صدای پای پلورالیسم

علی افشار سمیرمی

 

چنگیزخان به مطالعه حصار و شهر در اندرون آمد و در مسجد جامع راند و در پیش مقصوره بایستاد و .. بر دو سه‏ پایه منبر برآمد و فرمود که صنادیق مصاحف به میان صحن مسجد مى‏ آوردند و مصاحف را در دست و پاى مى انداخت و صندوقها را آخر اسبان مى‏ ساخت …و اوراق قرآن در میان قاذورات لگدکوب اقدام و قوایم گشته..درین حالت امیر امام جلال الدّین علىّ روى به امام عالم رکن الدّین امام‏زاده. گفت مولانا چه حالتست؟.مولانا امام‏زاده گفت خاموش باش باد بى‏نیازى خداوند است که مى‏وزد. سامان سخن گفتن نیست(۱)

بیماری های همگانی، چه به شکل اپیدمی Epidemic یا همه‌گیری منطقه ای یا پاندمی Pandemi همه‌گیری جهانی .اپیدمی‌ها از آغاز پیدایش تمدن‌ها وجود داشته‌ و در طول تاریخ جان صدها میلیون انسان را در قالب بیماری هایی مثل طاعون و وبا وآبله و سرخک و غیره گرفته است. زمینه ساز انتشار این بیماری ها، یا تغییرات اقلیمی بوده یا تشکیل امپراطوری ها. در اولی، آدم های ناقل بیماری مجبور به مهاجرت می شوند و در دومی چون حکومت ها، سودای جهانی سازی و برپایی حکومت جهانی را دارند، مردم را در تماس و یا مقابله مستقیم با هم قرار می‌دهند.بیماری های مختلفی که تاکنون در تاریخ بشر روی داده اند،اضافه بر تلفات جانی، هنجارها و موانع اجتماعی مرسوم را از بین برده و حتی ساختار قدرت را به هم زده اند. گاهی دولتمردان از کشورهای آلوده فرار کرده اند، گاهی نظام ارباب رعیتی برداشته شده است، گاهی حکومت ها وضعیت بازار را بازسازی کرده اند، گاهی بعد از برطرف شدنشان،موجب ارزانی و فراونی شده اند، گاهی موجب بخشودگی کامل مجرمین و زندانیان شده است، گاهی موجب بروز شورش‌های کارگری شده اند،
الان که ویروس کوید ۱۹ به طور بی سابقه ای و به صورتی خشن و سریع تمام دنیا را در نوردیده است ، بسیاری از کارشناسان آن را به عنوان یک پاندمی تعبیرمی کنند. تغییرات حاصل از کرونا، همین حالا هم شروع شده‌اند. در آمریکا، سایه‌اش را بر رقابت انتخاباتی برنی سندرز و جو بایدن برای کاندیداتوری حزب دموکرات انداخته است و نیاز مبرم به خدمات درمانی همگانی را بیش از پیش در صحنه‌ی سیاست داخلی آمریکا مطرح کرده است. حکومت چین احتمالاً به سبب آمار مرگ و میر بالای کرونا فشار بیشتری برای اصلاحات اساسی و ساختاری بر خود خواهد دید، به خصوص که تظاهرات هنگ کنگ همچنان ادامه دارند. اقتصاد جهانی که همین حالا هم وضعیتش چندان خوب نیست با شتاب بیشتری به سمت فروپاشی خواهد رفت. با بسته شدن مرزهای بسیاری از کشورها، موج ملی‌گرایی که جهان را از فرانسه و انگلستان تا هند و ترکیه- فراگرفته است قدرتمندتر از پیش خواهد شد. (۲)
از آنجا که کرونا به شکل نامتناسبی جمعیت سالمند را هدف قرار می‌دهد، احتمالاً تأثیر ویروس در درازمدت جوان شدن جمعیت کشورها خواهد بود که خود تأثیرات اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی پیش‌بینی‌نشده‌ای خواهد داشت. کرونا جهان را تغییر می‌دهد. ممکن است بهترش کند یا بدتر، ولی تغییر حتمی و قطعیست. مقاله‌ای در آتلانتیک از زبان اپیدمیولوژیست‌ها ادعا کرده بود که کرونا موسوم به کووید-۱۹، ممکن است بدل به یک بیماری فصلی جدید شود و اگر چنین شود، تا ابد مثل سرماخوردگی و آنفولانزا باید زیر نگاه مخوف آن زندگی کنیم. شاید از نیمه اول سده هفدهم یعنی زمانی که هگل کتاب عناصر فلسفه حق را در ۱۸۲۰ نوشت و عنوان کرد«انسان مسلط بر طبیعت و عالم شده است و خرد جدید بشر توانسته سلطه و چیرگی انسان بر عالم را حاکم کند»،این اولین بار است که این نگاه در حال دگرگونی است. بنابراین این بیماری تنها یک بیماری نیست. حتی تنها یک شر محسوب نمی‌شود. شری است که سبب دگرفهمی و بازفهمی انسان درباره حیات، نظام‌های فکری، نظام قدرت و نظام دانش خواهد شد. (۳)
کروناویروس، شبیه آخرین معلمی است که در روزگار ما سرکلاس دنیا آمده و درس آخر یعنی پلورالیسم را داده است. معلمی که هم در روش پلورالیست است و هم در منش. به عبارت دیگر، او هم هنگام کار خودش را تکثیرمی کند و هم درحین حضور، تاثیرات تکثرگونه دارد. تاثیراتی که ناگهانی،کلافه کننده و نفسگیر و فراتر از تصورات ما هستند .برای همین بود که نه فقط دولتمردان ایرانی که اغلب بلاد دنیا، ابتدا آن را به چشم یک بیماری طبیعی مثل آنفولانزا می دیدند که هر ازگاهی ظاهر می شوند و لابد دانش پیشرفته پزشکی ، توان رویارویی و درمان آن را دارد. بنابراین بسیاری دولت ها در کمال ناباوری و با تاخیر آن را پذیرفتند و حتی بسیاری برای ساده انگاری موضوع و بی اعتنایی به آن، ویروس را به مثابه توطئه و حربه نفوذ دیگران در مملکت خویش انگاشتند.
اما شاید هنری کیسنجر، فیلسوف سیاسی آمریکا اولین کسی بود که گفت: « بحران‌های سیاسی و اقتصادی ناشی از این بیماری به مدت طولانی و تا نسل‌‌های آینده ادامه خواهد داشت. همه گیری کرونا سیستم جهانی را برای همیشه تغییر خواهد داد..یک نظم جهانی جدید در حال شکل‌گیری است .ملت‌ها با این عقیده و باور که دولت‌های آنها می‌توانند این فاجعه را پیش بینی و تاثیر آن را متوقف کنند، هم صدا هستند. اما زمانی که همه گیری«کووید-۱۹» به پایان برسد، بسیاری از نهادهای کشورها شکست خورده مشاهده می‌شوند. گرچه این قضاوت بی‌طرفانه و عادلانه است ولی می‌تواند بی‌ربط هم باشد. واقعیت این است که جهان بعد از ویروس کرونا هرگز همان گونه مانند قبل نخواهد بود و خسارت‌های ناشی از شیوع ویروس جدید کرونا ممکن است موقت باشد اما آشفتگی سیاسی و اقتصادی ناشی از آن ممکن است برای نسل‌های زیادی ادامه یابد.»او حتی تاکید کرد که ؛« هیچ کشوری، حتی ایالات متحده نمی تواند صرفا با یک تلاش ملی بر این ویروس غلبه کند و پرداختن به نیازهای نوظهور اکنون باید با تدوین چشم انداز و برنامه همکاری های بین المللی برای مقابله با بحران همراه باشد. اگر ما نتوانیم این دو را پشت سرهم انجام دهیم با بدترین حالت روبه رو خواهیم بود».
واما پلورالیسم را بد شناخته ایم و برای همین از ظهور آن می ترسیم.معمولا تنها نوع دینی آن را می شناسیم.پیش کشیدن بحث پلورالیسم به شکل دینی ، چیزی شبیه توطئه است. این به خاطر ذات تکثرگرایی و وحدت طلبی آن است که با همه چیز و همه کس مدار می کند. به طور بالقوه، تساهل و تسامحی فاحش در بطن آن مستتر است که راحت می تواند بساط احکام و معارف دینی را به هم بزند. در یک مقایسه ساده، plural روبروی individual می نشیند. کثرت در برابر ووحدت یا جمعیت مقابل فردیت. جهان بینی در مواجه با ایدئولوژی و به بیانی دیگر، انتخاب برابر انحصار. پلورالیسم ابتدار در حوزه کلیسا به کار رفت و به اشخاصی که آنجا داری مناصب و مشاغل مختلف بودند، اطلاق شد. چیزی به نام پلورالیسم دینی در دنیای مسیحیت و از یکی دو دهه اخیر توسط شخصی به نام جان هیک ترویج شد.
برای آمادگی ذهنی در پذیرش پلورالیسم ، کافیست به این مقدمه ساده بسنده کنیم که برای جلوگیری از نزاع بین افراد با فکرهای متفاوت، دو راه حل وجود دارد: محدود کردن امکان ابراز تفکرات متفاوت از طریق اعمال زور و انحصار که همه با ان اشنا هستیم و تبعات آن را می دانیم یا قبول تفاوت تفکرات افراد و اجازه ابراز هر عقیده حتی اگر آن را قبول نداشته باشیم. پلورالیسم چه به صورت دینی ، سیاسی ، فرهنگی یا اجتماعی، به این اصل اشاره می کند که نیاز نیست ما الزاما طرز فکر دیگران را بفهمیم یا قبول کنیم، اما می توانیم این حق را برای دیگران نگه داریم که طرز فکری متفاوت با ما داشته باشند. تکثر اعتقادات و نظرات یک خصوصیت انسانی است. پس هیچ وقت جامعه به طور یکپارچه دارای یک نظر نخواهد بود. درک پلورالیسم می تواند خیلی از مشکلات اجتماعی را حل کند.مثلا در پلورالیسم سیاسی، ممکن است من لیبرال باشم، اما این حق راهم برای دوست محافظه کارم قائل باشم که طرز فکر خودش را داشته باشد. این به معنی قبول طرز فکر او توسط من نیست. من فقط این را پذیرفته ام که افراد میتوانند طرز فکرهای متفاوتی داشته باشند .پلورالیسم در ریشه از این طرز فکر نشات گرفته که واقعیت می تواند وجوه متفاوتی داشته باشد و اعتقاد به یک وجه آن الزاما به معنی اشتباه دانستن دیگری نیست.
کارکردهای کرونا تا کنون و آنچه بعد از این دیده خواهد شد، به طور کلی در به هم ریختگی و تخریب است که با توجه پایینی میزان مرگ و میر آن، خوشبختانه پس از آن عادی شدن اوضاع را در پی دارد. اما در وضعیتی که دیگر شبیه قبل نیست. مثلا اپیدمی کورونا دو رکن اساسی سیستماتیک مانند اقتصاد جهانی و امنیت جهانی را به هم می ریزد. تزلزل این دو ستون می تواند به طور مستقیم بر نحوه شکل گیری آینده سیستم جهانی تأثیر بگذارد. اگرچه اقتصادهای ضعیف ، چیز زیادی برای از دست دادن نخواهند داشت اما آنها هم مواجه با آزمونی در زمینه روانشناسی اجتماعی و فردی خواهند بود. با افزایش هراس در جامعه و مشاهده شدن لطمات ناشی از شیوع بیماری کرونا، اشوب های اجتماعی و بحرانهای سیاسی به بار خواهد آمد که می تواند سب بروز هرج و مرج گردد. در آن صورت باید منتظر میزان تاب آوری دولتها بود که البته دولت هایی که قبلا نهادینه شده و رویه های استاندارد قوی دارند واز یک مکانیزم تصمیم گیری نیرومند و سریعی برخودار هستند، در این دوره با آسیب کمتری روبرو خواهند شد. اما کشورهای ضعیف بیشتر تضعیف خواهند شد و حتی ممکن است درمانده شوند.
کرونا هم چنانکه که پس از ورود سرزده به بدن، سلول های انسان را به محاصره خود در می آورد و به تدریج تا محو زندگی او پیش می رود، به همین ترتیب همه ایدئولوژی ها و ایسم ها و مکتبهای بشری را که همه هویت آدمی را تشکیل داده اند ، به چالش کشیده است. انگارکرونا، ناکارآمدی نظام دولت ـ ملت تمام کشورها را جار زده است.حتی مرز بین سنت و مدرنیته را بر هم زده و آدمی از همه داشته ها و تجربه هایش در فرهنگ، دین، اخلاق، علم، قانون که از آنها برای برای ساخت جامعه اش استفاده کرده، جدا کرده و در خانه نشانده است. نه فقط برای آن که نای رویارویی با او را ندارد بلکه برای آن که بنشیند و با خودش فکر کند که در این همه مدت چه کرده و می خواهد چه کند. این که ما صرف‌نظر از فرهنگ، مذهب، حرفه و وضعیت مالی یا شهرت‌مان همه برابر و به هم متصل هستیم. گویی به مثابه یک داور جهانی مرزهای قراردادی بین کشورها را در نوردیده و برای آزادی بسیاری از مردم و فرهنگ ها آمده و در گوش بشر زمزمه کرده است که زمین شما بیمار است. باور نمی کنید، به سرعتِ خالی شدن قفسه های دستمال توالت نگاه کند، سرعت خالی شدن جنگل ها از این بیشتر است و شما نمی فهمید.
اینها که گفته شد و نظائر آن در حقیقت، از جمله مشخصه های پلورالیسمی ناخواسته است که می رود تا تمام دنیا را در بربگیرد و به تمام ایدئولوژی ها و اقتدارها بخندد. به طوری که از همین الان وضعیت خطرناکی برای مدعیان ایدئولوژی‌های گوناگون در عالم پدید آمده است. مردم چندین ماه است سنخ تازه‌ای از زندگی را تجربه می‌کنند. در می‌یابند زندگی تنها خواست من و تدبیر کردن برای تحقق آن چیزی که من می‌خواهم نیست. می‌بینند سرنوشت صرفاً در سیطره آنان رقم نمی‌خورد. کمی گوش کردن، تماشا کردن، به محدودیت‌های خود اندیشیدن را هم یاد می‌گیرند. مردم کمی عقب نشینی کردن از مدعاهای بزرگ در زندگی فردی شان را یاد می‌گیرند. درست همزمان با این عقب نشینی است که جایی برای ورود خرد و جایی برای ورود خدا باز می‌شود. آنها همزمان که از هم فاصله می‌گیرند، در یک تجربه مشترک انسانی، مرزهای طبقاتی، دینی و ملی را کم رنگ می‌کنند. در میان این نخوت‌های باد کرده، کرونا مثل سوزن کوچکی عمل می‌کند و هر روز صدای ترکیدن بادکنکی بزرگ در جهان می‌پیچد.(۴)
کثرت گرایی برآمده از یکه تازی کرونا، قبل از این که یک توطئه باشد، یک ضرورت انسانی و جهانی است. همین که به انسان می آموزد تا به همنوعان و هم قطاران خود احترام قائل باشد و در عرصه های زندگی دوشادوش یکدیگر حرکت کنندهمین که یادآوری می کند که سرشت آدمی تنوع و گوناگونی پذیر است و گوناگونی دینی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، اخلاقی، اقتصادی و غیره یک نوع همدیگر پذیری و هم قبولی را به ارمغان می آورد.کثرت گرایی را امروزه دانشمندان، دین مداران نواندیش، روشن اندیشان و روشن نگران به عنوان یک مسئلۀ خیلی مهم و ارزنده در امر تأمین و گسترش روابط انسان ها تلقی کرده و می گویند که انسان ها به هر دین و آئینی که هستند بگذار که باشند، اما یکدیگر را بپذیرند و به آئین و اندیشه های یکدیگر احترام بگذارند و از تعصب و تخریب ادیان و مذاهب همدیگر، بپرهیزند. بدین اساس، کثرت گرایی از دید ایشان خیر مطلق پنداشته می شود.
باری، حضور ویروس کرونا نشان داد که دنیای متمدن ما چقدر شکننده است.ساختارها، زیرساخت ها و پندارهای ما را مورد ارزیابی قرار داد. به شعار دهکده جهانی جامه عمل پوشاند و دنیا را مثل یک روستا کوچک کرد که همه به هم مربوط اند و در شرایط خاص، دولت ها ، جنگ ها و حتی دعواهای دیپلماتیک خود را کنار می گذارند و فقط به برون رفت از این تنگناها می اندیشند و به نوعی به هم نزدیک می شوند.اضافه بر سیاست ها، ادیان و مردمان آنها با همدیگر آشتی می کنند . در برخی کشورها هم صدای ناقوس کلیسا شنیده می شود و هم ندای اذان مساجد.همگی به زبان و حس و حال خویش نیایش می کنند و شکست ویروس را از خدا می خواهند. این اتفاقات ریز و درشت، نشان از آن دارد که صدای پای پلورالیسم شنیده می شود حتی اگر برخی دولت ها و ملت ها نخواهند بشنوند.

یادداشت ها:
۱ـ جهانگشای جوینی. جلد ۱. صفحه ۸۰
۲ـ محمد سوری. کرونا ، طاعون و رنسانس جدید. ۳danat.ir
۳ـ مصاحبه آقای قاسم پورحسن/ ghp0urhasan.ir
۴ـ محمد جواد غلامرضا کاشی ( بادکنک هایی که می ترکند). کانال تلگرامی سخنرانی ها @sokhanranihaa

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. بنی ادم اعضای یکدیگرند …
    مثل المومنین فی تواددهم و تراحمهم…
    از دیو و دد ملولیم و همه ی ما انسان را آرزو داریم!
    گفت دنبال چه می گردی؟..گشته ایم ما !..
    گفت انچه یافت می نشود آنم آرزوست.

    به امید ظهور منجی جهانی برای برقراری حق و عدالت و انانیت!

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که در بقای آن نقش دارند، بسیار چالش‌برانگیز است. آیا می‌توان پذیرفت که کسانی که به دلایل مختلف به نظام دیکتاتوری

ادامه »

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است که انسان‌هایی عاشق، اندیشمند و بیزار از خشونت و

ادامه »

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه

ادامه »