زیتون– جمعی از زندانیان سیاسی از زندانهای مختلف ایران طی بیانیهای خواستار آن شدند که «صدایشان شنیده شود.»
در این بیانیه با توجه اشاره به وضعیت بهنام محجوبی، درویش زندانی، آمده است: «بهنام در زندانی ذره ذره جسم و روانش کاهیده و همسایهی مرگ شد که از حداقلها و مناسبات لازم برای زندگی انسان برخوردار نبودهاست و هر جز آن با سلامت جسم و روان زندانی سر ستیز دارد.»
به گزارش «زیتون» امضا کنندگان این بیانیه در ادامه تاکید کردند: «بهنام نخستین قربانی این شرایط ظالمانه نبوده و چنانچه این وضع ادامه یابد، آخرینِ آن نیز نخواهد بود. کم نیستند کسانی که هماکنون با وضع مشابه بهنام در زندان به سر میبرند و هیچ گوشی شنوای فریاد دادخواهیشان نیست. امروز بهنام میتوانست سر زنده در کنار خانواده و عزیزانش باشد، اگر صدای دادخواهیش شنیده میشد.»
در پایان این بیانیه آمده است: «ما زندانیان امضا کنندهی این بیانیه، شاهدان مستقیم رنجها و شرایط دهشتناک زندان، توجه همهی انسانهای شریف و آزاداندیش، وجدانهای بیدار و سازمانها و نهادهای مدافع حقوق بشر در ایران و جهان را به این بیدادها جلب میکنیم و خواهان شناسایی و محاکمهی کسانی هستیم که موجب وضعیت فعلی بهنام محجوبی شدهاند؛ خواهان تغییر قوانین، مقرارت و شرایط ضد انسانی حاکم بر زندانها هستیم و اولین گام را آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی میدانیم.»
بیشتر بخوانید: زندانبان یا قاتل؟
بهنام محجوبی، درویش زندانی ۳۳ ساله و اهل کرمان در زمستان ۹۶ در جریان حوادث موسوم به گلستان هفتم و درگیری میان دراویش گنابادی و نیروهای امنیتی، بازداشت شد. با تودیع وثیقه آزاد و در ۲۷ مردادماه دو سال بعد توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران با اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق ارتباط گیری با سایرین و فراهم ساختن تجمع غیرقانونی» به تحمل ۲ سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت از عضویت در احزاب، گروه ها و دستهجات سیاسی یا اجتماعی محکوم شد.
او در نهایت در ۳۱ خرداد ۹۹ جهت تحمل محکومیت خود به زندان اوین منتقل شد. این در حالی بود که بهنام محجوبی در زمان احضار به زندان تحت نظر روانپزشک قرار داشت و بنابر گزارش هرانا پزشکی قانونی از همان ابتدا تشخیص به عدم تحمل کیفر برای وی داده بود.
بهنام محجوبی روز شنبه ۲۵ بهمنماه، ۴ روز پیش، در پی آنچه «مسمومیت دارویی» عنوان شد از زندان اوین به بیمارستان لقمان منتقل شد.
هر چند درباره وضعیت فعلی این زندانی خبر قطعیای در دست نیست، اما روندی که او را با وجود حکم دو سالاش، که در دستگاه قضایی ایران حکم سنگینی محسوب نمیشود، به اینجا کشاند روشن است.
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به این شرح است:
صدای دادخواهی مارا بشنوید
طبق آخرین خبرها، بهنام محجوبی، زندانی عقیدتی با سطح هوشیاری بسیار پایین در اغما به سر میبرد. او در سال ۱۳۹۶ به اتهام شرکت در یکی از تجمع های دراویش بازداشت و چندی بعد در دادگاه به دو سال حبس محکوم شد. بهنام دچار بیماری «پانیک اتک» هست و هنگامی که در خرداد امسال برای اجرای حکم به زندان احضار شد با این بیماری دست به گریبان بود. در دوران حبس بیماریش تشدید شد، طوری که بنابر اعلام پزشکی قانونی قادر به تحمل حبس نبود اما مجریان سیاست انتقامجویی و آزار زندانیان سیاسی و عقیدتی نظر پزشکی قانونی را به هیچ انگاشتند و همچنان او را در زندان نگاه داشتند. بهنام در همهی ماههای حبس در راه و نیمراه بند و بهداری زندان بود و با عوارض بیماری و دشواریهای تامیین دارو و بیدارویی دست و پنجه نرم میکرد و گرفتار سیستم پزشکی و درمان ناکارآمد و بیتوجه زندان بود. سرانجام در نیمه شب ۲۴ بهمن پس از آنکه حالش وخیم میشود، همبندیهایش او را به بهداری میبرند و…
اکنون او در بیمارستان به زندگی نباتی فرو رفته است؛ یعنی فرو بردهاندش! جانِ جوانش را بر لبهی پرتگاهِ نیستی آونگ کردهاند تا سیستمی بر سر کار بماند که از آغاز جز تحمیل خفقان و فقر و فلاکت بر مردم و ستم مضاعف بر زندانیان و تامین منافع قشری زراندوز کاری نکردهاست.
بهنام را آن سیستمی به زندگی نباتی کشاند که استفادهی مردم از حق آزادی بیان را جرم میداند و زندانها را از مردان و زنان منتقد، معترض و مخالف انباشته است؛
بهنام را آن قوانین و مقرراتی تا دم مرگ برده است که در هیچ یک از مراحل تشکیل پرونده، دادرسی، دادگاه و اجرای حکمش ذرهای عدالت وجود ندارد؛ قوانین و مقررات و مجریانی که رویکردشان بر له کردن شخصیت زندانی، به زانو درآوردن او و تنبیه و آزار وی و خانوادهاش استوار است؛
بهنام در زندانی ذره ذره جسم و روانش کاهیده و همسایهی مرگ شد که از حداقلها و مناسبات لازم برای زندگی انسان برخوردار نبودهاست و هر جز آن با سلامت جسم و روان زندانی سر ستیز دارد.
بهنام نخستین قربانی این شرایط ظالمانه نبوده و چنانچه این وضع ادامه یابد، آخرینِ آن نیز نخواهد بود. کم نیستند کسانی که هماکنون با وضع مشابه بهنام در زندان به سر میبرند و هیچ گوشی شنوای فریاد دادخواهیشان نیست. امروز بهنام میتوانست سر زنده در کنار خانواده و عزیزانش باشد، اگر صدای دادخواهیش شنیده میشد.
ما زندانیان امضا کنندهی این بیانیه، شاهدان مستقیم رنجها و شرایط دهشتناک زندان، توجه همهی انسانهای شریف و آزاداندیش، وجدانهای بیدار و سازمانها و نهادهای مدافع حقوق بشر در ایران و جهان را به این بیدادها جلب میکنیم و خواهان شناسایی و محاکمهی کسانی هستیم که موجب وضعیت فعلی بهنام محجوبی شدهاند؛ خواهان تغییر قوانین، مقرارت و شرایط ضد انسانی حاکم بر زندانها هستیم و اولین گام را آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی میدانیم.
۱۳۹۹/۱۲/۰۱
بکتاش آبتین٬ سید افخم ابراهیمی٬ سعید افسری٬ محسن اسفندانی٬ کیانوش اصلانی٬ سعید اقبالی٬ کیوان باژن٬ کسری بنیعامریان٬ وحید بنیعامران٬ سینا بهشتی٬ پیمان پورداد٬ آتبین جعفریان٬ رسول جلیلپور٬ یاسین جمالی٬ عباس چطرروز٬
معین حاجیزاده٬ علی حسن بیگی٬ مجید حسینینژاد٬ علی اصغر حسنیراد٬ روح الله خزعلی٬ مصطفی خسرو باوادی٬ محمدجواد خلاصی٬ رضا خندان(مهابادی)٬ مهدی دارینی٬ امیرسالار داوودی٬ فرزین رضاییروشن٬
داوود رمضان زاده٬ مسیب رییسی یگانه٬ سیدحمید سجادی٬ بهروز سلطانرو٬ عباس سوهانی٬ سیدجواد سیدی٬ محمد شجاعیفر٬ حمید شریف٬ سجاد شکری٬ میلاد شهدی٬ پوریا شهرابی توفیق٬ خسرو صادقی بروجنی٬
غلامحسین صارمی٬ علی اکبر صحرایی٬ کیوان صمیمی٬ محمدسعید صمیمی٬ سینا ظهیری٬ صادق عباسی٬ اسماعیل عبدی٬ کریم عزیزمحمدی٬ محمود علینقی٬ ابولفضل غسالی٬ محمد غیاثوند٬ احمد فارسی٬
محسن قنبری٬ حسین گرمرودی٬ پارسا گلشنی٬ جواد لاری٬ نصرالله لشنی٬ امیررضا محمدی٬ میلاد محمدی٬ علی مجیدینژاد٬ عبدالرسول مرتضوی٬ حمید منافی٬ سید ابولحسن منتظر٬ پوریا مضروب٬
امیرحسین میرخلیلی٬ سیامک میرزایی٬ شهابالدین نظری٬ رحیم نوروزی٬ کسری نوری٬ حسین هاشمی٬ بهزاد همایونی٬ رمضان همتی٬ سعید یارییگانه٬ احمد یزدانی
زندان رجاییشهر (بر اساس حروف البفا)
مطلب احمدیان٬ محمد امیرخیزی٬ آرشام رضایی٬ حمزه سواری٬ آرش صادقی٬ حسن صادقی٬ جعفر عظیمزاده٬ سعید ماسوری٬
رضا محمدحسینی٬ مهدی مسکین نواز٬ محمدعلی منصوری٬ بهنام موسیوند٬ علی موسینژاد فرکوش٬ فرهاد میثمی٬ آرش نصری
زندان تهران بزرگ (بر اساس حروف البفا)
شاهپور احسانی راد٬ عباس دهقان٬ محمد شریفیمقدم٬ کیانوش عباسزاده٬
مصطفی عبدی٬ پویا قبادی٬ عادل آباد٬ محمد داوری٬ سجاد زارع
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…