پشت به همه، رو به ولی فقیه

زیتون ـ مهسا محمدی: اگر قرار باشد محمد یزدی در یک جمله توصیف شود، می‌توان گفت که او حامی بی چون و چرای ولایت فقیه بود. 

محمد یزدی، روحانی‌ سیاسی‌ای که برای توصیف او همزمان باید از دو صفت متناقض محافظه‌کار و تندرو استفاده کرد؛ امروز، چهارشنبه ۱۹ آذر، در ۸۹ سالگی درگذشت. او متولد اصفهان بود اما بیشتر عمرش را در قم، مرکز مذهبی سیاسی جمهوری اسلامی زیست.

یزدی در یکی از آخرین مصاحبه‌های تلویزیونی خود در برنامه «بنیانگذار» در خرداد ماه ۹۹ در دفاع از قدرت بی‌چون و چرای ولایت فقیه، گفت:« مجتهد جامع الشرایط موظف است که حاکمیت را به عهده بگیرد و با هر سیستمی که می‌خواهد می‌تواند اداره کند… هر وقت تریبونی به دست بیاورم می‌گویم یکی از وظایف مهم خبرگان حفظ حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران است». از بزرگترین خدمات یزدی به جمهوری اسلامی، به شهادت پیام تسلیت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، «ایستادگی در مقابل تئوری «جدایی دین از سیاست بود».

 حمایت و تلاش برای تثبیت و تقویت جایگاه ولایت فقیه به عنوان محور اصلی نظام جمهوری، او را تبدیل به روحانی محبوب هر دو رهبر جمهوری اسلامی کرد و برایش مَناصب و جایگاه‌های متعدد و قدرت نفوذ بالایی به ارمغان آورد.

مناصب و جایگاه‌ها

یزدی طی ۴ دهه حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، در دو قوه مقننه، قضاییه، مجلس خبرگان و شورای نگهبان مسئولیت داشت. گاه در هیات رئیس این نهادها و گاه در جایگاه نماینده مجلس و یک عضو ساده. با وجود این شاید به جرات بتوان گفت که او بالاخص طی یک دهه اخیر بیشترین اثرش را از طریق شورای نگهبان و بر قوه مجریه به جای گذاشت، هر چند هیچ‌وقت منصبی در این قوه نداشت، اما آثار اعمال و مواضعش بر آن پیدا بود. 

یزدی حکم قاضی‌القضاتی خود را در سال ۶۸ از آیت‌الله خمینی گرفته بود. در زمان ریاست او بر قوه قضاییه به پرونده‌های پر ایراد و دادخواهی نشده‌ای چون قتل‌های زنجیره‌ای رسیدگی شد که مبدل به یکی از مثال‌های روشن از عدم استقلال قوه قضاییه شد. از عملکرد دستگاه قضا زیر نظر یزدی چنین بر می‌آید که او علاوه بر آنکه سیاست را از دین، که آن را از قضاوت هم جدا نمی‌دانست. اقدام دیگر او در قوه قضاییه  حذف دادسرا از روند رسیدگی به پرونده‌ها بود، که به واسطه آن قاضی هم در جایگاه دادستان و هم قاضی قرار می‌گرفت که به گفته کارشناسان این یکی از تخریب‌های اساسی در دستگاه قضا بود. تثبیت سیستم تفکیک شده دادگاه‌های عمومی و انقلاب هم یکی دیگر از ارمغان‌های دوره محمد یزدی در دستگاه قضا بود که مجموع این اقدامات به گفته هاشمی شاهرودی، رئیس بعدی دستگاه قضا آنجا را به «ویرانه» بدل کرد.

از عملکرد دستگاه قضا زیر نظر یزدی چنین بر‌می‌آید که او علاوه بر آنکه سیاست را از دین، که آن را از قضاوت هم جدا نمی‌دانست.

یزدی ریاست مجلس خبرگان رهبری را در دوره چهارم این مجلس و در رقابت با اکبر هاشمی رفسنجانی به دست آورد. با این حال یزدی بعد از یک سال ریاست بر خبرگان در انتخابات سال ۱۳۹۴ موفق به کسب رای لازم برای حضور مجدد در این مجلس نشد؛ و رهبر جمهوری اسلامی این اتفاق را «مایه خسارت»  خواند. ولی یزدی در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس خبرگان جبران «خسارت» کرد و به جای تهران از قم نامزد شد و در اسفند ۱۳۹۸ با حذف ۲۶ رقیب از طریق شورای نگهبان و در رقابت با یک تایید صلاحیت شده‌ی دیگر، مجددا به این مجلس راه یافت.

هر چند یزدی به هنگام مرگ هنوز هم عضو مجلس خبرگان و دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود، اما پیش‌تر در ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۹ با تایید آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، به دلیل کهولت و عوارض جسمی از عضویت در شورای نگهبان، محل اثرگذاری‌اش بر انتخابات، انصراف داده بود.

ریاست دادگاه انقلاب اسلامی قم، ریاست دفتر آیت‌الله خمینی در قم، نمایندگی مجلس شورای اسلامی دوره‌های اول و دوم، نمایندگی مجلس خبرگان، عضویت شورای نگهبان به حکم آیت‌الله خمینی و بعد خامنه‌ای، ریاست هیات امنای مهدیه تهران و ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از جمله مسئولیت‌های دیگر این روحانی پاکار نظام جمهوری اسلامی بود.

تندروی یزدی و زبان تیزش، او را در برابر همه‌ی اجزای نظام، به جز رهبران جمهوری اسلامی قرار داد و همین وفاداری مصونیتی به وی داد که توانست در سایه آن از محمد خاتمی گرفته تا محمود احمدی‌نژاد و از هاشمی رفسنجانی گرفته تا صادق آملی لاریجانی، به همه بتازد.

زبان تیز و پشت گرم

یزدی، در سال  ۸۸ تمام قد پشت محمود احمدی‌نژاد، کاندیدای ریاست جمهوری‌ای که نظرش به نظر رهبر جمهوری اسلامی نزدیک بود، ایستاد. او علاوه بر آنکه در جبهه شورای نگهبان از این کاندیدا دفاع می‌کرد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را هم رسما وارد بازی کرد و در بیانیه‌ای که بعدها برخی از اعضای جامعه مدرسین آن را تکذیب کردند، اعلام کرد که نظر جامعه مدرسین در انتخابات ۸۸ احمدی‌نژاد است. در بخشی از این بیانه آمده بود «جناب آقای احمدی‌نژاد در مقایسه با سایر افراد به ارزش‌های اسلامی توجه بیشتری داشته و شاخص‌های مورد نظر امام و رهبری را رعایت می‌نماید.»

تندروی یزدی و زبان تیزش، او را در برابر همه‌ی اجزای نظام، به جز رهبران جمهوری اسلامی قرار داد و همین وفاداری مصونیتی به وی داد که توانست به همه بتازد.

با این وجود خانه‌نشینی یازده روزه احمدی‌نژاد بر سر اختلافش با رهبر جمهوری اسلامی درباره وزیر اطلاعات او را از چشم یزدی انداخت و او و «باندش» را برایش در رده محمد خاتمی، اصلاح‌طلبان و یا حتی خطرناک‌تر از آنان قرار داد. او بعد از آن هم شیوه ابراز همدردی محمود احمدی‌نژاد، در مراسم تشییع جنازه هوگو چاوز و اینکه او را «شهید» نامید  را هم «مسخره‌بازی» توصیف کرد.

از میان بلندپایگان نظام که از زبان تیز یزدی مصون نماندند شاید شاخص‌ترینشان لااقل در سال‌های اخیر صادق لاریجانی باشد.

صادق لاریجانی در نقطه شروع بدبیاری‌های سال‌های اخیرش و با به میان کشیده شدن پایش در پرونده معاون اجرایی پرحاشیه‌اش اکبر طبری زبان تهدید گشوده و در مرداد ماه سال ۹۸ گفته بود که به نجف می‌رود، با واکنش تند این روحانی مدافع نظام مواجه شد.

محمد یزدی در یک سخنرانی و از تریبون رسمی شدیدا به صادق لاریجانی تاخته و گفته بود: «فلانی می‌گوید اگر این کار را نکنید نجف می‌روم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم به‌هم می‌خورد؟ شما در قم بودن‌تان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید.»

محمد یزدی همچنین بدون نام بردن از اکبر طبری گفته بود: «رئیس دفتری که ده سال جای مهمی را اداره کرده دستگیر می‌شود، بعد اعتراض می‌کند که چرا گرفتید؟ به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند!… از کجا آوردی ساختی؟»

لاریجانی به یزدی:«در شورای نگهبان، سخنان غیردقیق، غیرمستدل و حتی نامربوط شما برای اعضاء روشن است.»

لاریجانی هم در پاسخ با نوشتن نامه‌ای  او را به بیان «مطالب موهن» و «تکرار دروغ» متهم کرد و با تاکید به اینکه «گویی روزتان به شب نمی‌رسد اگر تعریضی، توهینی و افترایی نداشته باشید» گفت: «جناب آقای یزدی، چرا به این وضعیت افتاده‌اید؟» رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به همین هم بسنده نکرد و خطاب به یزدی گفت که «در شورای نگهبان ، سخنان غیر دقیق ، غیر مستدل و حتی نامربوط شما برای اعضاء روشن است.» و در ادامه تهدید کرد: « سینه ام خزانه الاسرار اتهامات مجموعه ای از معاونان ، قائم مقامان و آقازاده های مسئولان و شخصیت هاست.» و سوابق علمی و اجرایی یزدی را زیر سوال برد.

لاریجانی در دعوای خود با یزدی به بخش دیگری از سابقه او اشاره می‌کند که جالب توجه است. او در نامه خود نوشت: «شما بجز «داد و قال»، توهین به مسئولین و بزرگان»، «افترا زدن و تحقیر کردن» آیا «کار دیگری هم کرده‌اید‌؟»؛ شما با آیت‌الله شبیری «چه کرده‌اید‌»؟

اشاره لاریجانی به نامه‌ای است که یزدی در آبان ماه سال ۹۷ به شبیری زنجانی از مراجع تقلید شیعه نوشت. این نامه پس از انتشار تصاویری از دیدار محمد خاتمی و شماری از چهره‌های اصلاح‌طلب با آیت‌الله موسی شبیری زنجانی در تهران منتشر شد و  به دنبال آن یزدی در نامه‌ای سرگشاده به این مرجع تقلید، از وی خواست که «شان مرجعیت را رعایت» کند و به او تذکر داد که نباید این «گونه مسائل دیگر تکرار» شود این کار یزدی و لحن او واکنش‌های زیادی در میان مراجع قم برانگیخت. به کار بردن لحن تحکم آمیز و تاختن از موضع بالا به سایر مراجع تقیلد و در نهایت از میدان به در کردن آنان اما از عادات دیرین یزدی بود. او پیش از آن نیز از احمد آذری قمی که تا جایی هم‌نظر و هم‌مسلک وی بود گرفته تا محمد شریعتمداری، حسینعلی منتظری و یوسف صانعی را به همین شیوه تنبیه و تکفیر کرده بود.

به کار بردن لحن تحکم آمیز و تاختن از موضع بالا به سایر مراجع تقیلد و در نهایت از میدان به در کردن آنان از عادات دیرین یزدی بود.

برنده این دعوای به تعبیر عباسعلی کدخدایی «طلبگی»، کسی نبود جز محمد یزدی. بعد از حدود دو هفته لاریجانی یک نامه عذرخواهی خطاب به او نوشت و چنین عنوان کرد: « اینجانب ابایی ندارم که بپذیرم انسان در شرایطی قلم و زبانش دچار لغزش می‌شود و بر قلم و زبان مطالبی جاری می‌شود که خلاف مصلحت است و بلکه گاه خلاف انصاف.»

«این حمید مان بیکار است»

فساد مالی و در واقع رانت‌خواری و سوءاستفاده از قدرت این مقام بلندپایه جمهوری اسلامی، یکی از چندین مورد افشاگری‌ای بود که عباس پالیزدار، نماینده مجلس و دبیر هیات تفحص مجلس هفتم از قوه قضاییه انجام داد. پالیزدار، فعال سیاسی اصول‌گرا بعد از یک سلسله سخنرانی که در چند دانشگاه، از جمله دانشگاه همدان در سال ۱۳۸۷ انجام داد و نتایج این تفحص را اعلام کرد و بازداشت و به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

 او در بخشی از افشاگری خود که تا ۵۰ مقام بلند پایه نظام را در برمی‌گرفت، گفت: « آیت‌الله آمدند نزد مقام رهبری گفتند که می‌خواهیم یک دانشگاه قضایی بسازیم برای خواهران در قم… مجوز داده شد… بلافاصله بعد از مجوز رفتند سراغ ساپورت مالی که بله کارخانه لاستیک دنا را مجوزش را بدهید، آقای نعمت‌زاده هم گفت کارخانه را در ازای ۱۲۶ میلیارد به شما واگذار می‌کنیم… در حالی‌که قیمت واقعی آن ۶۰۰ میلیارد بود. بعد این آقایان نامه نوشتند به نعمت‌زاده که تخفیف منظور فرمایید. بعد از بارها نامه‌نگاری برای گرفتن تخفیف، قیمت را از ۶۰۰ میلیارد واقعی به ۱۰ میلیارد رساندند. باز آقایان گفتند که ما پول نداریم. ۸۰ درصدش را به اقساط می‌پردازیم. نعمت زاده قبول کرد. دوباره گفتند بیست درصد بقیه را هم الان نداریم بعد از فروش مستغلات کارخانه می‌پردازیم. خوب به همین راحتی آقای آیت‌الله کارخانه را صاحب شد و بعد از مدتی هم این کارخانه را در بورس فروخت.»

محمد یزدی به فروزش، وزیر کشاورزی وقت: «حمیدمان بیکار است، ترتیبی اتخاذ فرمایید از جنگل‌های شمال در جهت صادرات چوب بهرمند شود.»

پالیزدار در ادامه وقتی مورد پرسش قرار می‌گیرد که آیت‌الله مذکور کیست، می‌گوید:« شخص آیت‌الله یزدی رئیس سابق قوه قضاییه و دبیر جدید جامعه روحانیت حوزه علمیه قم».
پالیزدار در بخشی دیگر از توضیحات خود به اقدام دیگر یزدی اشاره کرده و می‌گوید که او برای پسرش هم دست به قلم برده و برای فروزش، وزیر کشاورزی وقت نامه می‌نویسد که «حمیدمان بیکار است، ترتیبی اتخاذ فرمایید از جنگل‌های شمال در جهت صادرات چوب بهرمند شود.» بنابر گزارش‌های بعدی و به گفته مهدی خزعلی، فعال سیاسی، این نامه ‌نگاریِ یزدی به مالکیت پسرش بر سه هزار هکتار از جنگل‌های شمال ایران می‌انجامد. این در حالی است که حمید یزدی در آن دوران مدیرکل حوزه ریاست قوه ‏قضائیه بود.

نتیجه این افشاگری‌ها برای پالیزدار زندان بود که البته مشخص نشد چه میزان از حکم ده ساله خود را در زندان ماند. پالیزدار هم در ادامه از سوی خبرگزاری فارس به فساد مالی متهم شد.

یزدی سال ۹۸ طی مصاحبه‌ای گفت «همه دارایی‌هایش را با ۳ میلیون تومان» واگذار می‌کند.

محمد یزدی اما بعدها در سال ۹۸ طی مصاحبه‌ای گفت «همه دارایی‌هایش را با ۳ میلیون تومان» واگذار می‌کند، و «چند پمپ بنزین، کارخانه و اموال دیگر» ندارد. او تاکید کرده که «هیچ یک از فرزندانم با من ارتباطی ندارند» و فقط از محکومان دادگاه شنیده که پسرش، حمید، قاضی «متشرعی» است.

رجل سیاسی به زبان ساده

تندخویی سیاسی و صراحت لهجه یزدی باعث می‌شد که تصویری روشن از مبانی و اصول مورد تایید نظام جمهوری اسلامی، که گاه تلاش می‌شود به شکلی سیاستمدارانه و در لفافه عرضه شود، ارائه کند. به عنوان مثال این عضو  پیشین فقهای شورای نگهبان، در سال ۹۲ در تفسیر خود از اصل  ۱۱۵ قانون اساسی درباره «رجل سیاسی و مذهبی» که تعیین مصادیق آن سال‌هاست محل بحث است، گفته بود: «در بین افرادی که ثبت نام کرده‌اند، ده، دوازده خانم‌ حضور دارند؛ یکی از آنها گفته که “اگر من رییس جمهور شوم، نیمی از کابینه‌ام خانم‌ها و نیم دیگر آقایان خواهند بود”؛ مثل معروفی هست که کسی می‌خواست وارد روستایی شود، اصلا راهش نمی‌دادند وارد روستا شود، اما می‌گفت “خانه کدخدا کجاست”؟!؛ قانون اجازه رییس جمهور شدن را به خانم‌ها نمی‌دهد، حالا چطور این فرد ترکیب کابینه را هم مشخص کرده است!»

هر چند طی یکی دو سال اخیر یزدی به دلیل کهولت و بیماری دیگر حاشیه‌نشین بود و دوستان و دشمنانش از تیزی زبانش در امان، با وجود این مرگ او برای رهبر جمهوری اسلامی، به عنوان عهده‌دار نقش کلیدی و مهم ولایت فقیه، تنها جایگاهی که یزدی به آن وفادار بود، خسارت بزرگی است. او یکی از مدافعان راستین‌ و وفادارش را از دست می‌دهد بی‌امید جایگزینی.

 

Recent Posts

معاویه: یک عرب ایرانی یا مسیحی؟

مسعود امیرخلیلی

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آقای خامنه‌ای، ۱۳ آبان و شورای‌ نگهبانِ جهان

۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آیا پذیرفتگان دیکتاتوری مقصرند؟!

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

روز جهانی وگن؛ به یاد بی‌صداترین و بی‌دفاع‌ترینِ ستمدیدگان!

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است…

۱۲ آبان ۱۴۰۳

اسرائیل؛ درون شورویه و بیرون مستبده!

درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…

۰۸ آبان ۱۴۰۳