پیروزی بی‌سابقه دموکرات‌ها و سرنوشت برجام

علی کشتگر

روز ششم ژانویه درحالی‌که سنای آمریکا خود را برای اعلام رسمی پیروزی «جو بایدن» آماده می‌کرد، ترامپ پرده تازه‌ای از نمایشات پوپولیسی خود را به اجرا گذاشت. او هزاران تن از هوادارانش را در واشنگتن بسیج کرد و آنان را به طور ضمنی تشویق نمود تا به کنگره آمریکا حمله کنند. این پوپولیست عاشق قدرت که به دیکتاتورهای جهان حسادت می‌ورزد، در نهایت هم شکست سیاسی برای حزب جمهوری‌خواه رقم زد و هم رسوایی‌های تاریخی فراموش‌نشدنی و بزرگی که برای سال‌ها دامن حزب جمهوری‌خواه را رها نخواهد کرد، به بار آورد.

آمریکا اما نشان داد که دیکتاتور هرچه‌ قدر هم قدرتمند و در حفظ قدرت مصمم و حریص باشد به تنهایی و بدون همراهی ساختار، نهادها و کارگزاران طراز اول نهادهای حاکم، نمی‌تواند حتی به طور موقت بر دموکراسی پیروز شود و آرای مردم را لگدمال کند. و به راستی اگر نهادهای قانونی و دموکراتیک آمریکا ضعیف بودند یا در برابر هجوم ترامپ به دموکراسی از خود تزلزل نشان می‌دادند چه‌بسا امروز آمریکا شاهد کودتای ترامپ و شکست دموکراسی بود.

ترامپ پس از حمله هوادارانش به کنگره که با عکس‌العمل پلیس به کشته‌شدن چهار نفر از آنان انجامید، مجبور شد به شکست خود اذعان کند و اعلام کرد که خواستار انتقال آرام قدرت به جو بایدن است، هرچند که از ادعای خود درباره تقلب در انتخابات دست برنداشت.

اما پایان دوره چهار ساله ترامپ، پایان ترامپیسم نیست. بلکه به نوعی آغاز دوران تاریخی ترامپیسم است. ناسیونالیسم افراطی سفید، آغشته به نژادپرستی و خارجی‌هراسی تازه برای خود یک رهبر پیگیر و ثابت‌قدم به نام «دونالد ترامپ» پیدا کرده که پس از ترامپ نیز چهره‌های وفادار به او از جمله فرزندانش می‌توانند جای وی را پر کنند و برای سالیان طولانی در عرصه سیاست آمریکا نقش ایفا کنند.

موضوع این یادداشت کوتاه اما اشاره به پیروزی همه‌جانبه جو بایدن و سرنوشت برجام است. با پیروزی دو نامزد حزب دموکرات در جورجیا دموکرات‌ها پس از تسخیر کاخ سفید موفق شدند کنترل سنای آمریکا را به دست گیرند. کنترل مجلس نمایندگان را  هم از قبل دارا بودند.

به این‌ ترتیب دموکرات‌ها پس از یک دوره طولانی توانسته‌اند همه اهرم‌های قدرت را در آمریکا در اختیار بگیرند. بدون پیروزی دو نامزد دموکرات در جورجیا بایدن برای پیش‌برد سیاست‌های اصلاحی داخلی و خارجی خود – که اوباما به‌خاطر مخالفت‌های سنا به انجام آن موفق نشد – آزادی و اختیار کافی نداشت و مجبور به تصمیم‌ها و سیاست‌های بینابینی بود. حالا اما جو بایدن بدون هیچ مانع مهمی دست‌کم برای مدت دو سال یعنی پیش از انتخابات میان‌دوره‌ای سنا می‌تواند به همه وعده‌های انتخاباتی خود عمل کند.
بازگشت آمریکا به قرارداد برجام یکی از وعده‌های مهم انتخاباتی رئیس‌جمهور جدید که از ۲۰ ژانویه رسما قدرت را به دست می‌گیرد، به شمار می‌رود.

جمهوری‌خواهان تا پیش از شکست امروزشان در جورجیا امیدوار بودند که با در اختیار داشتن اکثریت سنای آمریکا در روند بازگشت حکومت جدید به برجام اخلال کنند.

کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و دولت اسرائیل نیز بر آن بودند که با همراه کردن همه امکانات لابی‌گری خود علیه برجام و با کمک سنای تحت کنترل جمهوری‌خواهان از تحقق تمام‌عیار وعده انتخاباتی بایدن جلوگیری کنند. حالا اگر فرض بر آن باشد که جو بایدن می‌خواهد بی‌کم‌وکاست به قرارداد برجام بازگردد، می‌توان گفت که نتیجه انتخابات جورجیا برای آنان نیز نومیدی بزرگی به بار آورده است.

آن‌چه هنوز می‌تواند محافل آمریکایی مخالف برجام و همسایگان ایرانی متحد آنان را به شکست سیاست بازگشت آمریکا به برجام امیدوار کند، مخالفت‌ها و کارشکنی‌هایی است که از جانب هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی علیه احیای برجام در جریان است.

هیچ‌کس به درستی نمی‌داند که شبکه‌های مجرب روسی و اسرائیلی که قطعا در خلال دهه‌های گذشته همواره کوشیده‌اند در نهادهای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر جمهوری اسلامی حضور و نفوذ داشته باشند تا چه حد در کار خود موفق شده‌اند. اما می‌توان به جرات گفت که هم روسیه و هم اسرائیل در شکست برجام و تشدید تنش و خصومت میان آمریکا و ایران منافع راهبردی مهمی دارند. تجارب گذشته نیز به ما نشان داده است که محافل روحانی، نظامی و امنیتی هسته اصلی قدرت در موارد متعددی از جمله در مساله برجام با اهداف اسرائیلی و روسی همسویی آشکار نشان داده‌اند.

شاید این همسویی‌ها را بتوان به این‌گونه‌ تحلیل کرد که اساسا هسته اصلی قدرت بهبود مناسبات ایران و آمریکا را برای مصالح ایدئولوژیک و منافع سیاسی و حتی برخی از منافع اقتصادی خود زیان‌بار ارزیابی می‌کند و ماندگاری خود را در اتحادهای سیاسی و اقتصادی با روسیه و چین ارزیابی می‌کند. با این همه بعید است که همه ارکان قدرت و حتی تمامیت گروه‌های هسته اصلی آن در مساله برجام هم‌نظر و هم‌سو باشند.
به این اعتبار می‌توان پیش‌بینی کرد که با آغاز حکومت بایدن و آماده شدن شرایط برای بازگشت آمریکا به برجام شکاف‌ها و تضادهای خفته و پنهان درون نظام جمهوری اسلامی تشدید شوند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. در مورد بخش اول مقاله، به نظر نمیرسد که ترامپیسم بدون وجود خود ترامپ، دست کم در ۴ سال پیش رو، بپآید. ترامپ خود با پرونده های سنگین تقلب مالیاتی، جنسی و اخیراً فتنه گری(sedition) به دلیل تشویق پیروانش به حمله به کنگره، روبروست و به احتمال زیاد کارش به زندان و بی آبرویی کشیده خواهد شد.پیروان به ظاهر ده ها میلیونی اش هم بیشتر به حباب های روی آب می مانند تا پیروانی اصیل و همیشه پای کار! در این واقعیت نیز حرفی نیست که دمکراسی سیاسی بدون سمتگیری به سوی عدالت اجتماعی- اقتصادی، کارگشا نیست. اما مسیر آن پیچیده و زمانبر است و به این سادگی ها به نتیجه نمی رسد.
    درمورد برجام نیز، گمان نمی رود که حتا به رغم سیاست مصالحه جویانه تر بایدن جمهوری اسلامی دست از شرارت بردارد و لذا بخش بزرگی از تحریم ها باقی می مانند.ضمن آنکه مشکل تصویب لوایح FATF هم هست که به نظر نمی رسد رژیم آن را بپذیرد.

  2. از منظری، امریکا نشان داد دمکراسی اش نیاز به توسعه دارد .
    کار دمکراتها،و جمهوریخواهان آسان نخواهد بود ،
    چین برای اقتصاد جهان و غرب و آمریکا
    مشکل ایجاد کرده است .
    مسئله دموکراسی از عدالت اجتماعی و اقتصادی جدا نیست.
    ما ایرانیها باید درس بگیریم ،
    استقلال ،بدون استقلال اقتصادی هرگز

    آزادی بیان واقعیات ،مسیر اصلی رشد
    است.

    عدالت حقوق همگانی است.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »