ایران و ترکیه از دیرباز دو رقیب منطقهای که تضاد و تعارض منافع استراتژیک فراوانی با هم دارند، به شمار میآیند. تعارض منافع این دو کشور، امور متعددی از رقابتهای منطقهای بر سر رهبری جهان اسلام گرفته تا مسئله کردها و ناسیونالیسم ترکی را در برمیگیرد. در ماههای گذشته توازن قوا در این رقابت به طور محسوسی به نفع ترکیه دچار تغییر شده است و ظاهراً ترکیه در تحولات منطقهای دست بالا را دارد و از ایران پیشی گرفته است. در جنگ قرهباغ که با پیروزی آذربایجان به پایان رسید، ترکیه نشان داد در منطقه و در کنار مرزهای ایران، برتری محسوسی نسبت به ایران دارد و میزان تأثیرگذاری این کشور بر رویدادهای بینالمللی و منطقهای بسیار بیشتر از ایران است و تأثیر تحریمهای حداکثری امریکا کار را به جایی رسانده که ایران عملاً دچار انفعال شده است.
انفعال ایران در مقابل ترکیه در واکنش نسبت به شعرخوانی اردوغان در مراسم رژه نیروهای نظامی آذربایجان بیش از هر زمان دیگری مشهود و آشکار شد. قبل از آن از مذاکرات صلح قرهباغ و در مواردی جدی از نشستهای مرتبط با سوریه نیز حذف شده بود و ترکیه با روسیه در این موارد، منویات خود را به مرحله اجرا در آورده بودند. انفعال ایران ناشی از چیست؟ ترکیه ابزارهایی در اختیار دارد، از طریق آنها ایران را منفعل کرده و به مناسبتهای مختلف از این ابزارها برای فشار بر ایران استفاده میکند:
– تحریمهای امریکا مسائل و مشکلات فراوانی برای ایران بهویژه از نظر اقتصادی ایجاد کرده است. ایران برای دورزدن تحریمها به شدت به همکاری ترکیه نیاز دارد، این امر ترکیه را به جایی رسانده است که بتواند نقش فعالتری در تحولات منطقهای ایفا کند و ایران را به انزوا و انفعال بکشاند. تحریمهای امریکا علیه ایران از دو سو برای ترکیه منفعت و فایده داشته است. از یک سو میتواند نفت و گاز ارزانتری از ایران بخرد و بابت انتقال صادرات و واردات کالا و ارز از ایران دستمزد بگیرد. از سوی دیگر، هر گاه ایران بخواهد منافع ترکیه را در منطقه به خطر بیاندازد، ترکیه قوانین و دستورات تحریم را اعمال میکند و ایران را با محدودیتهای فراوانی روبهرو میسازد.
– بخش فراوانی از نیروهای اپوزیسیون حکومت ایران که قصد مهاجرت از ایران را دارند ناچارند از ترکیه ایران را به سوی کشورهای اروپایی ترک کنند. برخی از آنها ممکن است در ترکیه ساکن شوند و فعالیت سیاسی خود را از آنجا ادامه دهند. در مواردی، حکومت ایران، برای حذف فیزیکی و ترور مخالفان یا بازگرداندن آنها به ایران، از خاک ترکیه بهره برده و موضع ترکیه نیز اغلب (نه همیشه)، سکوت و عدم پیگیری جدی این امور بوده است.
زمانیکه وزیر خارجه ایران، توییت اعتراضی خود را نسبت به شعرخوانی اردوغان در آذربایجان منتشر کرد، علاوه بر واکنش وزیر خارجه، سخنگوی دولت و رسانههای ترکیه در دفاع از سخنان اردوغان، ترکیه اقدام دیگری نیز انجام داد که نشان میدهد این کشور در برابر ایران قائل به خویشتنداری نیست. ترکیه اعلام کرد در استانبول، یک گروه تروریستی را که سرکرده آنها یک قاچاقچی مشهور و وابسته ایران است، دستگیر کرده است. در همین راستا و در روزهای اخیر نیز ویدیوی دستگیری یکی از کارمندان سفارت ایران به اتهام دست داشتن در ترور منتشر شد.
ترکیه قبلاً از حربه حقوق بشر و تروریسم ( در جریان قتل جمال خاشقچی) برای تضعیف رقیب منطقهای خود یعنی عربستان استفاده کرده و این کشور به شدت را تحت فشار قرار داده بود. با دستگیری این باند تروریستی و یکی از کارمندان سفارت ایران در ترکیه، ترکیه به ایران پیام داده است میتواند از این قضیه برای انزوای بیشتر ایران که دولت آن اکنون – با روی کار آمدن بایدن در امریکا امیدوار است از شر بخشی از تحریمها راحت شود، استفاده کند و نیازی به دورزدن تحریمها و ترکیه نداشته باشد. شاید به همین دلیل است که ظریف پیش از هر کس دیگری، تحریمهای امریکا علیه ترکیه را شدیداً محکوم و اعلام کرد در کنار مردم و دولت ترکیه در مقابل تحریمها خواهند بود و با این کار به نوعی تلخی سخنان توییت پیشین خود را اصلاح کرد.
– عامل دیگری که قدرت ترکیه را در مقابل ایران افزایش داده این است که هویت مبتنی بر پانترکیسم در ایران فعال شده است و میزان گستردگی آن در موضعگیریهای مردمی و مسئولین حکومتی نسبت به بحران قرهباغ آشکار شد. بخش فراوانی از مردم آذریزبان ایران از پیروزی کشور آذربایجان خوشحال شدند و نمایندگان ولی فقیه در چهار استان از حمله آذربایجان به قرهباغ حمایت کردند. قبلاً نیز حوادثی روی داد که از فعالیت هویت ترکی در ایران حکایت میکرد. شعارهایی که در مسابقات ورزشی و بهویژه از سوی هواداران تیم فوتبال تراکتورسازی داده میشود نیز نشانه دیگری از قوت یافتن هویت ترکی در ایران است.
این در حالیست که سیاست خارجی ایران به دلایل مختلف، منافع ملی را در حمایت از ارمنستان میدید و آن را به نفع ایران قلمداد میکرد. فشار جمعیت آذریزبان ایران بر حاکمیت که منجر به تغییر رفتارش نسبت به بحران قرهباغ شد از وجود قدرت بالقوه ناسیونالیسم ترکی در ایران حکایت دارد که ترکیه میتواند از آن در حداقلیترین حالت به عنوان گروه فشار برای پیشبرد اهداف منطقهای خود بهره ببرد و ایران را حتی در سطوح بالای نظام تصمیمگیری ناچار به تغییر رفتار و مواضع خود نماید. این حداقل استفاده ترکیه از این پتانسیل است، در آینده اگر تعارض منافع میان ایران و ترکیه بیشتر شود ممکن است ترکیه از هویت و ناسیونالیسم ترکی فعال شده در ایران به صورت حداکثری استفاده کند و آن را در جهت برهم زدن نظم داخلی یا تلاش برای تجزیه ایران به حرکت در آورد.
*نام نویسنده نزد زیتون محفوظ است.
4 پاسخ
دیدگاه نویسنده در مورد روابط ایران و ترکیه از عینیت به دور است و تا حدی زیر سیطره القائات رقبای منطقهای ما قرار دارد.
۱- در روندهای آتی در رقابتها میان ۴ قدرت اصلی منطقهای، یعنی ایران، ترکیه، اسرائیل و عربستان، منافع اسراییل در تنش زدایی با ایران نیست. زیر سایه ترویج ایران هراسی و شیعه هراسی، اسراییل، با حمایت دست رااستیها در امریکا گامهای بزرگ در سمت نزدیکی با سعودی برداشته است. این روند ادامه خواهد داشت.
۲- رقابت میان عربستان سعودی و ترکیه برای کسب و تقویت جای پای خود در سرزمین های به جا مانده از امپراطوری عثمانی گریز ناپذیر است و ادامه خواهد یافت و گاه خونین نیز خواهد شد. زمینه های دوری عربستان و ترکیه در دهه های آتی بیش از زمینهای نزدیکی آنان است.
رقابت آن دو در آسیای میانه را هم باید افزود. اهرم نفوذ عربستان پول بیشتر و امکان توسعه شبکه مساجد و مدارس دینی است. ترکیه از عامل هویت ترکی و اقتصاد قوی تر بهره گیری میکند.
۳- برجام، و بحث برداشته شدن تحریم های امریکا علیه ایران، بیشترین نگرانی را در اسراییل و در عربستان تولید کرد. تمام جناحهای سیاسی در ترکیه از برجام استقبال کردند. بهره گیری ترکیه از «تحریم و تضعیف اقتصاد ایران» به مراتب کمتر از منافع «رفع تحریم ها و تقویت اقتصاد ایران» است. ترکیه از برندگان اصلی رفع تحریمهای امریکا علیه ایران است. پشتیبانی فعال ترکیه از رفع تحریمها فقط در راه رضای خدا نیست.
۴- اشتباه محض است اگر کسی تصور کند که تغییر وضعیت در توازن قوا میان آذربایجان و ارمنستان در نتیجه مداخله یا کمک ترکیه به آذربایجان بوده است.
این تغییر محصول سه دهه تحول تدریجی است که توازن قدرت میان آذربایجان و ارمنستان به وجود آمده. اقتصاد آذربایجان در این سه دهه یکی از پویاترین اقتصادها در جهان بوده و ارمنستان یکی از راکدترین ها در منطقه. ترکیه بود یا نبود تغییر توازن قدرت میان آن دو کشور دیرتر یا زود تر تکلیف زمینهای اشغالی آذربایجان توسط ارمنستان که سی سال پیش با حمایت روسیه انجام شد روشن می شد.
۵- وحدت سرزمینی ایران طی ۴۰۰ ، ۵۰۰ سال اخیر حاصل اتحاد ترک و فارس بر محور شیعه قوام یافته. عوامل خارجی متعددی طی این قرون، و به ویژه در قرن بیستم، و بیش از همه در ۳ دهه اخیر کوشیدهاند از شکاف زبانی به شکاف هویتی گذر کند. این گذار ناممکن نیست. اما بسیار بسیار دشوار است. در هم تنیدگی ترک و فارس در ایران بیش از حدی است که خیلیها تصور می کنند.
۶- تحلیلگر یا نظریه پردازی که این مقاله را نوشته خود رخ در نقاب کشیده. ورود به در چنین عرصهای هیچ ضرورتی ندارد به امضای ناشناس باشد. کسی که به هر دلیل مایل نیست شناخته شود، نباید به چنین عرصه بسیار حساسی، که با سرنوشت کشور و وحدت سرزمینی ان تماس میگیرد، ورود کند. مقاله بی امضا در این مساله بیش از آنکه روشن کننده باشد ابهام زاست.
۱. بخش فراوانی از سخنان آقای نگهدار در نقد نوشتار فوق نیست و ارتباطی با ادعاهای مندرج در این نوشتار ندارد؛ نمیدانم چرا آن سخنان را در اینجا مطرح کردهاند. مهم هم نیست، شاید اینگونه به مصلحت دانستهاند. مروری بر سیاست خارجی عربستان نشان میدهد که منافع خود را در تنشزدایی با ایران نمیبیند و به همین دلیل به اسرائیل نزدیک شده است، برجام را برنمیتابد و با بازگشت امریکا به آن مشکل جدی دارد. این روند را در آینده نیز ادامه میدهد.
2. معمولاً رقابت و دوستی در محیط بینالملل بسیار پیچیده و تودرتو است. وجود رقابت میان عربستان و ترکیه به معنای آن نیست که نمیتواند رقابت میان ترکیه و ایران شکل بگیرد.
3. استقبال از برجام در ترکیه زیاد جدی نیست. منافع ترکیه در وجود یک ایران ضعیف در منطقه است که هم توان رقابت با ترکیه نداشته باشد و هم منافع مادی و غیرمادی فراوانی نصیب این کشور نماید.
4. کسی تصور نکرده است که تغییر در توازن قوا نتیجه مداخله ترکیه بوده است اما نادیده گرفتن نقش پیدا و پنهان ترکیه در این قضیه از سطحینگری حکایت دارد. بیتردید، اگر فعالیتها و فشارهای ترکیه در هماهنگی با اسرائیل نبود، ایران و روسیه به هیچ وجه حاضر نبودند برتری آذربایجان را بپذیرند.
5. درهمتنیدگی ترک و فارس بر اساس مذهب شیعه از قدرت فراوانی برخوردار است اما در سالهای اخیر هویت ترکی برجستگی فراوانی پیدا کرده و این امر در منازعه میان و آذربایجان و ارمنستان واضح و مبرهن بود.
6. رخ در نقاب کشیدن نویسنده این فایده را دارد که آقای نگهدار در دام دگماتیسم نقابدار گرفتار نمیآیند. بود و نبود نام نویسنده چه مشکلی را برای شما به وجود آورده است جز این که اکنون نمیتوانید به انگیزههایش رجوع کنید؟ بهتر است به همین انگیختهها اکنفا و از تعیین تکلیف برای دیگران پرهیز شود.
نویسنده با فرضیات غلط نتایج بدی نگرفته ولی باید این فرضیات را اصلاح نماید
نویسنده نوشته است : تعارض منافع این دو کشور،امور متعددی از رقابتهای منطقهای بر سر رهبری جهان اسلام گرفته تا مسئله کردها و ناسیونالیسم ترکی را در برمیگیرد.
هر سه مطلب عنوان شده تعارض منافع که ایجاد نمی کند هیچ بلکه اشتراک منافع ایجاد می کند
چگونە میتوان بر سر رهبری جهان اسلام اشتراک منافع ایجاد کرد؟ بخش عمدەای از جنگها بر و تضادها سر رهبری است.
در مورد کردها نیز سالهای فراوانی است کە بیش از اشتراک، تضاد دارند. کمک ایران بە پکک و حمایت ترکیە از بارزانی تعارض و رقابت ایجاد کردە است.
دیدگاهها بستهاند.