زیتون ـ شیوانظرآهاری: این روزها یکی از پرتکرارترین توصیههای بهداشتی، رعایت فاصله اجتماعی با دیگر افراد در محیطهای عمومی است و اغلب دولتها نیز برای عمل به این توصیه ناچار شدهاند ممنوعیتها و محدودیتهایی را برای تجمعات انسانی قائل شوند. علاوه بر بسته شدن کافهها، سینماها، استخرها و باشگاههای ورزشی که امکان تجمع انسانی در آنها وجود دارد، حتی در خیابان و یا در فروشگاههای مواد غذایی هم این محدودیتها اعمال میشود. با اینحال همچنان مکانهایی مانند زندان وجود دارند که تراکم انسانی در آنها بالاست و وقتی صحبت از شیوع ویروس به میان میآید، بیشترین نگرانی را در میان مدافعان حقوق بشر بهوجود میآورد.
زندانها و وضعیت زندانیان در هماهنگی آشکار با ویروس کرونا قرار دارند. زندگی در زندان با واژه فاصله اجتماعی بیگانه است. در این روزها که ما از نظر جسمی ملزم به رعایت فاصله با یکدیگر هستیم اما در عینحال با داشتن امکاناتی مانند اینترنت و تلفنهای هوشمند و صدها اپلیکیشن ارتباطی قادریم تا پیوندهای اجتماعیمان را حفظ کنیم. انا زندانیان نه تنها پیوند اجتماعیشان با جامعه قطع است بلکه با احاطه شدن در چهاردیوار زندان، جسمشان نیز امکانی برای رعایت فاصله اجتماعی ندارد. جمعیتی انبوه در محیطی محدود که بیماری یک نفر میتواند دیگران را دومینووار تحت تاثیر قرار دهد.
هم اکنون با وجود زندانیان و کارکنانی که در زندانهای مختلف دنیا به ویروس جدید کرونا مبتلا شدهاند، یک بحران انسانی در حال وقوع است. اصطلاح فاصله اجتماعی که متخصصان سازمان بهداشت جهانی بر آن تاکید و توصیه کردهاند ـ رعایت حداقل یکو نیم متر فاصله با دیگران ـ از نظر عملی در زندانها غیرممکن است و از این منظر زندانها میتوانند مناسبترین محلها برای انتقال ویروس باشند.
زندانیان بسیاری در تماس با خانوادههایشان از شناسایی موارد مبتلا به کرونا در زندانهایی مانند اوین و تهران بزرگ خبر دادهاند. طبق گزارشها در زندان اوین اولین مورد ابتلای قطعی به ویروس کرونا مدیرعامل موسسه مالی و اعتباری نور بوده است که روز ده اسفند در اندرزگاه چهار به عنوان مبتلای قطعی از سایرین جدا و به قرنطینه منتقل شد.
زندانیان زندان بزرگ تهران خبر دادهاند که چند روز پیش در تیپ ۵ اندرزگاه ۴ سالن ۲ یک مورد فوتی کرونا داشتهاند و با داشتن یک مبتلای جدید، حالا مسئولان زندان کل سالن را قرنطینه کردهاند.
در زندان تهران بزرگ که زندان بزرگی با چهارده هزار زندانی است، وضعیت بسیار بدتر است. سالنهای زندان تفکیکشده نیستند ؛سولههایی که با تخت به صورت اتاق اتاق درآمده و در نتیجه زیست زندانیان تنگاتنگتر از زندان اوین است.
برخی از زندانیان این زندان خبر دادهاند که چند روز پیش در تیپ ۵ اندرزگاه ۴ سالن ۲ یک مورد فوتی کرونا داشتهاند و با داشتن یک مبتلای جدید، حالا مسئولان زندان کل سالن را قرنطینه کردهاند. همچنین به گفته وکیل فاطمه خویشوند مشهور به «سحر تبر»و وی در زندان قرچک به ویروس کرونا مبتلا شده و به بیمارستان انتقال یافته است. همه این گزارشها نشان میدهد که ویروس به شکلی نگرانکننده و سریع در حال پخش شدن در زندانها است.
زندان در دوران کرونا
«ع» از زندانیان سیاسی که در اسفندماه به مرخصی اعزام شده وضعیت زندان را در روزهای ابتدایی اعلام شیوع کرونا در ایران اینطور شرح میدهد:«زمانی که من بیرون آمدم ابتدای اعلام رسمی شیوع کرونا بود. هنوز این اپیدمی خیلی گسترده نشده بود. تا روز هفت اسفند حتی ملاقاتها هم لغو نشده بود. ما نامه نوشتیم که قرنطینه زندان را در دوران کرونا حداقل چهارده روز کنند، نه مثل الان که دو روزه هست و زندانیان جدید بعد از دو روز قرنطینه در بندها پخش میشوند. البته زندان اوین الان ورودی جدید زیادی ندارد، چون بیشتر زندانیها را منتقل کردهاند به زندان تهران بزرگ. با این حال همچنان ورودیهای جدید دو روز قرنطینه دارند و درحالیکه میتوانند ناقل بیماری باشند در بندها پخش میشوند.»
«م» از زندانیان سیاسی زن که تازگی به مرخصی آمده هم میگوید«اعلام کرده بودند که زندانها ورودی جدید نخواهند داشت، اما چند وقت پیش دو نفر را از زندان قرچک به بند سیاسی آوردند و میخواستند مستقیم بفرستند توی بند که با اعتراض زندانیان، اول ۱۴ روز قرنطینه شدند و بعد وارد بند شدند.»
در حالی که این روزها مرتب بر رعایت اصول بهداشتی، شستن مکرر دستها و ضدعفونی کردن آنها اصرار میشود، زندانیان از جمله گروههایی هستند که کمتر به این اقلام دسترسی دارند. در بندهای عمومی که محل شستوشوی ظروف و لباسها، همان سرویسهای بهداشتی یا توالتها هستند، یعنی درست همان روشویی که وقتی از توالت بیرون میآیید، دستتان را در آن میشویید، جایی است که باید ظرف و گاها لباسهایتان را هم بشویید. هرچقدر هم که زندانیان تلاش کنند، نمیتوانند موارد بهداشتی توصیه شده را رعایت کنند و نگهبانان و زندانبانان هم در نگرانی و ترسی قابل پیشبینی خدمات کمتری ارائه میدهند. بنابراین اگر بخواهیم مطمئن شویم که بیماری با سرعت قابل توجهی گسترش پیدا میکند، سخت است که راه دیگری به جز زندگی جمعی در یک محیط محدود را پیشنهاد کنیم. افرادی که در کنار هم زندگی میکنند، توالتها و سرویسهای بهداشتیشان محدود است و در مواقع عادی هم برای استفاده از آنها باید یا در صفی بلند بمانند یا از قبل اسمشان را در لیست بنویسند تا شاید نوبت به آنها هم برسد. در این شرایط هیچ راه فراری از ویروس وجود ندارد. در راهروها و هواخوری و دیگر فضاهای عمومی زندان، زندانیان دائم با هم در ارتباطند و در صورت ابتلا هم احتمالا آخرین گروهی هستند که مورد رسیدگی پزشکی قرار میگیرند؛ اگر اصلا پزشک و امکانات کافی به اندازه همه زندانیان موجود باشد که معمولا نیست.
«ع» در مورد امکانات بهداشتی مانند وسایل ضدعفونی و رسیدگیهای پزشکی در زندان میگوید:«فروشگاه زندان اوین مواد ضدعفونی الکلی آورده بود که با قیمت بالاتر از بیرون فروخته میشد و همه زندانیان توانایی خرید آن را نداشتند. از طرف دیگر در زندان اوین اگر بعد از خاموشی شب مثلا یک نفر آپاندیساش میترکید تا صبح به طور قطع میمرد. کما اینکه در آبانماه در سالن سه اندرزگاه چهار زندان اوین یک پدر و پسر با جرایم مالی، فوت کردند. پدر سکته کرد و تا به بیمارستان برسانند، درگذشت. پسر هم دیالیز میشد و فردایش فوت شد. تازه زندان اوین بهترین زندان کشور است. در این شرایط معلوم است که ابتلا به کرونا در زندان چقدر می تواند برای زندانیان خطرناکتر باشد چون دسترسی به امکانات پزشکی بسیار محدود است»
«م» میگوید: « تا زمانی که من در زندان بودم قضیه خیلی برایمان جدی نبود، چون تلویزیون مدام در حال بی خطر جلوه دادن ویروس بود…همان موقع مقداری مواد ضدعفونی به ما دادند که البته مقدارش کم بود و بین سالنها تقسیم کردیم. آن زمان حتی خود زندان هم مساله را جدی نگرفته بود و من وقتی آمدم بیرون و دیدم که همه با ماسک و دستکش و با فاصله ایستادهاند.»
«م» هم در این خصوص میگوید: «تا زمانی که من در زندان بودم قضیه خیلی برایمان جدی نبود، چون تلویزیون مدام در حال بیخطر جلوه دادن ویروس بود و تنها چیزی که باعث میشد ما کمی جدی بگیریم، روزنامه شرق بود که میدیدیم حتی صفحه اخبار ورزشی هم در مورد ویروس کرونا است. همان موقع مقداری مواد ضدعفونی به ما دادند که البته مقدارش کم بود و بین سالنها تقسیم کردیم. آن زمان حتی خود زندان هم مساله را جدی نگرفته بود و من وقتی آمدم بیرون و دیدم که همه با ماسک و دستکش و با فاصله ایستادهاند تازه متوجه شدم که وضعیت چقدر جدی است.»
از تمهیدات سازمان زندانها تا فاصله طبقاتی در زندان
حالا بیش از یک ماه است که ملاقاتهای زندان لغو شده است. اما اعزام زندانیان به دادگاهها و دادسراها همچنان ادامه دارد. وقتی از اعزام حرف میزنیم، باید در ذهنتان یک مینیبوس زهوار دررفته و کثیف را تصور کنید که هر روز زندانیان از هر طیف و گروهی در آن سوار میشوند، روی صندلیهایش مینشینند و در دادگاهها و دادسراهای مختلف پخش میشوند، دادگاههایی که پر از زندانیانی از زندانهای مختلف است که گروه گروه به هم دستبند خورده و با دمپایی و زنجیر و لباس زندان کف راهروهای دادگاه نشسته و انتظار میکشند. یعنی بهداشت، صفر و احتمال ابتلا به بیماری بسیار بالاست. با وجود نوشتن نامه و درخواستهای مکرر از جانب زندانیان این اعزامها همچنان ادامه دارند.
«ع» در این خصوص میگوید:« در اندرزگاه ۴ به واسطه حضور محکومین دادگاههای اقتصادی و متهمان ارزی و غیره، از نظر مالی وضع متهمان خوب است و در آنجا هزینه زیادی کردهاند و به همین دلیل این بند خیلی لوکس شده و سطح امکانات و تمیزی و نوع زندگی زندانیان آن متفاوت با بخشهای دیگر مثل اندرزگاه ۸ است»
«ع» در مورد تغییراتی که در این مدت در زندان اتفاق افتاده میگوید:«الان شنیدم که سالنها را هر روز دوبار ضدعفونی میکنند. یک بخشهایی مثل کتابخانه و بخش فرهنگی تعطیل شده اما زندگی جمعی هیچ تغییر خاصی نکرده است. فقط پس از بخشنامه آقای رئیسی مبنی بر اعطای مرخصی و عفوی که در روز ۲۸ اسفند اعلام شد زندانها به شدت خلوت شده است. یعنی مثلا در تیپ ۵ زندان تهران بزرگ روزی که انتقالها از اوین به این زندان تمام شد، سه هزار زندانی از اوین به آنجا منتقل شد، امروز که من صحبت میکردم با زندان گفتند که آنجا آمارشان ۱۱۰۰ نفر است. البته تازه میتوانیم بگوییم جمعیت زندانها به اندازه استاندارد رسیده است و حداقل در زندان اوین میدانم که دیگر کفخواب نداریم و همه تختخواب هستند»
در کنار تمام این مسائل، در زندان هم مانند شهر، فاصله طبقاتی میان زندانیان زیاد است و در اوضاع همهگیری ویروس، مسلم است که زندانیان جرایم اقتصادی سنگین، امکانات بیشتری دریافت میکنند و اوضاع زندگیشان در زندان روبراه است.
«ع» در این خصوص میگوید:«در زندان اوین تفاوت بین اندرزگاهها خیلی زیاد است. در اندرزگاه ۴ به واسطه حضور محکومین دادگاههای اقتصادی و متهمان ارزی و غیره، از نظر مالی وضع متهمان خوب است و در آنجا هزینه زیادی کردهاند و به همین دلیل این بند خیلی لوکس شده و سطح امکانات و تمیزی و نوع زندگی زندانیان آن متفاوت با بخشهای دیگر مثل اندرزگاه ۸ است که در آن زندانیان سیاسی هم نگهداری میشوند که بسیار کوچک و کثیف و بدون امکانات است. در زندان اوین کاملا فاصله طبقاتی وجود دارد. »
مرخصی کرونا، درایت جانبدارانه قوه قضاییه
دستگاه قضایی از دو هفته مانده به تعطیلات عید با فرستادن زندانیان به مرخصی تلاش کرد تا از تراکم زندانها تا حدی کم کند. گفته میشود صدهزار زندانی تاکنون به مرخصی آمدهاند و این مرخصیها شامل شمار قابل توجهی از زندانیان سیاسی هم شده است، امری که تابهحال به ندرت اتفاق افتاده بود. با اینحال روند اعطای مرخصی به زندانیان و جانبدارانه بودن این مرخصیها صدای بسیاری از خانوادههای زندانیان و بهخصوص سیاسیها را درآورده است. باوجودیکه مطابق بخشنامه قوه قضاییه تنها زندانیانی شامل مرخصی و عفو گسترده اسفندماه میشدند که تا پنج سال حکم حبس داشتند و یک سوم حکمشان را کشیده باشند، اما بیرون آمدن برخی از متهمان اقتصادی با احکام حبس سنگین، شائبههایی را در مورد عملکرد قوه قضاییه بوجود آورده است.
امیرسالار داووی، وکیل و زندانی سیاسی، که پانزدهسال حکم حبس دارد و دو سال آن را تحمل کرده شامل مرخصی نشده، اما هادی رضوی داماد محمد شریعتمداری وزیر دولت حسن روحانی که ۲۰ سال حبس دارد و هشتماه آن را کشیده مشمول مرخصی شده.
به طور مثال امیرسالار داووی، وکیل و زندانی سیاسی، که پانزدهسال حکم حبس دارد و دو سال آن را تحمل کرده شامل مرخصی نشده، اما هادی رضوی داماد محمد شریعتمداری وزیر دولت حسن روحانی که ۲۰ سال حبس دارد و هشتماه آن را کشیده، امیرحسین آزاد رئیس موسسه مالی و اعتباری آرمان که پدر همسرش استاندار بندرعباس است، با ۲۵ سال حبس و تحمل تنها یکسال از آن، ابوالفضل میرعلی مدیر موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج و از نزدیکان آقای رئیسی که ۱۵ سال حبس دارد و یکسال و نیم آن را کشیده، به مرخصی فرستاده شدند و گزارشها حاکی از این است که بیش از نوددرصد محکومین جرایم بزرگ اقتصادی در این دوران کرونا به مرخصی آمدهاند اما محمد حبیبی، نرگس محمدی، آتنا دائمی، نسرین ستوده، مریم اکبری منفرد و صدها زندانی سیاسی نامدار یا بینام دیگر با این توجیه که حکمشان بالای دهسال است از مرخصی دوران کرونا محروم ماندند.
آثار روحی و روانی اپیدمی بر زندانیان
در یک ماه گذشته و پس از اعطای مرخصی به شماری از زندانیان، چندین زندان در شهرهای مختلف کشور شاهد شورشها و اعتراضاتی از سوی دیگر زندانیان بود؛ زندانیان معترض و ترسیده که ناگهان دست به شورش زدند و در مواردی نیز موفق به فرار از زندان شدند. زندانی بودن به خودی خود، فرد را در وضعیت بیپناهی قرار میدهد و چنین شرایطی هم میتواند این بیپناهی را در میان زندانیان تشدید کند. از طرف دیگر قطع ملاقاتها به عنوان یکی از معدود دلخوشیهای هفتگی زندانیان، نگرانی برای خانواده در خارج از زندان و ترس و نگرانی برای خود که میدانی اگر به ویروس مبتلا شوی با احتمال بسیار کمی از آن جان سالم بدر خواهی برد، فشار و خشم و استرس را بر زندانیان افزایش میدهد.
«ع» در این خصوص میگوید: «زندانیان برای خانوادههایشان نگران بودند و از طرفی نگرانی برای خودمان هم بود. در یک اتاق ۹-۱۰ متری که یازده نفر در آن ساکن هستند و زمزمههایی هم بود که این بیماری از طریق تنفس هم ممکن است منتقل شود، به طور دائمی فشار و استرس و ترس همراهمان بود.»
او میگوید:« الان مردم به خواست خودشان در قرنطینه هستند. در خارج از ایران با اجبار دولتها خانهنشین شدهاند، امکانات مختلف دارند، ورزش میکنند، اینترنت دارند، فیلم میبینند، کتاب میخوانند و هزارجور کار دیگر اما همه کلافه شدهاند. زندانی در همین قرنطینه است. هیچ امکاناتی ندارد و همان کتابخانه و بخش فرهنگی و باشگاه هم بسته شده است. تمام مدت در یک اتاق با ده نفر دیگر است، تمام فضایی که دارد همان تختاش است تازه اگر تخت داشته باشد و هیچ امکانی برای پر کردن ساعاتش ندارد، معلوم است که از نظر روانی به شدت تحت فشار قرار میگیرد و به جایی میرسد که میتواند شورش کند.»
بحران زندان و مساله زندانیان تنها مربوط به ایران نیست. در زندان ریکرز در آمریکا، که اولین مورد ابتلا به ویروس کرونا در ۱۸ مارس در آن اعلام شد، تنها به فاصله دو هفته شمار مبتلایان به حدود ۲۰۰ نفر رسید. در ترکیه تا امروز حداقل سه زندانی در اثر کرونا مردهاند. گاردین در گزارشی نرخ شیوع در زندان نیویورکر را هشت برابر بیشتر از شهرها دانسته است و این موضوع به خوبی نشان میدهد که در شرایط کنونی وضعیت زندانیان تاچه حد دشوارتر از دیگر گروههای جامعه است.
«ع» میگوید:«زندانیان برای خانوادههایشان نگران بودند و از طرفی نگرانی برای خودمان هم بود. در یک اتاق ۹-۱۰ متری که یازده نفر در آن ساکن هستند و زمزمههایی هم بود که این بیماری از طریق تنفس هم ممکن است منتقل شود، به طور دائمی فشار و استرس و ترس همراهمان بود.»
در این روزها زیاد میبینیم که در شبکههای اجتماعی و رسانهها، خانوادههای زندانیان و به خصوص زندانیان سیاسی که به مرخصی نیامدهاند نسبت به خطری که جان عزیزانشان را تهدید میکند به درستی ابراز نگرانی میکنند و طالب آزادی و یا حداقل اعزام آنان به مرخصی هستند.
در این وضعیت مدافعان حقوق بشر سعی دارند نظر دستگاه قضایی را به این نکته جلب کنند که اگر خلوتسازی زندانها و کاهش جمعیت زندانیان در شرایط پندمیک کار میکند، بنابراین در هر شرایط دیگری نیز جواب خواهد داد و لذا کاستن از جمعیت زندانها و مجازاتهای جایگزین بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد.
بحران کرونا بیش از گذشته نشان داد که زندانی کردن گسترده میتواند در شرایطی مرگبار باشد و این بحران میتواند منجر به یک بازبینی و بازسازی در سیاستهای دادگاهها و سازمان زندانها شود و خواستهها و مطالبات عمومی را نیز فراتر از آزادیها و مرخصیهای موقت زندانیان سیاسی شامل شود.
یک پاسخ
با سلام. این استرس در همه کشورها هست و مختص به ما نیست. در این شرایط که دشمن جمال قاشوقی و حاج قاسم را ترور کرده و محیط زیست را آلوده، مطابق گفتههای دین پژوهان، تنها راه ما همانا بازگشت به آیات قرانی است چون فرموده اند که از ماست که بر ماست. دگر دین پژوهان فرمودند که نگاه دیگری باید کرد و واژه را باید شست.
دیدگاهها بستهاند.