مردان «بی‌اساس»

زیتون ـ مهسا محمدی: همین چند روز پیش بود که انتشار ویدئوی عذرخواهیِ کج‌دار و مریز محسن نامجو، به عنوان یکی از دستاوردهای کوچکِ  جنبش «من هم» (me too) ایران به حساب آمده و از آن استقبال شد. او بابت «رفتار و گفتار اشتباه یا آزارنده»اش نسبت به زنان در سال‌های گذشته عذر خواسته و خاکسارانه تاکید کرده بود که «انتظار ندارد» عذرش را بپذیرند. هر چند به همین پیام عذرخواهی هم اما و اگرهایی وارد بود اما در مجموع در مقایسه با واکنش سایر افراد شناخته‌شده‌ای که به آزار متهم شده بودند، این کار، واکنش پیشرویی به حساب می‌آمد. بالاخص که او بر این تاکید می‌کرد که «سال‌هاست در حال تغییر است» و این تازه آغاز راه‌اش برای جبران است. 

شادی این دستاورد کوچک اما دیری نپایید. تنها چند ساعت بعد از انتشار این ویدئوی عذرخواهی، یک فایل صوتی منتسب به نامجو منتشر شد که هر آنچه را در این ویدئو رشته بود پنبه کرد. 

فایلی صوتی‌ که در آن به نظر می‌رسد آقای خواننده بدون پرده‌پوشی و با عصبانیت در حال توضیح عقاید خود نسبت به زنان، جنبش می‌تو و مخالفانش است. او در بخشی از این فایل صوتی می‌گوید که «در کمال تواضع» یک ثانیه نفس کشیدنش اندازه ۶ ماه زندگی دیگران است، «یک آدم حسابی و تحصیل‌کرده در جنبش می‌تو نیست یا یک آوازخوان زن بدرد بخور نداریم» او می‌گوید کسانی که درباره حق آواز زنان صحبت می‌کنند نمی‌توانند خواننده زنی در حد هایده، گوگوش، لیلا فروهر، فتانه یا حتی «در حد شراره» پیدا کنند و در نهایت اینکه «این خانم‌های [مورد تعرض واقع شده] اصلا زیبایی خدادادی نداشته‌اند».

جای‌جای فایل صوتی ۱۷ دقیقه‌ای نامجو پر است از اظهاراتی از این دست. اظهاراتی که از نظر منتقدانش وضعیت او را از کسی که متهم به تعرض بود، به مرد قلدر متعرض و زن‌ستیز و همراه با سیستم در تحقیر و سرکوب فروکاهید. 

اتکا به موقعیت بالادستی و حرف زدن نامجو از موضع قدرت هم نسبت به کسانی که مورد تعرض قرار گرفتند و هم نسبت به زنان هم‌صنف‌اش و فعالان حوزه زنان در اکثر جملات این فایل صوتی پیداست. این در حالی است که او در ویدئوی عذرخواهی تلاش می‌کند میان خودش و «قدرت» فاصله گذاری کرده و خودش را در مقابل گل‌درشت‌ترین نماد قدرت برای جامعه ایرانی، یعنی نظام سیاسی جمهوری اسلامی تعریف کند. به خودش و مخاطبان هم این اطمینان را می‌دهد که «سابقه‌ام رابطه‌ام با قدرت را نشان می‌دهد». در عین حال اما در خلوت خود (که نشانه‌های بی واسطه‌اش در فایل صوتی پیداست) موقعیت بالادستی‌اش که بخشی از آن را مناسبات جامعه مردسالار به او هدیه کرده، فضیلت خود می‌شمارد و زنان منتقد را «باقلا پاک‌کنندگان حسود» می‌خواند.  

اتکا به موقعیت بالادستی و حرف زدن نامجو از موضع قدرت هم نسبت به کسانی که مورد تعرض قرار گرفتند و هم نسبت به زنان هم‌صنف‌اش و فعالان حوزه زنان در اکثر جملات این فایل صوتی پیداست.

دیگر در اینجا از آن لحن «صمیمانه، خالصانه متواضعانه» خبری نیست و اتفاقا گوینده‌ی این حرف‌ها تبدیل می‌شود به همان «تصویر نمادین مرد قلدر ایرانی» که در ویدئو گفته بود با اتکا به آموزش‌ها و تراپی سعی در اجتناب از آن دارد. نامجو به بی‌بی‌سی فارسی گفته که این  فایل صوتی تنها دو هفته پیش از ویدئوی عذرخواهی ضبط شده. این میزان اختلاف در اظهارات نامجو در ویدئوی عذرخواهی و فایل صوتیِ لو رفته بعید است به واسطه تراپی یا آموزش فشرده در این مدت اتفاق افتاده باشد. در چند ماه اخیر اتفاقات دیگری افتاده که شاید آنها نامجو را مقابل دوربین نشاند.

نامجو برای اولین بار در تابستان سال گذشته و در اوایل شکل‌گیری جنبش می‌تو در ایران، از سوی زنی با اکانت «ماهی» به آزار جنسی متهم شده بود. در ادامه طرح آن اتهام نامجو ویدئویی منتشر کرد و در اظهاراتی غیرشفاف اشاراتی به این اتهامات کرد و در نهایت آنها را اصلا نپذیرفت. اما اتفاقی که در طی یکی دو ماه اخیر افتاد و منجر به این شد که او بار دیگر دست به ویدئو شود احتمالا این بود که  در روزهای گذشته افراد دیگری مانند بشری دستورزاده، بازیگر، لونا شاد، بازیگر و مجری سابق و پانیدا خواننده ایرانی با نام خود و علنی اتهام‌هایی را در کلاب‌هاوس علیه او مطرح کردند. 

ویدئوی عذرخواهی نامجو، از نظر فعالان حقوق زنان، حتی پیش از انتشار فایل صوتیِ ویرانگر، ایرادات فراوانی داشت. اینکه حاضر نشده بود از فرد آزار دیده مشخصا عذرخواهی کند و و حرف‌هایش مخاطب عمومی داشت، اینکه در نهایت تقصیر را بر گردن سیستم مردسالار انداخته و تلویحا خود را تبرئه کرد و مواردی از این دست، اما در مجموع به نظر می‌رسید که برآیند افکار عمومی لااقل در شبکه‌های اجتماعی کلیت این حرکت را پسندیده و به‌عنوان گام اول از آن استقبال کرده بود. این استقبال احتمالا در مقایسه واکنش او با سایر سلبریتی‌های متهم به آزار بود. مثلا در مقایسه با کسی که نامجو در فایل صوتی و بدون پرده‌پوشی‌اش با رویکردی همدلانه «استاد نقاش» می‌خواندش و با طرح خنده‌ای به این که او تابلواش را با قیمت بالایی فروخته اشاره می‌کند. یا یک متهم به آزار دیگر کامیل احمدی، که در کنار یک عذرخواهی بیجان، در نهایت متهم کنندگان را همدست سیستم خواند.

«استاد نقاش» و ارزش اثرش

پوزخند نامجو به ریش کسانی که آیدین آغداشلو و یا به گفته او «استاد نقاش» را متهم به آزار کرده بودند، خیلی هم بیراه نبود. آخر پیش از این هم جنبش می‌تو ایرانی در حراج تهران از  آیدین آغداشلو شکست خورده بود.

پوزخند نامجو به ریش کسانی که به گفته او «استاد نقاش» را متهم به آزار کرده بودند، خیلی هم بیراه نبود. آخر پیش از این هم جنبش می‌تو ایرانی در حراج تهران از آیدین آغداشلو شکست خورده بود.

اواخر دی ماه سال گذشته بود که رکورد فروش اثر هنری در ایران شکسته شد. تابلوی «خاطرات امید» آیدین آغداشلو با قیمت بی‌سابقه ۱۲ و نیم میلیارد تومان فروخته شد. نام آیدین آغداشلو، آن روزها زیاد بر سر زبان‌ها بود، اما نه فقط به واسطه هنرش. نام این نقاش مشهور از سوی گروهی از کارآموزان قدیمی اش و خبرنگاران در میان «آزارگران جنسی» در جنبش می‌تو (me too)  مطرح شده بود. سارا امت‌علی، روزنامه‌نگار سابق از کسانی بود که با اسم و رسم خود در توییتر اتهام آزار جنسی را علیه آغداشلو مطرح کرد و نوشت که ۱۴ سال قبل آغداشلو در دفترش به او تعرض کرده است. این توییت افشاگری‌های بیشتری را در پی داشت، اما در نهایت در ایران این موج به فضای شبکه‌های اجتماعی محدود ماند و قربانیان تا آنجا که در خبرها آمده اقدامی قانونی برای به دادگاه کشاندن او نکردند. روزنامه نیویورک تایمز هم در همان زمان در یک گزارش تحقیقی با ۱۳ زن مصاحبه کرد که از «آزارها»یی که از آغداشلو دیده بودند حکایت کرده و  گفته‌اند «رفتار آقای آغداشلو به شدت بر زندگی شخصی و حرفه‌ای آنها تاثیر گذاشته». آغداشلو البته همواره این اتهام‌ها را رد کرد. هر چند او هم گفته که «من انسان بی‌عیبی نیستم» و اگر رفتارم باعث آزار و یا رنجش کسی شده، «عمیقاً عذر‌خواهی می‌کنم».

کار آغداشلو اساسا به عذرخواهی نکشید، لااقل تابه حال. احتمالا ارزش تابلوهایی که او در خانه دوستان «قدرتمند» خود داشت و مناسباتی که او را در شبکه داد و ستدهای هنری نگاه می‌داشت، برایش «نجات‌بخش» شد. چرا که با سقوط احتمالی «استاد نقاش» ارزش اقتصادی این تابلوها هم با او سقوط می‌کرد و جریان اصلی جامعه هنری با یک دو دو تا چهارتای ساده به این نتیجه رسید که منطقی نیست با اتکا توییت چند دختر بچه چنین سرمایه‌ای را بسوزاند.

قربانی «متفاوت» سیستم مردسالار

هر چند نمی‌توان به موضوع آزار، تعرض و تجاوز جنسی رویکردی کمی داشت، به این معنا که بگوییم کدام مورد بدتر از دیگری بود، اما مورد کامیل احمدی، جامعه‌شناس و اتهامات مطرح شده علیه او را می‌توان یکی از تکان‌دهنده‌ترین موارد دانست. این حساسیت از بابت حوزه فعالیت او هم بوده است. کامیل احمدی سال‌ها در ایران مشغول مطالعات انسان‌شناسانه در زمینه ازدواج کودکان، گرایش‌های جنسیتی و ختنه زنان  بود. و بر حسب اتفاق صدای قربانیان او نیز از میان همکارانش در همین ساحت بلند شد.

سال گذشته و در بحبوحه رو شدن روایت‌های آزار در جنبش می‌توی ایرانی، سایت بیدارزنی روایت ۸ زن را که از آزار جنسی توسط یک مرد خبر می‌دادند منتشر کرد. بعضی او را  «ک.آ.» می‌خواندند و زمانی به  عنوان «آقای ایکس» معرفی می‌شد. با مطرح شدن نام کامیل احمدی او بالاخره به این اتهامات واکنش نشان داد و در  بیانیه‌ای بابت «اشتباه در کارش و لطمه زدن» به این زنان به دلیل آنچه که آن را «روش برخورد راحت و دیدگاه متفاوت»‌اش در مورد «رابطه» خواند، عذرخواهی کرد. او هم البته در عین حال که بر دیدگاه متفاوت خود تاکید داشت مانند محسن نامجو «اشتباه»‌اش را محصول آموز‌ش‌های جامعه مردسالار خواند و خود را قربانی این سیستم. در عین حال هم قول داد که به یادگیری و بالا برد سطح دانش‌اش در این زمینه ادامه دهد.

در مقایسه با هنرمندان، می‌توان گفت که انجمن جامعه‌شناسی ایران واکنش همدلانه‌تری نسبت به قربانیان این تعرض نشان دادند و همان زمان احمدی را که به عنوان رئیس یک گروه پژوهشی در مورد وضعیت اجتماعی کودکان کار می‌کرد، از انجمن جامعه‌شناسی اخراج کردند. با این توضیح که هیئت امنای انجمن اتهامات آزار جنسی را که از سوی همکاران زن علیه او مطرح شده، «به دقت بررسی» کرده و «با استناد به شواهد» تصمیم گرفته او را به دلیل «سوء استفاده از قدرت و سوء استفاده از مناسباتی که مبنای آن اعتماد بوده» اخراج کند.

موضع احمدی اما بعد از خروج غیرقانونی‌اش از ایران و ادامه طرح اتهامات جنسیِ بیشتر از سوی زنان متعدد، تغییر کرد. احمدی که در سال‌های اخیر در ایران با اتهام جاسوسی زندانی بود بعد از آنکه به قید وثیقه آزاد شد به گفته خودش با پای پیاده از مرز ایران خارج شد و در نهایت به بریتانیا رفت. در همان زمان بود که سه زن دیگر نیز اتهاماتی را علیه او مطرح کردند. او اما در بهمن ماه سال گذشته در روزنامه گاردین، که پیش از آن گزارشی در مورد اتهامات جنسی علیه او را چاپ کرده بود، آنها را «افترا زنی عامدانه و بی‌اساس ولی در عین حال بسیار تعمدی و سازمان‌یافته چه در سطح حکومتی و چه در سطح شخصی» توصیف کرد به گفته او «برخی از جنسیت خود برای تضعیف پژوهش‌های آکادمیک و موقعیت شخصی من استفاده می‌کنند و برای رسیدن به قدرت در زندگی من مانع ایجاد می‌کنند.» یکی از زنانی که در سایت بیدارزنی روایت خود را در مورد احمدی شرح داده می‌گوید که کامیل احمدی بعداً با او تماس گرفت و تهدید کرد که اگر این پیام را حذف نکند، فعالیت او در زمینه حقوق همجنسگرایان و دگرباشان جنسی را به حکومت اطلاع خواهد داد.

در نهایت به نظر می‌رسد که در این میان همه چیز درباره قدرت است. عدم توازن قدرت در جامعه مردسالار که هم امکان تعرض را به آنان می‌دهد و هم در دوری باطل ابزار توجیه اش را.

با نگاهی کلی به واکنش این سه فرد شناخته شده که به آزار و تعرض جنسی متهم شدند، شاید بتوان یک الگوی کلی از مدل مواجهه آنان استخراج کرد. بالاخص در مورد نامجو و احمدی این واکنش‌ها تا حد زیادی شباهت دارد. تلاش برای تبرئه تلویحی خود با توسل به الگوهای عرفی پذیرفته شده‌ی رفتار با زنان، انداختن تقصیرها به گردن ساختارهای جامعه مردسالار (که هر چند بیراه نیست، اما همه واقعیت نیست)، عذرخواهی کلی و بدون مخاطب خاص برای نرم کردن دل جامعه و قربانیان و در نهایت تعریف خود در جبهه آنان. این هر چند روش عذرخواهی درستی نیست، اما اساس پذیرش اینکه ایرادی در این میان هست با توجه به واقعیت‌های جامعه ایران شاید نقطه شروع بدی هم نباشد…اما به شرط‌ها و شروط‌ها. به شرط اینکه این پذیرش حداقلی واقعا «صمیمانه، خالصانه متواضعانه» باشد نه فقط تاکتیکی برای کاهش فشار افکار عمومی، که با دهان باز کردن یک قربانی و یا انتشار یک فایل صوتی دود بشود و به هوا برود.

در نهایت به نظر می‌رسد که در این میان همه چیز درباره قدرت است. عدم توازن قدرت در جامعه مردسالار که هم امکان تعرض را به آنان می‌دهد و هم در دوری باطل ابزار توجیه اش را. قطعا در این میان بین آزارگران غیر سلبریتی، کسانی که در خانه و خیابان و محل کار دیگران را آزار می‌دهند، با افراد شناخته شده تفاوت‌هایی وجود دارد. در ایران این افراد علاوه بر امکان‌هایی که جامعه به عنوان مرد به آنان می‌دهد از عواید شناخته شده بودن و محبوب بودن خود نیز بهره می‌برند و چنانچه دیدیم در زمان آزار از این ابزار برای اعمال قدرت و رسیدن به هدفشان و بعد از رو شدن برای پاک کردن لکه ننگ آن بهره می‌برند. 

با وجود اینکه قدرت می‌توی ایرانی هنوز یارای مقابله با سلبریتی‌های مردسالار را ندارد، اما توانسته قدم‌های لرزان و گاه ترس‌خورده‌ای را برای مقابله با آزارهای هر روزه مردان غیرسلبریتی در خانه، خیابان و جمع‌های دوستانه بردارد. مورد کیوران امام‌وردی یکی از پرونده‌هایی بود که در آن زنان توانستند تا حدی به احقاق حق بپردازند و در نهایت با اعتراف وی به حدود ۳۰۰ مورد آزار او را پشت میله‌های زندان بفرستند. هر چند حالا این زنان به دلیل مخالفت‌شان با حکم اعدام که می‌تواند یکی از مجازات‌های پیش روی این فرد باشد نوعی دیگر از کابوس را تجریه می‌کنند.

 

Recent Posts

معاویه: یک عرب ایرانی یا مسیحی؟

مسعود امیرخلیلی

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آقای خامنه‌ای، ۱۳ آبان و شورای‌ نگهبانِ جهان

۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آیا پذیرفتگان دیکتاتوری مقصرند؟!

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

روز جهانی وگن؛ به یاد بی‌صداترین و بی‌دفاع‌ترینِ ستمدیدگان!

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است…

۱۲ آبان ۱۴۰۳

اسرائیل؛ درون شورویه و بیرون مستبده!

درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…

۰۸ آبان ۱۴۰۳