زیتون ـ شیوا نظرآهاری: روز گذشته خبری مبتنی بر خودکشی یک دانش آموز یازدهساله در شهرستان دَیِر استان بوشهر منتشر شد. خبر اولیه و گفتگوهای خبرگزاریها با خانواده حاکی از آن است که دلیل مرگ کودک خودکشی به دلیل فقر و نداشتن تبلت یا موبایل برای انجام تکالیف درسی بوده. آموزش و پرورش اما این خبر را تکذیب کرده و اطلاعیه داده که: «نامبرده از روز بازگشایی مدارس در ۱۵ شهریور ماه تا روز حادثه، کار آموزشی خود را از طریق شبکه «شاد» با تلفن همراهی که توسط شخص مدیر مدرسه در فروردین ماه ۹۹ به او اهداشده بود، تا آخرین ساعات روز حادثه در سامانه شاد به صورت فعال انجام می داده.»
ماجرای مرگ تکاندهنده محمد موسویزاده حالا محل بحث و مناقشه شده، سایت خبری سوک، پایگاه خبری استان بوشهر تلویحا مدعی شده که او توسط یکی از بستگانش کشته شده، مادرش اما بر خودکشی محمد تاکید دارد. عادل موسیزاده پدر او هم در گفتگو با خبرگزاری ایرنا گفته است که فرزندش تنها یک گوشی داشت که خودش برای او تهیه کرده بود و چند وقتی بود که این گوشی خراب شده و از او خواسته بود که برایش گوشی نو بخرد.
خودکشی کودکان
هر چند هنوز درباره علت مرگ این کودک اما و اگرهایی وجود دارد اما خبر اولیه مبنی بر خودکشی ناشی از فقر او خبر بیسابقه ای نیست و بالاخص در این روزها پرتکرارتر از قبل شنیده میشود.
با همهگیر شدن کرونا، بسیاری از دانشآموزان در خانوادههای کمبرخوردار با مشکل عدم دسترسی به تلفن هوشمند روبرو بودهاند و در ماههای گذشته حداقل دو مورد خودکشی و مرگ به همین دلیل گزارش شده است.
بسیاری از دانشآموزان در خانوادههای کمبرخوردار با مشکل عدم دسترسی به تلفن هوشمند روبرو بودهاند و در ماههای گذشته حداقل دو مورد خودکشی و مرگ به همین دلیل گزارش شده است.
مجازی شدن آموزش، یکی از چالشهای بزرگ این روزهای سیستم آموزشی در سراسر جهان است، در کشورهای فقیرتر، این موضوع بسیاری از دانشآموزان را از چرخه آموزش خارج کرده است و در ایران گفته میشود که حداقل سه میلیون دانشآموز امکان دسترسی به شبکه شاد را ندارند. حالا با گذشت چندماه به نظر میرسد این مساله اضطراب و فشارهای روحی و روانی جدی را به دانش آموزان وارد کرده است. هدیه کیمیایی، خبرنگار اجتماعی در توییتر خود به نقل از معلم سیدمحمد ۱۱ ساله نوشته است که «در گروه کلاس، جابجا پیام او بود که نوشته بود، خانم اجازه گوشی من خرابه! اجازه گوشی من ویس نمی فرسته! اجازه گوشی من عکس نمی گیره.» هدیه کیمیایی مینویسد:« محمد شاگرد زرنگ و درسخوانی بود، زیر بار سنگینی عذاب وجدانی که نمیتوانست جواب درس ها را بدهد و تمرین هایش را حل کند، طاقت نیاورد»
پیش از این در فروردینماه هم گزارشهایی مبنی بر خودکشی یک دانشآموز در فسا بدلیل نداشتن گوشی هوشمند منتشر شده بود که آموزش و پرورش استان فارس، آن را تکذیب کرد.
درسخواندن با کمک خیریه
در مردادماه وزیر آموزش و پرورش شمار دانش آموزانی که به سامانه شاد دسترسی ندارند را سه میلیون و پانصد هزارنفر اعلام کرد. حسن حاجیمیرزایی درباره نحوه آموزش به دانش آموزانی که امکان دسترسی به این شبکه را ندارند، گفته بود: «اطمینان میدهیم در سال تحصیلی جدید اگر دانشآموزی به شبکه شاد دسترسی داشت از این طریق و اگر نداشت هم به طرق دیگر آموزش را به او ارائه خواهیم داد.»
در ماههای ابتدایی راهاندازی سامانه شاد و تعطیلی مدارس به علت ویروس کرونا، کمپینهای مختلفی توسط برخی از موسسات خیریه راهاندازی شد و تلاش شد تا باز هم با کمکهای مردمی این کمبود جبران شود و دانش آموزانی که به گوشی هوشمند یا تبلت دسترسی ندارند، شناسایی و تجهیز شوند. با این حال شمار بالای این دانش آموزان در مناطق مختلف ایران باعث شده است که این کمکهای محدود نتواند وضعیترا چندان بهبود بخشد.
زهرا گیتینژاد، رئیس مؤسسه خیریه مدرسهساز مهرگیتی و پایهگذار کمپین تبلتهای دستدوم، در گفتگو با شرق با اشاره به عدم استقبال مردم از کمپین این موسسه گفته بود :« با اعلام شماره حساب و کمکهای مردمی، این موسسه توانسته ۳۰۰ تبلت و گوشی هوشمند تهیه کند و آن را در اختیار دانشآموزان ممتاز کلاس دوازدهم در یکی از مناطق استان سیستان و بلوچستان قرار دهند.»
در چنین شرایطی، اندک تجهیزاتی که با کمک خیرین تهیه میشود نیز در اختیار دانشآموزانی قرار میگیرد که از نظر درسی، ممتاز شناخته میشوند و سایر دانش آموزان در انتهای صف دریافت گوشیهای هوشمند و استفاده از سامانه شاد و خدمات آموزشی قرار میگیرند و این خود میتواند فشار مضاعفی در پی داشته باشد.
«شاد»، بیشاد
یک معلم شاغل در شهر سقز، در مورد سامانه شاد و مشکلاتی که این روزها معلمها و دانش آموزان بالاخص در مناطق کمتر برخوردار با آن مواجه هستند به «زیتون» میگوید: «سامانه شاد، یک سامانه فوقالعاده ضعیف است که فضای آن کپیشده از تلگرام است. امسال به آن گزینه لایو اضافه کردهاند اما آنقدر سرورها ضعیف است که امکان استفاده آن برای همه نیست. بیشتر شبیه یک جور از سر باز کردن و گفتن اینکه ما هم آموزش آنلاین داریم، است.» او میگوید بسیاری از مدارس غیرانتفاعی و مدارسی که هزینههای بیشتری از دانشآموزان دریافت میکنند، از برنامههای دیگری برای تدریس آنلاین استفاده میکنند چون محیط سامانه شاد، کارایی چندانی ندارد.
معلمی در سقز: « وقتی درس خواندن از آنها دریغ میشود. وقتی دسترسی به منابع آموزشی را از دست میدهند، به این معنی است که دانشگاه رفتن و امید به تغییر دادن و بهبود شرایط زندگیشان را از دست میدهند.»
از طرف دیگر مجازی شدن آموزش باعث شده، در مناطق محروم، دانش آموزان همان اندک دسترسیشان به منابع آموزشی را هم از دست بدهند، به گفته این معلم :«برای بیشتر بچهها در مناطق محروم تنها دسترسیشان به منابع آموزشی، از طریق معلم و مدرسه است و در واقع درس خواندن تنها راهی است که آنان میتوانند از طریق آن شرایط زندگیشان را عوض کنند. وقتی درس خواندن از آنها دریغ میشود. وقتی دسترسی به منابع آموزشی را از دست میدهند، به این معنی است که دانشگاه رفتن و امید به تغییر دادن و بهبود شرایط زندگیشان را از دست میدهند و همین مساله فشارهای زیادی را بر آنها وارد میکند که به ناچار دست به انتخابهای خطرناکی مانند خودکشی یا راههای پرخطر برای کسب درآمد میزنند.»
او در مورد روش نمره دهی و امتحانات در این سیستم مجازی آموزشی اضافه میکند:« پارسال بعد از امتحانات نوبت دوم که به جز پایه دوازدهم بقیه به صورت مجازی برگزار شد، از اداره آمدند و گفتند که به بچهها نمره بدهید بروند، گناه دارند. امسال داریم نتیجه آن را میبینیم. از طرف دیگر در شهر سقز پارسال پنجاه درصد مشارکت در امتحانات وجود داشت، درحالی که در شهر کوچک دیگری نزدیک سقز، فقط بیست درصد دانش آموزان در امتحانات شرکت کرده بودند. یعنی درصد زیادی از دانشآموزان در مناطق محروم حتی امکان دسترسی به همین شبکه پر از ایراد «شاد» را هم ندارند. »
به گفته این معلم تلاشهایی از سوی معلمان و مدیران مدارس برای تهیه وسایل آموزشی لازم برای بچه شد اما درحالی که ششماه پیش، میشد با یکونیم میلیون تومان، یک گوشی هوشمند معمولی تهیه کرد، حالا ارزانترین گوشی در بازار بیش از سه میلیون تومان قیمت دارد و این دست آنان را هم بسته. بسیاری از خانوادها هم که به نان شبشان محتاج هستند، عطای درس بچهها را به لقایش میبخشند و به تدریج این کودکان از چرخه تحصیل و آموزش خارج میشوند.
او با ارجاع به تجربه خود به عنوان معلم در یکی از همین مناطق کم برخوردار میگوید:« دانش آموز هفده ساله دارم که پدرش معتاد است، پارسال کرونا گرفت و سر یک جریانی زد گوشی بچه را شکست. بعد این دانش آموز اقدام به خودکشی کرد که خوشبختانه موفق نبود. درآمدشان ماهی ۳۲۰ هزارتومان از طرف کمیته امداد است و ۲۱۰ هزارتومان یارانه میگیرند. مستاجرند، این بچه معدلش ۱۸ است، در فضای فوق العاده پرخطر زندگی میکند و حالا با تعطیل شدن مدارس و خانه ماندن، هم از تحصیل بازمانده و هم ناچار است ساعات بیشتری را در محیط ناامن خانه بگذراند.»
و این به گفته او تنها یک نمونه از صدها موردی است که معلمان و کادر آموزشی روزانه با آن مواجهاند که هر کدام میتواند به خودکشی یا آسیبهای پایدار جسمی و روانی در کودکان و نوجوانان بیانجامد.
یکی از پیامدهای مهم کرونا که بسیاری از سازمانهای بینالمللی از جمله یونسکو نسبت به آن هشدار داده و از دولتها خواستهاند تا نسبت به آن توجه جدیتری داشته باشند، همین بازماندن کودکان از تحصیل است. تجربه نشان میدهد که در شرایط سخت اقتصادی، کودکان جزو نخستین گروههایی هستند که بطور مستقیم تحت تاثیر قرار میگیرند، امکان برخورداری از خدمات آموزشی را از دست میدهند و بلافاصله یا باید وارد بازار کار شوند و به چرخه اقتصادی خانواده کمک کنند یا اگر دختر باشند، معمولا تن به ازدواج ناخواسته دهند. در چنین شرایطی که تمام دنیا مشغول دست و پنجه نرم کردن با عواقب ناشی از همهگیری کرونا است، در ایرانِ تحت تحریمهای سخت اقتصادی از یک سو و در محاصره فساد اقتصادی و کرونا از سوی دیگر، به نظر میرسد توزیع عادلانه امکانات آموزشی و رسیدگی به وضعیت دانشآموزان در مناطق کمتر برخوردار، به این زودیها جایی در الویتبندیهای متولیان امر پیدا نمیکند و تا باز شدن دوباره مدارس شاهد موج بزرگی از ترک تحصیل در میان دانشآموزان، افزایش تعداد کودکان کار، افزایش کودک همسری و حتی مرگ کودکان خواهیم بود.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…