مسئولیت جمعی در برابر یک جنایت

محمدرضا جلائی‌پور

«۱۱ اردیبهشت ۹۹، جمعی ۵۷ نفره از شهروندان افغانستان (از جمله چند نوجوان و چند سالمند) از هریرود در ولایت هرات وارد خاک ایران می‌شوند. همه مهاجران غیررسمی در ایران بودند که بعد از شیوع کرونا موقتا به افغانستان رفته و حالا برای از سرگیری کار – عمدتا به عنوان کارگر ساختمانی – به ایران برمی‌گشتند. چند مرزبان ایران آن‌ها را بعد از عبور غیرقانونی‌شان از هریرود دستگیر می‌کنند و به پاسگاه مرزی می‌برند، صبح ۱۲ اردیبهشت برهنه‌شان می‌کنند‌، مورد توهین و ضرب و شتم با قنداق اسلحه و شلاق قرار می‌‌دهند، به کار اجباریِ کندن علف‌های هرزه وادار می‌کنند، ‌ظهر با مینی‌بوس آن‌ها را به کنار رودخانهٔ هریرود می‌برند و به آن‌ها دستور می‌دهند که یا از رودخانه‌ (که جریان آب شدیدی داشته) رد شوید یا به سمت شما تیراندازی می‌کنیم. بسیاری از این مهاجران شنا بلد نبوده‌اند اما از ترس تیر خوردن همه به رودخانه می‌پرند. چند تیر هوایی هم شلیک می‌شود. تنها ۱۲ نفر نجات پیدا می‌کنند ‌و قاعدتا ۴۵ نفر دیگر غرق شده و جان‌ باخته‌اند‌‌. تا روز جمعه ۱۸ جسد از غرق‌شدگان پیدا می‌شود. دکتر عارف جلیلی، سخنگوی بیمارستان هرات، می‌گوید علت مرگ همه غرق‌شدگی در آب رودخانه است.»

آن‌چه خواندید خلاصهٔ روایت رسانه‌های معتبر جهانی (از جمله نیویورک‌تایمز، فرانس‌۲۴ و بی‌بی‌سی) بر اساس شهادت تعدادی از نجات‌یافتگان است. اگر این روایت درست باشد یک جنایت تمام‌عیار رخ داده است. جزییات وحشتناکِ روایت و شواهدی که در تاییدش وجود دارد (از جمله شهادت نجات‌یافتگان) برای هر مخاطبِ حساس به ظلم و رنج تکان‌دهنده است. با این حال و علی‌رغم فشار دیپلماتیک شدید از سوی دولت افغانستان، دولت ایران صرفا به تکذیبیه‌هایی کلی اکتفا کرده است.

ماجرا چنان تکان‌دهنده است که باید پرسید: چرا با گذشت ۱۰ روز هنوز رئیس جمهور ایران در این زمینه پیام تسلیتی منتشر نکرده و نتایج بررسی و تفحص کمیتهٔ حقیقت‌یابی منتشر نشده؟ چرا هیچ نمایندهٔ مجلسی درخواست تحقیق و تفحص در این زمینه نداده‌؟ چرا جز یک توییت از مصطفی تاجزاده، هیچ سیاستمدار شاخص – اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب – در این زمینه حتی در حد یک توییت یا مصاحبه یا نوشته واکنشی نشان نداده‌؟ چرا هیچ حزب اصلاح‌طلب یا اصولگرایی در این زمینه بیانیه‌ای منتشر نکرده‌؟ چرا هیچ رسانهٔ داخل ایران این خبر را تیتر یک نکرده و گزارش دقیق و مستقلی در این زمینه منتشر نکرده است؟

اگر حتی بخشی از این روایت مطابق با واقع باشد، برکناری و محاکمهٔ خاطیان و عذرخواهی رسمی دولت ایران ضروری است، اما کافی نیست. صرف نظر از این‌که جزئیات این ماجرای وحشتناک چه بوده است، نقض حقوق اساسی مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران مصادیق پرشماری داشته است. برای پیشگیری از اتفاقات ناگوار دیگر، هم تدوین و تصویب قانون جامع مهاجران ضروری است، هم پاره‌ای از اصلاحات نهادی و فرآیندی، و هم اصلاح فرهنگ عمومی رفتار با مهاجران در میان عموم شهروندان.

ضرب و شتم در بازداشتگاه‌ها و توهین به آن‌ها، برخوردهای غیراخلاقی و غیرقانونی در اردوگاه‌هایی مثل سنگ‌سفید و عسکرآباد‌، محدودیت‌های تردد و سفر، بیگاری‌کشی، بازداشت‌ها و رد مرزهای غیرانسانی (از جمله شامل کودکان کار)، عدم امکان خرید اموال غیرمنقول و گشودن حساب بانکی، عدم امکان گرفتن تابعیت ایران بعد از ده‌ها سال سکونت در ایران، و استفاده از مهاجران به عنوان ابزار فشار سیاسی به افغانستان از نمونه‌های متعدد سوء رفتار دولت ایران با مهاجران افغانستانی است. رفتار تبعیض‌وتحقیرآمیز بسیاری از شهروندان ایران با این مهاجران هم زندگی عادی باکرامت و رضایتمندانه و رشد و شکوفایی این مهاجران در ایران را کم‌یاب یا دشوار کرده است (اگر تردید دارید این اپیزود پادکست رادیومرز را گوش کنید: https://t.me/radiomarz/30).

‌ایران ابتدا آغوش گرمی برای مهاجران جنگ‌زدهٔ افغانستانی گشود، حق تحصیل فرزندان مهاجران (حتی غیرقانونی) به رسمیت شناخته شده، انجمن «دیاران» برای کاهش تبعیض‌های حقوقی و حقیقی علیه مهاجران تلاش‌هایی داشته و بسیاری از ایرانیان میزبانان مهربانی برای مهاجران افغانستان بوده‌اند، اما کافی نیست و بسیاری از رفتارهای دولت و شهروندان ما با ۲.۵ میلیون مهاجر افغانستانی هنوز آکنده از تبعیض‌های ناروا است (آخرین نشانه‌اش هم فقدان واکنش عمومی به انتشار خبر چنین جنایتی). حتی مهاجر غیرقانونی هم حقوق اساسی انسانی‌ای دارد که متاسفانه بعضا توسط نهادهای حکمرانی و شهروندان ایران نقض می‌شود. توجه به حقوق و مسائل مهاجران از شاخص‌های سیاست‌ورزی عدالت‌خواهانه است و با مطالبه‌گری و آگاهی‌افزایی بیشتر باید کوشید توجه اصلاح‌جویان و عموم شهروندان ایران به حقوق چند میلیون مهاجرِ ایران بیش از پیش و از چنین فجایعی پیشگیری شود.

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. افغانی و ایرانی همه برادرند. درد مردم محروم و مظلوم درد ماست. در برابر ظلم و نامردی بی انصاف نباشیبی تفاوت هم نباشیم.
    البته اول از صحت خبر مطمئن شویم.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که در بقای آن نقش دارند، بسیار چالش‌برانگیز است. آیا می‌توان پذیرفت که کسانی که به دلایل مختلف به نظام دیکتاتوری

ادامه »

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است که انسان‌هایی عاشق، اندیشمند و بیزار از خشونت و

ادامه »

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه

ادامه »