رهبر جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که ایران از آمریکا و انگیس نمیتواند واکسن ضد کرونا خریداری کند. او در حالیکه زیر این جمله عربی که برروی قابی که پشت سر او نصب شده بود، «لایحمل هذاالعلم الا اهل البصر و الصبر-این علم را بجز کسانیکه اهل بصیرت و صبر هستند نمیتوانند حمل کنند» نشسته بود، گفت، «ورود واکسن آمریکائی و انگلیسی به کشور ممنوع است…اگر آمریکاییها میتوانستند واکسن درست کنند روزانه ۴۰۰۰ نفر تلفات کرونایی نداشتند. اگر فایزر میتواند واکسن درست کند اول خودشان مصرف کنند تا اینقدر فوتی نداشته باشند و انگلیس هم همینطور…به فرانسه هم به دلیل سابقه خونهای آلوده خوشبین نیستم… ممکن است اینها بخواهند این واکسن را روی مردم دیگر کشورها امتحان کنند.»
در مورد اظهار نظر رهبر جمهوری اسلامی چندین سئوال میتوان مطرح کرد.
اولین سئوال که بهمحض دریافت این خبر در محافل غربی و رسانه ای آنها مطرح شده این بود که آیا رهبر جمهوری اسلامی ایران نمیداند چرا در آمریکا تعداد تلفات کرونایی انقدر زیاد است؟ چه کسانی به او در مورد دنیای بیرون مشاوره میدهند و چرا اینقدر او از اخبار دنیا و آمریکا بی خبر وعقب مانده است؟ در آمریکا میزان مبتلایان به کرونا بسیار زیاد است به خاطر اینکه دولت ترامپ از ابتدا بهدنبال جلوگیری از شیوع این بیماری نبود. دولت ترامپ از اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی از طبیعت این ویروس و خطر و مهلک بودن آن خبر داشت اما به گفته خود او در مصاحبه با باب وودوارد، خبرنگار معروف روزنامه واشینگتن پست، نمیخواست مردم از این بیماری مطلع شوند، بیمی بدل راه داده و وحشت کنند. لذا دولت او در یک خیانت بزرگ به مردم آمریکا نهتنها آنهارا مطلع نکرد که در این رابطه هم کاری انجام نداد تا جلوی شیوع این بیماری گرفته شود. ترامپ از ابتدا به این بیماری به شکل یک سرماخوردگی و فلو نگاه میکرد و دائما به مردم این کشور میگفت و قول میداد که بزودی این بیماری برطرف شده، بخودی خود از بین میرود و این ویروس تمام میشود. در آمریکا اکثر مردم این کشور برخورد ترامپ به کرونارا یک خیانت بزرگ به آمریکا و مردم این کشور قلمداد نموده و بسیاری در جامعه فرهیخته این کشور گفته و نوشتهاند که این اولین بار در تاریخ این کشور است که رئیس جمهوری اینگونه نسبت به سلامت شهروندان آمریکا بیتفاوت مانده است. آیا مشاورین رهبری به او نگفتهاند دلیل شیوع کرونا در آمریکا و ازدیاد تلفات به خاطر غفلت، بی توجهی و مسامحه دولت دستراستی ترامپ بوده است؟ آیا این مشاورین به رهبری اطلاع ندادند که باب وودوارد در آخرین کتاب خود «خشمگین-Rage» پرده از این خیانت ترامپ برکشیده و اورا بهخاطر تصمیم غیر انسانیش متهم و محکوم کرده است؟ آیا رهبری که دائما آمریکارا محکوم میکند و از ایدئولوژی غربستیز در مقابل این کشور دست بردار نیست، نباید از دشمنی که خود بدهتصویر کشیده است اطلاعات دقیق و صحیح داشته باشد؟
سئوال دوم در مورد خود واکسن تولید شده بر ضد کرونا توسط کمپانی فایزر است. ابتدا باید گفت که این واکسن فقط توسط فایزر تولید نشده است. این واکسن توسط کمپانیهای فایزر و بیونتک در آلمان تحقیق و تولید شده است. کمپانی بیونتک متعلق بیک زوج مسلمان ترک است و انها مشعل دار اینگونه تحقیق و کشف واکسن از طریق مدل سازی ژنتیک ویروس کوید و روش علمی جدید برای کشف واکسن، از طریق mRNA بوده اند. اینگونه واکسن برای اولین بار تولید و با بیماری های مسری مقابله میکند. واکسنسازی در گذشته بیشتر برروی ویروس غیرفعال (Inactive) و یا ضعیف (Weakened) شده یک بیماری تکیه کرده، اما این روش واکسنسازی کاملا با روشهای گذشته فرق میکند. این واکسن به بدن انسان میاموزد چگونه برای مقابله با ویروس کوید پروتئین تولید نموده و بهدستگاه ایمنی بدن کمک نماید. کمپانیهای دیگری در غرب نظیر مادرنا و یا جانسون و جانسون در حال تهیه چنین واکسنهایی هستند. آیا رهبر جمهوری اسلامی ایران نمیداند که شیوع گسترده این بیماری در آمریکا بهخاطر سیاستهای دولت ترامپ و میزان بالای مرگ در بین کسانیست که هنوز این واکسن را نزدهاند؟ بحث بر سر مؤثر بودن و نبودن و توانایی واکسنسازان نیست، بلکه بحث بر سر این است که چگونه اکنون در این کشور بتوانند مردم را سریعا واکسینه کنند. در این رابطه دو مشکل اساسی وجود داشته است. اول آنکه به اندازه کافی کمپانی فایزر-بیونتک نتوانستهتند از این واکسن تولید کنند بهخاطر اینکه بخشی از واکسنهای تولید شده توسط این دو کمپانی از پیش توسط بسیاری از کشورهاییکه برای جان مردم خود ارزشی قائل هستند پیشفروش شده است و لذا بهاین کشورها صادر شده است. دوم؛ دولت ترامپ در ایجاد توزیع این واکسن و مکانیزمهای مکانی متعدد برای واکسینهکردن مردم کوتاهی کرده است. لذا بر خلاف ادعای نادرست رهبری جمهوری اسلامی ایران، مشکلی در خود واکسن نیست. این واکسنها همراه با واکسن مدرنا که تازه به بازار میآید تا ۹۵% برروی انسانها موثر هستند.
سئوال سوم در مورد تئوری توطئهایست که رهبری جمهوری اسلامی ایران برای توجیه عدم خرید این واکسن ارائه میدهد. او میگوید «ممکن است اینها بخواهند این واکسن را روی مردم دیگر کشورها امتحان کنند.» باز مشاورین رهبری در حق او جفای بزرگی را مرتکب شده و یا اینکه رهبری نخواسته است از وزارت بهداشت در کشور ما در مورد پروسه واکسنسازی در غرب اطلاعات دقیقی زودتر از اظهار نظر خود کسب نماید. این تئوری توطئه در گذشته توسط احمدینژاد در مورد سازمان بهداشت جهانی ارائه شده بود اما بلافاصله مسئولین وزارت بهداشت و خانم دکتر محرز به آن جواب دادهاند. آنها این ادعای احمدی نژاد را یک دروغ بزرگ خواندند. اما در مورد خرید واکسن از غرب و اروپا، از سپاه، آقای محمدرضا نقدی در طول چند هفته گذشته ادعاهایی داشته بود و نهایتا اعلام کرده بود که صلاح نمیداند که این واکسن ها از غرب به پرسنل سپاه تزریق شود. لذا آنچه در این بخش از صحبت رهبری بان اشاره میشود، در طول چند هفته گذشته در محافل امنیتی کشور مطرح بوده است. این بحث در آنجا شکل گرفته و نهایی شده است.
اما آنچه در مورد واکسن سازی در غرب و آمریکا باید گفت این است که دولتهای این کشورها هیچ دخالتی نمیتوانند در کار کمپانیهای خصوصی دارویی داشته باشند. چند ماه پیش که دولت ترامپ از پشت تریبون کاخ سفید اطلاعات نادرست به مردم آمریکا میداد و یا روشهای غیر علمی و بعضا خطرناک را برای مقابله با کوید پیشنهاد میکرد، جامعه علمی آمریکا و محققین کارخانه های داروسازی اورا به چالش کشیدند. ترامپ کوشش میکرد که هرچه زودتر یک واکسن تهیه و به بازار اید و مراحل ازمایش آن تقلیل یابد، اما این کمپانیها علنا اعلام کردند که از علم پیروی میکنند و تابع سیاست هیچ دولتی قرار نخواهند گرفت. هر داروئی که توسط هر کمپانی برای هر بیماری تولید میشود باید از سه مرحله ازمایش بگذرد. دو کمپانی فایزر-بیونتک و مادرنا، واکسنهای خودرا در سه مرحله برروی ۷۴۰۰۰ شهروند آمریکایی آزمایش کرده اند. اسناد این سه مرحله پس از پایان ازمایش به یک موسسه دولتی در آمریکا برای تایید ارسال میشود. این موسسه دولتی، مرکز کنترل بیماریها (Center for Disease Control-CDC) نام دارد که باید این پروسه و اسناد کمپانی تولید کننده دارو را توسط متخصصین خود به ارزیابی گذاشته و در صورت تشخیص مکفی بودن آنها، به آن کمپانی اجازه دهد که آن دارو را تولید و پخش کند. مرکز دیگری در آمریکا بنام موسسه ملی سلامت (National Institute of Health-NIH) وجود دارد که سر پرستی آن در حال حاضر در دست انتونی فوچی است. این موسسه در مورد همه بیماریها تحقیق و خصوصا در مورد بیماریهای مسری و عفونی از نزدیک تحقیق میکند. آقای فوچی یکی از متخصصترین محققین در بخش فراهم آوری واکسن برای بیماریهای مسریست. این پروسه کاملا خارج از کنترل دولت شکل میگیرد ومعلوم نیست چگونه یک کمپانی ملی میتواند واکسن را روی مردم دیگری و در کشور دیگری امتحان کند. رهبری جمهوری اسلامی ایران میتوانست با وزارت بهداشت کشور در این مورد مشورت کند. وزارت بهداشت کشور ما با استانداردهای CDC امریکا دارو به کشور وارد میکند. این نهاد از مهمترین و دقیق ترین نهادهای تضمین ایمنی دارو در دنیاست. باز شاید مشاورین رهبری به او اطلاعات نادرستی داده اند که باعث شرمساریست.
اما از ابتدای شروع بیماری کرونا در ایران، نقش مؤثری نه از طرف دولت و نه نهاد رهبری برای جلوگیری از شیوع این بیماری دیده نشد. وقتی دستگاه ویروس شناسی مستعان که بیشتر به یک فکاهی نزدیک بود، از طرف سپاه بهعنوان یک کشف بزرگ رونمایی و اعلام گردید، خبری از رهبری جمهوری اسلامی نبود. حتی ماهها طول کشید تا نهایتا ایشان قانع شود که باید از صندوق ذخیره ملی برای سلامتی مردم برداشت شود. تشییع جنازه مصباح یزدی در قم در هفته گذشته نشان داد که این نظام چقدر نسبت به سلامتی مردم بیگانه است. وقتی هم که بهچالش کشیده میشوند میگویند مردم خود جوش به این مراسم آمده بودند. گویا نمیشود جلوی خود جوشی مردم را با قانون گرفت. البته از ابتدا و بعد از مراسم عزاداریهای محرم امیدی باین نظام نبود تا سخت با سیاستهای درخورحافظ سلامت و بهداشت مردم باشد، اما با مراسم تشییع جنازه مصباح ثابت شد که جان مردم برای این نظام اهمیت انچنانی ندارد. نظام میخواست با تشییع جنازه مصباح، یکی از تئوریسین های خشونت و خودکامکی، قدرت مردمی خودرا نشان دهد و در حد خود نشان داد.
اما شاید ذکر چندین نکته در مورد پیدایش علم واکسنسازی در دنیا ضروری بنظر برسد. گسترش علم و تجربه علمی اصولا در دنیا مرز خاصی نمیشناسد. تحقیقی اکنون در آمریکا نشان میدهد که در این کشور بیش از یک سوم واکسنها با همت و کمک تحقیقاتی خارجیها کشف شده اند. این درست یک بحث منطقی در مقابل بحث ترامپ و راست افراطی برای تحقیرمهاجرین است. علم قرنطینه و سرایت بیماری از طریق خون، به پیشرفت علمی در زمان عباسیان در اسپانیا و در قرن سیزدهم میلادی بر میگردد. علم واکسن سازی و اصولا اینگونه برخورد با بیماری به مانکهای (راهبه) بودایی در قرن ۱۷ میلادی چین برمیگردد. آنها از سم مار به بدن ها تزریق میکردند تا بدن در مقابل مار گزیدکی ایمنی ایجاد کند. ادوارد جنر در سال ۱۷۹۶ بعنوان پدر ایمنی سازی بدن در مقابل بیماریهای مختلف از طریق تزریق واکسن مشهور شد. در سال ۱۷۹۸ اولین واکسن برای مقابله با آبله در غرب کشف گردید. در قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی، واکسن آبله تزریق و انچنان موفق بود که در سال ۱۹۷۹ میلادی این بیماری از کل دنیا ریشه کن شد. لوئیس پاستور بطور موفقیت آمیزی واکسن وبا را در سالهای ۱۸۷۹ و ۱۹۰۷ کشف نمود. در قرن بیستم تحقیقات برروی واکسن سازی در سراسر دنیا بخاطر ارتباطات علمی فرامرزی شدت گرفته و علم واکسن سازی شکوفا شد. روش واکسن سازی mRNA برای مقابله با کوید ۱۹ اولین بار بعنوان یک تحقیق علمی توسط خانم کاتلین کاریکو (Katalin Kariko) از کشور مجارستان شروع گردید. خانم کاریکو در سال ۱۹۸۵ میلادی با همسر و دوفرزند خود به آمریکا مهاجرت نمود. او با یک ذخیره مالی ۱۰۰۰ دلاری در شهر فیلادلفیا در ایالت پنسیلوانا در یک آزمایشگاه مشغول بهکار شد. او در طول بیش از سی سال از این تحقیق دست نکشید و همکاری تحقیقی خود را با کمپانی بیونتک در المان شروع و ادامه داد. واکسنی که امروز برای مقابله با کوید استفاده میشود، یک خارجی در آمریکا ابتدا تحقیقات آنرا شروع کرده و یک کمپانی در آلمان، که متعلق به یک زوج مسلمان است، با فایزر برای تهیه آن شریک شده است. این واکسن و واکسنهای پیشین هم دستاورد علم بشری و تماس محققین در نقاط مختلف دنیاست. سرمایه کشف این واکسنها متعلق به بشریت است. معلوم نیست چرا رهبری جمهوری اسلامی این واکسن را آمریکایی مینامد و آیا به خاطر اینکه ابتدا در آمریکا تولید شده است باید تحریم شود و مردمی هزینه عدم دسترسی بآن را پرداخت کنند؟ کدام اخلاق و کدام مذهبی به فردی اجازه میدهد تا در مورد بیش از هشتاد میلیون شهروند یک کشور چنین تصمیمی بگیرد؟ مگر ایران کره شمالیست که یک فرد برای سرنوشت و اینبار سلامتشان تصمیم بگیرد؟
روزیکه رهبری جمهوری اسلامی ایران چنین تصمیمی را اعلام کرد مقارن با سالگرد یک شرمساری بزرگ برای کشور ما و آن حمله بهیک هواپیمای مسافربری اکراینی و کشته شدن تعداد زیادی انسانهای بیگناه بود. در این روز دوموشک به این هواپیما پرتاب شد، سه روز نظام به ملت دروغ گفت، فریب داد و پنهان کاری کرد و یک سال تمام، پاسخگوی این جنایت نبود. رهبر جمهوری اسلامی کشور بهجای اعلام همدلی و پوزش خواهی از خانوداه این کشته شدگان و گذاشتن مرهمی بر زخمهای دلشان، بهمردم اعلام کرد که برای زندگی و حیات شهروندان این کشور او و فقط اوست که تصمیم میگیرد. او با صدای بلند گفت که برای او مهم نیست که این بیماری چند قربانی دیگری از مردم خواهد گرفت، برای چاره درد، کشور و مردمش نمیتوانند بهسراغ کشوری بروند که او آن کشور را دشمن نظام ایران میداند. اما از همه تاسف آمیز تر اینبود که او با اطلاعاتی نادرست میخواست تصمیم خود را توجیه کند، انچه نهایتا باعث شرمساری کشور برای گرفتن اینگونه تصمیمات توسط رهبری شد. مردم دنیا از خود سئوال کردند که آیا او همیشه تصمیمات خودرا بر داده های غلط استوار میکند؟ ایا این فرمان رهبر جمهوری اسلامی بهلحاظ اخلاقی قابل توجیه و آیا برای کشور ما اعتبار خرید؟ مردم دنیا بدهکشور ما و رهبران و مردان سیاسیاش چگونه نگاه میکنند؟ آیا این موضوع برای رهبری جمهوری اسلامی مهم است؟
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…
۱. بدیهی است که میتوان بر روی مفاد و مواد گفتگوی مناظره عبدالکریم سروش با…
دونالد ترامپ، چهره جنجالی این سالهای آمریکا و جهان، پس از سالها تلاش و پایداری…
بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بنبست راهبرد "نه جنگ، نه مذاکره" رهبر حاکمیت ولایی را…