پرونده ویژه فساد | سپاه پاسداران

فرمانده اسبق سپاه؛ میراث‌خوار هژبر یزدانی

زیتون ـ فریبرز کلانتری: مرتضی رضایی پیش از محسن رضایی فرمانده کل سپاه بود و پس از کنار رفتن از سمت خود، دیگر در فضای عمومی مطرح نبود.

به توصیف رسانه‌های اصول‌گرا و وابسته به سپاه مانند تسنیم او «سردار بی‌تصویر سپاه» یا حداقل «کم تصویرترین سردار سپاه» در رسانه‌هاست. آنها او را از «پر رمز و رازترین مرد سپاه پاسداران» می‌خوانند و دلیل این رازآلودی و رسانه‌گریزی را «تخصص او، یعنی عملیات اطلاعاتی» عنوان می‌کنند، اما شاید بتوان برای گوشه‌نشینی این سردار سابق سپاه دلایل بهتری هم یافت؛ از جمله میراث‌بری اموال هژبر یزدانی و اداره آن.

پیش از انقلاب ۵۷، هژبر یزدانی از متنفذین سیاسی و اقتصادی دوره پهلوی، صاحب بیش از ۳۰ واحد صنعتی و اقتصادی و دامداری بود. از جمله این موارد می‌توان کارخانه قند شیروان، کارخانه قند کرج، کارخانه قند قزوین، کارخانه قند اصفهان، کارخانه قند شازند، کفش اطمینان و کارخانه پاکریس سمنان و حدود یک میلیون راس دام را نام برد.

در دوره پهلوی دوم، به واسطه دارایی‌های بسیار هژبر به خصوص در صنعت دامداری در میان فعالان این صنعت معروف بوده است که «صدای هیچ گله ای را نخواهید شنید مگر اینکه صدای یکی از گاوهای هژبر هم در میان آنها باشد».

تسنیم مرتضی رضایی را «پر رمز و رازترین مرد سپاه پاسداران»‌ خوانده و دلیل این رازآلودی را «تخصص او، یعنی عملیات اطلاعاتی» عنوان می‌کند، اما شاید بتوان برای گوشه‌نشینی او دلایل بهتری هم یافت؛ میراث‌بری اموال هژبر یزدانی و اداره آن.

در سال ۵۷ وقتی قرار شد عده‌ای از رجال دولتی و غیردولتی دستگیر شوند تا شاید از این طریق، اعتراضات مردمی فروکش کند، هژبر بازداشت و زندانی شد.

با پیروزی انقلاب و انتشار اخباری مبنی بر مصادره اموال و محاکمه هژبر یزدانی، به ناگهان خبری منتشر می‌شود  مبنی بر اینکه عده‌ای به سرکردگی یکی از امرای ارتش شاه با کامیون به زندان حمله کرده و با شکستن دیوار زندان، هژبر را فراری می‌دهند. پس از آن او به امریکا و بعد به کاستاریکا می‌رود.

چگونه رضایی، وارث هژبر شد

پس از انقلاب ۵۷، برخی از روایت‌ها از تصاحب اموال هژبر توسط بنیاد مستضعفان حکایت دارد و اینکه  آیت الله خمینی، علی طرخانی، اسدالله عسگراولادی و حبیب الله شفیق را مامور کرد تا از اموال هژبر «حفاظت کنند»، با وجود این بخشی از این اموال مانند کاخ هژبر در فرمانیه تهران به تصرف سپاه پاسداران در آمد که از قضا، آن روزها مرتضی رضایی فرمانده آن بود. بقیه اموال هم در سال‌های بعد بارها دست به دست شد.

مرتضی رضایی گرچه خود در زمان مسئولیت، در هیئت مدیره شرکت‌های مختلف سپاه مانند بنیاد تعاون سپاه عضو بود، اما در مجموعه‌ای دیگر از شرکت‌های مرتبط با دام و زمین مانند؛ مزرعه خوشه طلایی ایرانیان، کشت و صنعت مبین دام نیکان، دام کشت سبزینه آفتاب برکت و یکتا سازان ارومال شمال غرب هم عضویت داشت.

در سال ۹۱، مرتضی رضایی تصمیم به خروج از این شرکت‌ها می‌گیرد. بهانه این تصمیم این بود که صلاح دیده که کار را باید به نیروی جوان‌تر بسپارد. به همین دلیل در سه شرکت فعال در عرصه دام و کشاورزی یعنی شرکت‌های مزرعه خوشه طلایی ایرانیان، کشت و صنعت مبین دام نیکان و دام کشت سبزینه آفتاب برکت، پس از خروج مرتضی رضایی از هیات مدیره، پسرش مصطفی رضایی در ترکیب هیات مدیره جای گرفت تا هم نیروی جوان تر وارد بازار کار شود، هم مرتضی به پنهان بودن خود ادامه دهد و هم ثروت در خانواده بماند.

مصطفی رضایی نیز با تاسیس حداقل ۴۰ شرکت مادر و فعالیت در موضوعاتی از جمله تولید روغن موتور لیا در شهرک صنعتی قزوین کارش را رونق داد.

در این میان، مصطفی رضایی در حوزه گردشگری و هتل‌سازی  نیز ورود کرده و تحت پوشش شرکت‌هایی از جمله هتل‌های بین‌المللی کوثر و شرکت توسعه و گسترش صنعت گردشگری آفتاب هشتم، در این زمینه نیز فعالیت کرده است.

از دیگر حوزه‌هایی که مصطفی رضایی، پسر سردار رضایی، در آن مشغول فعالیت بوده، صنعت حمل و نقل بوده است. در این حوزه شرکت‌های متنوعی با همین عنوان از جمله حمل و نقل بین‌المللی ترابر آسیا، حمل و نقل سمن راه موعود به ثبت رسانده است.

علاه بر این موضوعات، وی شرکت‌های مختلفی در زمینه بازرگانی و سرمایه‌گذاری مانند توسعه سرمایه‌گذاری و خدمات دلفین دریای سرخ  و آینده‌سازان اقتصاد ایران نیز فعالیت داشته و در کنار همه اینها گوشه چشمی نیز به فعالیت‌های به ظاهر فرهنگی داشته است. رضایی یک موسسه مطالعاتی و انتشاراتی صادق آل محمد را نیز به ثبت رسانده است تا در این حوزه نیز فعالیتی داشته باشد. در کنار همه اینها البته در ساخت و ساز و برج سازی هم تحت پوشش شرکت‌هایی از جمله  سازه گستران بروج فعال بوده است.

اما نکته قابل تامل اینجاست که بیشترین فعالیت مصطفی رضایی بالاخص در صنعت دامداری و کشاورزی، درست در مناطقی که هژبر فعالیت داشت یعنی شهرهایی چون سمنان و شهمیرزاد متمرکز است.

این روزها، مصطفی رضایی با تاسیس تعدادی شرکت مادر و بیش از ۴۰۰ شرکت تو در تو مانند: کشاورزی و دامپروری مزرعه طلایی سمن، کشاورزی مکانیزه و دامداری دیمه مهدی شهر، کشت و صنعت مبین دام نیکان، مزرعه خوشه طلایی ایرانیان، کشاورزی و دامپروی فردوس دام گرمسار، دامداری و دامپروری مزرعه رودخانه شور، دامپروری و کشاورزی فاتح فجر ارجلان، کشاورزی و دامپروری گاو میش داران جزیره، نگین دام پنجاب، پرواربندان سوز الدین، کشاورزی و دامپروری فجر دربند ، مزرعه گلشن عباس آباد، فراورده های گوشتی ولبن نوید ندای سحر، فراورده های گوشتی و لبن نوید ندای سحر و شرکت کشاورزی میانکاله، دقیقا در مراکزی فعال است که روزگاری جزو اموال هژبر یزدانی بود. حتی به صورت مشخص یکی از دامداری‌های هژبر با ده هزار دام  در فولاد محله‌ی شهمیرزاد حالا در تصرف خاندان مرتضی رضایی است.

در واقع کم و کیف میراث‌داری خاندان مرتضی رضایی بر یک میلیون راس دام باقی مانده از هژبر و شرکت‌های کشاورزی و دامپروی او هنوز به درستی روشن نیست و اینکه چرا و با چه سازوکاری این بخش از ثروت به این خاندان رسید، اما آنچه واضح است این است که آنان میراث‌دار صنعتی شده‌اند که به گفته رئیس سازمان دامپزشکی کشور، گردش مالی آن ۱۳۴ هزار میلیارد تومان است.

*این مطلب توسط موسسه نمای آینده برای زیتون تهیه شده است.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

7 پاسخ

  1. درود برشما. دراز دستی شیطان ز دل سیاهی ماست. چراغ دزد به شب خواب پاسبان باشد. صائب تبریزی

  2. خوب نتیجه؟ اموال حق هژبر بوده که یک بی سر و پایی مثل خودش بواسطه فراری دادنش از اعدام تصاحب کرده‌؟ یا تصاحب سلسله وار اموال ملی یکبار از سوی اعوان و انصار سلطنت و بار دیگر از سوی اعوان و انصار ولایت؟ یا اینکه این وسط سر مردم کلاغ رفته و این اموال ملی است که باید به صاحبان اصلی یعنی مردم برگردانده شود؟
    ماشاالله قصاب هم خیلی ها را از مرگ و زندان نجات داد و به مال و ثروت رسید.

  3. با سلام. اینگونه مقالات به مذاق بسیاری از نو اندیشان دینی خوش نمیاید. آنها تنها مشکل ما را در امریکا، ترامپت، اسرالیل و عربستان دیده و امیدوارند که روزی کشور ما به پای کوبا برسد، گر چه خود همگی در غرب سرمایه داری کثیف ساکن هستند. به خاطر اوریم که یک صدا گفتند که امروز ما همه سپاهی هستیم. فرمودند ، نگاه دیگری باید کرد و واژه‌ها را باید شست.

  4. شورش سیاه ۵۷ هر چی مصیبت ببار اورد یه سرش مستقیما به سپاه تروریستی گارد پاسداران ختم میشه!تو این وسط نقش ارتشی های خائن مثل صیاد یا کلاهدوز و امروز هم موسوی بی جربزه کمتر از پاسداران تروریست نیست!همه جای دنیا وقتی انقلاب میشه ساختار ارتششون دست نخورده باقی میمونه و فقط سران رده بالای وابسته به سیستم سابق یجوری پاک سازی میشن فقط تو ایران بود که وقتی انقلاب با حمایت و اعلام بیطرفی ستاد بزرگ ارتشتاران ثمر داد اولین حرکت شورای انقلاب اعلام خلع ید ارتش از بانک سپه و شرکت اتکا به همراه همه زیرشاخه هاش که اتفاقا بخش اعظمش هم صنایع دام و طیور و مزارع کشاورزی را شامل میشد بود!!!اتکا مخفف اداره تدارکات کل ارتش هست اما امروز هیئت مدیرش همه از دشمنان خونی ارتش یعنی پاسداران هستند!!!!

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

پرونده ویژه فساد | سپاه پاسداران

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »