آن سوی چشم‌بند

زیتون ـ یلدا امیری: بازجوهای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه در ایران شخصیت‌های اسرارآمیزی هستند، یا دست‌کم سعی می‌کنند چنین تصوری از خود ارائه دهند. از آنجایی که در اکثر زندان‌های ایران زندانیان سیاسی و عقیدتی، برخلاف قانون، با چشم‌بند و رو به دیوار بازجویی می‌شوند، بازجو اغلب برای زندانی چیزی بیش از یک صدا، و در نهایت پاهایی که از زیر چشم‌بند دیده‌ می‌شود، نیست. تنها عده معدودی از بازجوها، به دلایل نامعلوم این «پروتکل امنیتی» غیرقانونی را نادیده می‌گیرند و طی بازجویی و یا حتی بیرون از زندان صورت خود را به زندانی نشان می‌د‌هند. نام‌‌هایشان اما همواره همان نام‌های مستعار «سید»، «حیدر»، «رئوف» و «ستار»… باقی می‌ماند.

چندی پیش چهره دو بازجوی سپاه پاسداران توسط تعدادی از زندانیان شناسایی شد؛ بازجوهایی که گفته می‌شود در اعتراف‌گیری از دستگیرشدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ نقش داشته‌اند. حالا وزارت خارجه آمریکا، روز سه‌شنبه ۱۹اسفند از تحریم این دو بازجوی سپاه پاسداران به اتهام «نقض حقوق بشر» علیه زندانیان سیاسی خبر داده و نام این افراد علی همتیان و مسعود صفدری اعلام شده است.

بر اساس اطلاعیه وزارت خارجه آمریکا، این افراد در شکنجه، تحقیر و ضرب‌وشتم فعالان سیاسی و معترضانی که در جریان اعتراضات دو سال گذشته در ایران بازداشت شده بودند، نقش داشته‌اند. وزارت خارجه آمریکا می‌گوید این کشور از همه ابزارها برای اعمال هزینه بر کسانی که مسئول نقض حقوق بشر در ایران هستند، استفاده خواهد کرد. در این اطلاعیه با اعلام حمایت آمریکا از مردم ایران، از جمهوری اسلامی خواسته شده که با مردم ایران با احترام و کرامت رفتار کند.

این نخستین تحریم دولت جو بایدن، رئیس جمهور جدید آمریکا علیه ایران است. ۳ سال پس از آنکه دولت ترامپ از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج شد، دولت جو بایدن قصد دارد بار دیگر به این شورا بازگردد. علاوه بر این بایدن چند روز پیش بن سلمان، ولیعهد سعودی را هم عامل صدور فرمان قتل جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار عربستانی معرفی کرد، اقدامی که خشم مقامات سعودی را برانگیخت. به نظر می‌رسد دولت بایدن به نسبت دونالد ترامپ برخورد جدی‌تری با موضوع حقوق بشر دارد.

بازجوها در صف نخست سخنرانی خامنه‌ای

آذرماه امسال چند نفر از فعالان سیاسی و مدنی عکس دو بازجو را که در صفحات اینترنتی منتشر شده بود، شناسایی کردند؛ بازجوهایی که هر دو در صف نخست سخنرانی‌های رهبر جمهوری اسلامی نشسته بودند و به همین دلیل تصویر واضحی از آنها وجود داشت. از این رو به نظر می‌رسد بازجوها از امتیازات ویژه در بیت آیت الله خامنه ای برخوردارند.

مهدیه گلرو، از فعالین مدنی و مدافع حقوق زنان، با دیدن تصویری از دیدار «جمعی از دانشجویان و دانش‌آموزان» با رهبر جمهوری اسلامی بازجوی خود را در میان آن‌ها شناسایی کرده بود. او در توئیتر عکس بازجوی مذکور را با نام مستعار «رئوف» منتشر کرد. پس از آن بود که خبرگزاری هرانا و برخی از زندانیان سیاسی سابق اسم واقعی این فرد را «علی همتیان» عنوان کردند و نوشتند که او بازجوی قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران است.

هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در گزارش خود در این‌باره نوشت: هر چند گمان می‌رود محل کار اصلی این بازجو در بند ۲ الف زندان اوین باشد اما تعدادی از فعالان سیاسی-مدنی یا خانواده‌های زندانیان او را در محل های دیگری مانند دفاتر وابسته به سپاه پاسداران در سطح شهر تهران ملاقات کرده و بازجویی شده اند. هرانا نوشت که با تعداد زیادی از زندانیان سیاسی سابق جهت تایید هویت و نقش این عامل امنیتی گفتگو کرده است، از جمله افرادی که «رئوف» در بازجویی از آنها نقش داشته است می‌توان به آرش صادقی، گلرخ ایرایی، مهدیه گلرو، آتنا دائمی و بسیاری از فعالان مدنی، سیاسی و دانشجویی که به دلایل امنیتی امکان ذکر نام آنان نیست اشاره کرد.

به گزارش هرانا به نقل از یکی از زندانیان سیاسی سابق در ایران  رئوف رفتار خشونت‌آمیزی با زندانیان داشته است، او می گوید: «رئوف در دوره بازجویی‌ام چنان سیلی‌هایی به من می‌زد که دو بار بعد از برگشتن به سلول دچار خونریزی در ناحیه بینی شدم. او با ته کفشش ضربه‌ای به بدنم زد که باعث ترک برداشتن یکی از استخوان‌هایم شد. رئوف یک کمربند چرمی داشت که همیشه با آن کمربند شروع به زدن من می‌کرد. بی‌دلیل و همچون دیوانه‌ها گاه تا ده دقیقه به این کارش ادامه می‌داد و بعد شروع به زدن می‌کرد و به من و خانواده‌ام فحش‌های رکیک می‌داد.»

پس از افشای نام علی همتیان «رئوف»، عکس دیگری از یک بازجوی سپاه منتشر شد که این عکس نیز از نشست «مدیران و محققان سازمان اسناد انقلاب اسلامی» با رهبر جمهوری اسلامی گرفته شده بود. این بار نیز بازجویی که نام مستعار «ستار» داشت در صف اول نشسته بود. پس از فراخوان هرانا، تعداد دیگری از قربانیان این بازجو گفتند که نام واقعی او «مسعود صفدری» است.

هرانا در مورد این بازجو نوشته است: «تنی از شاهدان که همگی از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری آبان ماه ۹۸ تهران بودند شهادت دادند که پس از بازداشت در خیابان به محل‌هایی منتقل شدند که این فرد ضمن ضرب و شتم از آنان بازجویی کرده است. این فرد که در میان همکاران خود ستار خطاب می‌شد علاوه بر محل‌های نامعلوم بازجویی، در پایگاه مقاومت بسیج «یاد یاران» واقع در خیابان آرژانتین تهران نیز رویت شده است.

در رابطه با کم و کیف رابطه بازجوها با زندانیان سیاسی یکی از زندانیان سیاسی سابق که نامش نزد «زیتون» محفوظ است، می‌گوید: «روال به این شکل است که برای هر دسته از زندانیان یک گروه بازجوی مجزا تعریف می‌شود. به این معنی که مثلا یک «تیم دانشجویی» دارند، یا یک تیم به گفته خودشان «نفاق» معمولا به این شکل است که بازجو در یک مدل پرونده تجربه کسب می‌کند و احتمالا در همان سلسله مراتبی که میان خودشان وجود دارد ارتقا می‌گیرد و مثلا تبدیل به سر-بازجو می‌شود. جالب اینجا بود که کسانی که به نظر می‌رسید سمت‌های بالاتری دارند راحت‌تر خودشان را نشان می‌دادند و کمتر در مورد چشم‌بند حساسیت به خرج می‌دادند».

این زندانی سیاسی سابق می‌افزاید: «در تماس‌های خارج از زندان بازجو با زندانی و تهدید و تطمیع‌های بعدی و احضارهای موقت به مراکز پیگیری هم باز این سر-بازجوها هستند که خودشان را نشان می‌دهند.»

یک زندانی سیاسی سابق: «در تماس‌های خارج از زندان بازجو با زندانی و تهدید و تطمیع‌های بعدی و احضارهای موقت به مراکز پیگری هم باز این سربازجوها هستند که خودشان را نشان می‌دهند.»

پیش از این هم در سال ۹۴ رادیو زمانه در گزارشی از هویت بازجوی دیگری پرده برداشت. به گزارش این سایت در اسفند سال ٨٨، یکی از زندانیان سیاسی که در زندان مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌ و بعد به قید وثیقه آزاد شده بود، هویت و چهره بازجوی معروف اصفهانی اوین با نام مستعار «مهدوی» و نام واقعی «امیرحسین – حمیدرضا عسگری» را افشا کرد. دو روز بعد از این افشاگری این زندانی سیاسی مجددا بازداشت شد. بنابراین گزارش، همین بازجو بود که پیش‌تر هاشمی رفسنجانی نیز از او با عنوان «بازجوی ناخوب» یاد کرده بود و او همان کسی است که «مهدی هاشمی» فرزند وی را در زندان مورد بازجویی قرار داده بود.

بازجو ـخبرنگاران صدا و سیما

بازجویی اما بالاخص در سالیان اخیر از حوزه تخصص کارمندان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه خارج شده و به سایر نهادها هم بسط پیدا کرد.

توئیت سپیده قلیان در دی ماه ۱۳۹۸ در مورد نقش آمنه‌سادات ذبیح‌پور، که ظاهرا گزارشگر صداوسیما است اما به گفته قلیان در تهیه اعترافات اجباری از او نقش داشته موضوع بازجو ـ خبرنگارانی که در رادیو و تلویزیون حکومتی ایران کار می‌کنند و در گرفتن اعترافات اجباری از زندانیان سیاسی مشارکت می‌کنند را برجسته کرد.

سپیده قلیان، روز ۲۰ بهمن در صفحه توئیتر خود نوشت به دلیل انتشار اخبار زندانیان عرب به «تبلیغ علیه نظام» و به دلیل افشای نقش بازجو ـ خبرنگاری آمنه‌سادات ذبیح‌پور به «نشر اکاذیب» شده است.

پیش از ذبیح‌پور نیز یک خبرنگار دیگر صداوسیما به همکاری با نهادهای امنیتی برای گرفتن اعترافات اجباری از زندانیان سیاسی متهم شده‌ بود. علی رضوانی، یکی دیگر از  این خبرنگاران صدا و سیما بود.او به همکاری با ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران برای گرفتن اعترافات اجباری از همسر کاووس سیدامامی متهم شد.

پسر کاووس سیدامامی گفته بود که علی رضوانی در شب ساخت مستند «مظنونین همیشگی» به خانه آنان رفته سوال‌هایی را از مادرش پرسیده تا آنجا که بر اثر این فشارها کار مادرش به بیمارستان کشیده است.

از بازجویی تا وزارت

انتخاب آذری جهرمی به عنوان وزیر ارتباطات دولت حسن روحانی از همان ابتدا حاشیه‌های زیادی در فضای مجازی داشت. بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی این موضوع را مطرح کردند که او پیش از این بازجو بوده است. اما پاسخی به این ادعاها داده نشد. تا آنکه نزار زکا،‌ کارشناس فناوری اطلاعات و مدافع آزادی اینترنت اهل لبنان، که بعد از شرکت در کنفرانسی در ایران بازداشت و به مدت ۴ سال زندانی شد، در گفت‌وگویی اعلام کرد در دوران حبس‌اش، محمد جواد آذری جهرمی،‌ وزیر ارتباطات ایران به عنوان بازجو فعالیت داشته است.

آذری جهرمی، در آذر ماه ۱۳۹۸ در حاشیه جلسه هیات دولت در رابطه با مصاحبه نزار زکا علیه وی مبنی بر اینکه بازجو بوده است، ضمن تاکید بر اینکه قبل از سال ۸۸‌ بوده، در مورد ادعای نزار زکا گفت که : «آن سالی که وی به ایران آمده من در وزارت ارتباطات بودم. ضمن اینکه وی بازداشت سپاه بوده نه وزارت اطلاعات». او همچنین در واکنش به کسانی که ادعا کرده‌اند او بازجو بوده، گفت: اتهام‌زنندگان جنس خوب می‌زنند!

اگر قصد استفاده از هویت جعلی و نام مستعار توسط بازجوها در نظام جمهوری اسلامی ناشناخته ماندن باشد به نظر می‌رسد این روش دیگر در عصر رسانه و  با گسترش شبکه‌های مجازی چندان کار نمی‌کند. برای بازجویانی که تلاش می‌کنند شخصیتی مرموز از خود به نمایش بگذارند، حضور در عکس سخنرانی یکی از مقامات جمهوری اسلامی می‌تواند عامل برافتادن پرده‌ها و آشکار شدن هویت‌شان باشد. علاوه بر آن در این میان به نظر می‌رسد با توجه به پروتکل‌هایی که برای شرکت در سخنرانی‌های رهبر جمهوری اسلامی رعایت می‌شود، حضور این افراد در صف اول این سخنرانی‌ها حکایت از رابطه نزدیک این عوامل اطلاعاتی اگر نگوییم با خود رهبر جمهوری اسلامی با معتمدین بیت وی دارد.

Recent Posts

بی‌پرده با کوچک‌زاده‌ها

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

سکولاریسم فرمایشی

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مسعود پزشکیان و کلینیک ترک بی‌حجابی

کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

چرا «برنامه‌های» حاکمیت ولایی ناکارآمدند؟

ناترازی‌های گوناگون، به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مناظره‌ای برای بن‌بست؛ در حاشیه مناظره سروش و علیدوست

۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظره‌ای بین علیدوست و سروش…

۲۴ آبان ۱۴۰۳

غربِ اروپایی و غربِ آمریکایی

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…

۲۳ آبان ۱۴۰۳