دختران خیابان انقلاب؛ شکوه یک اعتراض

زیتون ـ شیوا نظرآهاری: در روزهای آغازین دی ماه ۹۶ که کشور درگیر اعتراضات مردمی به گرانی و فساد بود، زنی در خیابان انقلاب تهران، در حالی که لباسی یکدست تیره پوشیده بود، شال سفیدش را بر سر چوب زد و از جعبه مخابرات روبروی شیرینی معروف فرانسه، بالا رفت. برای دقایقی بدون هیچ حرف و حرکتی آنجا ایستاد و سپس ناپدید شد.

تصویری از اعتراض درخشان و یگانه او به حجاب اجباری ساعاتی بعد به شبکه‌های اجتماعی راه یافت. با اینحال در میان خیل عظیم آدم‌هایی که همیشه در خیابان انقلاب حضور دارند، تصویر یا فیلم  چندان واضحی از چهره او ثبت نشد. انگار مردم حاضر در صحنه هم به نوعی مسخ اعتراض آرام زن شده بودند. زنی که کسی نمی‌دانست چه اتفاقی برایش افتاده. اسمش چه بوده. دستگیر شده یا آزاد است. فعال بوده یا زنی عادی و به عصیان آمده. حالا کجاست؟ همه این سوالات باعث شد تا نام او به دختر خیابان انقلاب مشهور شود و حرکتی که او آغاز کرد به یکی از اصیل‌ترین کنش‌های اعتراضی در ایران بعد از انقلاب بدل شود. اعتراضی با نام «دختران خیابان انقلاب».

دختر خیابان انقلاب کجاست؟

این اولین هشتگی بود که برای زن ناشناس ساخته شد. کاربران در شبکه‌های اجتماعی مرتب این سوال را تکرار می‌کردند و خواهان روشن شدن وضعیت او بودند. بعدا از سوی منابع نزدیک به حاکمیت خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه او زنی است که دارای تعادل روحی نبوده و بعد از این اقدام به تیمارستان فرستاده شده است. نام او نیز اولین‌بار توسط نسرین ستوده که پیگیر پرونده‌اش شده بود به رسانه‌ها راه پیدا کرد. «ویدا موحد» نام داشت و گفته می‌شد که بعد از بازداشت چند ساعته آزاد شد. اما در روزها و هفته‌های بعد زنان دیگری درست بر روی همان سکوی مخابراتی در خیابان انقلاب، اعتراض او را تکرار کردند.

نرگس حسینی، اعظم جنگروی و مریم شریعتمداری زنان دیگری بودند که درست در همان مکان علیه حجاب اجباری اعتراض کردند و زندانی شدند.

نرگس حسینی، اعظم جنگروی و مریم شریعتمداری زنان دیگری بودند که درست در همان مکان علیه حجاب اجباری اعتراض کردند و زندانی شدند. اما اوج‌گیری کنش اعتراضی دختران خیابان انقلاب به روز ۹ بهمن ۹۶ برمی‌گردد که حداقل شش زن در ایران و در نقاط مختلف، با بر چوب زدن روسری‌های خود حرکت ویدا موحد را ادامه دادند. در حالی که یک روز پیش از آن، نسرین ستوده خبر از آزادی ویدا موحد داده بود.  انتشار تصاویر اعتراض این زنان در شبکه‌های اجتماعی، باعث شد تا این حرکت به سرعت به سایر نقاط کشور نیز سرایت کند بطوریکه نیروی انتظامی اعلام کرد از ششم دی‌ماه تا ۱۲ بهمن ماه ۱۳۹۶، ۲۹نفر در این رابطه دستگیر شدند.

 

تغییر اتهام؛ از عدم رعایت حجاب شرعی به تشویق فساد

پس از گسترش این حرکت و تبدیل شدن آن یه یک جریان اعتراضی، قوه قضائیه هشدار داد که اتهام دستگیرشدگان دیگر نه «عدم رعایت حجاب شرعی» بلکه «تشویق به فساد و فحشا» خواهد بود. طبق تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ۱۰ روز تا دوماه یا از ۵۰ هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد». مطابق متن این قانون، به نظر می‌رسید عمل دختران خیابان انقلاب نیز منطبق بر همین تبصره است و براساس آن نهایتا می‌توانند به ۲ ماه زندان محکوم شوند. درحالی که طبق ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی، کسی که مردم را به فساد و فحشا تشویق کند و موجبات آن را فراهم کند می‌تواند به حبس از یک تا ده سال محکوم شود. بدین ترتیب دستگیرشدگان هرچند اغلب پس از مدت کوتاهی آزاد شدند اما با انتساب اتهام «تشویق به فساد و فحشا» با حکم‌های زندان مواجه شدند.

پس از گسترش این حرکت و تبدیل شدن آن یه یک جریان اعتراضی، قوه قضائیه هشدار داد که اتهام دستگیرشدگان دیگر نه «عدم رعایت حجاب شرعی» بلکه «تشویق به فساد و فحشا» خواهد بود.

ویدا موحد که در جریان بازداشت اولش، پس از مدتی آزاد شده بود، دوباره در آبان‌ماه ۹۷ با در دست داشتن بادکنک‌هایی، اعتراض خود را در میدان انقلاب تکرار کرد و دستگیر شد. او در جریان این پرونده به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

نرگس حسینی دومین دختر خیابان انقلاب، به دو سال زندان محکوم شد. مریم شریعتمداری یک سال حکم زندان گرفت و اعظم جنگروی هم به شیوه‌های دیگری مجازات شد. شاپرک شجری‌زاده، زن دیگری که در جریان این حرکت و در نقطه دیگری از تهران دستگیر شده بود، هم توسط دادگاه به ۲ سال حبس تعزیری و ۱۸ سال حبس تعلیقی محکوم شد.

 

«تلاش‎های حقیر صهیونیستها»

با ادامه یافتن این مدل اعتراضی کار چنان بالا گرفت که صدای چهره‌های اصولگرا و در رأس آنها آیت‌الله خامنه‌ای را درآورد، آنها مانند همیشه این اعتراض را وابسته به غرب و بهاییت دانستند و خواهان برخورد سخت با زنان معترض شدند.

آیت الله خامنه‌ای در روز ۸ مارس همان سال، در میان جمعی از مداحان، اعتراضات به حجاب اجباری را «کوچک و حقیر» دانست و گفت: «آن‌همه هزینه، فکر و تبلیغات کردند که در نتیجه آن چند دختر فریب بخورند و در گوشه‌وکنار روسری از سر بردارند و همه تلاش‌هایشان در این نتیجه کوچک و حقیر خلاصه شد که این، مسئله‌ای نیست اما آنچه بنده را حساس می‌کند، طرح مسئله حجاب اجباری از دهان برخی خواص است.»

آیت الله خامنه‌ای در روز ۸ مارس همان سال، در میان جمعی از مداحان، اعتراضات به حجاب اجباری را «کوچک و حقیر» خواند.

در همان زمان محمد ایمانی، از اعضای شورای تحریریه روزنامه «کیهان» هم در این رابطه گفته بود: «ماجرای سر چوب زدن روسری توسط چند زن، ظاهری دارد و باطنی. باطن این سناریو، به حزب انگلیسی-صهیونیستی بهائیت باز می‌گردد. حرمت‌زدایی از حجاب، کاری بود که بهائیت با کشف حجاب طاهره قره العین استارت زد و سپس به عنوان سیاست اجبار و سرکوب برای کشف حجاب، به رضاخان دیکته شد… ماجرای روسری برداشتن چند زن ظرف چند ثانیه و انتشار تصاویر آن برای تداعی یک حرکت خودجوش را باید یک پروژه ارزیابی کرد؛ پروژه انتقام گرفتن صهیونیسم مسیحی از انقلاب اسلامی.»

دختران خیابان انقلاب، سه سال بعد

حال سه سال بعد از شروع این جریان اعتراضی که با گره خوردن به اعتراضات دی‎ماه ۹۶، برای چندماه فضای سیاسی کشور را ملتهب نگاه داشته بود، به جز ویدا موحد که هنوز هم کمابیش ناشناس باقی مانده، سایر دختران خیابان انقلاب از ایران خارج شده‌اند.

مریم شریعتمداری، آخرین دختری که از سکوی مخابراتی مقابل شیرینی فرانسه در خیابان انقلاب بالا رفت و با لگد پلیس به پایین پرتاب شد و دستگیری‌اش سر وصدای زیادی به پا کرد، هم‌اکنون در ترکیه است. اعظم جنگروی سومین دختر خیابان انقلاب، به کانادا رفته است و شاپرک شجری‌زاده که او هم چندباری به دلیل اعتراض به حجاب اجباری، دستگیر شده بود، به کانادا مهاجرت کرد و علاوه بر آنکه در میان زنان تاثیرگذار سال به انتخاب بی بی سی قرار گرفت، چندین جایزه نیز دریافت کرد.

در سه سال گذشته، بحث بر سر منشاء این اعتراض در میان کنشگران و فمینیست‌ها در ایران ادامه داشته است. بسیاری حرکت دختران خیابان انقلاب را در ادامه کمپین چهارشنبه‌های سفید که توسط مسیح علی‌نژاد راه اندازی شد، می‌دانند و معتقدند که او آغازگر این حرکت بوده است. گروهی دیگر اما معتقدند که کنش اعتراضی این دختران، ارتباطی با کمپین چهارشنبه‌های سفید نداشته و خودانگیخته بوده است. بعضی دیگر هم آن را حرکتی پوپولیستی دانستند و خروج این زنان از ایران هم مزید بر علت شد تا بخش‎هایی از جامعه که در ابتدا با این حرکت همراه بود، آن را صرفا اعتراضی برای اخذ پناهندگی بداند. سخنگوی قوه قضاییه هم در همین راستا اعلام کرده بود جمعی از این زنان تحت تاثیر مواد مخدر صنعتی این کار را انجام دادند، برخی فریب خورده بودند و بعضی دیگر نیز سازماندهی‌شده به کشف حجاب پرداختند.

فارغ از همه این نقد و نظرات، آنچه در این کنش به فاصله کوتاهی پیش از شروع اعتراضات دی‌ماه ۹۶ قابل توجه بود، بازگشت به «خیابان» و تبدیل یک سکوی مخابراتی ساده به محل مقاومت و مبارزه بود. این نمادین بودن مکان و البته قهرمانانه بودن کنش فردی ویدا موحد در نبود کنش‌های جمعی و گروهی، راز ماندگاری آن در تاریخ است.

 

Recent Posts

معاویه: یک عرب ایرانی یا مسیحی؟

مسعود امیرخلیلی

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آقای خامنه‌ای، ۱۳ آبان و شورای‌ نگهبانِ جهان

۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آیا پذیرفتگان دیکتاتوری مقصرند؟!

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

روز جهانی وگن؛ به یاد بی‌صداترین و بی‌دفاع‌ترینِ ستمدیدگان!

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است…

۱۲ آبان ۱۴۰۳

اسرائیل؛ درون شورویه و بیرون مستبده!

درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…

۰۸ آبان ۱۴۰۳