زیتون- جمعی از نواندیشان دینی ایرانی٬ ضمن انتشار بیانیهای «قتلهای وحشیانه اخیر» در فرانسه را به «شدت و سراسر محکوم» کردند.
امضا کنندگان این بیانیه تاکید کردند که در همهی ادیان الهی و اندیشههای بزرگترین مصلحان بشری، مجوّزی برای رفتارهای ضدّ انسانی و کشتار دیگر انسانها نمیتوان یافت.
به گزارش «زیتون» در ادامه این بیانیه آمده است: «اگر مسلمانان احساس میکنند به «مقدّسات»شان توهین شده، آنگاه تنها دستور قرآنی در مورد استهزای آیات خدا (چه رسد به پیامبر و امام)؛ بی اعتنایی و ترک محترمانه و موقّت مجلس است، آن هم تا زمانی که استهزاءکنندگان مسخره میکنند. پس از آن میتوان، باز با حفظ اصول، با همانها نشستوبرخاست کرد.»
در بخش دیگری از بیانیه نواندیشان دینی افزودند: «از سوی دیگر قابل تاکید است که به گمان ما به خاطر جنایت چند عنصر تندروی عضو جامعهای مذهبی نمیتوان و نباید کلّ این جامعه را تحت فشار قرار داد و به اسلامهراسی دامن زد. اسلامهراسی خود بخشی از مشکل و نه راه حلّ افراطگرایی مذهبی است.»
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته به شرح زیر است:
ما جمعی از نواندیشان دینی ایرانی عمل وحشیانه و ضدّ انسانی قتل تروریستی شماری از شهروندان فرانسوی را به شدت و سراسر محکوم کرده، به خانوادههای داغدار تسلیت میگوییم و در اندوه مردم فرانسه شریک هستیم. بر اساس فهم ما از اسلام قتل حتی یک انسان چونان قتل همهی انسانها است (تلمیحی به قرآن آیهی ۳۲ سورهی مائده).
ما بر این باوریم که در همهی ادیان الهی و اندیشههای بزرگترین مصلحان بشری، مجوّزی برای رفتارهای ضدّ انسانی و کشتار دیگر انسانها نمیتوان یافت. انسانها، از هر دین و ملت و مذهبی، را همان خدایی آفریده که مسلمان، مسیحی، یهودی، بودایی و زرتشتی را آفریده است.
شایان ذکر است که بنابر نظرسنجیهای رسمی در فرانسه، اکثریّت جامعهی مسلمانان این کشور به شدّت مخالف روشهای جنایتکارانه اند؛ به طوری که جامعهی مسلمانان فرانسه چند روز پیش جشن میلاد پیامبر اسلام (درود بر او) در مساجد را در همدردی با قربانیان فجایع اخیر تعطیل کرد. مسلمانان (و پیروان ادیان دیگر) البتّه میتوانند اعتراض خود را به آنچه نمیپسندند به شیوههای مدنی، فرهنگی و حقوقی نشان دهند.
اگر مسلمانان احساس میکنند به «مقدّسات»شان توهین شده، آنگاه تنها دستور قرآنی در مورد استهزای آیات خدا (چه رسد به پیامبر و امام)؛ بی اعتنایی و ترک محترمانه و موقّت مجلس است، آن هم تا زمانی که استهزاءکنندگان مسخره میکنند. پس از آن میتوان، باز با حفظ اصول، با همانها نشستوبرخاست کرد: «اگر (در مجلسی) شنیدید که آیات خدا مورد کفر و استهزاء قرار گرفته، با آنها منشینید تا آنگاه که در بحث دیگری وارد شوند» (نساء ۱۴۰). در این آیه (و آیات مشابه دیگر مانند: آل عمران ۱۸۶، انعام ۶۸ و مائده ۱۳) نه دستور به برهم زدن جلسه آمده، نه پاسخگویی به استهزاء سخرهگران و نه حتی اعتراض و قهر، بلکه تنها ننشستن با آنها تا پایان سخرهگری و شکیبایی در مقابل آنها توصیه شده است. این آیات نشان میدهند میتوان با قبول آزادی دگراندیشان، حتی دشنام گویان، روابط عادی انسانی با آنها داشت.
از سوی دیگر قابل تاکید است که به گمان ما به خاطر جنایت چند عنصر تندروی عضو جامعهای مذهبی نمیتوان و نباید کلّ این جامعه را تحت فشار قرار داد و به اسلامهراسی دامن زد. اسلامهراسی خود بخشی از مشکل و نه راه حلّ افراطگرایی مذهبی است. ما مشفقانه از مقامات و مسؤولان کشور فرانسه و اهالی فرهنگ و رسانه انتظار داریم در این جوّ ملتهب به شدّت مراقب باشند فضای زیست اجتماعی در عکسالعمل به این نوع توحّشها به سمت دو قطبی شدن پیش نرود.
بسیار شایسته و ضروری است که مقامات فرانسوی از یک سو به مبارزه با هرگونه افراطگرایی و تروریسم علیه شهروندان این کشور، که جامعههای مختلف فکری و فرهنگی را در خویش دارد، ادامه دهند. با این حال، از سوی دیگر لازم است که مقامات فرانسوی همانند مقامات برخی کشورهای دیگر اروپایی از صلح، همبستگی عمومی، همزیستی مسالمتآمیزِ همهی شهروندان و نیز حیثیّت و حقوق اقلیّتهای جامعه و همچنین فاصلهگذاری بین افراد معدود تروریست و اعمال جنایتکارانهشان با یک جامعه بزرگ مذهبی حمایت کنند.
مستبدّان حاکم بر برخی کشورهای اسلامی اکنون، با اهداف متفاوتی، از فقدان احتمالی آزادی بیان در کشورهای دیگر انتقاد میکنند؛ این در حالی است که انتقاد محترمانه به خودِ این حاکمان در داخل کشورهایشان حبس طولانی مدّت، حصر، شلّاق، تبعید، ایذاء، محرومیّت از حقوق اجتماعی و حتی اعدام یا کشتار به دنبال دارد. شایسته است این حاکمان، با چنین کارنامهی خرابی در آزادی بیان، تمرکز خود را معطوف به بهبود وضع آزادی بیان در کشور خویش کنند.
از کلیّهی مسلمانان و به خصوص اهالی فرهنگ، روحانیون و روشنفکران جوامع اسلامی، که مخالف این نوع توحّشها هستند، مصرّانه میخواهیم این جنایات را سراسر و بی هیچ تحفّظی محکوم کنند و حساب مشتی جزماندیش ستیزهگر را از اکثریّت مسلمانان جدا کنند. دود این نوع رفتار ضدّ انسانی به چشم همهی مسلمانان و تمام انسانهای صلحگرا و مسالمتجو در جهان خواهد رفت.
زمینههای فرهنگی و عوامل اجتماعی نامساعد برای زیست اقلیّتهای دینی در کشورهای مختلف بی شکّ شایان تأمّل و چارهجویی است؛ امّا هیچ کدام از این زمینهها و عوامل، کوچکترین مجوّزی برای رفتارهای خشن با آدمیان ـــ چه رسد به کشتار انسانها ـــ نمیدهد. جان آدمیان بالاترین ارزش را در همهی ادیان الهی و اندیشههای بزرگترین مصلحان جوامع بشری دارد.
امضاء کنندگان:
محمدجواد اکبرین٬ عبدالعلی بازرگان٬ رضا بهشتی معزّ٬ سروش دبّاغ٬ علی طهماسبی٬ احمد علوی٬ رضا علیجانی٬ حسن فرشتیان٬ محسن کمالیان٬ داریوش محمّدپور٬ مهدی ممکن٬ یاسر میردامادی٬ صدّیقه وسمقی٬ حسن یوسفی اشکوری
2 پاسخ
با سلام،
بیانیه منطقی و درستی بود.
دولت ها باید به شهروندان خود در خصوص احترام به ارزش ها و حساسیت مذهبی افراد یک جامعه توصیه ها و تذکرات لازم را بدهند چرا که ممکن است واکنش همه افراد همواره مبتنی یک روش عقلانی نباشد و ممکن است اتفاقات تلخی نظیر سربریدن آموزگار فرانسوی باشیم. اما بهرحال فارغ از اینکه اقدام نابخردانه فرد مسلمان در بریدن سر آموزگار فرانسوی یک اقدام خودجوش توسط خودش و یا مستقیم یا غیر مستقیم به تحریک دیگران(چه مسلمان و یا جریانات غیر مسلمان معاند) باشد نظر به اینکه چنین اقدامی چه بلحاط انسانی و نحوه برخورد با مخالف و چه از منظر بازتاب منفی آن نسبت به مسلمانان و اسلام، اقدام بد و غیر قابل قبولی است ، لذا بنظرم مسلمانان بصورت جمعی باید در محکومیت آن پیگیر باشند از این جهت که به دیگران اعلام کنند که روش مسلمانان در برخورد با مخالف اینگونه نیست و چه از این جهت که آنهایی که در یک کشور غیر مسلمانان حضور دارند بایستی با رعایت قوانین حاکم بر آن جامعه در آرامش آرامش و همزیستی مسالمت آمیز با دیگران زندگی کنند تا بدین ترتیب از موج دشمنی ها علیه مسلمانان را بکاهند و اگر احیانا کسانی مغرض نیز پشت این قبیل داستان بوده باشند به اهداف خود نرسند.
در اینجا خوب است اشارتی شود به رویکرد امام علی در برخورد با توهین به ایشان. در کتاب سیری در سیره ائمه اطهار شهید مطهری، به این مضمون آماده است که خوارج در مسجد کوفه به امام علی توهین می کردند و اصحاب امام اگر میخواستند به آن فرد حمله کنند و تادیبش کنند آن حضرت مانع می شد و می گفت، چکارش دارید، توهینی کرد و حداکثرش اینست به او توهین کنید. کاری به او نداشته باشید.
با سلام
من نظر به این که برخی عزیزان امضاء کننده بیانیه ها ساکن اروپا نیستند [و ساکن امریکا و کانادا و دیگر جاهایند] می خواهم روشن کنم که داعش یک سازمان یا گروه درون ملی در غرب نیست. یعنی در غرب چیزی در معنای گروه داعش فرانسوی یا آلمانی یا انگلیسی یا بلژیکی وجود ندارد. سببش این است که تشکیل گروه یا سازمان دینی یا صنفی یا سیاسی در بیرون از چارت قانون در غرب ممنوع است و قانون هیچ کشور اروپایی برخورد فیزیکی افراد با هم از برای حل اختلاف میان آحاد را به رسمیت نمی شناسد.
می خواهم بگویم که در کشورهای اروپایی چیزی به اسم داعش وجود ندارد و همه آحادی که گمان می رود دارای تمایلات یا گرایشات داعشی اند تحت کنترل و نظارت شدید قرار دارند. این را در فرانسه [و در همه کشورهای اروپایی] دولت می داند و دولت هم همه احزاب را در روند امور در این باره قرار می دهد.
آنچه ما اکنون شاهد آنیم؛
1- این است که گروه داعش آدم های غیر شهری را ـ در برخی کشورها ـ جذب می کند و آن ها را از برای انجام عملیات انتقام جویانه با محمل پناهندگی به کشورهای اروپایی می فرستد. این افراد از برای این گروه آدم های یکبار مصرفی اند که این گروه آنان را به قتل و آدم کشی می گمارد.
2- نشریه ای فکاهی عکس کودکانه ای از ملانصرالدین کشیده و چند تا تُرُب و چغندر هم در عمامه اش کاشته و می گوید: این دَدَتِه! این نَنَته! جدّ و آواته! ها ها ها !
3- کار این نشریه هزاران نفر خارجی را در فرانسه وجاهای دیگر می رنجاند.
4- پافشاری این نشریه در برحق دانستن خود و سکوت کسانی که نبایست سکوت کنند اکنون شرایطی را به وجود آورده که داعش از آن بهره برداری می کند.
5- کار این نشریه البته خلاف آزادی و دمکراسی است. آزادی دیگر شامل سیخ و میخ کردن به این و آن [به ویژه اقلیت اتنیکی] نمی شود. [آزادی از برای حرمت نهادن به هویت فرد و نه از برای خدشه دار کردن هویت دیگران است. وقتی [به ویژه زورگویانه] چنین کنی زمینه از برای گفتگو و تفاهم از بین می رود.]
6- در آزادی و دمکراسی وقتی گمان می رود که کسی می رنجد می روند در این باره از او می پرسند. به سان موردی که گفته می شود در زندان شکنجه است. می روند آن گاه در این باره از زندانی می پرسند.
راه حل باقی مانده از برای دیگران و چند نکتۀ دیگر
– یکی راه حل این است که دیگر کشورهای اروپایی هم همچون دولت فرانسه [دون کیشوت وار] شمشیر از نیام برکشند و نفس کش بطلبند.
– یکی راه حل این است که دولت های اروپایی بر خلاف دولت فرانسه بکوشند تا آشکار کنند که در جوامع دمکراتیک آنچه روزنامه ها و نشریات منتشر می کنند ربط به سیاست دولت ها ندارد.
– احزاب هم به سهم خود می توانند در این باره بیانیه منتشر کنند و همین را بگویند.
– سازمان های مدنی اسلامی و اتنیکی هم اگر چنانچه بر این باورند که اقدام فلان نشریه خدشه بر هویت شان وارد می کند می توانند شکایت به نزد مجامع ملی حقوقی و در صورت نیاز بین المللی ببرند.
– این که کسی از دل یک روستا کفش و کلاه می کند و با قمه تا فرانسه می آید بیانگر ضعف و اشکالی است که در کار پلیس و در تدابیر امنیتی وجود دارد.
و بایست توجه داشت که ماکرون و هر کس دیگر داوری را بایست در این باره به مجامع حقوقی بسپارند و از برانگیختن افکار عمومی به منظور پیشبرد سیاست های پوپولیستی خود خود داری کنند. [و نیز بایست توجه داشت که فاشیزم هیتلری در زوایایی این چنین تاریک و در سکوتی این چنین ابهام آلود بروز کرد و جان گرفت!]
من بر این گمانم که روشنفکران دینی ایرانی و فرانسوی بایست بر علیه دولت فرانسه نزد سازمان های حقوقی بین المللی از بابت این که دولت فرانسه از برای پیشبرد سیاست های پوپولیستی خود هویت دینی آنان را خدشه دار می کند شکایت برند.
من [داود بهرنگ] در جوامعی همچون فرانسه زندگی کرده ام و با پوست و گوشتم لمس کرده ام که خارجی ها [همه خارجی های قیافتاً خاورمیانه ای در چنین شرایطی از کوچک و بزرگ] به سبب هوچی گری های دولت ـ در مواردی که دولت پوپولیست است ـ در معرض اتهام و انواع آزار و اذیت جسمی و روحی و بد رفتاری و زشت رفتاری قرار می گیرند. بایست به کسانی همچون ماکرون گفت: این که یک کسی از فلان ده تونس کفش و کلاه کرده و تا فرانسه آمده و سر یک آدم بی گناه را بریده نشانگر بی لیاقتی دستگاه امنیتی توست؛ چه ربط به من دارد؟
دلیل این که یارو از تونس پا شده و تا به فرانسه آمده پندمی کرونا و محدودیت سفرهای توریستی است. کرونا اگر نبود بر اثر سِرتِق بازی یک نشریۀ فکاهی و دون کیشوت بازی دولت هایی چون دولت ماکرون تا کنون سر ده ها فرانسوی و اروپایی در کشورهایی چون تونس و مراکش و ترکیه و غیره بریده شده بود.
کاری که این نشریۀ فکاهی کرده در مقولۀ نقد نمی گنجد. نقد را اولاً کسی می نویسد که هِر را از بِر ـ در ارتباط با موضوعی که می نویسد ـ تشخیص دهد. در ثانی نقد در غرب مرام و مناسبت دارد. نقد جایی معنا دارد که طرف امکان بررسی و پاسخ به نقد تو را داشته باشد. [محمد را که اکنون شخصیتی هویتی از برای قریب دو میلیارد آدم است و شخصیت حقیقی و حقوقی هم نیست از کجا بیاوریم تا به نقد تو پاسخ بگوید؟]
در کل بایست به این نکته توجه داشت که؛
کار رسانه درگیر شدن با دزد نیست. رسانه به دزدی می پردازد. اولی ربط به پلیس و قانون دارد.کار رسانه درگیر شدن با متخلف نیست. رسانه به تخلف می پردازد. اولی ربط به پلیس و قانون دارد. کار رسانه درگیر شدن با قاتل نیست. رسانه به قتل می پردازد. اولی ربط به پلیس و قانون دارد. کار رسانه درگیر شدن با تروریست نیست. رسانه به تروریزم می پردازد. اولی ربط به پلیس و قانون دارد. کار رسانه درگیر شدن با افراد و آحاد مذهبی یا متدین نیست. رسانه به دین و مذهب از جنبۀ موضوعی می پردازد.
آنچه ما اکنون شاهد آنیم و از اثرات ناگوار آن در رنجیم این است که نشریه ای فکاهی عکس بچه گانه ای از ملانصرالدین را کشیده و چند تا تُرُب و چغندر هم در عمامه اش کاشته و خطاب به اقلیت های اتنیک اعم از زن و بچه و بزرگ و کوچک ـ در همه کشورهای اروپایی ـ می گوید: این دَدَتِه! این نَنَته! جدّ و آواته! ها ها ها !
فاشیزم در اروپا از همین گونه برخوردها آغاز شد. شاخ و دم نداشت! نکته این جاست که اکنون کسانی بانگ برداشته اند: فاشیست های اروپا متحد شوید! و دیگران ـ روشنفکران گنده نام غربی که بایست در این گونه مواقع لب به سخن بگشایند ـ خفه خون گرفته اند.
با احترام
داود بهرنگ
دیدگاهها بستهاند.