زیتون ـ مهسا محمدی: این روزها ترس از ابتلا به کرونا، بسیاری، از جمله رهبر جمهوری اسلامی را محتاط و خانهنشین کرده است. با وجود این، با توجه به وضعیت بحرانی کشور، آیتالله خامنهای هر چند روز یکبار به بهانهای سخنرانی مفصلی ایراد میکند؛ بر بعضی از مواضع پیشیناش پای میفشارد، برخی را تعدیل یا انکار میکند و متناسب با وضعیت درباره بعضی از اتفاقات هم به شکل معناداری سکوت میکند.
در سخنرانی تلویزیونی روز گذشتهی آیتالله خامنهای به مناسبت عید قربان، اما او بیشتر از هر زمانی به «برجام» و همزمان «تحریمها»های ایالات متحده تاخت. ترامپ را «پیرمرد»ی خواند که مذاکره با او مانند مورد مذاکرهاش با کره شمالی بیثمر است، در عین حال تحریمهای آمریکا را «جنایتی بزرگ علیه ملت ایران» دانست که برای «خسته» کردن مردم طراحی شده تا جلوی حکومت بایستند. گفت که برجام «خسارت فراوانی» به ایران زده، در این میان اروپاییان را هم فراموش نکرد و برنامه سازوکار مالی پیشنهادی اتحادیه اروپا، اینستکس را «بازیچه چرندی» خواند که «مضر و غلط» است.
«خسارات فراوان برجام»
«برجام» حالا و بالاخص بعد از خروج ایالات متحده از توافق هستهای تبدیل به کلیدواژه حمله منتقدان اصولگرای حسن روحانی به او شده و رهبر جمهوری اسلامی هم در هر فرصتی که به دست میدهد بر آن میتازد. از آن سو حسن روحانی و کابینه او هم که سایر وعدهها و وظایف را رها کرده و دولت خود را به قلاب برجام آویخته بودند، در وضعیتی نامتعادل ضربههایی را از چپ و راست دریافت میکنند و سکندریخوران به پیش میروند.
رهیر جمهوری اسلامی در سخنرانی روز گذشته خود برجام را عامل «خسارات فراوان» به کشور دانست و در ادامه در خصوص ادعای آمریکاییها برای مذاکره با ایران هم با طعنهای تلویحی به دولت افزود:«من علت مذاکره نکردن با آمریکاییها را بارها گفتهام، اما برخی یا متوجه نمیشوند و یا وانمود میکنند که متوجه نشدهاند.»
این در حالی است که حسن روحانی، عصر دوشنبه، در نشست تولیدکنندگان و فعالان صنایع پتروشیمی و فولاد گفته بود که در دو سال و سه ماه اخیر حداقل ۲۳ بار از سوی آمریکاییها درخواست مذاکره داشته و تاکید کرد که «ما ابایی از مذاکره نداشتیم اما دنبال نمایش نیستیم. امروز تحریمی بر خلاف همه مقررات بینالمللی بر ما تحمیل شده که باید این تحریم را بردارند.»
رهبر جمهوری اسلامی: «من علت مذاکره نکردن با آمریکاییها را بارها گفتهام، اما برخی یا متوجه نمیشوند و یا وانمود میکنند که متوجه نشدهاند.»
درباره تحریمها نیز لااقل در تریبونهای رسمی میان رهبر و رییسجمهور ایران توافقی وجود ندارد. رهبر جمهوری اسلامی هرچند تحریم را «جنایتی بزرگ علیه مردم ایران » میخواند، اما میگوید که راه خلاصی از تحریمها نه مذاکره برای لغو آن توسط ایالات متحده که «علاج واقعی» از طریق «تکیه بر توانایی های ملی، وارد کردن جوانان به میدان و احیای ظرفیت های فراوان کشور، و در یک کلام عمل به ارکان اقتصاد مقاومتی یعنی درونزایی و برون گرایی» است.
این در حالی است که دولت حسن روحانی بسیاری از ناکامیهای داخلی و خارجی را به گردن بدعهدی ایالات متحده انداخته و راه «علاج» را برداشتن تحریم و در نهایت مذاکره میداند.
آیتالله خامنهای اما مذاکره را «عقبنشینی در برابر آمریکا» میخواند.
نسبت آیتالله خامنهای با برجام
این میزان از آشتیناپذیری و موضع منفی اما در زمان شکلگرفتن برجام از سوی رهبر جمهوری اسلامی وجود نداشت و از آنجایی که سیاست خارجی ایران به باور بسیاری از تحلیلگران توسط شخص رهبر جمهوری اسلامی دیکته و تنظیم میشود، اساسا بدون موافقت کامل وی امکان تحقق این قرارداد وجود نداشت. هر چند او همیشه در موضعگیریهای رسمی یا ابراز مخالفت کرده و یا خود را مشکوک نشان داده است.
بنابر ادعای دو نماینده اصولگرای تندروی مجلس وقت ایران که با برجام مخالف بودند؛ شب قبل از جلسه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ مجلس که اجرای توافق هستهای در آن تصویب شد، اصغر حجازی از بیت رهبری، با رئیس مجلس و دبیر شورای امنیت ملی جلسه داشت و مقرر شد که اجرای برجام به سرعت به تصویب برسد.
مهدی کوچکزاده و حمید رسایی افشاکنندگان این جلسه بودند. در روز تصویب، مهدی کوچک زاده در صحن مجلس نوشته ای را بالای سر برده و روی آن نوشته بود:«مجلس از تصمیم لاریجانی و شمخانی و حجازی تبعیت کرد» و حمید رسایی هم در مجلس فریاد میزد: «این صدای رهبری نیست؛ مجلس شده جای تصمیمگیری لاریجانی، شمخانی و حجازی».
این ادعاها توسط دفتر رهبر جمهوری اسلامی رد شد و طی اطلاعیهای آن را «نقل مطالب غلط و خلاف واقع» و «فاقد اعتبار» خواندند.
هر چند کوچکزاده و رسایی که میخواستند به هر قیمتی جلوی تصویب برجام را بگیرند، همزمان هم تلاش کردند که رهبر جمهوری اسلامی را از «اتهام» توافق با این قرارداد مبرا کنند، اما در نهایت در صورت صحت این ادعا آمر آن کسی به جز شخص آیتالله خامنهای نمیتوانست باشد.
سایر تئوریسنهای جبههی رهبر اما روشهای هوشمندانهتری برای شستن دست او از این «خسارت» به کار بردند. عبدالله عبداللهی، سردبیر خبرگزاری تسنیم درسوم خرداد سال ۹۸ در یادداشتی با عنوان «چرا آیتالله خامنهای با اجرای برجام موافقت کردند؟» توافق رهبر جمهوری اسلامی را نتیجه پایبندی او به «مردمسالاری دینی» دانسته و نوشت: «کلید پاسخ به این پرسش، توجه به مبنای «مردمسالاری دینی» است و تا زمانی که یک درک صحیح از این مفهوم در میان نباشد، از رویکرد و مدیریت آیتالله خامنهای در موضوع برجام هم رمزگشایی نخواهد شد. در مردمسالاری دینی که در دیدگاه آیتالله خامنهای، نه یک ترکیب تلفیقی از «مردمسالاری» و «دین»، بلکه یک مفهوم بسیط بهمعنای احترام به رأی و نظر مردم، آنهم برگرفته از خود دین است».
سردبیر خبرگزاری تسنیم: «کلید پاسخ به اینکه چرا آیتالله خامنهای با اجرای برجام موافقت کردند؟ توجه به مبنای «مردمسالاری دینی» است».
این در حالی است که رهبر جمهوری اسلامی در اول خرداد سال ۹۸ و سه روز پیش از این یادداشت در دیداری با تعدادی از دانشجویان، انتساب تصویب برجام به خود را رد کرده و گفته بود: «نامهای که دربارهی برجام نوشته شد و شرایطی که ذکر شده که در این صورت تصویب میشود را ببینید. منتها اگر این شرایط اجرا نشده، وظیفه رهبری این نیست که وارد بشود.» او در ادامه تاکید کرد که « خیلی اعتقادی» به برجام نداشته و بارها هم به رئیسجمهور و وزیر خارجه گفته و تذکر داده است.
آیتالله خامنهای اما در نامه مورد اشاره در ۲۹ مهر ۱۳۹۴، که دو ماه و نیم بعد از تصویب برجام منتشر شد و قرار بود در آن نظر نهایی و رسمی خود را راجع به آن اعلام کند، دستاندرکاران این قرارداد را تحسین کرد و ضمن اعلام سوء ظن خود به طرف آمریکایی خواست که تضمینهای سفت و سختی برای برداشتن تحریمها گرفته شود و خواسته بود که اتحادیه اروپا و رئیسجمهور آمریکا کتبا اعلام کنند که تمام تحریمهای اقتصادی و مالی لغو شدهاند.
تاکید بر این «پیششرط» از سوی آیتالله خامنهای نشان میدهد که در همان زمان هم تا چه اندازه تحریمها بر بردن شخص رهبر جمهوری اسلامی و نمایندگانش به پای میز مذاکره موثر بوده، تحریمهایی که اگر «علاج» دیگری برای آن بود (چنانچه رهبر جمهوری اسلامی امروز بر آن تاکید کرد) برجامی شکل نمیگرفت.
حالا به نظر میرسد باز جمهوری اسلامی کمابیش در همان نقطهای ایستاده است که پیش از برجام بود، در حال کمر خم کردن زیر بار تحریم و همزمان سرباز زدن از پذیرش واقعیت گیر کردن در این بنبست. باید دید آیا در جواب «۲۳ درخواست گفتگو»ی ادعایی رئیسجمهوری از سوی ایالات متحده، آیا بار دیگر اعوان بیت رهبر برای بردن پیام توافق «مشروط» او گسیل میشوند یا نه.
4 پاسخ
گزارشی مغرضانه و جنجالی و گمراه کننده (طبق معمول) از ماجراهای تام و جری داده اید.
چرا؟ فکر میکنید بقیه مردم نمی فهمند و منتظرند که شما روز و شب را برایشان گزارش کنید؟
یا …؟
واقعیت اینست که ترامپ و پمپئو و نتانیاهو ی بیشرف از ایران تسلیم میخواهند و مردم هم ( و وزیر خارجه و دولت و حکومت و ..) زیر بار تسلیم نمی روند. هر چند که بسیار تحت فشار باشند.
به این میگویند شرافت!
چه خوشتان بیاید و یا نیاید.
انشاء الله که پوزه ی ترامپ در نوامبر به خاک مالیده شود و مردم وملت شریف ایران از این دوره ی سخت و محنت بار سربلند بیرون آیند و..
روسیاهی به زغال بماند!
تحلیل های شبیه به هم، حرف هایی تکراری که دو دهه است در بین جماعتی شبهه اصلاح طلب ،شبهه اپوزیسیون در انشا و املائی کم و بیش همگون و منفعل و بی راهکار دامنه ی بی عملی و کم پروائی را می گستراند ، این کم پروائی الگوی برداری شده از گفتمانی قدیمی و مدارا محور در عرصه ادبیات سیاسی جهانی بود که با تغییر شاخص ها و متغیر ها در تمام حیطه های حزبی حتی در ممالک با ثبات سیاسی نیز تغییر کرد ، و بی خاصیت بودن آن در همان دوره خاتمی نشان داده شد،حتی سالها پیش از آنکه پوپولیستهای رُک گو قدرت بگیرند، دو دهه است که نهایت بی پروائی سیاسی و نهایت اعتراض سیاسی چون شمایانی ،نه در محتوای معترض ، نه در تحلیل برنده که در قالب دستمالی شده ی شکلی آن است مثلا به آنکه دیکتاتور را در قالب سید علی خامنه ای یا سید روح الله خمینی معرفی کنید ، اوج اعتراض شما به کاربردن عنوان آیت الله خامنه ای و مقام رهبری ، به عوض مقام عظمای ولایت است. این ادبیات در خبر نویسی قابل درک است نه در تحلیل.
برجام برای ملت ایران هیچ چیزی نداشت، اما به بچه اخوندها و پسر حاجیها کمک کرد که با کمک دوستان امریکایی پولهای بولکه شده ملت ایران را بالا بکشند. اگر برای مردم آب نداشت، برای آقا زادهها کلی نان داشت . این را میگویند مردم سالاری دینی.
دیدگاهها بستهاند.