بنیادگرایی؛ جایی‌که جمهوری اسلامی و طالبان به‌هم می‌رسند

اسم رمز: دشمنی با آمریکا

زیتون ـ محمدرضا سرداری:بیش از یک هفته است که هیاتی از گروه طالبان به ایران و روسیه سفر کرده و در حال ملاقات با مقامات ارشد دو کشور هستند. در قالب این سفر روز گذشته این هیات با محمد جواد ظریف دیدار کرد.

این در حالی است که هیات مذاکره کننده صلح در افغانستان اعلام کرده که طالبان مذاکرات صلح را رها کرده است. گروه طالبان در افغانستان پس از شکست در جنگ با آمریکا و کنار رفتن از قدرت چندین بار به تهران سفر کرده و حتی با رهبر جمهوری اسلامی نیز دیدار کرده بودند. آخرین دیدار رسمی ایران با این گروه به سال ۹۷ باز می‌گردد. آن دیدار در زمانی صورت گرفت که داعش پس از شکست در عراق و سوریه به افغانستان کوچ کرده بود و ردپای جنگجویان داعشی در آن سرزمین دیده می‌شد. از این رو جمهوری اسلامی در سیاستی مشترک با روسیه خواستار مهار داعش در مرزهای شرقی با توسل به نیروی طالبان بود.

پیشتر دولت ترامپ در آمریکا نیز سلسله مذاکراتی را با گروه طالبان آغاز کرده بود. هدف آمریکائی‌ها رسیدن به یک توافق امنیتی با این گروه برای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بود که پس از وعده آزادی ۵۰۰۰ زندانی طالب محقق شد. طالبان نیز متعهد شدند تا با دولت فعلی افغانستان برای مشارکت در ساختار سیاسی و قدرت وارد مذاکره شود. دولت افغانستان زندانیان طالب را پیش از آغاز مذاکرات درون افغانی آزاد کرد.  اما موقعیت فعلی طالبان در افغانستان چیست و طالبان در تهران در جستجوی چیست؟

نگاه افغانستانی‌ها به موقعیت و دورنمای طالبان به قدرت

از دید تحلیلگران افغان، طالبان می‌خواهند دوباره به موقعیت گذشته خویش در پیش از ۱۱ سپتامبر بازگردد و «امارت اسلامی افغانستان» را احیا کند. از این رو طالب‌ها هیچ تمایلی به ادغام در حکومت فعلی افغانستان ندارند. از این رو تلاش دارند که رهبران کنونی کابل از قدرت کنار بروند و زمینه برای‌ تشکیل حکومت موقت متشکل از جریان‌ها و گروه‌های اجتماعی فراهم شود.

گروه طالبان در افغانستان پس از شکست در جنگ با آمریکا و کنار رفتن از قدرت چندین بار به تهران سفر کرده و حتی با رهبر جمهوری اسلامی نیز دیدار کرده بودند.

شیر محمد عباس استانکزی، معاون هیأت مذاکره کننده طالبان در سفر اخیر خود به روسیه مشخصا گفت که «اگر امروز اشرف غنی از جنگ دست بردارد و بگوید که من استعفا می‌دهم»، این گروه حاضر است با حکومت جدید کار کند.

از این رو ناظران افغان معتقدند که طالبان با توسل به خشونت و انفجارهای اخیر قصد دارد تا کفه مذاکرات را به سوی خود سنگین کنند. این رویکرد واکنش اتحادیه اروپا را نیز به دنبال داشته است. سفارت آمریکا و کشورهای اروپایی در کابل اخیرا در واکنش به تداوم خشونت‌ها و عدم پیشرفت مذاکرات بین افغان‌ها با صدور بیانیه‌ای با محکوم کردن ترورها، آدم ربایی‌ها و تخریب زیرساخت‌های افغانستان تاکید کرده که اقدامات خشونت‌بار و ویرانگر این گروه خشم جامعه جهانی را برخواهد انگیخت. طی سال گذشته ۳۱۵ غیرنظامی در غرب افغانستان کشته شدند که به گفته اتحادیه اروپا مسئولیت بیشتر آن بر عهده گروه طالبان است.

طالبان در تهران به دنبال چیست؟


با فرض قرار دادن تحلیل ناظران افغان، می‌توان حدس زد که محور اصلی مذاکرات طالبان در تهران کسب مشروعیت سیاسی از همسایه غربی است. طالبان در جنوب روابط  سنتی نزدیکی با پاکستان دارد و می‌توان گفت که از بابت جنوب خیال آسوده‌ای دارند. اما در شرق، شمال و غرب وضعیت برای آنان به نحوی دیگر است. طالبان برای هندوستان در شرق، روسیه در شمال و ایران در غرب همواره تهدیدی به شمار رفته است و ایران هنوز طالبان را در لیست گروه‌های تروریستی خود نگاه داشته.

بر اساس گزارش‌ها محور مذاکرات طالبان در تهران به رسمیت شناخته شدن این گروه به عنوان بخشی از قدرت در افغانستان است. امری که می‌تواند برای طالبان گامی به پیش برای قبضه قدرت در این کشور باشد. سفر اخیر گروه طالبان به روسیه نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
به نظر می‌رسد با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا، امتیازی که طالبان از ترامپ دریافت کردند تا بار دیگر در ساختار قدرت در افغانستان سهیم شوند؛ کمرنگ شده و از این رو می‌کوشند تا با اتکا به ایران و روسیه جایگاه خویش را در افعانستان را بازیابند. از این رو تغییر استراتژی آمریکا درباره افغانستان که احتمالا حمایت از حکومت فعلی و حفظ نیروهای آمریکایی در افغانستان است، کار را برای طالبان در آمریکا دشوارتر خواهد کرد.

جمهوری اسلامی چه هدفی را از مذاکره با طالبان دنبال می‌کند؟

سیاست خارجی جمهوری اسلامی نسبت به طالبان طی سال‌های متمادی دستخوش فراز و نشیب‌های بسیاری بوده است. از رفتن تا مرز جنگ با طالبان تا پناه دادن به نیروهای آنان در ایران و همچنین ارسال‌کمک های تسلیحاتی به جنگجویان طالب، در ۲۰ سال گذشته تجربه شده است. اما دیدار اخیر هیات طالبان با مقامات جمهوری اسلامی حاوی یک پیام بود. تمرکز بر منافع مشترک در مبارزه با آمریکا. بعد از دیدار این گروه با علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی او در توییتر خود نوشت که «رهبران طالبان را در مبارزه با آمریکا مصمم» دیده  است.

بعضی از مقامات افغانستان و کاربران افغانستانی و ایرانی در شبکه‌های اجتماعی از مواضع مقامات جمهوری اسلامی نسبت به طالبان و دعوت از این گروه ابراز نارضایتی کردند. ژنرال یاسین ضیا، رئیس ستاد ارتش افغانستان هم در واکنش به توییت شمخانی آن را نادرست خواند و نوشت:«متأسفانه درک و فهم شما به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران نسبت به جنگ جاری در افغانستان نادرست است. طالب در برابر امریکا نی، بلکه در برابر مردم افغانستان می‌جنگد.»

افغان‌ها می‌گویند که طالبان در ایران دفتر و تشکیلات دارند، اما جمهوری اسلامی چنین چیزی را تایید نکرده است و وزیر امرو خارجه ایران مدعی شد که از وجود دفتر یا دفاتری از طالبان در ایران بی‌خبر است.

گروهی از تحلیل‌گران نیز معتقدند جمهوری اسلامی در دوره بایدن تلاش می‌کند تا از طالبان به عنوان یک اهرم فشار بر آمریکا استفاده کند. همچنانکه حوثی‌ها در یمن را علیه عربستان و  حزب‌الله و حماس در لبنان و فلسطین را علیه اسرائیل تجهیز کرده است. این سیاست البته چندان منطبق با سیاست رسمی جمهوری اسلامی در قبال افغانستان نیست.

بیشتر بخوانید:

مهاجران افغانستانی در ایران؛ «میهمان» یا پناه‌جو

منافع یا دشمن مشترک

به گزارش خبرگزاری تسنیم ظریف وزیر امور خارجه در دیدار روز گذشته خود با معاون سیاسی طالبان در تهران گفته است که تهران از یک «دولت فراگیر اسلامی» در افغانستان حمایت می‌کند. با وجود این تلویحا حملات خشونت بار طالبان را علیه غیر نظامیان نکوهش کرده است. البته وزارت امور خارجه بعد از ساعتی این خبر را تکذیب کرده و در توییتی نوشت که این خبر «مخدوش و حتی اشتباه و گمراه‌کننده» است و «اصطلاح «دولت فراگیر اسلامی» به هیچ وجه در سخنان دکتر ظریف نبوده».

صرف‌نظر از برخی اشتراکات راهبردی میان طالبان و جمهوری اسلامی که در مبارزه با حضور آمریکا در منطقه و تلاش برای خروج نیروهای بین‌المللی خلاصه می‌شود؛ گفت‌وگو، دیدار و اتحاد احتمالی بنیادگرایان شیعه و سنی در نوع خود پدیده‌ای نادر استثنایی‌ست. بنیادگریانِ سنی، شیعیان را رافضی می‌خوانند و شیعیان غالی هم اهل سنت را خارج از دین توصیف می‌کنند.

البته در میان الگوی مدیریتی طالبان در افغانستان همواره مورد ستایش برخی مقامات جمهوری اسلامی قرار گرفته است. محمدجواد لاریجانی، رئیس پیشین ستاد حقوق بشر قوه قضاییه زمانی که طالبان پیش از یازدهم سپتامبر امارت اسلامی افغانستان را تشکیل داده بود؛ از مدیریت طالبان تعریف و تمجید کرده بود.
اخیرا نیز حمید دهقانی، سفیر جمهوری اسلامی در دوحه پایتخت قطر، گروه ستیزه‌جوی «طالبان» را «جنبش» خواند. احمد نادری، نماینده مردم تهران در مجلس نیز طالبان را یکی از جنبش‌های اصیل منطقه و با زمینه قوم پشتون توصیف کرد و گفت حضور آنان در سفارت جمهوری اسلامی ایران در دوحه را باید به فال نیک گرفت.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

3 پاسخ

  1. حکومت جمهوری اسلامی هیچ تفاوتی با طالبان ندارد الا این مه این ها طالبان شیعه هستند و انها طالبان سنی!

  2. وا اسفا, دریغا, وا حسرتا. آنچه ترس را در چشمانمان می آورد, آنچه رنج تحمل چندین دهه اخیر را صد چندان می کند, آنچه کور سوی امید هر چند واهی را بی رنگ می کند, آنچه سرگیجی دوران را اغماگر می سازد, در کلام و روش قدرتمداران حکومت کنونی ایران کنار گروه مفلوکان دینی همسایه کش, مشهود و نمایانگر ذات وجودی این دو جمع دین نما و اقتدار پرور است.
    همیشه انتظار از افراد نظامی در حفظ تمامیت سرزمین و مردم خود است. اما هنگامی که ارتشیان نیز وارد گود سیاسی بدون توجه به عواقب آن می شوند, حاصلی جز دستیابی سریع به انتها و فرجام نداشته که با تاسف بدون خسارات به خودی هم نخواهد بود.
    البته واضح است که پرگار سیاسی آنها در جهت یافتن پذیرش, حتی از یک گروه بدون شهرت محلی و جهانی, یا متحد کوتاه مدت باشد. این به مانند آنکه طمعه در حال غرق هر آنچه به دور خود بیند کشد تا تنها خود را نبیند. اما قیمت این ابتکار عمل نابخردانه شاید قابل ارزیابی هم نباشد چه رسد به پرداخت آن از جیب دیگران.

    همنوازی این حکومترانان مذهبی با افراط گرایان جستجوگر قدرت در افغانستان, ملودی موزونی از افراط گرایی در درون ایران را می نوازد تا ارکسترای تهییج جنگ, و یا حتی شلیک چند موشک و ریزش پرنده ای هوایی, در منطقه و دلیلی بر نیاز وجودی خود را بیاراید. مردم را تشویق به اتحاد در مقابل دشمنی بیگانه بنماید تا سالیانی دیگر براحتی در مسند قدرت تکیه زند.
    این نوابغ روزگار ما که سر مشق های سیاسی خود را بدون شک از غرب وام می گیرند, بجز ریختن آب در آسیاب همان دشمن نخواهند کرد. این تلاقی و همزمانی اهداف که کمی بیش از حد غیر معمول می نماید, تعمق هموطنان را می طلبد و تفسیرش را بعهده خواننده می نهم.

    علیرضا
    یکم فوریه ۲۰۲۱

  3. با سلام. فهم ائتلاف و تفاهم بین نظام مقدس اسلامی، دأعش، و طالبان آسان است چون هر سه به یک خدا، یک کتاب، یک پیغمبر اعتقاد دارند . رهبران هر سه قوم رهبر دینی است و نحوه حمایت از تروریسم آن‌ها با هم اندکی فرق میکند ولی خوب در غرب ستیزی، و زن ستیزی وجه اشتراک دارند. با وجود این من حدس میزنم که عنوان مقاله شما ” اسم رمز: دشمنی با آمریکا
    بنیادگرایی؛ جایی‌که جمهوری اسلامی و طالبان به‌هم می‌رسند ”
    باعث خشم اسلامیست‌های وطنی بشود.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »