زیتون ـ مهسا محمدی: جو بایدن و علی خامنهای، هر دو میگویند اولین کسی نخواهند بود که به میز مذاکره باز میگردند. احیای توافق هستهای ایران، یا شروع مذاکرات برای رسیدن به توافق جدید، آن چیزی بود که تهران بیصبرانه آن را انتظار میکشید و بر سرکار آمدن یک رییسجمهور دمکرات در ایالات متحده آنان را یک قدم به این خواسته نزدیکتر کرد.
حالا اما بحث نه بر سر مفاد توافق احتمالی پیشرو که بر سر آن است که چه کسی برای رسیدن به نقطه آغازینِ پیش از خروج ایالات متحده از برجام، پا پیش بگذارد. آمریکایی که با سکانداری ترامپ تحریمهای گستردهای را علیه ایران وضع و اجرا کرد یا ایرانی که با مصوبه مجلس انقلابی در کار غنیسازی اورانیوم است. در این میان دولت روحانی هم در جهت میانداری برای نجات «برجاماش» گاه ظریف را با پیشنهاداتی مانند «همگامسازی بازگشت کشورها» به دیدار سران کشورهای مختلف میفرستد، زمانی میگوید مصوبه مجلس برای کاهش گام به گام تعهدات را اجرا نخواهد کرد و گاهی هم تشر میزند این ایران نیست که باید اول به میز مذاکره برگردد.
حرفهای «قطعی»
روز گذشته آیتالله خامنهای در دیدار با فرماندهان و خلبانان نیروی هوایی ارتش درباره مذاکرات بر سر توافق هستهای گفت که تنها ایران «حق شرط گذاشتن در برجام را دارد» چرا که به گفته او ایران به همه تعهداتش عمل کرد، «نه آمریکا و ۳ کشور اروپایی که کل تعهدات را زیر پا گذاشتند.» او با تاکید بر اینکه این حرف قطعیاش است خطاب به این کشورها گفت: «اگر میخواهند ایران به تعهدات برگردد، آمریکا باید همه تحریمها را لغو کند و ما راستیآزمایی کنیم و ببینیم درست است آنوقت به تعهدات برگردیم.»
همزمان در ایالات متحده هم رئیس دولت در سخنانی در شبکه سیبیاس گفت که تحریمها علیه ایران را تا وقتی این کشور گام اول را در زمینه توقف غنیسازی برندارد، کاهش نخواهد داد.
جو بایدن در پاسخ به سوال مجری که پرسیده بود: «آیا آمریکا ابتدا تحریمها را با هدف برگرداندن ایران به میز مذاکره بر خواهد داشت؟» گفت: «نه». مجری در ادامه پرسید:«[یعنی] آنها [ایرانیها] باید اول غنیسازی اورانیوم را کنار بگذارند؟» و رییس جمهور ایالات متحده به علامت مثبت سر خود را تکان داد.
این حرفهای قطعی از سوی رهبران کشورها در حالی ایراد میشود که تحرکات بدنهی دیپلماسی دو کشور لزوما موید این قطعیت نیست.
جو بایدن در سخنانی در شبکه سیبیاس گفت که تحریمها علیه ایران را تا وقتی این کشور گام اول را در زمینه توقف غنیسازی برندارد، کاهش نخواهد داد.
در ایالات متحده تیمی که برای سیاست خارجی چیده شده تا آنجایی که به ایران مربوط میشود حکایت از تمایل این کشور برای بازگشت به مذاکره و یا حتی برجام دارد. رابرت مالی، مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا، خود یکی از نشانههای روشن تمایل ایالات متحده برای بازگشت به میز مذاکره است. مالی به رغم مخالفتهای جمهوریخواهان و اسرائیل و به واسطه دوستی قدیمی با آنتونی بلینکن به این مقام رسید. او از منتقدان سرسخت سیاستهای ترامپ بوده و خواهان بازگشت سریع به برجام و استفاده از فرصت باقیمانده برای رسیدن به توافقات دیگر با ایران است.
بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده هم خود یکی از کسانی بود که در سال ۲۰۱۵ همراه با جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در دولت اوباما، زمینه دستیابی به توافق هستهای با ایران را مهیا کرده بود. هر چند بلینکن هم پیش از این در اولین کنفرانس خبریاش به عنوان وزیر امور خارجه گفته بود که راه درازی تا بازگشت دوباره به برجام پیش روی آمریکاست و تأکید کرد، ایران باید به تمامی تعهداتش بازگردد و همچنین باید تأیید شود که این تعهدات انجام گرفتهاند.
مجتبی ذوالنوری« اگر اصولگرایان مذاکره کنند پشتوانه اجرایی آن بیشتر است چون اصولگراها به سیاست های نظام نزدیک تر هستند و نمی آیند خلاف سیاست های نظام راهی را بروند که وسطش بخواهند برگردند.»
در ایران نیز وزیر امور خارجه همین هفته گذشته از اتحادیه اروپا خواست تا برای «نجات برجام، بین ایران و آمریکا نقش میانجی را بازی کند» و از «همگامسازی بازگشت کشورها» به این معاهده سخن میگوید. ظریف از ژوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواست تا نقش «هماهنگکننده کمیسیون مشترک» برای پیگیری توافق هستهای را ایفا کرده و «همسازی اقداماتی را که ایران و آمریکا هر کدام باید انجام بدهند» بر عهده بگیرد.
صدای مذاکرهخواهی حتی از میان اصولگرایان تندرو مجلس هم به گوش میرسد با این تفاوت که آنان به آمریکاییها توصیه میکنند که نه با دولت «معتدل» که با اصولگرایان جمهوری اسلامی مذاکره کند.
مجتبی ذوالنوری، نماینده مجلس میگوید:«اگر اصولگرایان مذاکره کنند پشتوانه اجرایی آن بیشتر است چون اصولگراها به سیاست های نظام نزدیک تر هستند و نمی آیند خلاف سیاست های نظام راهی را بروند که وسطش بخواهند برگردند.»
از این رو از نگاه بسیاری از تحلیلگران اصل انجام مذاکره فرض گرفته شده و حال دعوا بر سر چند و چون آن است و لفاظیهای رهبران برای گرفتن دست بالا در مذاکرات احتمالی پیش روست.
با وجود این، انجام بی چون و چرای مذاکرات و اختلاف فقط بر سر اینکه توپ در زمین کیست تنها تحلیل موجود در این باره نیست.
مذاکره به سبک «آقا» یا مذاکره بیمذاکره؟
روز گذشته باقر قالیباف، که حالا در غیاب قاسم سلیمانی به جایگاه پیک مورد اعتماد رهبر جمهوری اسلامی ارتقا یافته، در حالی که «حامل پیامی مهمی» از سوی علی خامنهای بود راهی روسیه شد. این در حالی است که همین چند روز پیش محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به مسکو سفر کرده بود و این پیام به او سپرده نشده بود. رسانههای نزدیک به اصولگرایان و شخص قالیباف هم که پیش از این تبلیغات گستردهای برای این سفر و ماموریت به راه انداخته بودند بعد از آنکه روسیه اعلام کرد پوتین شخصا با قالیباف ملاقات نمیکند و برای گرفتن پیام نماینده ویژه میفرستد، کمی از تک و تا افتادند و در نهایت اعلام کردند که پروتکلهای بهداشتی مربوط به کووید ۱۹ مانع از این دیدار شد.
از محتوی این پیام خبری در دست نیست. با وجود این با توجه به سخنان امروز رهبر جمهوری اسلامی و سیاست گردش به شرقی که طی سالهای اخیر در پیش گرفته و در نهایت اینکه این روزها احتمالا بزرگترین مسئله ایران در حوزه سیاست خارجی مذاکرات هستهای است، گمانهزنیها به این سو میرود که این پیام هم با مسئله مذاکرات احتمالی بیارتباط نباشد.
همین سه روز پیش بود که امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، اعلام کرد که آمادگی دارد تا «میانجی صادقی» برای از سرگیری مذاکرات بین آمریکا و ایران باشد او اما همزمان خواستار حضور اسرائیل و عربستان در مذاکرات جدید با ایران شد. زمزمههای حضور احتمالی این دو کشور که آشتیناپذیری ایران با یکی از آنها (اسرائیل) یکی از مبانی سیاست خارجیاش است و با دیگری هم (عربستان) مشکلات جدی و اساسی دارد، برای جمهوری اسلامی قابل قبول به نظر نمیرسد.
اگر میان بایدن و متحدان اروپاییاش بر سر این پیششرط توافقی شکل گرفته باشد یا بگیرد، متمایل ماندن جمهوری اسلامی به مذاکره دور از ذهن به نظر میرسد. شاید تحرکات اینچنینی بوده که رهبر جمهوری اسلامی را مجاب کرد تا نماینده ویژهاش را برای رایزنی به نزد بزرگترین قدرتی که فکر میکند در این کارزار میتواند از او کمک بگیرد بفرستد.
سپردن این ماموریت به اصولگرای معتمد رهبر، و نه وزیر امور خارجه هم میتواند موید تشتتی باشد که در گفتگوی چند روز پیش جواد ظریف با روزنامه همشهری به آن اشاره شده بود. او گفته بود که برای مذاکره با آمریکا در حال حاضر، هیچ توافقی در ایران در سطح کلان حکومتی وجود ندارد.
حال در شرایطی که زمزمه اضافهشدن صندلیهای دیگری به میز مذاکرات شنیده میشود، شاید علی خامنهای، در سیاستی متفاوت با دولت که چشم امید به اتحادیه اروپا دوخته، امیدوار است پوتین او را برای چانهزنی بر سر اضافهنشدن پیششرطهای اینچنینی یاری کند و نگذارد او با چنین وضعیتی بر سر میز مذاکره برود.