بخشی از فضای مجازی در روزهای اخیر صحنه تقابل دو نگاه مختلف به «رابطه با شرق یا غرب» بوده است. بهانه آن نیز، واکنش سخنگوی وزارت بهداشت به پنهانکاری احتمالی دولت چین در انتقال اطلاعات لازم پیرامون بیماری کرونا به سازمان بهداشت جهانی و دیگر دولتها بود؛ موضعی که با واکنش سفیر چین در ایران مواجه شد.
در ادامه نشریه دفتر سیاسی سپاه اظهارات سخنگوی وزارت بهداشت را «بیجا» خواند و از دولت، خواستار بررسی موضوع و دلجویی از چین شد. کار به آنجا هم کشید و سخنگوی وزارت خارجه ایران ترتیبِ اثر داد. پیامدهای این رویداد اما، به آنجا ختم نشد و سر از دوقطبیِ نگاه به شرق یا غرب برآورد. اقتدارگرایان داخلی و آمریکا-مریدان خارجی، به جانِ هم افتادند و حتی صدای بخشی از کارکنان وزارت خارجه هم با آنها کوک شد. چنانچه احمد زیدآبادی از قول یکی از کارکنان وزارت خارجه نقل میکند که: «سمندر قرمز هم در تقابل با آمریکا قرارگیرد، ما از آن سمندر حمایت میکنیم»!
اما واقعیت چیست؟ اگر به گفتمانی که انقلاب با محوریت «استبدادستیزی» و «ضدیت با سلطه و سرمایهداری»، حول آن شکل گرفت و قانون اساسی، نه شرقی-نه غربی را شعار ادعایی انقلاب برکشید، برگردیم؛ مراد از سلطه- نه آمریکا/انگلیس و نه اساسا هیچ قدرت جهانی اعم از شوروی و چین (که آن زمان در ابتدای استحاله در پارادایم سرمایهسالاری) بود. اگر سُرخوردن به دامان آمریکا گناهی نابخشودنی است، زیرِ سیطره چین درآمدن عوارض بهمراتب جبرانناپذیرتری دارد. چهآنکخ ایالات متحده دستگاه دیوانداری دموکراتیک دارد اما حکومت چین یک ساختار تمامیتخواه است. نگاه ضدآمریکایی، به خاطرهی جمعیِ ما ایرانیان از کمک سازمان سیا (CIA) به سرویس جاسوسی انگلیس (MI6) در براندازی دولت مصدق و رخدادهای فراوان از پی آن تا همین روزها بر میگردد. فشار حداکثری/ (Maximum pressure) ناشی از تحریمهای ضدبشری و فاشیستی پسابرجامی ایالاتمتحده که «استخوانهای طبقه متوسط زیرِ آن خورد شدهاست»،دستکم و بطور مستقیم بیش از ۴۰ میلیارد دلار درآمد نفتی را از کشورمان محروم کردهاست.
اما کشور ما از چین هم ضربات فراوانی خوردهاست. در جنگ تحمیلی، چین پس از شوروی و فرانسه، سومین فروشنده بزرگ تسلیحات به صدام بودهاست؛ بیش از ۳ برابر آنچه به ما میفروخت. چین به تمام قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان در دهه اخیر رأی موافق داد؛ درحالیکه کشورهایی چون کوبا و ونزوئلا رای مخالف داشتند و لیبی، اندونزی و… ممتنع بودند. چین در تحریمهای نسل جدید آمریکا با قوت همکاری کرد و واردات قریب ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام (روزانه/۲۰۱۸) را به حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز، طی ماه اخیر رساندهاست. ناگفتهنماند که چین بخش زیادی از مطالبات ایران را بهعلت انسداد شبکه بانکی بینالمللی ناشی از تحریم، بلوکه کردهاست و هرازگاهی بهجای آن کالاهای تولیدی (کیفیت پایین) خود را به بازار ایران تحمیل میکند. ورود ایران به لیست سیاه FATF هم در دوره جاریِ ریاست چین بر صندوق رقم خوردهاست.
نمونههای فراوانی از صدمات چین و آمریکا به کشورمان میتوان یافت. اما غشرفتن به سمت یکی از ترس دیگری مصداق بارز «از هول حلیم به دیگ افتادن» است. در ارائه راهبردی برای حل این دشواری، نیاز به بازکردن دفتر جدیدی نیست؛ همان «سیاست موازنه منفی» (اصل را بر منافع ملی و توازنبخشی حین تعارضات بینالمللی گذاشتن) کاراست. حکومت با آمریکا در ماجرای مک فارلین (سال ۶۵) و بحبوحه جنگ کمبود موشک و تجهیزات یدکی آن و در برجام برای منافع کشور مذاکره کرد. هر دو رویداد، سرشار از دستاورد برایمان بود؛ اگرچه با همان عینک دوقطبی و غربستیزانه، هر دو پایان ناخوشی یافت. اما نه ویتنام، نه ژاپن و حتی نه شوروی، هیچیک آمریکا را دشمن همیشگی خود نخواستند و از برقراری روابط منسجم با آن کشور، امروز به قدرتهای پایدار و مؤثر جهانی تبدیل شدهاند.
در پایان بدون نیاز به تفسیر و تحلیل، «الگوی جهانی صحیح- مبتنی بر منافع ملی در مواجهه با قدرتها» را با گفتگوی رؤسای جمهوری آمریکا و چین پیرامون کرونا در هفته اول فروردین، تصویر میکنم. تصویری که رئیسجمهور شی بهدرستی به آن صفت برد-برد میدهد: «دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالاتمتحده، گفتوگوی تلفنی خود با شی جین پینگ-رئیسجمهور چین را بسیار خوب ارزیابی و برای مبارزه چین در این راستا ابراز احترام کرد». «شی جین پینگ هم بر اهمیت بهبود همکاریهای دو کشور در کنترل این بیماری و سایر زمینهها، احترام متقابل و روابط برد-برد تاکید کرد».
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…