زیتون- کتاب «وقت لطیف شن، جستارهایی در نواندیشی دینی، اجتماع و سیاست» نوشتهی سروش دباغ از سوی انتشارات سهروردی منتشر شد. مقدمهی این کتاب که از سوی نویسنده در اختیار زیتون قرار گرفته است میآید.
مقدمه
«وقتی که درخت هست
پیداست که باید بود
باید بود
و ردّ روایت را
تا متن سپید
دنبال کرد.»
طی پانزده سال اخیر در ژانرهای مختلف طبع آزمایی کرده و قلم زده ام. نوع نخست، آثارِ فلسفی ام است؛ کتابهایی نظیر سکوت و معنا، امر اخلاقی امر متعالی، درسگفتارهایی در فلسفه اخلاق، عام و خاص در اخلاق، زبان و تصویر جهان، ترجمه و شرح رساله منطقی- فلسفی و در باب فلسفه تحلیلی: با محوریت ویتگنشتاین. غربت و غرابت اسپینوزا که به یاری جانِ جهان، تابستان سال آینده منتشر می شود نیز متعلق به همین سنخ نوشته هاست.
سنخ دوم، آثارعرفانی- اگزیستانسیل- ادبی من است؛ نوشته هایم درباره رمان و سینما نیز در این گروه قرار می گیرند. کتابهای در سپهر سپهری، فلسفه لاجوردی سپهری، حریم علف های قربت، آبی دریای بیکران، نبض خیس صبح و فصلی از ورق روشن وقت، از این دست اند.
سنخ سوم، آثار اجتماعی- روانشناختی- سیاسی من اند که در قالب نوشته هایی در برخی سایت ها، همچنین صفحات «فیس بوک» و«اینستاگرام» و کانال تلگرامی ام طی سالیان اخیر انتشار یافته اند.
نوع چهارم، آثار نوشتاری ام در حوزه دین پژوهی، نواندیشی دینی و روشنفکری معاصر است . اولین اثرم در حوره نواندیشی دینی، چهارده سال پیش انتشار یافت، تحت عنوانِ آئین در آیینه: مروری بر آراء دین شناسانه عبدالکریم سروش. از آن ایام تا روزگار کنونی، راه بلندی را طی کرده و در حوزه نواندیشی دینی و روشنفکری ایرانی ، مقالات، مصاحبه ها و کتابهای متعددی منتشر کرده ام: در باب روشنفکری دینی و اخلاق، ترنم موزون حزن، حجاب در ترازو، صدای سفر آیینه ها و ورق روشن وقت. در این آثار، هم به تحلیل مفهوم «روشنفکری دینی» و بازخوانیِ آثار نواندیشان دینیِ برجسته، افرادی نظیر مهدی بازرگان، علی شریعتی، عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری پرداخته؛ هم به تبیینِ کارهای روشنفکرانِ معاصر ایرانی همت گمارده؛ هم به عنوان عضوی از خانواده نواندیشی دینیِ متاخر، به سر وقت مسائلی چون حجاب، ارتداد، مباهته، سنگسار، ازدواج عرفی، ذات دین، الاهیات تنزیهی، تاریخ مندی، پسا-سکولاریسم… رفته و تلقی خود از این مقولات را روایت کرده ام.
وقت لطیف شن که بیستمین کتاب و فرزند معنوی ام بحساب می آید و در سال دو هزار و بیست میلادی سر برآورده، از پی آثارِ یاد شده در می رسد و متضمنِ جستارهایی در نواندیشی دینی، اجتماع و سیاست است؛ مکتوباتی که طی سالیان اخیر منتشر شده اند. در فصلِ «نواندیشی دینی»، تاملات و تتبعاتِ هشت سال اخیرم در باب قرآن، متن مقدس مسلمانان گنجانده شده است. هنوز دانش آموز دبستان «نیکان» بودم که با قرآن آشنا شدم و به تشویق معلمان و از سر علاقه، جزء بیست و نهم و سی ام قرآن را بارها خواندم و به خاطر و حافظه سپردم. پس از آن، روزگاری که دانشجوی رشته داروسازی بودم، به اتفاق تنی دیگر از دوستان همدل، جلسات منظمِ مباحثه در باب قرآن با محوریت تفسیر المیزان، نوشته مرحوم علامه طباطبایی، داشتیم. آن دوران، کم و بیش در دل جهان رازآلود نفس می کشیدم و از همان منظر در آیات و تفاسیر قرآن نظر می کردم.
از سال نود شمسی که از قضای روزگار، ساکن این سوی کره خاکی شدم و کا ر و بار و درس و مشق خود را در دپارتمان «مطالعات تاریخیِ» دانشگاه تورنتو آغاز کردم، مجالی یافتم برای مراجعه مجدد به متن مقدسِ مسلمانان و تامل کردن در آیات متعدد و تفاسیری چند. ماحصل این تاملات را در قالب جلساتِ ده گانه «سیری در سپهر قرآن» با دوستان همدل در میان نهادم. چندی بعد، صورت منقح این درسگفتار منتشر شد و پیش چشم علاقه مندان قرار گرفت. در این جلسات، با پیش کشیدن و مدّ نظر قرار دادنِ آیات مکیِ قرآن، بدون اینکه دچار خطای «زمان پریشی» شوم؛ به تعبیر نیکوی والتر بنیامین، کوشیدم از امکانات سنت (متن مقدس ) استفاده کنم و قرائتی اگزیستانسیل از آن بدست دهم؛ قرائتی که مولفه هایی چون «تنهایی»، «مرگ»، «معنای زندگی»، «اضطراب وجودی»… در آن دست بالا را دارد و با قرائت رفرمیستی از متن مقدس، سازوار است. چنانکه هانا آرنت با عنایت به کارهای بنیامین در اثر درخشانِ انسانهای عصر ظلمانی آورده، اندیشیدن شاعرانه و خلاقانه، متضمنِ برگرفتن و استفاده کردنِ از امکانات سنت در روزگار کنونی است؛ که اینگونه، می توان به نحو رهگشا و روشمندی گذشته را به آینده پیوند زد و روایت کرد؛ در غیر اینصورت یا باید به تکرار و تقلید صرف سنتِ پسِ پشت پرداخت یا از در انکار در آمد و رقم بطلان بر آن کشید؛ اموری که راهی به جایی نمی برد و از جنس گره بر باد زدن است و سعی باطل نمودن. بر همین سیاق، مواجهه من با قرآن طی یک دهه اخیر، روزگاری که خود را ساکن دنیای راز زدایی شده یافته ام، از این قرار بوده و روایتی اگزیستانسیل از آنرا بر کشیده و در قالب «سیری در سپهر قرآن» ریخته و عرضه کرده ام.
چند سالی است به اتفاق برخی از دوستان همدل، در کار بحث و گفتگو درباره متون مقدسِ ادیان ابراهیمی، یعنی تورات، انجیل و قرآن هستیم. مباحث و گفتگوهای تطبیقیِ درازآهنگِ چهار سال اخیر حقیقتا برایم مغتنم و آموزنده بوده است. ایده های مقالات «روایات در ترازوی قرآن»، «سُبع هشتم قرآن» و «طایقه فقها و تفقّه در دین»، متاثر از بحث و گفتگوی با دوستان در این جلسات بوده است.افزون بر جستارهای قرآنی، سه مصاحبه «روشنفکران دینی عَرَبزده نیستند»، «نواندیشی دینی و قرائت پذیری دین» و «نواندیشی دینی، جنبش بابی و آئین بهائی» ، در این فصل گنجانده شده اند. «دلبسته میراث روشنگری ام»، نوشتاری است ناظر به اهمیت میراثِ روشنگری و برکشیدن و گنجاندن آنها در کار و بار روشنفکری در روزگار کنونی؛ امری که در دهه های چهل و پنجاه شمسی، به نحو اغلبی به محاق رفت. به نزد من، رواست نواندیشی دینیِ معاصر نیز در بدست دادن قرائت و روایت خود از سنت دینی در روزگار کنونی، این امر را لحاظ کند و از آن غفلت نورزد. «گناه از منظر حافظ و نیچه»، متن منقح سخنرانی ای است که سال گذشته در شهر هامبورگ القاء شد و در آن، آراء دو متفکر گناه اندیشی که از دل سنت اسلامی و مسیحی برخاسته اند، به نحوط تطبیقی بررسی شده است. «بازخوانی مسئله گوشت خواری در سنت عرفان اسلامی»، مقاله مشترکی است که به اتفاق دوست عزیز، محسن شعبانی نگاشته شده و در فصلنامه علمی-پژوهشیِ پژوهش های عقلی نوین منتشر شده است؛ این مقاله برگرفته شده از رساله فوق لیسانس ایشان است که چند سال پیش به پایان رسید.
پس از «نواندیشی دینی»، در فصل دوم، نوبت به «جستارهای سیاسی- اجتماعی» می رسد. چنانکه از نام آن بر می آید، تمام نوشتارهای این فصل، ناظر به تحولات سیاسی و اجتماعیِ کشور عزیزمان ایران است که به تفاریق و به بهانه های مختلف طی چهار سال اخیر نگاشته شده است. قرار گرفتن و گرد هم نشستن آنها در این مجموعه، تصویری رسا از دل مشغولی های سیاسی و اجتماعیِ نگارنده این سطور بدست می دهد و بکار خواننده می آید.
فصل سوم، «پیام ها و بیانیه ها»، از پی «جستارهای سیاسی-اجتماعی» می آید و مشتمل بر دو پیام تسلیت به مناسبت روی در نقاب خاک کشیدنِ پوران شریعت رضوی، همسر علی شریعتی و ملک طباطبایی ، همسر مهدی بازرگان است؛ دو عزیزی که سال گذشته به سمت بی سو پرواز کردند. همچنین، دو نوشتار که به مناسبت در رسیدنِ سالروز تولد عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری چند سال قبل نگاشته شده، در این فصل قرار گرفته اند. افزون بر این، چهار بیانیه تحلیلیِ جمعی از نواندیشان دینی که در نقد «حجاب اجباری»، «استبداد دینی و استبداد سلطنتی»، «قانون اهانت به مقدسات» و «برخورد داعشی با قرآن» طی دو سال اخیر منتشر شده اند، حسن ختامِ این فصل است.
ناگفته نگذارم که جستارهای ده گانه «سیری در سپهر قرآن» پیش از این در سایت «ملی-مذهبی» منتشر شده است. همچنین، «روایت در ترازوی قرآن»، «طایقه فقها و تفقه در دین»، «سُبع هشتم قرآن» و «روشنفکران دینی عرب زده نیستند»، در سایت «زیتون» انتشار یافته اند؛ «نواندیشی دینی و قرائت پذیری دین» در نشریه «کیان اندیشه»، «نواندیشی دینی، جنبش بابی و آئین بهائی» در سایت «آسو» و «دلبسته میراث روشنگری ام» در روزنامه «اعتماد». افزون بر این، عموم مطالب فصل دوم و فصل سوم، پبیشتر در سایت «زیتون» منتشر شده اند. تمام مطالب فوق برای انتشار در این مجموعه، مجددا بازخوانی و ویرایش شده اند. اگر نبود لطف بی دریغِ دوست عزیز، محمد حسینی فر، این مجموعه بسامان و نهایی نمی شد. از ایشان صمیمانه سپاسگزارم. همچنین، ممنونم از سپهر زارع، مدیر فرهنگ دوست نشر «سهروردی» برای انتشار این اثر امیدوارم وقت لطیف شن که در زمره آثار سنخ چهارمِ نگارنده است و از دلمشغولی ها و تاملات و تتبعاتم طی سالیان اخیر پرده بر می گیرد، به کار مخاطبانی که دل مشغول و علاقه مند به این حوزه ها هستند، بیاید و«غفلتی پاک» را به سمت ایشان بوزاند و «هم نورد افقهای دور» شان کند.
سروش دباغ
تورنتو، اسفند ماه ۹۸
کتاب وقت لطیف شن را از اینجا میتوانید دریافت کنید