روحانی باید کابینه‌اش را در مجلس دهم ترمیم کند

زیتون- فیروزه رمضان‌زاده: حالا که حامیان دولت موفق به کسب اکثریت کرسی‌های مجلس دهم شده‌اند این سوال بیشتر خودنمایی می‌کند که اکثریت شکننده اصلاح‌طلبان و میانه‌روها در این مجلس تا چه اندازه می‌توانند به امیدها و انتظاراتی که در بدنه رای دهندگان ایجاد کرده‌اند پاسخ دهند.

زیتون در این زمینه با نورالدین پیرموذن، جراح و نماینده اردبیل در دوره‌های ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی که هم اکنون ساکن امریکاست گفتگویی انجام داده است.
به گفته این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، آقای روحانی که تا دیروز می‌گفت مجلس اجازه نمی‌دهد برنامه‌های دولت اجرا شود حالا بهانه‌ای برای پیشبرد وعده‌ها و اقدامات خود ندارد. حال اگر دولت نتواند به وعده‌هایی که به مردم داده عمل نکند این بار، مردم هیچ عذر و بهانه‌ای را از او نخواهند پذیرفت.»
مشروح کامل این گفتگو در ادامه آمده است:
آقای پیرموذن، از دیدگاه شما مجلس دهم چه ویژگی و تفاوت خاصی با مجالس قبلی دارد؟ آیا دوباره تجربه مجلس ششم تکرار خواهد شد؟
اگر تمام مراحل روند شروع انتخابات را کنار هم بگذاریم راحت‌تر می‌توان به تفاوت این مجلس با مجلس‌های قبلی پی برد، وقتی مراحل اولیه ثبت نام آغاز شد٬ قرار شد اصلاح طلبان شاخص در مجلس ششم ثبت نام نکنند و بیشتر، لایه‌های دوم و سوم اصلاح طلبان و قشر جوان‌تر وارد عرصه رقابت شوند، چرا که با توجه به سخنان آقای خامنه‌ای در تحسین مجلس نهم و بدگویی علیه مجلس ششم مشخص بود که همه نمایندگان اصلاح طلبی که درک و شعور از فضای سیاسی کشور را دارند و علیه استبداد حاکم بر کشور کوچک‌ترین اعتراضی داشته‌اند رد صلاحیت خواهند شد. فلذا ثبت نام هم نکردند چون می‌دانستند رد صلاحیت می‌شوند. بنابراین، میدان را به نیروهای جوان‌تر و لایه‌های دوم و سوم اصلاح طلبان و نیروهای اعتدال دادند.
متاسفانه این بار شورای نگهبان رد صلاحیت ناجوانمردانه‌ای انجام داد در واقع می‌توان گفت در تاریخ بعد از انقلاب بی‌سابقه بود، هر کسی که از سواد و درک و شعور سیاسی برخوردار بود را رد کردند، تنها یک درصد از اصلاح طلب‌ها را تایید کردند آن هم با این هدف که از آن‌ها به عنوان سوخت و هیزم تنور انتخابات استفاده کنند.
وقتی نتیجه رد صلاحیت‌ها اعلام شد یک شوک و یاس و نامیدی جامعه سیاسی کشور را فرا گرفت و معلوم شد که باز این انتخابات از پیش، صف آرایی و به شکلی گسترده مهندسی شده است. خبر‌ها حاکی از آن بود که این بار مهندس اصلی این انتخابات، خود رهبری است و لیست موسوم به لیست بیت به دست آقای حداد عادل داده شده است که مجموعه‌ای است از معاونین و وزرای احمدی‌نژاد، گماشته‌های نظامی و عمله‌های سیاسی اصولگرا و جبهه پایداری.

چرا این بار به زعم شما خود رهبری وارد عمل شد؟
برای اینکه با توجه به فضای سیاسی شکننده کشور، اراده ملت و دولت برای پل زدن بین ایران و آمریکا و دنیای غرب پررنگ‌تر شده است و ابتکار سیاسی کشور هم در دست روحانی و ظریف هست. بنابراین عزمشان بر این بود که یک مجلس یک صدا و تحت تسلط بیت رهبری داشته باشند تا بتوانند هم برجام را برهم بزنند و هم آقای ظریف را استیضاح کنند و نیز انتخاب مجدد روحانی را به بن بست بکشانند. اینجا بود که اصلاح طلبان لازم بود ارزیابی و برنامه ریزی پخته و دقیقی بکنند تا نقشه شوم مهندسی انتخابات به هم زده شود. رییس جمهور به رد صلاحیت‌ها اعتراض کرد ولی کسی به اعتراض او اهمیتی نداد که هیچ، بلکه رهبری او را به أطاعت از شورای نگهبان امر کرد، تکلیف چنین انتخابات مهندسی شده‌ای البته تحریم بود اما چون ما تجربه تحریم انتخابات مجلس نهم را داشتیم که نتیجه آن تحریم، شکل گیری یک مجلس بی‌عقل و ضد مردمی شد که اکثر تصمیم‌هایش برخلاف مردم و منافع ملی بود و جز دو سه نفر در این مجلس ما صدایی نشنیدیم. فلذا این بار، یک تصمیم عاقلانه تری گرفته شد مبنی بر شرکت فعال با استراتژی «رای سلبی». البته آقای خاتمی اسمش را گذاشت «رای سلبی» ولی من اسمش را گذاشتم «تحریم هوشمندانه»، به این معنا که آن‌ها چهره‌های محبوب و مردمی ملت را رد صلاحیت کردند و مردم هم لیست بیت رهبری را رد صلاحیت کنند و از ورود گماشته‌های نظامی و عمله‌های سیاسی و حجه الاسلام‌های سیمانی و تقریباً اصولگرایان بی‌اصولی که به کوچک‌ترین اصل دفاع از حقوق مردم پایبند نبودند جلوگیری شود و شاید هم برای همیشه این‌ها از صحنه سیاسی کشور پاک شوند. با این استراتژی فعالانه وارد انتخابات شدیم اما هدف این نبود که چه کسی وارد مجلس شود، بلکه هدف این بود که چه کسانی نباید وارد مجلس شوند، به عبارت دیگر جلوی ورود لیست بیت رهبری گرفته شود، طبیعی است با توجه به رد صلاحیت همگی نمایندگان اصلاح طلب می‌بایست از لابلای آنهایی که تایید شده بودند صندلی‌ها و کرسی‌ها پر شود، آقای خاتمی هم کلیپی منتشر کرد و قرار شد همگی یک صدا از این استراتژی حمایت کنیم که این شیوه یک تجربه جدیدی بود در تاریخ انتخابات پارلمانی کشور.
آن‌ها لیست امید را لیست انگلیسی نام نهادند و شب و روز بر طبل تبلیغات کوبیدند تا لیست بیت که ما هم عنوان آن را لیست سوریه و بشار أسد گذاشته بودیم، از صندوق در بیاید. مردم چون دوم خرداد، شگفتی آفریدند و بین لیست انگلیسی و سوریه، اولی را انتخاب کردند و یک کارت قرمز به رهبری و شورای نگهبان و صدا و سیما و اصولگرایان دادند به این امید که سر عقل بیایند. پرواضح است که اکثریت راه یافتگان از لیست امید به مجلس وارد شده‌اند و طبیعی است که رییس و هیات رییسه مجلس دهم به طور حتم از میان این لیست خواهند بود. البته معدود عناصر تند و ذوب شده در ولایت هم که وارد مجلس دهم شده‌اند سروصدایی ایجاد خواهند کرد که هیاهوی آن‌ها در تصمیم گیری‌های أساسی مجلس دهم اثرگذار نخواهد بود.

یک مسوولیت بزرگ بر گردن رییس جمهور است که اولاً باید بسیار آشکار و واضح به مساله حصر و حبس و تبعید رسیدگی کند، رابطه با غرب را شجاعانه حل کند چراکه دیگر، عصر سیاست یکی به نعل و یکی به میخ گذشته است

به نظر شما حال که لیست مطابق میل رهبر نظام در این انتخابات با شکست روبرو شده است، تشکیل این مجلس، نشاندهنده تنگ ترشدن حلقه طیف‌های سیاسی نزدیک به رهبر نظام نیست؟
البته این انتخابات، شکاف عمیق بین مردم و رهبری را بیش از پیش عریان کرد و نشان داد که رهبر و ملت ایران در دو قطب جدای از یکدیگر نفس می‌کشند، نگاه می‌کنند و تصمیم می‌گیرند. البته حاکمیت برای اینکه این نافرمانی مردم را مجازات کنند هفت هزار نفر از بین‌‌ همان کسانی که رای نیاوردند را به خیابان‌ها روانه کرده‌اند تا زنان و جوانان مردم را به نوعی مجازات و تنبیه کنند مشابه‌‌ همان حوادثی که بعد از دوم خرداد در تهران اتفاق افتاد، متاسفانه هنوز هم متوجه نشده‌اند که بینش و دانش سیاسی، ضریب هوشی و درک اجتماعی مردم، جوانان و زنان و مردم ایران روزبه روز بیشتر شده است، مردم متوجه شده‌اند که می‌توانند با رای خود با حاکمیت صحبت کنند، دیگر نمی‌توان این حق رای را از مردم گرفت، روزهای آینده و در انتخابات بعدی هم مردم با رای خودشان با حکومت حرف می‌زنند، البته اگر رهبر کشوری متوجه این زبان خاموش و نجیب مردم خود نشود و همچنان گوش و چشم خود را ببندد و صدای مردم را باز نشنود، طبیعی است که کشور، روزهای تلخ تری پیش رو خواهد داشت.

آیا می‌توان کم رنگ شدن حضور جریان‌های تند موجود در داخل جناح‌های اصولگرا را از نقاط قوت مجلس دهم دانست؟
بله، نکته مثبت این مجلس این است که به هر حال از ورود راهیافتگان تبر به دست که تیشه به ریشه منافع ملی می‌زدند گرفته شد و نکته منفی اینکه اکثر راهیافتگان مجلس دهم توان و تجربه‌ای ندارند و محبوبیت مردمی هم ندارند بلکه فقط از بد حادثه وارد مجلس شده‌اند که باید مدیریت شوند. اما در مقایسه می‌توان گفت که مجلسی عاقل‌تر از مجلس نهم خواهد بود و بیشتر پا به پای منافع ملی گام بر خواهد داشت، برنامه‌های دولت را به بن بست نخواهد کشاند یا وزاری دولت را استیضاح نخواهد کرد، حتی اگر آقای روحانی کابینه خود را ترمیم کند که باید ترمیم کند به طور حتم به راحتی وزرای پیشنهادی دولت آقای روحانی از مجلس عبور خواهند کرد مخصوصاً اینکه انتخاب مجدد آقای روحانی را هم آسان خواهد کرد. اما در نگاه به پرده بزرگ فضای سیاسی کشور مشخص است که دیگر آقای روحانی که تا دیروز می‌گفت مجلس اجازه نمی‌دهد- و واقعاً هم مجلس اجازه نمی‌داد- تا برنامه‌های دولت اجرا شود حالا دیگر بهانه‌ای برای پیشبرد وعده‌ها و اقدامات خود ندارد. حال اگر دولت نتواند به وعده‌هایی که به مردم داده عمل نکند این بار، مردم هیچ عذر و بهانه‌ای را از او نخواهند پذیرفت، بنابراین یک مسوولیت بزرگ بر گردن رییس جمهور است که اولاً باید بسیار آشکار و واضح به مساله حصر و حبس و تبعید رسیدگی کند، رابطه با غرب را شجاعانه حل کند چراکه دیگر، عصر سیاست یکی به نعل و یکی به میخ گذشته است.
به نظر شما٬ افزایش تقریباً دوبرابری کرسی‌های نماینده‌های زنان در مجلس دهم نسبت به مجلس نهم می‌تواند به پیشبرد سیاست‌های دولت یازدهم در مورد حقوق زنان کمک بیشتری کند؟
بله، خوشبختانه ۱۸ نفر نماینده زن به این مجلس وارد شده‌اند که یکی از نقاط قوت و مثبت این مجلس هست. زنان ایرانی نشان دادند که برای رسیدن به آزادی تلاش مضاعف می‌کنند و حق آنهاست که درصد بیشتری از کرسی‌های مجلس را بدست بیاورند و من فکر می‌کنم مشکل رد صلاحیت خانم مینو خالقی، نماینده اصفهان هم با توجه به اینکه هیچ منع و مدرک قانونی ندارد حل شود چرا اگر تنها به این دلیل رد صلاحیت شد که بالفرض چند عکس از دوران دانشجویی خانم خالقی در خانه‌اش پیدا کنند و مدرک سازی کنند که اصولاً اصولگرایان در این امر تخصص دارند، می‌توان چنین عکس‌ها و سندهایی از زمان گذشته را در گذشته همه چهره‌های سیاسی حتی خانواده آقای حداد و بیت رهبری پیدا کرد، بنابراین نباید به استناد یک عکس مشکوک، کسی که محبوب مردم أصفهان هست و رای هم آورده رد صلاحیت شود، باید پرونده او با مدارک جدید به مجلس إرسال شود و اعتبار این مدارک و اعتبارنامه وی توسط خود مجلس ارزیابی و تصمیم گیری شود.