سیاست خارجی امریکا با به قدرت رسیدن بایدن شاهد تحولات ژرفی است. به عبارت دیگر میتوان گفت انتخابات ۲۰۲۰ امریکا نه یک بازنده بلکه سه بازنده داشت: ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان.
نادرست نیست اگر بگوییم که سیاست خاورمیانهای آمریکا در دوران ترامپ، در اسرائیل تدوین میشد و نه در واشنگتن. با گامنهادن ترامپ در کاخ سفید، اولین میهمان خارجی او بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، بود. اما، تقریبا یک ماه به درازا انجامید تا بایدن مکالمه تلفنی با نتانیاهو داشته باشد. این موضوع به اندازهای پرسشانگیز شده که به عنوان نوعی «بیمحلی» بایدن به نتانیاهو بهطور گسترده در رسانههای اسرائیل بازتاب داشت. اما، نباید این رفتار معنادار بایدن را به بیمحلی او به اسرائیل تعمیم داد. خیر. اسرائیل متحد استراتژیک امریکا بوده و خواهد بود. بایدن فقط میخواست بفهماند که اسرائیل نتانیاهو نیست. اما، این بیمحلی بایدن به نتانیاهو چرا؟
ریشه رفتار بایدن را باید در رفتار نتانیاهو با دو رییسجمهور پیشین امریکا جست. در حالیکه اوباما پیشرفتهترین سلاحهای فوق مدرن را در اختیار اسرائیل قرارداده بود و امنیت اسرائیل را اولویت دولت خود میپنداشت، هنگامی که برجام را با ایران پیش میبرد، نتانیاهو چنان پا را فرا نهاد که در مخالفت با برجام نطقی مفصل (البته به دعوت برخی اعضای کنگره) در کنگره ایراد کرد. او با چنین رفتاری نشان داد که رهبری اوباما را وقعی نمینهد. این رفتار او چیزی نیست که از یاد بایدن برود و محتمل میداند که رفتار مشابه را از نتانیاهو برای خود ببیند. همچنان که بایدن فراموش نخواهد کرد نتانیاهو مبسوط الید هرآنچه مطلوبش بود را یک به یک از طریق ترامپ مطالبه کرد و بهدست آورد حتی اگر به زیان امریکا بود. بایدن، اما، میخواست به نتانیاهو بفهماند که دوران ترامپ پایان یافت است. او امنیت اسرائیل را در صدر برنامه خود دارد، اما، آنگونه که خود میپندارد، نه آن گونه که نتانیاهو میپسند.
بیمحلی به بن سلمان
گفته شد که در رسانههای اسرائیل تاخیر تماس بایدن با نخستوزیر اسرائیل به نوعی بیمحلی او به نتانیاهو تلقی شده است. اما، این رفتار منحصر به نتانیاهو نیست. بایدن در رفتار با عربستان هم به ظرافت تمام نشان داده است که برای او عربستان بن سلمان نیست.
اگر بایدن مکالمه با نتانیاهو یکماه دریغ ورزید، اما، در مخالفت با برخی سیاستهای نادرست منطقهای عربستان «زبان تصریح» را بهکار بسته است. این تصریحات به شرح زیر عبارتند از:
یکم: خارج کردن گروه حوثی از فهرست سازمانهای تروریستی. در هفته آخر وزارت پمپئو بود که وزارت خارجه امریکا گروه حوثی را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد. این اقدام امریکا با استقبال ریاض مواجه شد. اما، سازمانهای حقوق بشری در مخالفت با این تصمیم اعلام کردند که چنین تصمیمی مانع کمکرسانی به مردم یمن خواهد شد. با خارج کردن زودهنگام گروه حوثی از فهرست سازمانهای تروریستی، دولت بایدن هم راه کمکرسانی به مردم یمن را گشوده و هم پیام تلخی برای ریاض ارسال کرده است.
دوم: مخالفت با جنگ یمن. از زمان به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز در ژانویه ۲۰۱۵ و انتصاب پسرش محمد بن سلمان به عنوان وزیر دفاع، تنها سه ماه گذشته بود که عربستان در رأس ائتلافی مرکب از ۱۰ کشور (عربستان، مصر، بحرین، اردن، کویت، مراکش و سنگال، امارات، سودان و قطر) و حمایت امریکا حمله گستردهای را به یمن آغاز کرد با این امید که در مدت چند ماه به شورش حوثیها پایان دهد. گرچه اهداف این جنگ حوثیها بودند ولی این جنگ اینک برای بیش از شش سال پایان نیافته (که خود شکستی برای ارتش عربستان تلقی میشود) و خسارتهای غیرنظامی فراوانی برای مردم عادی بهبار آورده تا آنجا که منابع سازمان ملل وضعیت یمن را بحرانیترین وضعیت انسانی جهان توصیف کردهاند. اینک با به قدرت رسیدن بایدن، رییسجمهور امریکا اعلام داشته که کشورش دیگر از عربستان در این جنگ کور و بیسرانجام حمایت نمیکند.
سوم: در فاصله تنها یک هفته از ورود بایدن به کاخ سفید، واشنگتن اعلام کرد فروش سلاح به عربستان (و امارات) را که بهای آن به ارقام نجومی میرسد، تعلیق کرده است تا مطمئن شود این سلاحها در جنگ یمن به کار برده نخواهد شد.
چهارم: دولت بایدن اعلام کرده که حقوق بشر را در زمره برنامههای خود دارد. طبیعتا چنین خبری برای تهران و ریاض خوشآیند کننده نیست. اما، برای ریاض به عنوان شریک مهم امریکا این خبر آنگاه خطیر است که «سیآیای» اعلام کرده آمادگی دارد یافتههای خود را درباره قتل فجیع خاشقجی در اختیار کنگره قرار دهد. پیشتر اعضای هر دو حزب در کنگره امریکا خواستار اطلاع از یافتههای «سی آی ای» شده بودند که با مخالفت ترامپ در اختیار آنان قرار نگرفت. بنا به مسموعات، یافتههای غیرقابل انکار «سی آی ای» حاکی از مسئولیت شخص محمد بن سلمان در قتل فجیع خاشقجی است.
پنجم: به شرحی که گفته شد، روشن میشود که چرا سخنگوی کاخ سفید در جدیدترین اظهاراتش اعلام داشته که تماس رییس جمهور امریکا فقط با همتای سعودی خود (سلمان بن عبدالعزیر) خواهد بود. این یعنی بایدن (برخلاف ترامپ) با بنسلمان طرف گفتگو نخواهد بود و تنها در سطح وزیر دفاع امریکا با او (به عنوان وزیر دفاع عربستان)، تماس برقرار خواهد شد. این رفتار بایدن سیگنالهایی به رقیبان بنسلمان تلقی میشود که مایلند او را از تکیه زدن به کرسی سلطنت باز دارند.
همچنین نباید از یاد برد که امریکا توصیف رابطه خود با عربستان را از متحد (Ally) به شریک امنیتی (Security partner) تقلیل داده که خود تغییر معناداری در رابطه ریاض-واشنگتن تلقی میشود گرچه کاخ سفید گفته در تامین امنیت سرزمینی عربستان همواره در کنار ریاض خواهد ایستاد.
نتیجه:
به شرحی که گفته شد، دانسته میشود که رفتار واشنگتن با دو کشور مهم منطقه یعنی اسرائیل و عربستان، در دوره بایدن شاهد تغییر معناداری شده است. این بدان معنا نیست که این دو کشور اهمیت خود را برای امریکا از دست دادهاند بلکه به این معناست که برای جو بایدن، اسرائیل نتانیاهو نیست. همچنان که برای او، عربستان معادل بنسلمان نیست.
یک پاسخ
بلحاظ نظری ،یک تحلیل قریب الاتفاق است.
ولیکن ،در سرانجام ،آنهایی که ۸۵ تریلیون دلار بودجه سالیانه کل
کره ارض را مدیریت میکنند ،
جهت ها را تعیین میکنند.
غولهای،
مدیریت ،علم و تکنولوژی، نیروهای انسانی ،مواد اولیه ،و سرمایه .
دیدگاهها بستهاند.