زیتون: «کلاب‌هاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاق‌های سیاسی این شبکه اجتماعی سرک می‌کشد…
***
وقتی اصلاحطلبان ول کنِ انتخابات نیستند!
به قولی «مبهم‌ترین انتخابات ریاست جمهوری ایران» همچنان نقل اتاق‌های کلاب هاوس است و اصلاحطلبان درون حکومت هم تا اینجای کار نشان دادند که از تحریم انتخابات خبری نیست. آذر منصوری، سخنگوی مجمع عمومی اصلاح طلبان روز گذشته در اتاقی به اسم «آخرین تصمیمات انتخاباتی اصلاح طلبان» صحبت کرد تا در مورد آخرین تصمیماتشان در جلسه یکشنبه این مجمع توضیح بدهد.
منصوری در مورد نحوه انتخاب نامزد مورد تاییدشان گفت، اگر کسی چه به صورت فردی چه به صورت حزبی حمایت ده عضو را کسب کند، به عنوان نامزد احتمالی معرفی می‌شود. نامزدهای احتمالی در صورت کسب حمایت یک سوم از اعضای مجمع که ۴۶ نفر هستند، برای ارائه برنامه به مجمع فراخوانده می‌شوند و در صورتی که موفق به کسب رای مثبت دو سوم اعضای مجمع شوند، به عنوان یکی از نامزدهای نهایی جبهه اصلاح طلبان معرفی خواهد شد.
آذر منصوری اعلام کرد که نامزدهای نهایی جبهه اطلاح طلبان تا دقیقه ۹۰ یعنی قبل از ۲۱ اردیبهشت که زمان آغاز ثبت نام رسمی نامزدها است، معرفی خواهند شد.
البته گویا سیاست اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ این است که به هر قیمتی پای صندوق رای بروند، حتی اگر کسی از آنها برای انتخابات ریاست جمهوری از فیلتر شورای نگهبان عبور نکند باز هم دست از دامان صندوق رای نمی‌کشند. منصوری در مورد پلن دوم اصلاح طلبان در صورت این اتفاق گفت اگر هیچ یک از نامزدهای نهایی اصلاح طلبان از تیغ شورای نگهبان عبور نکرد، اصلاح طلبان قصد معرفی نامزد در انتخابات پیش رو را ندارند. اما مانند تمامی ادوار دیگر در انتخابات حضور فعال خواهند داشت.
منصوری اعلام کرد که اصلاح طلبان اهل تحریم انتخابات نیستند و به نظرشان این کار کارایی ندارد. اما در صورتی که نامزد نهایی‌شان از سوی شورای نگهبان رد شود، به صورت رسمی اعلام خواهند کرد که در انتخابات پیش رو نامزدی ندارند و از بدنه اصلاح طلبان خواهند خواست تا به کسی رای بدهند که می‌خواهند!
در این اتاق یکی از کاربران از آذر منصوری پرسید که چرا کسی روشن و شفاف نیامد تا به سوال‌های ما در خصوص کارکرد نامناسب دولت حسن روحانی پاسخ بدهد؟ چرا به این بسنده می‌کنید که بگویید آلترناتیوی در مقابل رای ندادن نداریم؟ چرا اصلاح طلبان هیچ گفتمان ایجابی ندارند؟
آذر منصوری هم در جواب به این سوال از همان موانع همیشگی گفت. از موانعی که رفع نشده اما دلیلی نمی‌شود که اصلاح طلبان در استخر قدرت تنی به آب نزنند. منصوری با بیان اینکه مشکل اصلی اصلاح طلبان نظارت استصوابی است گفت: «ما در ادوار اخیر انتخابات نتوانستیم با نامزد حداکثری خود پا به رقابت‌ها بگذاریم. در حالی که همواره از شورای نگهبان خواسته‌ایم تا بگذارند حداقل در یک دوره با نامزد حداکثری خود وارد رقابت‌های انتخاباتی کند. در نهایت در صورت عدم اقبال عمومی از مردم سیلی خواهیم خورد و به خانه‌های خود برمی‌گردیم.
در این اتاق افراد زیادی با تاکید بر نبودِ برنامه اصلاح طلبان از این موضوع گفتند که حتی در صورتی که نامزد نهایی اصلاح طلبان، نامزد حداکثری این جریان باشد هم باز اصلاحطلبان برنامه‌ای برای به پای صندوق کشیدن مردم ندارد. سوالی که البته، در این اتاق جوابی برایش پیدا نکردند.
آذر منصوری در جواب این سوال‌ها با کلید واژه نوستالژیک اصلاحطلبان، یعنی «اگر بگذارند» جواب داد و گفت: «جریان اصلاح طلب با بی‌اعتمادی غیر قابل توصیف مواجه است. ما بزرگترین مشکلمان نحوه‌ی انتخابات و نظارت استصوابی است، اگر بگذارند با نامزد حداکثری خود در انتخابات شرکت کنیم، می‌توانیم دوباره اقبال عمومی را به دست بیاوریم. در انتخابات ۹۲ نیز در یک هفته پایانی انتخابات بود که تنور گرم شد. این بار نیز ممکن است در صورت حضور نامزد حداکثری اصلاح طلبان و طرح مطالبات مردم، مشارکت عمومی صورت بگیرد.»
او در ادامه گریزی هم به شایعه حمایت از لاریجانی زد و اینکه آیا اصلاح طلبان باز هم قرار است از نامزدی خارج از جریان اصلاح‌طلبی حمایت کنند یا نه؟ او گفت که «با توجه به تجربه گذشته اصلاح طلبان قصد ندارند صرفا برای پیروزی در انتخابات با فردی خارج از این جناح وارد تعامل شوند که بنابراین به هیچ عنوان برنامه‌ای برای معرفی لاریجانی به عنوان نامزد نهایی اصلاح طلبان نداریم.»
منصوری البته گفت در حال آنالیز جناح رقیب هم هستند و تحرکاتشان را رصد می‌کنند: «از وضعیت رقبای جریان اصلاح‌طلب نیز اطلاع داریم. اگرچه آقای رییسی کانون همه بحث‌هاست، اما هنوز قطعا مشخص نیست که نامزد نهایی این جناج چه کسی است. این جناح با توجه به اینکه مشکلی با نظارت استصوابی ندارند و از عدم اقبال عمومی در انتخابات پیش رو آگاه هستند، در بین خود برای تعیین نامزد نهایی درگیر هستند.»
داغ پرواز ۷۵۲ زنده است…
کلاب پرواز شماره ۷۵۲ اوکراین روز گذشته اتاقی با اسم «سپاه پاسداران، یک سازمان تروریستی» برگزار کرد.
اتاقی که با فضای حزن‌آلود خود داغ یکی از مهمترین جنایات تاریخ معاصر را زنده کرده بود و در آن در مورد خبرهای جدید پیرامون این اتفاق صحبت شد. این اتاق توسط یکی از بازماندگان فاجعه به اسم جواد سلیمانی تشکیل شده بود.
او با اشاره به اظهارات صریح اما نه چندان غافلگیرانه دبیر شورای دفاع و امنیت اوکراین که سرنگونی پرواز پی اس ۷۵۲ را عمدی خوانده، به این اشاره کرد که اولکسی دانیلوف مدعی شد جمهوری اسلامی هواپیمای اوکراینی را سرنگون کرده تا از یک جنگ محتمل با آمریکا جلوگیری کند.
جواد سلیمانی سپس سوالی در مورد ساختار سپاه پاسدارن مطرح کرد و پرسید که چرا تا کنون سپاه پاسداران به عنوان یک نیروی تروریستی شناخته نشده است.
شیرین عبادی فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل در این اتاق حضور داشت و در مورد این اتفاق انگشت اتهامش را به سمت سپاه برد و گفت: «در اصل ۱۵۷ قانون اساسی صراحتا آمده است وظیفه سپاه نگهداری از انقلاب و دستاورهای آن است. اما انقلاب چه دستاوردی داشت که سپاه موظف به نگهداری آن است. تنها دستاورد انقلاب تاسیس جمهوری اسلامی است و تنها وظیفه سپاه حفظ نظام جمهوری اسلامی است. مبنای ترورستی اعلام شدن سپاه پاسداران در مجامع بین المللی باید همان عملکرد این نیروی نظامی باشد. دولت اوکراین و دولت کانادا می‌توانند مسئله را به دادگاه بین المللی ارجاع بدهند.»
یکی از اعضای اتاق هم سپاه را یک سازمان نظامی دانست که بناست روبروی ارتش و وزارت اطلاعات بایستد تا در روز مبادا جلوی پیوستن ارتش به مردم را بگیرد. او این موضوع را کمی بیشتر شرح داد و گفت: «سپاه به صورت رسمی سازمان بسیج و سازمان بسیج عشایر را زیر مجموعه خود دارد که از این دو نهاد برای سرکوب استفاده می‌کند. یگان ویژه نیز که برای کنترل اعتراضات از آن استفاده می‌شود نیز زیر نظر فرمانده‌های سپاه تشکیل شد.»
این فرد گریزی به اعتراضات آبان زد و از نقش سپاه در سرکوب اعتراضات مردمی گفت که در ماهشهر نفربرهای سپاه حضور پیدا کردند و پیک آپ‌های سفید سپاه نیز که مسلح به تیربار هستند حضور داشتند. در شیراز نیز اعضای بسیج عشایر را برای سرکوب به شهر آورده بودند.
کلاب‌هاوس‌های قبلی را هم دریابید:
آرامش بعد از طوفان؛ سیاست امروز کشور
خاتمی و موسوی؛ از شعار حداکثری تا مقاومت حداکثری
خیز رئیسی و نیم‌خیز مجتبی خامنه‌ای برای رهبری
این فرد به عنوان نشانه‌های محکمی از سرکوب مردم توسط سپاه به گروه‌های شبهه نظامی سپاه در خارج از مرزها هم اشاره کرده و گفت گروه‌هایی مانند «نخسا» که از گروه‌های خود سر و زیر مجموعه سپاه بودند و در سوریه فعالیت داشتند،در سرکوب اعتراضات گلستان هفتم هم حضور داشتند. در سرکوب مردم در آبان ماه سال ۹۸ نیز گروه نخسا اعلام حضور کرده و تصاویری را با آرم خودشان منتشر می‌کنند.
نوشابه امیری، روزنامه نگار هم در این اتاق از تغییرات سپاه پاسداران از دوران خمینی تا خامنه‌ای گفت: «سپاه پاسداران در دوران آقای خمینی وظیفه اش صدور انقلاب بود. یکی از راه کارهای آن هم ایجاد کانون های بحران در خارج از کشور بود تا فشار از روی جمهوری اسلامی برداشته شود. سپاه اما در دوران خامنه‌ای تغییرات جدی کرد. این سازمان امروز به جایی رسیده است که در رقابت قدرت تبدیل به نیرویی شده که در مقوله منافع اقتصادی در داخل و خارج کشور صاحب حق شده است و به ایفای نقش می‌پردازد.»
جمشید برزگر،روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی، هم معتقد بود خیلی بعید است که بشود سپاه را گروه تروریستی اعلام کرد زیرا سپاه همان جمهوری اسلامی است: «اگر بحث تاریخچه تشکیل سپاه را به کنار بگذاریم، می‌بینیم که سپاه پاسداران یعنی جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی نیز همان سپاه پاسداران. اما چون جمهوری اسلامی از سوی جوامع بین‌الملل به عنوان یک دولت رسمی پذیرفته شده است، اعلام تروریستی بودن آن بسیار پیچیده است.»
یکی از اعضای اتاق شرایط سپاه پاسداران را با نمونه مشابهش در عراق مقایسه کرد و گفت: «در عراق زمان بعث یک نیروی بود معادل سپاه پاسداران که وابسته به دولت بعث به نام «حرص الجمهوری» که تا آخرین لحظات هم از دولت صدام حسین دفاع کند. اعضای این گروه هسته اولیه القاعده و داعش را تشکیل دادند. سپاه پاسداران نیز حافظ منافع ایران نیست و حافظ منافع جمهوری اسلامی. تلاش‌هایی صورت گرفته که سعی دارد سپاه را به ایدئولوژی ایرانی وصل کند.»
او از فعالیت‌هایی گفت که به واسطه آن سعی دارند سپاه و ایران را جزئی از یکدیگر بدانند تا از این طریق برای سپاه مشروعیت کسب شود. اما از سوی دیگر معتقد بود که می‌شود روبروی این خواست ایستاد: «اگر ما بتوانیم این استدلال را جا بیاندازیم که سپاه یک نیروی ایدولوژیک است و بتوانیم این موضوع را به جامعه ایرانی و جامعه جهانی بقبولانیم در رابطه با تروریستی دانستن سپاه خیلی مثمر ثمر است. در فصل سوم اساس نامه سپاه آمده است بر اساس قانون اساسی فرمانده کل سپاه رهبری است. یعنی رهبر جمهوری اسلامی فرماندهی مستقیم این نیرو را برعهده دارد. نمی‌توان یک نیرو که در داخل کشور و خارج کشور دست به فعالیت‌های تروریستی می‌زند را از رهبر و فرمانده این نیرو جدا دانست. از سوی دیگر فرمانده کل سپاه بر دیگر ارکان کشور نیز حکومت دارد، رییس قوه قضاییه و رییس صدا و سیما و اعضای شورای نگهبان را تغیین می کند.»
