«کودتای خزنده»؛ اگر آیت الله منتظری به قدرت می‌رسید چه می‌شد؟

حسین باستانی

آقای جعفر شیرعلی نیا، نویسنده معروف و مورخ جنگ ایران و عراق، به‌تازگی ویدیویی را در مورد تاریخ نگاری جنگ منتشر کرده اند و در بخشی از آن، به طرح ملاحظاتی در مورد مستند “کودتای خزنده در سپاه” پرداخته اند. در ویدیو با توجه به نقل قول‌های مستند از آیت الله منتظری، خطاب به نگارنده این سوال مشخص مطرح شده که اگر اطرافیان آقای منتظری “قدرت اصلی را در دهه‌ شصت و دهه‌های بعدی به دست می‌گرفتند، آیا جریان تندرو تندتری شکل می‌گرفت یا مسیر اعتدال را دنبال می‌کردند؟”

پرسش فوق، مبتنی بر ملاحظاتی مهم است. بر مبنای ملاحظاتی از همین جنس بوده که در ابتدای مستند تاکید شده: “سپاهیان معترض در آن مقطع را، نمی شود منتقد نظام جمهوری اسلامی یا مثلا منتقد برخوردهای حکومت با مخالفانش دانست؛ چون آنها به طور مشخص، صرفا در مورد سرنوشت جنگ و سپاه پاسداران دغدغه داشته اند”. از یک سو به‌راحتی نمی‌توان پیش بینی کرد اگر محذوفان دهه ۶۰ حذف نمی شدند، در دهه های بعد چه کار ممکن بود بکنند- کما اینکه مواضع بسیاری از افرادی که در قدرت ماندند هم بعدها دچار تغییرات جدی شد. از سوی دیگر در مورد شخص آقای منتظری، قابل انکار نیست که او زمانی که در قدرت بود در ابعادی کاملا متفاوت با سایر مسئولان ارشد نسبت به موضوعاتی چون شکنجه و اعدام مخالفان حکومت دغدغه داشت.

ولی فارغ از گمانه زنی در مورد افراد مشخص، شاید پرسش ذکر شده پاسخی ساختاری داشته باشد -که البته برای کسانی مسموع خواهد بود که حکومت ایران را دارای ایراد ساختاری می‌دانند و در غیراین صورت، لابد با آن همراهی نخواهد داشت.

پاسخ آن است که هیچ تضمینی وجود ندارد اگر اطرافیان آیت الله منتظری قدرت را در دست می گرفتند و حتی اگر شخص آقای منتظری به رهبری می رسید، از میزان تندروی حکومت کاسته می‌شد. به این دلیل که اگر در ساختاری برای یک شخص اختیارات نامحدود و مادام العمر تعیین شود، گذشته از آنکه چه کسی رهبر باشد، امکان نظارت موثر بر او و منصوبانش وجود نخواهد داشت. بر همین مبناست که بسیاری معتقدند اگرچه اعتراضات ۶۷، نهایتا جلوی رسیدن آیت الله منتظری به رهبری را گرفت و سختی‌های بسیاری را بر او تحمیل کرد، اما چنین تحولی در قضاوت نهایی تاریخ، به نفع این چهره تمام شد.

در بخش هایی جداگانه از تاملات جعفر شیرعلی نیا، دو نکته دیگر در مورد برداشت های مخاطبان مستند مطرح شده اند که به لحاظ منطقی، قابل تامل هستند. ایشان از جمله با یادآوری این برداشت که “گویی آقای محسن رضایی واقعا هیچ حرفی ندارد”، از کسانی که چنین برداشتی داشته اند خواسته اند متن حدودا سه ساعته نوار صوتی را هم گوش کنند تا ببینند او در مواردی نیز پاسخ های قانع کننده داشته.

این نکته صحیح است که بازخوانی انتقادات به محسن رضایی در جلسه آذر ۶۳، لزوما به معنای درستی هر انتقادی که مطرح شده نیست. به همین علت نیز بوده که در مستند، بخشی محوری از پاسخ محسن رضایی که در جریان آن می گوید منتقدان طرح مشخصی برای جنگ ارائه نمی کنند و شعار می‌دهند گنجانده شده است. ولی با توجه به اینکه در دهه های گذشته، رسانه های حکومتی به انتشار یکسویه روایت‌های همفکران آقای رضایی پرداخته اند و صدای منتقدان او را سانسور کرده اند، طبیعتا تمرکز اصلی مستند، بر انعکاس همین صداهای ناشنیده بوده است.

آقای شیرعلی نیا در جای دیگر با ذکر اینکه گروهی دیگر از مخاطبان مستند نتیجه گرفته اند محسن رضایی و همراهانش همه منتقدان‌شان را حذف کرده اند، خاطرنشان کرده اند چنین نبوده که تمامی منتقدان به حاشیه رفته باشند. در اظهارات این مورخ به عنوان نمونه، از تعدادی از امضاکنندگان نامه ۹۰ صفحه ای انتقادی یاد شده که حذف نشده‌اند و حتی یکی از آنها –محمد ابوترابی– خاطرات خود را در مورد اعتراضات ۶۳ منتشر کرده است.

در اینجا نیز ملاحظه جعفر شیرعلی نیا درست است. تنها نکته ای که ذکر آن موضوعیت دارد آن است که “کودتای خزنده” می گوید به بازخوانی سرنوشت “معترضانی که در نوار صدایشان را شنیدیم یا اسامی‌شان مورد اشاره قرار می‌گیرد” پرداخته -و نه مجموعه منتقدان محسن رضایی یا همه امضا کنندگان نامه ۹۰ صفحه‌ای.

قابل انکار نیست که اگر قرار بر پرداختن به سرنوشت تمام منتقدان بود، مستند باید به کسانی چون آقای ابوترابی می‌پرداخت. البته در آن صورت، باید همچنین سرنوشت افرادی از قبیل عباس دوزدوزانی اولین فرمانده کل سپاه یادآوری می‌شد که در اعتراضات آذر ۶۳ نقش کلیدی دارد و در مجلس برای برکناری آقای رضایی طومار جمع می‌کند، و نهایتا به حاشیه می رود. هرچند چون در جلسه آذر ۶۳ به تلویح یا تصریح مورد اشاره قرار نمی گیرد، مستند به سرنوشت او -و امثال او- هم نمی‌پردازد.

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. …اگر طالقانی زنده می‌ماند به سرنوشت منتظری گرفتار می‌شد.
    و اگر آیت الله منتطزی قدرت میگرفت میشد آیت آلله خامنه ای.
    اگر خاتمی روحانی نبود میشد ارسطو. اگر عمه بنده مرد بود میشد حاج دأیی. تا ابد میشود از این اگر‌ها نوشت و سرگرم شد

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »