند بُعدی که شاخص‌هایی همچون دسترسی به مسکن مناسب، تغذیه کافی، بهداشت و سلامت، دسترسی به آموزش و…، را شامل می‌شود، مورد ارزیابی قرار دهیم، با فقری گسترده و چند بُعدی در میان قشر روبرو خواهیم شد.

امنیتی که نیست
بنا به گفته فعالان کارگری، در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد کارگران ایران با قراردادهای موقت مشغول به کار هستند. این بدان معناست که حتی این افراد نمی‌توانند روی دریافت دستمزدهای حداقلی ماهانه خود نیز برای مدت زمان مشخصی حساب کنند. فقدان امنیت شغلی یکی از مطالبات موکد جامعه کارگری است که همچنان مورد کم توجهی قرار دارد. نبود امنیت شغلی و دستمزدهای حداقلی دو عاملی است که منجر به اشتغال کارگران ایرانی در چند بخش مختلف منجر شده است. آنطور که دبیر کل کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران گفته است؛ در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد کارگران ایران دو شغله هستند.
به رغم این مسائل و موارد گسترده دیگری از این دست، کارگران همواره یکی از ارکان ثابت تبلیغات کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به شمار می‌روند. هر جا که نیاز به رای این اقشار باشد، آن‌ها به موضوع اصلی می‌تینگهای انتخاباتی کاندید‌ها تبدیل می‌شوند اما بلافاصله پس از عبور از فصل انتخابات، بار دیگر به حال خود‌‌ رها می‌شوند. حتی حکومت هم یدی طولانی در سرکوب کارگران دارد، هر از گاهی از این قشر در راستای مشروعیت بخشی به خود استفاده می‌کند.

هشتم اردیبهشت ماه، آیت الله خامنه‌ای در دیدار با جمعی از کارگران که در آستانه روز کارگر برگزار شده بود، به تجلیل از وفاداری و ثبات قدم جامعهٔ کارگری در قبال انقلاب و نظام پرداخت و گفت: «با وجود مشکلات معیشتی، کارگران هیچ‌گاه به تبلیغات ضد انقلاب اعتنا نکردند و در مقابل نظام نایستادند بلکه همواره مدافع نظام اسلامی بوده‌اند.»
در شرایطی خارج از این فضا، جامعه کارگری همچنان ماهیت قشری از جامعه را به یدک می‌کشد که حیاتشان با حداقلهای معیشتی گره خورده و هر از گاهی که مطالبات صنفیشان را هم به زبان بیاورند، با نگاه امنیتی آن‌ها را از آنچه که به زبان می‌آورند محروم می‌سازند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

روز کارگر در ایران؛

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »