سال شاخص۱۴۰۰ را در حالی آغاز میکنیم که ۴۲ سال از شکست انقلاب مردمی ۵۷ گذشته است و در آن به جای تولد جمهوری، امارت اسلامی متولد شد.
استمرار انجماد فکری، تبعیض، حذف، بهرهکشی و ظلم باعث شکلگیری مطالبهگری و به تدریج، گسترش و تعمیق آن شد. انباشت این مطالبات، حرکتهای اعتراضی را بهوجود آورد و به تدریج باعث شد تا جمعها و صنوف متعددی از زحمتکشان و محذوفان وارد مرحلهی اعتراضات خیابانی شوند.
اکنون مظلومان به این نتیجه رسیدهاند که تجمعات مسالمتآمیز کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، رانندگان، مالباختگان، کارمندان و بسیاری دیگر، موثرترین راه برای استیفای حقوق ضایع شدهشان است.
دموکراسیخواهان نیز یکم، فاصلهگرفتن از حرف و شعار و روی آوردن به حمایت قلمی و قدمی از حرکتها و جنبشهای مطالبهمحور و خشونتپرهیز و دوم به موازات آن، پافشاری بر تعویق انتخابات پیشرو و فشار برای تغییر ساختارها و سپس برگزاری انتخابات سالم، آزاد و عادلانه است که در آن همهی جریانات سیاسی حق حضور داشته باشند.
چنانچه مشارکت ناراضیان در گردهماییهای اعتراضی و آرام خیابانی همراه با طرح کردن مطالبات صنفی و سیاسی فوقالذکر پرتعدادتر شود هزینههای این حضور، بسیار کم خواهد شد اما این یک اصل بدیهی است که بدون پرداخت هزینه، هیچگاه فایده و سودی بهدست نمیآید. تنها و تنها جمع شدن هزینههای اندک مردم از طریق اقدام عملی و همگامی در حرکات جماعتمحور است که موجب نجات کشور از فقر و فساد و تبعیض و نیز رهایی از سرکوب داخلی و زورگویی خارجی خواهد شد.
یک پاسخ
درود بر ملی گراهای واقعی در کشور. اگر ذره ای امید به این جریان باشد به پاس تلاش ها و پایداری های امثال کیوان صمیمی ها و علیرضا رجایی هاست.
عمری مستدام و سالم را برایشان آرزو می کنم.
دیدگاهها بستهاند.