تعمیم (Generalization) یکی از نمونههای آشنای مغالطه است که در آن بخشی از نمونههای یک جامعهی آماری به عنوان همه یا اکثریّت قاطع آن معرّفی میشود. نمونهی پیشپاافتادهی آن به ارائهی چند نمونه محدود میشود که به نام «تعمیم شتابزده» معروف است. مثلاً برنامهها خبری صداوسیما گفتگوهایی با مردم در سطح شهر پخش میکنند دربارهی موضوعات مختلف که با مصاحبه با چند شهروند اینگونه القا میشود که گویی بیشتر مردم چنین میاندیشند.
هر قدر محدودهی نمونههای ارائه شده بیشتر باشد، شناخت این مغالطه دشوارتر میشود. مثلاً:
الف. راهپیماییهای بیستودو بهمنِ هر سال، باقیماندن مردم ایران را بر دفاع از آرمانهای انقلاب ثابت میکند.
ب. آوردن ۷۵ میلیون رأی میزان محبوبیّت استثنایی ترامپ را در آمریکا به خوبی نشان میدهد.
ج. حمایت ملّت لبنان از حزبالله، از گردهمآییهای چندصدهزارنفری مردمی حامیان این گروه به خوبی آشکار است.
در تمام موارد فوق، شق دیگرِ، یعنی کسانی که به راهپیماییهای حکومتی در ایران نمیآیند، رأیدهندگان بیشتر به بایدن و گردهمآییهای مشابه گروههای رقیب حزبالله نادیده گرفته میشوند و نمونههای ارائه شده به عنوان همه یا اکثریّت مردم نشان داده میشوند.
جواد ظریف در گفتگویش با روزنامهی همدلی (۹۹/۱۰/۲۷) دربارهی شکایتهای برخی افراد از جملهی «ما خودمان انتخاب کردیم که اینطور زندگی کنیم»، گفته است: «هنوز این سؤال من را کسی جواب نداده است؛ اگر شما با روش مقاومت جمهوری اسلامی مخالف هستید، چرا در مراسم تشییع پیکر کسی که بزرگترین نماد این روش است (قاسم سلیمانی) حضور پیدا کردید و نشان دادید که طرفدار این روش هستید؟ این معضل را برای من حل کنید.»
خیلی بعید است که جواد ظریف سستبودن استدلال خودش را متوجّه نباشد. بدون توجّه به دیگر جوانب این استدلال -مثل بزرگنمایی رسانههای رسمی از تشییع سلیمانی و اینکه بسیاری از تشییعکنندگان الزاماً مدافع بهاصطلاح «محور مقاومت» نبودند- فرض را بر این میگذاریم که میلیونها نفر مدافع محور مقاومت به خیابان آمدند. از جواد ظریف میتوان پرسید که در آخرین انتخاباتی که دولت فعلی روی کار آمد، رقیب این دولت یعنی ابراهیم رئیسی چقدر رأی آورد؟ حدود ۱۶ میلیون رأی. اگر یکدهم این افراد به خیابان بیایند، جمعیّتی انبوه خواهند بود؛ حالا میتوان پرسید که اگر کسی بگوید که مردم ایران طرفدار رئیسی بودند نه روحانی، چه جوابی دارد؟ لابد میگوید که رأی ۲۳ و اندی میلیونی روحانی را چرا نمیبینید؟ اینجا هم مگر کسی جرأت دارد در مخالفت با محور مقاومت رهبرنظام و سپاهیان طرفدارش به خیابان بیاید یا اظهار وجود کند؟ آن هم وقتی حتّی یک انتقاد ساده از حضور ایران در سوریه حتی از زبان شخصی همچون کرباسچی با مجازات زندان روبهرو میشود.
زمانی میتوان گفت که چقدر از مردم طرفدار روش نظام حاکم بر ایران در منطقهاند که هر دو طرف موافق و مخالف مجال ابراز نظرات خود را داشته باشند. برای سخن گفتن قطعی و دقیق از گرایش اکثریّت مردم نیز تنها راه انتخابات یا رفراندوم آزاد است. بهیاد بیاوریم واکنش طرفداران رهبرنظام را به پیشنهادهای رفراندوم روحانی که صرفنظر از اینکه دربارهی چه مسئلهای باشد (خواه رابطه با امریکا یا انرژی هستهای)، با آن مخالفت میکنند. نظامی که همراهی اکثریّت مردم را با خود دارد، چرا باید از پیشنهاد رفراندوم بترسد؟
2 پاسخ
ناشناس محترم!
استدلال شما چندان منطقی نیست،
بهرحال نویسنده کار روشنگری کرده در مصاحبه های میدانی تلویزیون، راهپیمائی ها و…
ایشان یه مثالی هم به ترامپ وحزب جمهوری خواه زده، شما هم شدید عبدلرضا داوری خودمان!
روش منطقی و نقد و بررسی منطقی نباید دستمایه ترویج و تبلیغ و حمایت از یک تقلب بزرگ و سازمان یافته در انتخابات آمریکا بشه.
جریان رسانه و دروغهای بزرگ اونا را کاملا نادیده گرفتی و چون از ترامپ و حزب سیاسی وی مخالف بودی ، تایید تقلب را در میان سخنانت گنجوندی .
چون مخاطب ،مقالات شما را عمدتا نقد منطقی بحساب میاره ، پس به نتیجه میرسه که چنین فردی نمیتونه حامی متقلب و تقلب باشه و قطعا نظرش صحیحه و انتخابات امریکا بدون تقلب به سرانجام رسیده.
اما در نزد وجدانت آگاهی که تقلب صورت گرفته و بنا به بررسی آماری ، قانونی و تخصصی و علمی و بخصوص از نگاه کارشناسان علوم نرم افزاری ، تقلب اثبات شده است اما سیستم فاسد مانع بررسی آن شده.
فرقی بین شما با مسئولان حکومت جمهوری اسلامی وجود نداره . اونا از دین پله میسازن و شما از علم منطق.
دیدگاهها بستهاند.