استمرار تحریمها، فرودستان و حتی طبقهی متوسط را لاغر میکند و از سوی دیگر حکومت کماکان منابع مالی خود را صرف پروژههای نظامی و امنیتی خواهدکرد.
بهعلت فشارهایی که بر مردمست، دوباره اعتراضات پراکنده شکل میگیرند و با پیشآمدن بهانهای به شورش نان تبدیل خواهدشد.
یا حکومت شورش را سرکوب شدید نخواهد کرد که در این صورت، قدرت مردمِ خشمگین نظام را ساقط میکند.
اما اگر سرکوب کند، مردم چارهای جز سکوت ظاهری نخواهند داشت ولی بازهم به آتشهای زیر خاکستر، افزوده میشود.
بعد از سرکوب، بازهم جمعیت بیشتری از اصولگرایان به صف منتقدین میپیوندند و برخی از نیروهای سرکوبگر نیز، مسئلهدار خواهندشد.
در اثر ادامهی تحریمها، بازهم فاصله تا شورش کورِ بعدی کمتر خواهدشد و بازهم تکرار همان گزینههای حکومت : تسلیم و سقوط یا سرکوب خونینتر.
استمرار تحریم امریکا و استبداد امارت اسلامی، فاصلهی شورشها را بهقدری کم خواهدکرد که بالاخره در شورش خشن و گستردهی نهایی، نظام سقوط میکند. محصول شورش خشنی که با زمینهسازی نئوکانها رژیم را سرنگون کند، جبراً حکومتی خشن خواهدبود.
رژیم جدید با مشارکت ایرانی-امریکاییهای کمپین ترامپ و سوار بر خستگی مردم از چهاردهه اختناق و تبعیض، یک دولت بهظاهر مدرن ولی با محتوای آمرانه و مطیع سرمایهداری جهانی را مستقر خواهدکرد.
این است که تحریمها و سلطهگری کاخ سفید بههمراه استبداد داخلی، دو تیغهی یک قیچی هستند که کالبد ایران را میبُرند و به امریکا تقدیم میکنند.
راه نجات مردم و کشور اما، کاشتن بذرهای جنبش خشونتپرهیز اجتماعیست که گرچه بازدهی فوری ندارد ولی به دموکراسی پایدار در ایران منجر میشود.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…