اعدام نوید افکاری و منطق سرکوب

احسان ابراهیمی

 

۱- در یکی از جلسات بازجویی در زندان اوین، بازجو در بحثی طولانی مدت، برآمده از اعتراض من به بازداشت توسط وزارت اطلاعات و اینکه چرا دانشجو را از راه غیر از «هیات نظارت» در دانشگاه‌ها بازخواست و سرکوب می کنید، تلاش می‌کرد توضیح دهد چرا نظام جمهوری اسلامی در برخورد با منتقدان دانشجو و قشر تحصیلکرده مصمم و مصّر است. مسئله را این‌گونه توضیح می داد:
«وقتی شبهه تقلب را کسانی چون توی دانشجوی فوق لیسانس مطرح می کنی و به‌دنبال آن اردوکشی خیابانی به راه می‌اندازی، سیاهی لشکر بی‌سواد و تحصیل نکرده به‌دنبال حرف افرادی چون شما به خیابان می‌آیند و از سر اعتمادی که به قشر دانشگاهی و دانشجو دارند، چشم بسته حرف شما را تلقی به قبول می کنند. ازینرو نظام در برخورد با کسانی چون تو بی‌مماشات است و به سراغ کسانی نمی‌رود که از روی اعتماد و نادانی به دنبال شما راه افتاده‌اند.» (در بکاربردن الفاظ و القاب، هتاک بود ازینرو نقل به مضمون است.)

در واقع وی می کوشید به دسته‌بندی نوع برخوردها اشاره کند و نشان دهد یک هوشمندی امنیتی در این سرکوب مستتر است و آمر و مباشر و فریب خورده را از هم تمییر می‌دهند.

۲- وقتی نوید افکاری را، با عنایت به محکومیت جهانی، اعدام می‌کنند در واقع مبتنی بر همان منطقیست که در ادوار گذشته به سراغ دانشجویان می رفتند. پس از دی ۹۶ و آبان ۹۸، که جنس اعتراضات سراسری و طبقه و گروهی که در آن مشارکت کردند، نسبت به دوره های قبل، که بیشتر از جنس اعتراضات جامعه مدنی و دانشگاهی بود (اوجش را در جنبش سبز مشاهده کردیم)، نظام سرکوب به این نتیجه رسیده است که نخبگان و اثرگذاران این بدنه و طبقه اجتماعی را که بنا به دو جهش اعتراضی ۹۶ و ۹۸، قاطبه اعتراضات آتی تشخیص داده است، سرکوب و حذف کند تا با ایجاد شکاف میان رأس و بدنه، این جنبش به‌حق اعتراضی را نیز زمین‌گیر کند، آن‌چنان که جنبش‌های طبقه متوسط را تاکنون زمین گیر کرده است. اعدام شخصیتی چون نوید افکاری و دستگیری و شکنجه برادرانش با عنایت به نخبه ورزشی بودن و اثرگذاری در بین جوانان معترض، نشان می دهد همان منطق همچنان جاری و ساری است و نظام تلاش می کند با سرکوب نمونه ها و سرمشق‌ها، کسانی که را قابلیت و پتانسیل رهبری گروهی از معترضان را دارند، از پیوستن به جنبش های اعتراضی آتی منصرف نماید.

۳- آنچه نظام سرکوب از فهم و درک آن عاجز است این است که مادامی که دستگاه حکومت با چنین شیوه‌هایی با معضلات اجتماعی و مطالبات به‌حق مردم روبرو می شود، هر گروه و قشری که قاطبه بدنه اعتراضات را تشکیل دهند، نخبگان و نمونه ها و رهبران محلی و گروهی خود را خواهند یافت و اعدام معترضان کمکی به اتمام اعتراضات نخواهد کرد و نویدهای آتی همچنان در کار امیدبخشی و تشویق بدنه معترضین خواهند بود.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. نخبه ی ورزشی اصطلاح جدیدی است. برای یک تحلیل سیاسی و اجتماعی لزومی به نخبه تراشی نیست. همه ی انسان ها نخبه اند. عدالت اقتضا میکند که جان همه را یک اندازه محترم بدانیم.
    قتل هر بیگناهی به مثابه کشتن همه ی انسان هاست (قران مجید)
    به امید روزی که عدالت حاکم شود و ظالمان سزای اعمال خود را ببینند.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه می‌پردازم. به امید مانایی صلح، جنگ حتا حوصله‌ای برای نگارش و خواندن اینگونه مطالب نخواهد

ادامه »

در جهان امروز، رادیکال‌های فکری اغلب به چهار جریانِ عمده رادیکالِ راستِ سکولار، رادیکالِ چپِ سکولار، رادیکالِ بنیادگرای مذهبی و رادیکال عرفانی دسته‌بندی می‌شوند.

ادامه »

آقای خاتمی، بسیار کوشید اصلاحات مورد نظر خود را به عنوان یک روش برای اصلاح و بهبود جمهوری اسلامی در

ادامه »