زیتون ـ مهسا محمدی: روز گذشته رکورد فروش اثر هنری در ایران شکست. تابلوی «خاطرات امید» آیدین آغداشلو با قیمت بیسابقه ۱۲ و نیم میلیارد تومان فروخته شد. اما به جز رقم آن، آنچه این «خبر» را علاوه بر محافل هنری و اقتصادی، برای گروههای دیگر هم مهم کرد، نام صاحب اثر بود.
نام آیدین آغداشلو، نقاش مشهور مدتهاست که در ایران با حاشیههای فراوانی پیوند خورده است. مهمترین آنها طی سال اخیر مطرح شدن نامش در میان «آزارگران جنسی» در جنبش میتو (me too) از سوی گروهی از کارآموزانش و خبرنگاران بود.
حاشیه دیگر این تابلوی رکوردشکن و صاحبش هم طرح شدن احتمال کپی بودن اثر از سوی بعضی از افراد بود. پیش از این نیز آغداشلو یکبار به کپی کردن اثری از سهراب سپهری در همین حراج تهران متهم شده بود.
اما و اگرهای دیگری هم حول خرید و فروش آثار هنری در ایران و احتمال پولشویی در آن، طی سالهای اخیر وجود داشته است که لزوما به این اثر و آیدین آغداشلو مربوط نمیشود، اما با بالا رفتن ارقام بحث آن هم داغتر شده است.
آیا اثر آغداشلو را گران خریدند؟
«خاطرات امید» آغداشلو در حالی رکورد فروش یک اثر هنری در تاریخ ایران را شکست که پیش از این رکورد در اختیار اثری از سهراب سپهری و با قیمت ۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان در دوره نهم همین حراج بود.
درباره کم و کیف خرید و فروش آثار آغداشلو در سالهای اخیر، خبرگزاری امتداد نوشته است، اثر دیگری از آغداشلو که پیش از آن در اختیار صادق خرازی، سیاستمدار فعال در عرصه مجموعهداری بود، توسط عباس ایروانی خریداری شده بود. ایروانی مالک هلدینگ عظام و مجموعه هزار و یک شهر نیز هست، او پیش از این به واسطه اتهامات وارده مبنی بر قاچاق قطعات خودرو به ارزش ۷۰۰ میلیون دلار و همچنین سه هزار میلیارد بدهی بانکی، بازداشت و به فاصله کوتاهی آزاد شد.
«خاطرات امید» آغداشلو در حالی رکورد فروش یک اثر هنری در تاریخ ایران را شکست که پیش از این رکورد در اختیار اثری از سهراب سپهری و با قیمت ۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان بود.
تابلوی مذکور در حراج دوره یازدهم با قیمت پایه یک میلیارد و پانصد میلیون تومان به فروش گذاشته بود و در نهایت در نبود خریدار، خود ایروانی اثر در اختیار خود را، مجددا صد میلیون تومان بالاتر از قیمت پایه یعنی یک میلیارد و ششصد میلیون تومان خرید.
بنابر همین گزارش، در حراج دوازدهم نیز شباهت تابلو ۸۵۰ میلیونی آغداشلو با دو تابلویی که در سالهای ۹۶ و ۹۷ در همین حراجی به فروش رسیده بودند، حاشیهساز شد.
در مورد تابلوی رکوردشکن ۱۲ و نیم میلیاردی هم اما و اگرهایی مطرح است و شباهت این تابلو به اثر دوک و دوشس اوربینو، اثر پیهرو دلافرانچسکو مسئلهساز شده است. البته نه برای خریدار یا خریداران، برای ناظران.
حالا تفاوت معنیدار قیمت تابلوی همین هنرمند در حراج اخیر به نسبت سالهای پیش محل سوال است. چه اتفاقی میافتد که در حراجی با خریداران و فروشندگان نسبتا ثابت کار هنرمندی که پیش از این فراتر از دو میلیارد نرفته به یکباره چنین افزایش قیمتی پیدا میکند؟
شستن پول یا شستن با پول؟
زمزمههای احتمال وجود پولشویی در گالریهای هنری در ایران همواره در فضاهای رسمی و نیمه رسمی به گوش میرسد. علیرضا سمیع آذر، مدیر حراج خصوصی تهران به دلایلی مانند؛ رقمهای نسبتا پایینی که در این حراجها جابجا میشود، اینکه خریداران «انسانهای فرهیختهای» هستند و کار خرید و فروش در مقابل چشم افراد و رسانهها انجام میگیرد، امکان پولشویی را در این حراج رد میکند. به زعم سمیع آذر کسانی که این شبهه را مطرح میکنند «نه حراج را میشناسند و نه پولشویی را».
گروهی از فعالان عرصه اقتصاد هنر نیز بر این موضوع صحه میگذارند و میگویند عدد اقتصاد هنر در ایران به نسبت عدد پولشوییها، عدد کوچکی است و پولی که در حراج تهران جا به جا میشود، رقم خردی است و پولشویی میدانهای وسیعتری میطلبد. به عنوان مثال در سیزدهمین دوره حراج تهران ۸۷ میلیارد و ۹۴۲ میلیون تومان پای معامله تابلوها پرداخت شد.
حسام سلامت: «شاید بیراه نباشد اگر اینجا از پولشویی نمادین حرف بزنیم نه شستن خود پول بلکه شستن چیزها با پول».
حسام سلامت، جامعه شناس، اما در صفحه اینستاگرام خود از واژه «پولشویی» در عرصه هنر در مورد خاص آغداشلو برداشت دیگری هم کرده و نوشته است:«شاید بیراه نباشد اگر اینجا از پولشویی نمادین حرف بزنیم نه شستن خود پول بلکه شستن چیزها با پول».
سلامت معتقد است که گردانندگان حراج تهران «روی قدرت حادوگرانه پول » در «اعتبار بخشی» به چهره بیاعتبار شده حساب کردهاند.
طی چند ماه اخیر و با متهم شدن آیدین آغداشلو به «آزار جنسی» از سوی شماری از زنان، به نظر میرسید که موقعیت اجتماعی وی دچار تزلزلی جدی شده است.
چند ماه پیش سارا امت علی، روزنامهنگار سابق در توییتر خود نوشته بود که ۱۴ سال قبل آقای آغداشلو در دفترش به او تعرض کرده است. این توییت افشاگریهای بیشتری را در پی داشت، اما در نهایت در ایران این موج به فضای شبکههای اجتماعی محدود ماند و قربانیان تا آنجا که در خبرها آمده اقدامی قانونی برای به دادگاه کشاندن آقای نقاش نکردند.
روزنامه نیویورک تایمز هم در همان زمان در یک گزارش تحقیقی با ۱۳ زن مصاحبه کرد که از «آزارها»یی که از آغداشلو دیده بودند حکایت کرده و گفتهاند «رفتار آقای آغداشلو به شدت بر زندگی شخصی و حرفهای آنها تاثیر گذاشته».
آغداشلو البته همواره این اتهامها را رد کرد.
حال از نگاه فعالان جنبش میتو، وقتی هنوز شبهات آن اتهام برطرف نشده، خرید اثری از متهم آن هم با این قیمت تاریخی دهانکجی به این جنبش و به طور کلی قربانیان «آزارهای جنسی» در ایران است.
آسیه امینی فعال حوزه زنان به آثار اجتماعی متفاوت و یا حتی متضاد جنبش میتو در ایران و سایر کشورها اشاره کرده و نوشته است:« یکی از نتایج مصداقی جنبش#MeToo در امریکا این بود که میلیاردر با نفوذی مثل هاروی واینستین شغلش را از دست بدهد و کمپانیاش اعلام ورشکستگی کند. از نتایج این جنبش در ایران هم این بوده که تابلویی از #آیدین_آغداشلو رکورد قیمت در ۱۲ دوره را زده،به بهای ۱۲.۵ میلیارد تومان به فروش برسد.»
یاسین نمکچیان، خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر هم در این باره در توییتر خود نوشت: هیچ کس برای تابلوی #آیدین_آغداشلو ۱۲ میلیارد تومان پول نداده است. این نمایش مافیای آثار هنری است که از یک طرف می خواهد حیثیت برباد رفته استاد را بازگرداند و از طرفی وانمود کند صدای مظلومان به جایی نرسیده است.#من_هم»
فرازنه ابراهیم زاده، خبرنگار و فعال حوزه فرهنگ و تاریخ هم با اشاره یه این فروش پرحاشیه نوشت:«در حراج تهران که امشب برگزار شده گویا اثری از استاد #آیدین_آغداشلو ۱۲ میلیارد و پانصد هزار تومان فروخته شد. چشم همه دوستانشان روشن ایشان سیاوشوار از آتش گذشتند و مشت محکمی به دهان همه زنانی که از آزارهای شاهزاده گفتند زدند. چشمتون روشن #من_هم».
از نگاه فعالان جنبش میتو، وقتی هنوز شبهات آن اتهام برطرف نشده، خرید اثری از متهم آن هم با این قیمت تاریخی دهانکجی به این جنبش و به طور کلی قربانیان «آزارهای جنسی» در ایران است.
به نظر میرسد که جنبش نحیف میتو در ایران که حدود یک سال است با کمک شبکههای اجتماعی کمی جان گرفته، در همین ابتدای کار با موانع جدی مواجه شده است.
کسانی که شجاعت زبان باز کردن پیدا میکنند با ساختارهای قدرت پیچیدهای مواجهاند که آنها را پس زده و نفع خود را در ادامه وضعیت پیشین و یا نهایتاً سکوت قربانیان و فراموشی ماجرا میبینند. در مورد اتهامی که درباره آغداشلو مطرح شد هر چند او آن را تکذیب کرد، اما در متن بیانیهای که برای نیویورک تایمز فرستاد نوشته بود: «من انسان بیعیبی نیستم» و اگر رفتارم باعث آزار و یا رنجش کسی شده، «عمیقاً عذرخواهی میکنم.»
حال به نظر میرسد که خریدار تابلوی آقای نقاش یا به سایر ابعاد زندگی اجتماعی او اهمیتی نمیدهند و هنر را مستقل از هنرمند میبیند و از این رو آن را ارزشمند دیده و خریده است، که احتمال این گزینه با توجه به قیمتگذاریهای پیشین تابلوهای وی کمی دور از ذهن است، یا اینکه این پول را به تعبیر حسام سلامت برای «شستن» او پرداخته است. شاید هم اساسا به بیگناهی وی معتقد است و به این شکل علیرغم همه «حرف و حدیث»ها دین خود را به «هنرمند» محبوبش ادا کرده و جایگاه خدشهناپذیرش را به رخ زنانی که او را متهم کرده بودند کشید.
موضوع اما هر کدام از این سه مورد باشد خبر خوبی برای جنبش میتو در ایران نیست. چرا که در غیاب حمایتهای قانونی، این جنبش به آثار اجتماعی افشاگریهای خود، بالاخص در مواردی که روایتهای متعدد درباره یک فرد وجود دارد، امیدوار بود. با این اتفاق اما این امید اندک نیز از دست رفته به نظر میرسد.