زیتون– تجمع شماری از ساکنان منطقه غیزانیه استان خوزستان در اعتراض به قطع شدن آب شرب، با دخالت پلیس و شلیک گاز اشکآور و گلولههای «ساچمهای پلاستیکی» به خشونت کشیده شد.
غیزانیه، در ۴۵ کیلومتری اهواز٬ مرکز استان خوزستان٬ قرار دارد.
وب سایت مردمسالاری آنلاین در این رابطه نوشت که ساکنان منطقه غیزانیه از توابع اهواز در پی قطع آب شرب منطقه روز شنبه سوم خرداد ابتدا مقابل بخشداری غیزانیه تجمع کرده و سپس جاده قدیم اهواز – ماهشهر را مسدود کردند.
بر اساس این گزارش نیروی انتظامی و یگان ویژه با ادامه این تجمع وارد عمل شد که در نهایت با تیراندازی هوایی و شلیک گاز اشکآور جاده را باز کرد.
این وبسایت در ادامه نوشت که کمبود آب از مشکلات مزمن بخش غیزانیه با ٨٣ روستا و بیش از ۲۵ هزار نفر جمعیت است.
فرمانده انتظامی کلانشهر اهواز به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، گفت: «پلیس با استفاده از سلاح ساچمه ای پلاستیکی ضد شورش دو نفر از تجمع کنندگان را به صورت سطحی مجروح کرد.»
سرهنگ محسن دالوند به این خبرگزاری گفت که دو فرد مورد اشاره به بازداشت نیروهای پلیس درآمدهاند و از نظر جسمانی اکنون «هیچ مشکلی ندارند.»
کاربران شبکههای اجتماعی اما خبر دادند که در جریان این اعتراض یک کودک نیز زخمی شدهاست.
3 پاسخ
بادیدن زخم های بجامانده از اثرات ساچمه ها بارها از خودم پرسیدم آیا مسؤلین کشور واز جمله آن آقای استاندار جادوگر وردخوان هم حاضر است یک لیوان آب بصورت مستقیم از آن تانکر بنوشد؟
دلم به حال آن نیروهای پلیس می سوزد! چون به اصطلاح اگر رئیس جمهور، وزیر و دولت مردانش وضعیت مصرف آب آشامیدنی از تانکر و از چاه را درک ندارند و نمی فهمنند بطور یقین اکثریت مطلق کادر پلیس که از طبقه همین یا همان مردمان مردمان خیزانیه وامثالهم هستند خیلی خوب حال و روز آن مردمان را لمس مینماینــد،
بقول آقای ازغدی از آقای استاندار هم هیچ امیدی نیست واین آقا بدرد یک دکان قصابی میخورد که گوشت شقه کند و دیگر هیچ!!!
این خیلی زشته که آقای رئیس جمهور خالی بند از به زمین افتادن حضرت امام حسین «ع» واز تشنگی خانواده آن حضرت در۱۴۰۰سال پیش خبر داشته باشد ولی از بی آبی مردم خودش درکشورش بی خبر باشد؟!
والله اینها ایرانی هستند…
بشکنه دست آن ماموری که بسوی آن نوجوان اهوازی تیراندازی کرده!
خوب اینگونه اتفاقات ممکن هست در همه جا رخ دهد. البته این به بدی قتل جمال قاشوقچی نیست، لذا باید خدا را شکر کرد و فطرییه داد. چه خوش گفت آن دانشمند عزیز و نو اندیش دینی که، نگاه دیگری باید کرد و واژهها را باید شست. و یا دین پژوه دیگری که فرمود که از ماست که بر ماست. ماستمالیزسیون این آقایان ادامه دارد.
دیدگاهها بستهاند.