زیتون ـ یلدا امیری: «آدمی در برابر دیگری مسئولیت نامتناهی دارد و حتی مسئول خطاهای اوست». این نگاه امانوئل لویناس فیلسوف فرانسوی در مورد مسئولیت ما در مقابل سایر انسان هاست. دغدغه او در فلسفه همین موضوع بود و بیجهت نیست که او را «فیلسوف دیگری» مینامند.
افغانستان بیش از سی سال است، که درگیر جنگهای مختلف است و طی این سالها مهاجران و آوارگان زیادی به ایران آمدند. مردمانی که در ایران به دنبال نان و سرپناه هستند و اغلب به کارهای سخت تن میدهند.
با وجود اینکه مهاجرانِ این کشور همسایه بزرگترین جمعیت مهاجر ساکن در ایران را تشکیل میدهند، اما بر اساس گزارشهای مختلف برای دریافت امکانات ابتدایی مانند خدمات درمانی، خرید سیم کارت و اینترنت و باز کردن حساب بانکی دچار مشکل هستند. اگرچه مسئولان جمهوری اسلامی همیشه وجود این تبعیضها را تکذیب میکنند.
هشتگی که به ضد خود بدل شد
مصاحبه چند روز پیش لطفالله نجفیزاده، سردبیر تلویزیون طلوعنیوز افغانستان، با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در رسانههای اجتماعی خبرساز شد.
خبرنگار با طرح سوالاتی که برای مخاطب ایرانی نیز آشنا بود، وزیر امور خارجه ایران را در مورد رابطه ایران و افغانستان و موضوعات منطقه به چالش کشید؛ سوالاتی که بنا به اظهار نظر روزنامهنگارانی متعدد، جواد ظریف در پاسخ به تعدادی از آنها درماند، شانهخالی کرد و یا اطلاعات نادرست داد.
البته چیزی نگذشت که روزنامه دولت و تعدادی از روزنامهنگاران و کاربران شبکههای اجتماعی که به حمایت از دولت دولت روحانی و مواضع ظریف مشهورند، بهمیدان آمدند و کوشیدند مصاحبه را «غیرحرفهای» و برخورد را «بیادبانه» توصیف کنند؛ مصاحبهای که روزنامهنگارانی دیگر معتقد بودند که باید بهعنوان یک الگو حرفهای در کلاسهای روزنامهنگاری تدریس شود.
در ادامه و در واکنش به این مصاحبه، روز گذشته عدهای از کاربران فضای مجازی در ایران با هشتگ «پایان مهمانی» از افغانستانیهای ساکن ایران خواستند که به کشور خود بازگردند.
اما آیا حضور در ایران برای افغانستانیها یک میهمانی است؟
توییتهایی با هشتگ «پایان مهمانی» توسط تعدادی کاربران موسوم به ارزشی منتشر شد، یک کاربر توییتر: «برادر عزیز و خواهر گرامی افغانستانی، لطفا به خانهات برگرد.»
توییتهایی با هشتگ «پایان مهمانی» توسط تعدادی کاربران موسوم به ارزشی آغاز شد، توییتهایی مانند: «برادر عزیز و خواهر گرامی افغانستانی، لطفا به خانهات برگرد.» یا «برادر و خواهر افغانستانی، ما در کشور خود با بحران شدید اقتصادی و بیکاری گسترده مواحهیم. لطفا به خانهات برگرد.»
هر چند تعداد توییتهای «پایان مهمانی» با محتوای فوق و خواست خروج مهاجران افغان از ایران محدود بود و چندان پا نگرفت. اما در واکنش به این خواسته و با همین هشتگ توییتهای فراوانی در دفاع از این مهاجران زده شد و هشتگ «آغاز شهروندی» هم در مقابل آن ساخته شد. تعدادی از کاربران نیز یادآوری کردند ایران عضو کنوانسیونهایی است که بر اساس آن باید پناهجویان را بپذیرد و بابت اینکار نیز بودجهای از سازمان ملل متحد دریافت میکند.
علی عبدی، فعال سیاسی ایرانی و کسی که در افغانستان کار و زندگی کرده است، در توییتر خود در واکنش به این هشتگ نوشت: «اگر احساس کردید پرسشگر شبکهی طلوع به وزیر خارجهی ایران «توهین» کرده احتمالا به این خاطر باشد که چشم و گوشتان عادت نکرده یک افغانستانی را در وضعیتی برابر با یک ایرانی ببینید. چشم و گوش خود را عادت دهید.»
مهمانی با اعمال شاقه؛ افغانستانیها در ایران
اگر قرار باشد مهمانی افغانستانیها در ایران را توصیف کنیم، بزمی پر از خشونت و رنج پیش چشم میآید. افغانستانیها و بالاخص مهاجران غیرقانونی آنان، در ایران معمولا برای کارهای سخت و حتی خطرناک به کار گرفته میشوند و به دلیل نداشتن اوراق هویت حتی حقوقی برابر با دستمزد ناچیز کارگر ایرانی هم دریافت نمیکنند. با این وجود داستان رسیدنشان به ایران و همین وضعیت اسفبار هم قصه پر آب چشمی است.
بیشتر بخوانید:
مرگ مهاجران افغانستانی؛ از رودخانههای مرزی تا اردوگاه سفیدسنگ
شکایت افغانستان از شرکت اتباعش در «جنگ نیابتی جمهوری اسلامی»
در اردیبهشت ماه سالجاری بود که رسانههای افغانستان و تعدادی از کاربران در شبکههای اجتماعی خبری را منتشر کردند که از شدت خشونت غیرقابل باور بود. اینکه حدود ۵۰ نفر از شهروندان افغانستانی که از منطقه دهانه ذوالفقار به طور غیرقانونی وارد ایران شده بودند، از سوی مرزبانان دستگیر و پس از ضرب و جرح، به رودخانه هریرود انداخته شدند. وزارت خارجه افغانستان با اعلام آغاز تحقیقات خود، از مقامات جمهوری اسلامی خواسته بود درباره شکنجه و غرقکردن مهاجران افغانستانی در مرز ایران تحقیق کنند، اما همزمان، در همین روز، وحید قتالی، والی هرات، در پیامی توئیتری تهدید کرد که «روزی تصفیه [تسویه] حساب خواهیم کرد.» با وجود شهادت شاهدان عینی ایران در نهایت مسئولیت این رفتار مرزبانانش را به عهده نگرفت.
تنها یک ماه بعد از آن خودرو تعدادی از مهاجران افغانستانی بر اثر شلیک پلیس ایران آتش گرفت و ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن پسری در حال فرار از خودروی مشتعل دیده میشود. او در حالی که بخشهایی از بدنش سوخته تقاضای آب میکند. درخواست این پسر برای آب در شبکههای اجتماعی با هشتگ «کمی_آب_بیار_که_سوختم» بارها به کار رفت و نقض حقوق مهاجران افغانستانی در ایران را یادآوری کرد.
مصاحبه چالش برانگیز
مصاحبه نجفیزاده با ظریف که فیلم بخشهایی از آن در شبکههای اجتماعی منتشر شد گفتگویی طولانی بود که یکی از بخشهای آن در مورد رابطه جمهوری اسلامی با طالبان و سکونت بعضی از اعضای طالبان در زاهدان و مشهد بود که ظریف نتوانست پاسخ قانعکنندهای به سردبیر شبکهی طلوعنیوز بدهد. اظهار بیاطلاعی ظریف، نجفیزاده را وادار کرد که به او یادآوری کند«[ایران] کشورتان است».
شاید مهمترین و چالش برانگیزترین بخش مصاحبه، در حوزه رابطه ایران و افغانستان، آنجا بود که خبرنگار از ظریف میپرسد که چرا افغانستانیها را برای جنگ به سوریه میفرستید؟ ظریف انکار میکند و میگوید که این افراد بر اساس اعتقاد خود به سوریه میروند. اینجاست که سخن از لشکر «فاطمیون»، افغانستانیهایی که تحت نظارت سپاه قدس ایران در سوریه جنگیدند، به میان می آید که به گفته خبرنگار بیست و پنج هزار نفرند و به گفته ظریف پنج هزار نفر.
این در حالی است که پیشتر صمد رضایی، یکی از فرماندهان فاطمیون اعلام کرده بود که در طول جنگ سوریه در مجموع ۸۰ هزار نفر از اتباع افغانستان در قالب لشکر فاطمیون به سوریه اعزام شدند.
ظریف در این گفتگو مدعی شد که این افراد «به صورت داوطلبانه رفتند» و حکومت ایران «کسی را به سوریه» نمیفرستد.
ظریف در پاسخ به سوال خبرنگار که میپرسد، آیا پروژه فاطمیون متوقف است؟ میگوید: «من کاملا صریح به شما گفتم. ما کسانی را که با داعش و با افراط در سوریه مقابله کردند، برای اینکه مجبور نباشند در کابل و در قندهار با داعش مقابله کنند، در تهران و همدان و کرمانشاه یا در بغداد و کربلا و نجف مقابله کنند از آنها حمایت کردیم. اگر لازم باشد باز هم حمایت میکنیم. اما امروز آن خطر در حال رفع شدن است که هنوز کاملا رفع نشده است.»
ظریف در این گفتگو مدعی شد که این افراد «به صورت داوطلبانه رفتند» و حکومت ایران «کسی را به سوریه» نمیفرستد.
سخنان ظریف در خصوص عضویت اختیاری افغانستانیها در فاطمیون در حالی مطرح می شود که گزارشهای بسیاری حاکی از تهدید و تطمیع سربازان موسوم به «فاطمیون» از سوی حکومت ایران هستند. از وعدههای مالی گرفته و اعطای تابعیت ایرانی گرفته تا اخراج از این کشور.
زهیر مجاهد٬ مسئول فرهنگی لشکر فاطمیون در سال ۱۳۹۶ اعلام کرده بود که طی حضور ۵ ساله در سوریه٬ از این لشکر بیش از دوهزار نفر کشته و هشت هزار نفر زخمی شدهاند. بر اساس این گزارش در آن زمان رسانههای ایران اعضای لشگر فاطمیون را چیزی حدود ۲۰ هزار نفر تخمین میزدند. پس از انتشار تعداد کشتههای لشکر فاطمیون برخی از نمایندگان مجلس افغانستان خواستار شکایت از ایران به سازمان ملل شدند.
محمد نواب منگل عضو کمیسیون امنیتی مجلس نمایندگان افغانستان در همان زمان گفته بود: «حدود ۳ سال است که اعضای مجلس افغانستان این نگرانی را احساس کردند. ما به اندازه کافی اسناد و شواهد هم داشتهایم، در مورد افغانهایی که مهاجر بودند و در ایران زندگی میکردند، و مجبورشان کردند در سوریه بجنگند. این اقدام ایران برخلاف تمام موازین و قانون مهاجرت است که از یک مهاجر کشور دیگر نباید سوءاستفاده شود.»
محمدعلی شهیدی محلاتی، ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران، در سال ۱۳۹۵ گفته بود که آیتالله خامنهای «تاکید زیادی» روی حمایت از «مدافعین حرم، بهخصوص لشکر فاطمیون» دارد و گفته است که «باید از نظر قانونی جلو بروید و برای آنها تابعیت درست کنید.»
در سال ۱۳۹۶ پس از انتشار تعداد کشتههای لشکر فاطمیون برخی از نمایندگان مجلس افغانستان خواستار شکایت از ایران به سازمان ملل شدند.
این در حالی است که گرفتن تابعیت ایرانی برای مهاجران افغانستان کاری بس دشوار و زمانبر و گاه حتی ناممکن است. مرداد ماه امسال محمدتقی هاشمی، مدیر کل امور اتباع خارجی استانداری خراسان رضوی گفت که ایران به استاد «نجیب مایل هروی» شاعر و نویسنده برجسته افغانستان تابعیت داده است. اما این تابعیت پس از آن صادر شد که در خرداد ماه شهاب مایل هروی، فرزند نجیب مایل هروی در اعتراض به تبعیض دولت ایران علیه پدرش در برابر نمایندگی وزارت خارجه ایران در مشهد خودسوزی کرد. نجیب مایل هروی نویسنده، پژوهشگری است که به مدت ۴۹ سال در ایران تحصیل، کار و تحقیق کرده است.
در ادامه وعدههایی که به این مهاجران بابت پیوستن به لشگر فاطمیون داده میشد، حمید قریشی، رئیس سازمان بسیج ادارات و وزارتخانههای سپاه در مهر ماه امسال خبر داد که «این سازمان با همکاری دستگاههای مسئول پیشبینی کرده که به خانواده شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون قطعه زمینی را اهدا کند تا با استفاده از تسهیلات بانکی بتوانند در زمین اهدایی، سرپناهی برای خود احداث کنند. بر این اساس به هر چهار خانواده شهدای لشکر فاطمیون یک قطعه زمین ۲۰۰ متری تعلق میگیرد تا با مشارکت یکدیگر در زمین اهدایی که در شهرستان ملارد پیشبینی شده است، یک دستگاه ساختمان جهت اسکان خود بسازند.»
از شواهد چنین پیداست این شبه نظامیان، علیرغم ادعای وزیر امور خارجه ایران، بدون داشتن انگیزههای ملی و میهنی و فقط در برابر دریافت دستمزد و یا وعده اعطای تابعیت و سر و سامان یافتن زندگیهایشان بعد از سالها سرگردانی، در جنگهای نیابتی ایران در کشورهای دیگر شرکت میکنند؛ جنگهایی که نه نسبتی به آن دارند و نه منفعتی در برد و باخت آن.
این «میهمانان» در راه سرای میزبان گاه به آب افکنده میشوند یا به آتش کشیده میشوند و حالا گروهی از ایرانیان در خروج را به آنان نشان میدهند؛ گویی حافظ برای این همسایگان همزبان سروده است «ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم / از بد حادثه اینجا به «پناه» آمدهایم.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…