من نمیدانم نقش دستگاه اطلاعات فرانسه که ظاهرا از روحالله زم به گفته خودش در سطح بالا محافظت میکرده، در رابطه با قرار و مدارهایی که برای روحالله زم گذاشته میشده، بهویژه آخرین سفر بیبازگشتش چه بوده است! از گفتههای روحالله که دلیلی ندارد در این مورد نادرست باشد، روشن است که او سیستم اطلاعاتی فرانسه را از تمام این وعدهها و رفت و آمدها آگاه میکرده و پس از جلب موافقت آنها قرار را انجام میداده است.
از مجموعه آنچه تا کنون میدانیم این دو حالت یعنی «حفاظت شخصی پلیس» وانگهی چنین سهلگیری در رفت و آمدهای ولنگ و باز، قابل جمع نیستند.
نمیتوان اتهام معینی به پلیس فرانسه در همدستی با حکومت ایران برای دسترسی به روحالله زم زد. ، اما آنچه بیتردید است به علت نظارت بیثمر این دستگاه و تأیید سفر او به حوالی ایران، روح الله زم امروز مرده است.
من هم مثل خیلیهای دیگر روحالله زم را نه روزنامهنگار میدانستم و نه شخصی که دارای پختگی، تجربه و تدبیری باشد که بتواند او را در دریای متلاطم و پر نیرنگ سیاست راهبر باشد.
من اولین دفعات در روزهای تظاهرات آبانماه سایت آمدنیوز را دیدم، گمان میکنم هر کسی که خبری از سیاست و اثری از گردش ایام در ذهن خود داشت، تنها امر واضحی که آنجا میدید اوج بی مسئولیتی و هیاهو سالاری بود حاصل ذهن یا ذهنهایی نظام نایافته.
تصویری هم که من و بسیاری دیگر از کسانی که میشناسم، از روح الله زم داشتیم بهویژه پس از فاش شدن گفتگوهایش با مأموران، وقتی که در تور وزارت اطلاعات بود، تکمیل شد. جوانی بینهایت زودباور، احساساتی با جاهطلبیهای بسیار خام. او در ستایشهای کودکانهای که از خود میکرد و مامور اطلاعاتی هم تا میتوانست هر چه بیشتر به ان سمت سوقش می داد، خودش را عامل و آمر و علتالعلل همهی اعتراضات و تحرکات و در نهایت همه خونهای ریخته شده در ایران معرفی میکرد؛ در حالیکه فریبکاری و تمسخر در پرسشها و لحن مستهجن و لاتمأب مأمور آشکار بود. اما همه این بازیهای مستهجن اعترافاتی شد که به زبان خوش و با نیرنگ پیش از واقعه از او گرفته شد و سپس همانها پایههای پرونده و عامل قتل او شد. پروندهای که بر اساس آنچه از رفتار و گفتار زم و سایت آمدنیوز، دستگیر هر هوش متوسطی می شود، باید یک پروندهی جنجالی اما پوچ میشد، نه پروندهای که احکام سنگین زندان از آن برخیزد چه برسد به حکم اعدام! حتی در چارچوب همین قوانین جزایی جمهوری اسلامی هم، او میتوانست مدتی زندانی و مدتی بعد بی سر و صدا مانند خیلیهای دیگر که از افساد در زمین تا غوغا در آسمان اتهام داشتند، آزاد شود.
اما قوه قضائیه یا دستگاه اطلاعات ایران از هیچ و پوچ با سوءاستفاده از ناپختگی زم، مانند هزاران بار دیگر سناریویی ساخت که البته باز هم بهخیال باطل مستوجب مرگ و دهشت باشد.
گفتم که هر کسی با اندکی تجربه از فعالیت سیاسی و ضروریاتش وقتی به پایگاه مبارزاتی این جوان سری میزد میدید که هیچ چیز آنجا جدی نیست؛ چه برسد به مأموران کارکشته و و هزار چهره سرویسهای امنیتی و جاسوسی. به همین دلیل همه آن دولتها و قدرتها و سازمانهای جاسوسی که در اعترافات زم، چه آنهایی که برای خودنمایی تلفنی به مامور اطلاعات می گفت، چه آنها که به کمک یک مزدور یا بختبرگشته دیگر در دادگاه گفته شد، دروغهای سبک و ابلهانهای بیش نبودند که نخست به لطایفالحیل و سپس با فشارهای معلوم بهدست آمده بودند.
چگونه ممکن میشود که دستگاههای جاسوسی سیا و موساد و سعودی که مار خورده و افعی شدهاند، با یکبار صحبت با زم و چند روز کنترل سایت او نفهمند که روی زمینِ واقعیت قرار ندارند؟ اگر قرار بود این حضرات به هر کس که ادعا میکند قادر است در ایران جنبش ایجاد کند، میلیونها دلار را به ثمن بخس وعده بدهند که الان هزاران جوان جویای نام میلیونر در خارجه داشتیم.
از آن میلیونها دلار که در دادگاه ریخت و پاش میشد چرا در حساب زم و زن و فرزندش نتوانستند سندی ارائه بدهند؟ بماند که در فرانسه هم مثل تمام اروپا آمد و رفت هر پولی به هر حسابی زیر ذره بین است. این بدیهیات را که شاید زائد بنماید می گویم از باب تأکید برای آقایان تا توهم نزنند و بیش از این مردم را خالیالذهن تصور نفرمایند.
شاید هم گفتن و نوشتن بیشتر این نکتهها امروز بیهوده باشد چرا که او دیگر نیست. او در بلوای هزار جور مرگی که از در و دیوار بر میهن ما و این جهان میبارد، بهنام قانون امروز کشته شد.
در مرگ او نیز اعتراض اولی و نخستین مخالفت با نفسِ اعدام است به عنوان قتل دولتی! به عنوان عمل شنیعی که در واقع کشتن انسان بهدست انسان است و بسیار ترسناکتر و خشنتر چرا که لباس قانون به برش پوشاندهاند. این اصل و اساس این چنین مرگهاست که بدبختانه همه نظامهای قضایی به ضرورت یا آگاهی ترک آن نرسیده اند.
اما این تمام فاجعه نیست. مسائل دیگری هم در میان است. این سرعت عمل! اینهمه تعجیلی که همه مردم، حتی خانواده او در این اعدام میبینند، بار دیگر بمبی از پرسشهای آزاردهنده را نسبت به اسرار مگوی سیستم قضایی ایران در ذهن و روح وروان مردم منفجر کرده است؛ پرسشهایی که امیدی یافتن پاسخهایش نیست.
و چیزی، هشداری، مقولهای فراتر از پرسش که به دولتهای همدست این ربایشها و دستگیریها و این فرجامهای دردناک برمیگردد.
به دولت عراق برمی گردد که الحمدالله هیچ شکی در زحماتش برای به دام انداختن زم نیست و حتی زحمت بازداشت او را یک شبانه روز بهجان خرید تا او را صحیح و سالم به برادران ایرانی بسپرد. روشن است که هر هشدار و اخطار و پندی به این همسایهی خود دربند و گرفتار، بیهوده است. او در کمال آگاهی و با علم به هر حادثهای که روحالله زم را تهدید کند، این خدمت را انجام داده است و باز هم مواردی باشد، دریغ نخواهد داشت.
اما! دولت مدعی دموکراسی و آزادی و مخالف اعدام فرانسه چطور؟ به او هم این جنایت برمی گردد. اگر دستگاه امنیتیاش در راهی کردن این پناهندهی تحت حفظ به چنین سفری نقش داشته، اگر برای جان و امنیت او بهایی قائل نشده، یا حتی اگر فقط سهلانگاری کردهست؛ این دولت فخیمه در قتل او سهیم است و باید راهی برای شکایت از بابت این تقصیر یا قصور باشد. برای شکایت از این دولت و همه دولتهایی که متهمی را به کشوری راهی میکنند که میدانند اعدام هنوز در آنها قانونی است.
فعالان واقعی و خالص حقوق بشر، آنان که پروژهای و در محاصره گرایشات سیاسی مختلف کار نمیکنند، آنان که آدمی برایشان شریف است به جان آدمیت! آیا قادر نیستند این شکوائیه، این بیداد را به مراجع جهانی برسانند؟ حتی اگر مرجعی برای آن نیست آیا نمیتوان نهضتی، کمپینی جنبشی برای جلوگیری از همدستیها در روابط بینالملل، علیه این مظلمه بهراه انداخت؟
11 پاسخ
این خانم باز هم ادرس غلط می دهد تا جنایت را کم رنگتر کند روح الاه زم در فرانسه زیر جمایت پلیس بود و پیش از رفتن به عراق وزارت کشور فرانسه او فراخواند و به او هشدار داد که عراق کشور امنی نیست اما زم را چنان فریفته بودند که با این همه و بی توجه به هشدار دوستانش به دام افتاد
ماله کشی تا کی خانم محمدی پیکار ضد امپریالیستی و غرب ستیزی یک بار چنان چشمان شما را کور کرد که به همکاری با رژم اسلامی پرداختید اما پس از این که کاسه کوزه تان راهمان رژیم درهم کوفت به دامان غرب امپریالیست پناه اوردید کی می خواهید دست از توجیه ضمنی کارهای رژیم و ادرس غلط دادن بکشید
قبل از آبان ۹۸ روح الله زم دستگیر شده بود و آمد نیوز هم تعطیل!!چطوری جنابعالی در آبان ۹۸ به آمد نیوز دسترسی داشتید؟
برای انها که چهل سال پیش عکس خمینی را در ماه دیدند و خواستار اعدام مختلفین رژیم اسلامی بودند و برای سپاه پاسداران سینه زدند و درخواست مسلح شدنش را به سلاح های سنگین کردند تا جانیان سپاه مردم کرد و ترکمن را راحت تر قتل عام کنند مسلما در اعدام روخ الله زم هم جمهوری اسلامی بی تقصیر است و همه تقصیر گردن امپریالیست هار فرانسوی می باشد. تعجبم که نویسنده به نحی پای امپریالیسم امریکا را به میان نکشید!!! باز هم مطمئنا سایت زیتون این کامنت مرا مثل کامنتی که پای مزخرفات نگهدار گذاشتم سانسور خواهد کرد اما همین که گردانندگان سایت بفهمند که مردم بی شعور نیستند کافیست!!!
خانم جان خودت دوباره بخوان ببین چند بار گفتی من، من ،من و گفتم …و …
تو چی ؟ تو از زم بهتری؟ اینکه میفرمائی من هم مانند بسیاری او را روزنامه نگار ندانسته ام ، یعنی من خودم روزنامه نگارم اما او نه؟
برخی از ما قابل ترحمیم !
مضحک ؟ تراژدی؟ فاجعه؟ افتضاح؟ ..؟..؟ ؟…؟
شرم خصوصیتی است انسانی .
اعدام انسان ها به خاطر هر جرمی نیز حنایتی ست دولتی . حتی در حکومت اسلامی ولایت فقیه
معلوم نیست این حکومت جند صد هزار نفر را در ۴۲ سال به بهانه های مختلف اعادم کرده ست. تلاش دادخواهان سیاسی و مدنی بخاطر کشتار و اعدام هزاران زندانی سیاسی نیز تا بخال نتیجه نداده ست.
حالا در این ماتم سرا که حکومت جان میگیرد پرتاب کردن توپ بازی را به زمین دیگر کشورها که از همان ۴۲ سال پیش تا بحال در به قدرت رسیدن و تثبیت این حکومت کمک کردند را چه باید بگوئیم ؟ مضحک ؟ تراژدی؟ ا فاجعه؟ افتضاح؟ ..؟..؟ ؟…؟
دستگاه امنیتی فرانسه محافظت اززم رابعهده داشته ولی وقتی خود زم تصمیم به سفرمی گیرد نمی توانسته جلوی اورابگیرد.زم زندانی فرانسویها نبوده .این انتقاد نویسنده واردنیست.
این خانم بسیار محترم آسمان وریسمان را گره میزند،مبادا گردی بردامن کبریایی ولایت فقیه نشیند،بزعم ایشان قاتل ببچاره بی تقصیراست خطاکار دولت استعمار گروامپریالیست فرانسه وصهیونیستها هستنند البته بازهم بزعم ایشان که جلو سفر زم فزیب خورده را نگرفتند.صد رحمت به قضاوت قاضیان ولی فقیه
خانم محترم در سرتاسر مقاله تان نامی از اسلامی نیست! نامی از آیت الله سیستانی نیست! بر عکس با «الحمدالله» نوشتنتان معلوم میشود که اگر هم حجاب اسلامی بر سر ندارید در حجاب اسلامی حتما هستید. خانم ملیحه محمدی در ایران اسلام بر قدرت است! اسلامی که ۱۴۰۰ سال است که بی وقفه بیگناه می کشد، از یهودیان بنی قریضه تا زرتشتیان و بهائیان و تا همین روح الله زم. پس خوب بود اشاره ای هم می فرمودید که برای ایران اسلامزده مطلب می نویسد. در ضمن از فرانسه نام آورده اید در فرانسه دهها نفر تا کنون از ایرانی و غیر ایرانی، از مخالفان افریقای شمالی ـ مراکشی مثل مهدی بن برکا تا شاهپور بختیار تا شهریار شفیق تا رضا مظلومان و تا… با همکاری سیاسیون و اجرای پلیس کشته شدند. خانم محترم در ایران ما اسلام همه کاره است. پوست میدرد با شمشیر و با تناب دار به مرگ می دوزد. تا زمانیکه این بیداری همگانی نشود در ایران اتفاقی نمی افتد. من البته هیچ امیدی ندارم که حتا این نظر بدون توهین ناسزا را شما منتشر کنید اما من یر سایه اسلام … جوانیم به تاراج رفته و دخترم دارد در این نحوست محض بزرگ می شود به عنوان زن شخصا امیدوارم […].
در پایان شخص آیت الله سیستانی و دولت فرانسه مسئول قتل روح الله زم هستند. اگر این آیت الله نامه ای افشا گرانه می نوشت، اگر دست کم دولت فرانسه این آدمربائی را محکوم می کرد، اسلام ناب نمی توانست روح الله را پیرو ملیونها انسانی باشد که در این ۱۴۰۰ سال اسلام سربریده. بیدار باش ای ایران!
شسین الف از تهران
باسلام.درایران اسلام حاکم نیست.بلکه مدعیان اسلام حاکمند.
با سلام. تصویر شما از آقای زم برای کسانی مثل من که هیچ آگاهی از ایشان و کارشان نداریم آموزنده بود. اما در پاسخ اینکه چرا فرانسه از ایشان حمایت نکرده، بنده حدس میزنم اگر ایشان یک اسلام گرا و یا چپ گرا بود، آنوقت نه تنها فرانسه، بلکه اتحادیه اروپا تا پای جان از وی حمایت میکردند.
گرفتاری روح الله زم از آغاز تا انجامی که اعدام او با طناب دار بود ، همه راز آمیز است . چگونه و به اتکای چه کسانی و آنهم در ایّام اربعین و حساس تر از آن مسافرت به عراق ، چنان تصمیمی گرفت ؟ ! خامی و لاابالی گری ، جواب نیست ، دستکم گرفتن فاجعه است .
با اینهمه شاید اعدام او راز خاصی نداشته باشد . کشته شدن فرمانده سپاه قدس – سلیمانی – ، غرق کردن کشتی خودی در رزمایش دریایی سپاه ، کشته شدن چند فرمانده سپاه در لبنان و آخرین آن از این دست : ترور یکی از بزرگترین مسئولان تولیدات هسته ای سپاه _ فخری زاده _ ، همه و همه دستاویزی شده بود برای درصد بالایی از مردم ایران ( هم آنانکه در صحنه هستند و هم آنانکه در خارج از صحنه فقط اوضاع را تماشا میکنند ) تا به تحقیر سیستم امنیتی ولایت فقیه بپردازند . از طرفی وضعیت ناهنجار اقتصادی مردم و نظام ورشکسته اقتصادی حاکم در زمانیکه نظام ولایت فقیه کاسۀ چکنم بدست گرفته و باید در آینده نزدیکی برای سرپوش گذاشتن بر اینهمه سستی و حقارت و شکست در باره برقراری ارتباط با آمریکا هم تصمیم بگیرد ، شاید سران بی مغز رژیم به این نتیجه رسیده بودند که بد نیست بمب ترسی به میان جامعه پرت کنند . این بمب با اعدام شخصی مثل ” روح الله زم ” میتواند کم خرج باشد و در عین حال در آستانه تحولات آتی ، ترس حاصل از آن ، هم دهانهایی را ببندد و هم قلمهایی را یشکند !
دیدگاهها بستهاند.